آخر هفته چی بازی کنیم: از Sunset Overdrive تا اثری پلتفرمر
به رسم چهارشنبههای گذشته، این هفته هم در قسمتی دیگر از سری مقالههای آخر هفته چی بازی کنیم، سراغ معرفی دو بازی میرویم. بازی اول، اثری است از استودیو اینسامنیاک گیمز و بازی دوم هم یک تجربه پلتفرمر مفرح و سرگرمکننده است که بودجه آن ازطریق کمپین کیک استارتر تأمین شده است. پس بدون توضیحات بیشتر، سراغ خودِ بازیها برویم:
بازی Sunset Overdrive
بازیهای ویدیویی، یکی از اصلیترین انواع سرگرمی برای خیلی از ما بهحساب میآیند و در این بین، برخی از بازیها، واقعا به شکلی هستند که فراتر از هر چیز دیگری، هدفشان فقط و فقط سرگرم کردن مخاطب با ارائه تجربهای بینهایت مفرح است. Sunset Overdrive، محصول استودیو اینسامنیاک گیمز، یکی از همین بازیها بهحساب میآید که میتواند ساعاتی سراسر هیجان را برایتان رقم بزند.
استودیو اینسامنیاک گیمز، همانطور که اخیرا هم بازیهایی مثل اسپایدرمن را از آنها داشتیم، سابقهای طولانی در همکاری با سونی دارد. درو ماری و مارکوس اسمیت، پس از اینکه ساخت بازی Resistance 3 تمام و این اثر عرضه شده بود، اولینبار ایدههایی مرتبط با Sunset Overdrive را مطرح کردند. نکته جالب اینکه وقتی این دو اولینبار ایدههایشان را به مدیرعامل استودیو توضیح دادند، خیلی در جلب نظر وی موفق نبودند و به همین دلیل از آنها خواسته شد تا یک هفته بعد، دوباره جلسهای تشکیل دهند و این بار با جزییات بیشتری در مورد اینکه بازی واقعا قرار است چگونه باشد توضیح بدهند.
به هر حال با اینکه جلسه دوم هم کمی برای برخی اعضا قانعکننده نبود، ولی درنهایت آنها چراغ سبز اولیه را برای توسعه اثری با ضربآهنگ تُند دریافت کردند و نوبت به صحبت کردن با ناشرین مختلف رسید. آنطور که در گزارشها آمده، وقتی اعضای اینسامنیاک با مایکروسافت در حال مذاکره بودند، نمایش بازی با آهنگ Kick Out the Jams آغاز شد و در پایان آن، ماری روی یک صندلی رفته بود و سعی میکرد تا برخی از حرکات شخصیت اصلی را به نمایش بگذارد! به هر حال مایکروسافت وظیفه انتشار بازی را برعهده گرفت و با اینکه سازندگان ابتدا قصد نداشتند تا اثرشان تجربهای انحصاری باشد، ولی درنهایت به ساخت انحصاری آن برای کنسول ایکس باکس رضایت دادند.
Sunset Overdrive بازیکنان را به سال ۲۰۲۷ و شهری خیالی به نام سانست سیتی میبرد؛ شهری تسخیرشده توسط موجوداتی جهشیافته با نام مخفف OD که بهدلیل مصرف نوعی نوشیدنی انرژیزا به این روز افتادهاند. شخصیت اصلی بازی که در ابتدا میتوان جزییاتش را شخصیسازی کرد، وظیفه دارد تا در چنین جهانی زنده بماند و به مشکلات موجود سر و سامان بدهد. اما خب همانطور که بالاتر هم اشاره کردیم، Sunset Overdrive در کل از آن بازیهایی است که نمیخواهد خیلی چیزی را جدی بگیرد و به همین دلیل، داستان آن، حتی در چنین فضاسازیای، مملو از طنز بامزه و دقایق مفرحی است که میتوانند لبخند روی لب مخاطب بیاورند.
