تاریخچه نیو گیم پلاس و معرفی بهترین بازیها با این ویژگی
در بین دستهبندیهای متنوعی که برای گیمرها وجود دارد، یکی از آنها را میتوان به عکسالعمل علاقمندان بازیهای ویدیویی پس از به پایان رساندن آثار مختلف دانست. گروهی از افراد بعد از تمام کردن یک بازی، آن را برای همیشه (یا حداقل برای زمانی طولانی) کنار میگذارند، ولی گروهی هم هستند که خیلی زود به سراغ تجربه مجدد بازی میروند و یک بار تمام کردن آن را کافی نمیدانند. برای این دسته از گیمرها، به پایان رساندن بازی نه به معنای خداحافظی با آن، بلکه در حکم مقدمهای است برای شروع مجدد بازی و لذت بردن هرچه بیشتر از دنیا، شخصیتها و گیمپلی آن.
سازندگان بازیهای ویدیویی هم از دههها قبل به فکر این گروه از گیمرها بودهاند و به شکلهای مختلف، انگیزههای زیادی را برای تکرار بازیها تدارک دیدهاند؛ ویژگیای که از سالها قبل بهعنوان «نیو گیم پلاس» (New Game Plus) یا اسامی مشابه دیگر وارد این صنعت شده است و از بازیهای نقشآفرینی که بیشترین استفاده را از این قابلیت میکنند تا سایر سبکها، به سراغ آن میروند. اکنون قصد داریم در زومجی به سراغ تاریخچه نیو گیم پلاس برویم و در عین حال نگاهی داشته باشیم به بعضی از مهمترین بازیهایی که در سالهای اخیر استفادههای مناسبی از این قابلیت کردهاند.
تلاش بازیسازها برای افزایش ارزش بازی مجدد در آثار خود، به سالها قبل برمیگردد و حتی در دهه ۱۹۷۰ و دورانی که خیلی از بازیها با مفهوم واقعی «پایان» همراه نبودند هم ویژگیهایی داشتند که مخاطبان را ترغیب به تکرار چندین و چند باره آنها میکردند؛ از مجله تعداد زیادی از بازیهای کنسول آتاری 2600 که پایان مشخصی نداشتند و بهجای آن، درجه سختی بازی به تدریج بالاتر میرفت و کار به جایی میرسید که دیگر امکان ادامه بازی برای اکثر گیمرها وجود نداشت؛ موضوعی که حسی از رقابت را درون آنها ایجاد میکرد و علاقمندان بارها و بارها به سراغ بازی دلخواه خود میرفتند تا امتیاز بیشتری کسب کنند.
البته این ویژگی ارتباط مستقیمی با نیو گیم پلاسِ سالها بعد نداشت، ولی کمکم با تکامل همین موضوع بود که پای امکانات بیشتر به بازیها برای افزایش ارزش تکرار آنها باز شد. در دهه ۱۹۸۰ با آثار مختلفی در این زمینه سر و کار داشتیم که یکی از معروفترینها، بازی Super Mario Bros بود؛ اثر تاریخی نینتندو برای کنسول NES که هرچند از نیو گیم پلاس به مفهوم امروزی بهره نمیبرد، ولی ویژگیهای جالبی را برای طرفداران خود تدارک دیده بود.
بعد از یک بار تمام کردن بازی سوپر ماریو، میتوانستید برای بار دوم در حالی آن را تجربه کنید که Goombaها یا همان دشمنان قارچمانند معروف، جای خود را به Buzzy Beetleها (موجودات سوسکمانند دنیای ماریو) میدادند و به این ترتیب بازی سختتر از قبل میشد، چون این دشمنان برخلاف گومباها با یک بار پریدن ماریو روی آنها از بین نمیرفتند.
تعویض Goombaها (سمت راست) با Buzzy Beetleها در دور دوم Super Mario Bros
یکی دیگر از آثار مهم NES یعنی بازی افسانه زلدا (The Legend of Zelda) هم وضعیت کم و بیش مشابهی داشت و در این ساخته محبوب نینتندو هم میشد با تمام کردن بازی، به سراغ دور دوم رفت و تفاوتهایی را نسبت به دور قبل مشاهده کرد؛ از جمله تغییر محل بعضی از سیاهچالها و افزایش درجه سختی بازی در نقاط مختلف.
