آخر هفته چی بازی کنیم: از Heavy Rain تا شبیهساز بُز!
به رسم همیشگی چهارشنبهها، این هفته هم دو بازی در مقاله آخر هفته چی بازی کنیم معرفی خواهیم کرد. اولین بازی اثری با داستان عمیق و تاثیرگذار است و بازی دوم هم اثری که اصلا نباید آن را جدی گرفت! لطفا همراه معرفی بازیها باشید.
بازی Heavy Rain
برای اولین بازی این هفته، سراغ یکی از ساختههای استودیو کوانتیک دریم به نام Heavy Rain میرویم که در سال ۲۰۱۹ و پس از ۹ سال از انتشار آن برای پلی استیشن 3، روی کامپیوتر در دسترس قرار گرفت. Heavy Rain بهکارگردانی دیوید کیج ساخته شده که او را برای بازیهای داستانمحور میشناسیم و انصافا هم Heavy Rain، از حیث ارائه داستان تجربهای بسیار ارزشمند است.
جالب است بدانید که پیش از سال ۲۰۰۶، استودیو کوانتیک دریم ایده بازی Heavy Rain را با مایکروسافت در میان گذاشت ولی این شرکت، به دلیل اینکه داستان بازی شامل ماجرای دزدیده شدن کودکان میشد، از همکاری با سازندگان Heavy Rain پشیمان شد و بعدتر سونی انتشار بازی را برعهده گرفت. Heavy Rain پروسه ساخت نسبتا طولانی را پشت سر گذاشت؛ داستان بازی و نوشتههای مرتبط با آن حجمی ۲ هزار صفحهای داشت و سازندگان ۱۷۰ روز زمان برای فیلمبرداری صرف کردند که در این مدت بیش از ۷۰ بازیگر و بدلکار مشغول ضبط صحنههای مختلف بودند. به اینها باید مواردی مثل زمان نسبتا زیاد صرفشده برای خلق انیمیشنها و مواردی از این دست را هم اضافه کنیم.
Heavy Rain از نظر گیمپلی، تجربه خیلی پیچیدهای نیست. مکانیکهای بازی در کل شامل گشت و گذار در محیط، تعامل داشتن با افراد مختلف و برخی صحنههای کلیدزنی میشوند ولی آنچه که Heavy Rain را به تجربهای ارزشمند تبدیل میکند، داستان پرجزییات بازی است که انتخابهای گیمر هم نقش پررنگی در آن دارد. خیلی قصد ارائه جزییات از داستان بازی را ندارم تا تجربه بازی برای آنهایی که تا امروز بهسراغش نرفتهاند، خراب نشود ولی در این حد بدانیم که پس از اتفاقی غمانگیز که برای ایتن مارس و خانواده او رخ میدهد، این شخصیت درگیر ماجرایی میشود که در آن کاراکتر اوریگامی کیلر بهعنوان یک قاتل زنجیرهای نقش پررنگی دارد.
در جریان روایت بازی، بازیکنان کنترل کاراکترهای مختلفی را برعهده میگیرند و سرنوشت آنها، با تصمیمهایی که شما میگیرید تعیین میشود. این موضوع حالتی چندشاخه و پیچیده برای داستان Heavy Rain رقم زده و حتی ارزش تکرار خوبی هم به آن داده است؛ به طوریکه بازیکنان میتوانند چندین بار بازی را با تصمیمهای مختلف تجربه کنند و نتایج متفاوتی هم ببینند.
اما یک مورد بسیار مهم دیگر در رابطه با Heavy Rain که تاثیرگذاری داستان پرجزییات آن را بیشتر میکند، استفاده بسیار خوب سازندگان از اتمسفر برای افزایش احساسات بهتصویر کشیدهشده در بازی است. Heavy Rain موسیقی بسیار شنیدنی و خوبی دارد که شاید پس از تجربه بازی برای مدتی برخی از آهنگهای آن را بهصورت مستقل هم گوش بدهید. همینطور با اینکه گرافیک بازی حالا دیگر کمی قدیمی شده، ولی کماکان فضاسازی کلی بازی تاثیرگذار است. اگر به هر دلیلی تا الان سراغ Heavy Rain نرفتهاید، پیشنهاد میکنم فرصتی به آن بدهید و از داستان زیبایش در این روزها لذت ببرید.