Sunset Overdrive همچنین از نظر گیمپلی، ترکیبی است مناسب از لذت گشتوگذار در شهری نسبتا بزرگ با رنگبندیهای بسیار چشمنواز، انجام دادن مأموریتهای اصلی داستانی و مأموریتهای فرعی و همینطور مبارزه با دشمنان مختلف که بازی، تشویقتان میکند تا آنها را به شیوههایی خلاقانه از بین ببرید تا همواره ریتم سریع آن حفظ شود؛ همین موضوع هم جذابیت خاصی به اکشنهای بازی بخشیده و هنوز هم پس از گذشت چندین سال از انتشار، تجربه Sunset Overdrive میتواند لذت بالایی داشته باشد.
به هر حال Sunset Overdrive پس از انتشار با استقبال خوب منتقدین روبهرو شد و توانست در آن زمان متای ۸۱ را کسب کند. بعدها که نسخه کامپیوتر بازی عرضه شد هم نمره متای ۸۳ را کسب کرد. اگر به هر دلیلی تا به امروز سراغ این بازی نرفتهاید، مطمئن باشید که ساخته استودیو اینسامنیاک هنوز هم ارزش تجربه بالایی دارد.
بازی A Hat in Time
برای دومین بازی این هفته، سراغ تجربهای پلتفرمر به اسم A Hat in Time رفتیم؛ اثری محصول سال ۲۰۱۷ که توسط استودیو Gears for Breakfast ساخته شده است. ایده ساخت بازی A Hat in Time زمانی به ذهن یوناس کارلو رسید که درسش را تمام کرده بود و سعی داشت با الهام از آثار مشهور پلتفرمر سهبعدی، اثری در این سبک بسازد و در این راه از بازیهایی مثل Super Mario 64، Banjo-Kazooie، Spyro the Dragon و Psychonauts الهام گرفت.
کارلو در ابتدا بهتنهایی روی توسعه بازی کار میکرد اما به مرور زمان، افراد دیگری هم به او ملحق شدند که نکته جالب در مورد آنها، داوطلبی بودن حضورشان در پروسه ساخت بازی است و بدین ترتیب، کم کم استودیو Gears for Breakfast شکل گرفت. سازندگان برای تأمین بودجه بازی، یک کمپین کیک استارتر در نظر گرفتند که هدفش جمعآوری ۳۰ هزار دلار بود ولی بهلطف ایدههای جالب بازی، درنهایت موفق به کسب ۲۹۶ هزار دلار شد و همین مسئله هم آزادیعمل بالاتر به سازندگان برای پرداخت ایدههایشان داد.
داستان بازی در مورد دختری به نام Hat Kid است که قصد سفر به سرزمین خودش را دارد اما در بین راه و در یک سیاره، مورد حمله افرادی شرور قرار میگیرد که باعث میشوند تا Time Pieceها که حکم سوخت را برای سفینه دختر دارند، پخش بشوند. Hat Kid در ادامه با شخصیتی دیگر به نام Mustache Girl آشنا میشود که قبول میکند در پیدا کردن Time Pieceها به دختر کمک کند اما به این شرط که او هم در مبارزه با گروه مافیای این سیاره با او همکاری داشته باشد.
A Hat in Time در مجموع متشکل از چندین مرحله کلی است که در هر کدام میتوانید در جهانی با حال و هوای خاص بگردید و کارهای مختلفی انجام دهید؛ از پشت سر گذاشتن موانع تا حل پازلها و مبارزه با دشمنان. به مرور زمان همچنین قابلیتهای جدیدی برای شخصیت بازی باز خواهید کرد که باعث تنوع هرچه بیشتر گیمپلی آن میشوند. بهطور کلی A Hat in Time شاید تجربه کاملا بینقصی نباشد، اما علاقهمندان سبک پلتفرمر و آثاری که بازی از آنها الهام گرفته، قطعا از تجربه آن پشیمان نخواهند شد.
در پایان لطفا نظرات خود را در مورد بازیهای این هفته با زومجی و کاربرانش بهاشتراک بگذارید.