البته این نمونهها هنوز با تعریف امروزی نیو گیم پلاس فاصله داشتند، ولی به هر حال تلاشی از طرف سازندگان بازیها برای ترغیب علاقمندان به تجربه دوباره این آثار بودند. شاید بتوان یکی از اولین آثار معروفی که نیو گیم پلاسِ امروزی را به مخاطبان معرفی کرد، بازی Zelda 2: The Adventure of Link دانست؛ دومین نسخه از سری بازیهای افسانه زلدا که مثل بازی قبلی، پس از پایان امکان تجربه مجدد داستان را با بعضی تغییرات میداد و البته این بار بعضی از ویژگیهای «لینک» مثل جادوها و مهارتهای او، در دور دوم نیز حفظ میشدند و خبری از شروع مجدد از نقطه صفر نبود.
بازیهایی مثل Zelda 2: The Adventure of Link روی NES از ویژگی New Game Plus پشتیبانی میکردند، ولی این Chrono Trigger بود که باعث نامگذاری و محبوبیت هرچه بیشتر این قابلیت شد
چندین سال بعد از انتشار بازی زلدا 2 و آثار دیگری با ویژگیهای مشابه، بالاخره در سال ۱۹۹۵ نوبت به عرضه اثری رسید که خیلیها آن را اولین بازی ویدیویی میدانند که این عبارت را استفاده و چنین مفهومی را بیشازپیش محبوب کرد؛ بازی کرونو تریگر (Chrono Trigger) که اثری نقشآفرینی از اسکوئر (Square) برای کنسول SNES بود و با بازخوردهای فوقالعادهای از طرف منتقدان و مردم همراه شد.
این بار برخلاف نمونههای قبلی که دور دوم را با عبارات دیگری نمایش میدادند، دوستداران بازی کرونو تریگر پس از تمام کردن آن، با عبارت + New Game مواجه میشدند؛ عبارتی که هنوز هم پس از گذشت حدود سه دهه، در بازیهای مختلف به کار میرود.
با انتخاب حالت نیو گیم پلاس، بازی در حالی وارد دور دوم میشد که اکثر ویژگیها و قابلیتهای شخصیت اصلی از دور اول حفظ میشدند و از قدرتها تا تجهیزات، همراه او به دور جدید میآمدند و فقط پول او به نقطه صفر برمیگشت. البته بعضی از المانهای مهم داستانی هم که با مأموریتهای اصلی در ارتباط بودند، همراه بازیکن به دور دوم نمیآمدند تا مشکلی در روند پیشرفت داستان ایجاد نشود.
بازی Chrono Trigger را اولین اثری میدانند که از عبارت New Game Plus استفاده کرد
یکی از ویژگیهای معروف بازی کرونو تریگر در آن زمان، وجود پایانهای فراوان آن بود؛ یک پایان بد و ۱۳ پایان خوب که یکی از همین پایانهای خوب نیز خود به پنج زیرمجموعه تقسیم میشد. این تعداد پایان هم از جمله دلایلی بود که سازندگان بازی به سراغ ارائه نیو گیم پلاس رفتند تا علاقمندان بتوانند با لذت بیشتری به تکرار آن بپردازند.
هیرونوبو ساکاگوچی، خالق فاینال فانتزی (Final Fantasy) که بعدها در تولید بازی کرونو تریگر هم نقش اساسی داشت، یکی دیگر از دلایل استفاده از حالت نیو گیم پلاس را صحبتهای تِسترهای کرونو تریگر میدانست. بهگفته او، تسترهای کرونو تریگر در دوران تست و آزمایش آن به خاطر علاقه زیادی که به بازی پیدا کرده بودند، دوست داشتند بارها و بارها این اثر را تمام کنند. چنین چیزی در اکثر بازیهای نقشآفرینی آن دوران به یک پروسه خستهکننده تبدیل میشد، چرا که در بیشتر آنها خبری از حالت نیو گیم پلاس نبود. ولی با اضافه شدن این قابلیت به کرونو تریگر، هر دور بازی به یک ماجراجویی متفاوت تبدیل میشد و بازیکنها با کمک قابلیتها و قدرتهای دور قبلی، تجربه جدیدی را دنبال میکردند.