بازی Goat Simulator
برای دومین بازی این هفته، سراغ Goat Simulator میرویم که با هیچ منطقی تجربه درجهیکی نیست ولی خب اگر دنبال این هستید که صرفا چند ساعتی با یک بازی حسابی بهتان خوش بگذرد، گزینه کاملا مناسبی بهحساب میآید.
استودیو Coffee Stain Studios پس از تمام کردن کار روی بازی Sanctum 2، در جریان یک رویداد گیمجم یک ماهه ایده اولیه بازی Goat Simulator را بهدست آورد که بیش از هر چیزی یک اقدام طنز از جانب آنها بود. پس از مدتی این استودیو یک ویدیو از نسخه آلفای بازی را در یوتیوب منتشر کرد که در کمتر از دو روز، بیش از یک میلیون بازدید داشت و در حالی که تا آن زمان هیچچیز برای خود سازندگان جدی نبود، درخواستهای متعدد گیمرها پس از تماشای این ویدیو و حتی حمایتی که از طرف برخی از رسانهها و افراد تاثیرگذار صورت گرفت، باعث شد تا Goat Simulator تبدیل به پروژهای واقعی و جدیتر شود و در نهایت در سال ۲۰۱۴ شاهد انتشار آن برای کامپیوتر بودیم!
در Goat Simulator بازیکنان هدایت یک بُز را برعهده میگیرند و باید در یک گیمپلی بیپایان، وارد جهان بازی شوند و تا میتوانند در آن هرج و مرج به راه بیندازند! خراب کردن اشیا مختلف، اذیت کردن آدمها و جمعآوری آیتمهای مختلف گیمپلی کلی بازی را تشکیل میدهند و آنچه که این کارها را مفرح میکند، فیزیک خاص بازی است که به هدایت کاراکتر آن و انجام دادن کارهای مختلف، حالتی مسخره، البته از نوع خوبش، داده است و میتواند حسابی مخاطب را به خنده وادار کند؛ مخصوصا که بازی یک سری گلیچهای عمدی هم دارد که فضای آن را مفرحتر میکنند.
Goat Simulator پس از انتشار استقبال ضد و نقیض منتقدین را در پی داشت؛ عدهای آن را بهعنوان یک بازی جدی بررسی کرده و به همین دلیل مثلا سایت پیسی گیمر نمره ۳ از ۱۰ را برایش در نظر گرفته بود ولی در طرف دیگر، برخی هم طرفدار هرج و مرج و مسخرهبودن بازی شده بودند و مثلا آیجیان به بازی نمره ۸ را داد. فارغ از این نمرهها ولی استقبال گیمرها از Goat Simulator بسیار خوب بود و مثلا در سال ۲۰۱۶، سازندگان اعلام کردند که این بازی ۱۲ میلیون دلار درآمده داشته و این در حالی است که دو بازی قبلی آنها نهایت هرکدام ۲ میلیون دلار درآمد داشتهاند! طبیعی است که آمار فروش و دانلود بازی الان بهمراتب بالاتر هم رفته است.
در کل Goat Simulator همانطور که اشاره هم کردم، اصلا و ابدا اثری جدی نیست ولی اگر بهدنبال یک تجربه کوتاهمدت باشید که بتواند با حال و هوای عجیبش حالتان را خوب کند، پیشنهاد میکنم سری به این ساخته عجیب و غریب بزنید.
در پایان لطفا نظرات خود را در مورد بازیهای این هفته با زومجی و کاربرانش بهاشتراک بگذارید.