در مجموع ایده نیو گیم پلاس به قدری خوب و درجه یک درون بازی کرونو تریگر جواب داد که نهتنها به یکی از دلایل محبوبیت این اثر باکیفیت تبدیل شد، بلکه سایر استودیوها را هم تشویق به استفاده از چنین حالتی در بازیهای خود کرد. به تدریج با از راه رسیدن کنسولهای نسل پنجم مثل پلی استیشن که با سختافزارهای قدرتمند خود امکان ارائه بازیهایی عظیمتر از قبل را داشتند، استفاده از نیو گیم پلاس هم شدت گرفت و یکی از مهمترین بازیهای اولین کنسول سونی که از این قابلیت پشتیبانی میکرد نیز نسخه جدیدی از سری کرونو بود.
بازی کرونو کراس (Chrono Cross) که این بار وارد دنیای سهبعدی شده بود، مثل کرونو تریگر به بهترین شکل ممکن از قابلیت نیو گیم پلاس استفاده میکرد و درکنار کیفیت بالای بازی در تمام بخشها، رسیدن به پایانهای متنوع آن هم با کمک نیو گیم پلاس لذتبخشتر میشد؛ به طوری که تواناییها و تجهیزات شخصیت اصلی در دور جدید حفظ میشد و تنها پول و بعضی از آیتمهای مخصوص داستانی از او گرفته میشدند.
درکنار کرونو کراس، بازیهای متنوع دیگری هم بودند که در آن سالها از حالت نیو گیم پلاس استفاده میکردند، از Parasite Eve که این حالت را با نام EX Mode به مخاطبان ارائه میداد تا شاهکاری مثل Vagrant Story که استفاده مناسبی از این قابلیت میکرد. استقبال بازیکنها از این ویژگی جذاب هم باعث شد روزبهروز به تعداد این آثار افزوده شود و بعدها با از راه رسیدن موج بازیهای نسل ششم، شاهد آثار بیشتری بودیم که به سراغ نیو گیم پلاس رفته بودند؛ از جمله چهارمین نسخه اصلی رزیدنت ایول (Resident Evil 4) که در زمان خود یکی از بهترین نمونهها در این زمینه بود و بازسازی آن هم که بهزودی منتشر میشود، این قابلیت را درون خود خواهد داشت.
بازسازی رزیدنت ایول 4 هم مثل نسخه اصلی، دارای حالت New Game Plus خواهد بود
البته بعضی از نسخههای قبلی رزیدنت ایول هم ویژگیهایی داشتند که میشد آنها را در راستای افزایش ارزش تکرار بازی دانست و مثلاً سلاحهای مخصوصی را در دور دوم در اختیار بازیکن قرار میدادند، ولی نیو گیم پلاس به معنای واقعی و کامل، چیزی بود که با رزیدنت ایول 4 به این مجموعه اضافه شد؛ آن هم به شکلی مناسب که لذت این بازی فوقالعاده را بیشتر از قبل میکرد و یک بار دیگر به بازیکنها و بازیسازها نشان میداد که چنین قابلیتی در صورت استفاده صحیح، تا چه حد به جذابیت بازی اضافه میکند.
از آن سالها تا امروز، نیو گیم پلاس را در انواع و اقسام بازیها تجربه کردهایم و حتی کار به جایی رسیده است که بعضی از این آثار مثل بازیهای هیدتاکا میازاکی/فرام سافتور (FromSoftware) به قدری با این ویژگی ترکیب شدهاند که خیلی از طرفداران این بازیها، دور اول را تنها برای رسیدن به دورهای بعدی شروع میکنند و اصل لذت این بازیها را در تکرار چندین و چند بارهی آنها میدانند.
این روزها New Game Plus به یکی از ویژگیهای مهم برای خیلی از گیمرها مثل طرفداران بازیهای فرام سافتور تبدیل شده است؛ در حدی که بعضی از آنها، دور اول این آثار را تنها نوعی پیشغذا برای دورهای بعدی میدانند
تنوع حالتهای نیو گیم پلاس هم روزبهروز بیشتر شده است و درکنار بازیهایی که استفادهای معمولی از این قابلیت میکنند و تنها به سراغ حفظ قابلیتها و تواناییهای شخصیت اصلی در دور بعد میروند، بعضی از بازیها ویژگیهای جدیدی را برای نیو گیم پلاس در نظر میگیرند و برای مثال سلاحها و زرههای مخصوصی را در دور دوم در اختیار بازیکن قرار میدهند.
برخلاف تصور بعضی از بازیکنها، طراحی نیو گیم پلاس برای بازیهای ویدیویی خیلی هم کار سادهای نیست و نباید آن را با یک سری تغییرات پیش پاافتاده درون بازی اشتباه گرفت. بازیسازها برای تدارک نیو گیم پلاس باکیفیتی که بتواند مخاطبان را یک بار دیگر برای ساعتها به تکرار بازی مشغول کند، کار دشواری در پیش دارند و باید جنبههای مختلفی را در نظر بگیرند تا دور دوم (و دورهای بعد از آن) نه خستهکننده و تکراری شوند و نه بیش از حد آسان یا فوقالعاده دشوار. همه چیز به ظرافت خاصی برمیگردد که این بازیسازها باتوجهبه آن میتوانند نیو گیم پلاسِ آثار خود را ماندگار کنند و شرایطی را رقم بزنند که لذت تجربه بازیها در این حالت حتی از دور اول هم بیشتر باشد.
در ادامه سری میزنیم به تعدادی از معروفترین بازیهای سالهای اخیر در زمینه استفاده مناسب از قابلیت نیو گیم پلاس.
The Witcher 3: Wild Hunt
بازی ویچر 3 نهتنها در سال ۲۰۱۵ به بزرگترین دستاوردهای ممکن رسید و تبدیل به یکی از بهترین آثار تاریخ این صنعت شد، بلکه بهلطف استفاده از حالت نیو گیم پلاس و ترکیب آن با دنیای عظیم خود توانست بازیکنها را تا صدها ساعت سرگرم کند؛ حالتی که البته از روز اول در بازی موجود نبود و چند ماه بعد به آن اضافه شد.
نیو گیم پلاس در بازی ویچر 3 به بازیکنها اجازه میدهد درکنار حفظ تجربه «گرالت» از دور قبلی، آیتمهای مختلف مثل سلاحها و زرهها را نیز با خود به دور جدید ببرد و یک معجون پاکسازی هم در اختیار او قرار میگیرد تا اگر تمایل داشت، مهارتهای خود را از نو انتخاب کند. به این ترتیب، درجه سختی Death March که خیلیها آن را جذابترین حالت برای تجربه ویچر 3 میدانند، قابل دسترستر از قبل میشود. البته در طرف مقابل، دشمنان هم بیکار نمینشینند و با افزایش قدرت خود، نبردهایی نفسگیر را با گرالت در نیو گیم پلاس ترتیب میدهند.
Batman: Arkham Knight
بعد از دو تجربه موفق استودیو راک استدی (Rocksteady) با بازیهای «بتمن»، نوبت به سومین نسخه رسید تا باز هم شاهد ماجراهایی جالب با پیچشهای داستانی مختلف درکنار استفاده از «بتموبیل» باشیم.
گذشته از انتقال تجهیزات و قابلیتهای بتمن به دور دوم، سازندگان بازی غافلگیریهایی را هم برای دوستداران شوالیه تاریکی تدارک دیدهاند که از همان لحظات اول شروع میشوند. کافی است قبلاً یک بار بازی را تمام کرده باشید تا وقتی در حال تماشای اولین میانپردههای آن در دور دوم هستید، تفاوت جالبی را در ارتباط با شخصیت «جوکر» ببینید و به این نتیجه برسید که اوضاع در نیو گیم پلاس مثل دور اول نخواهد بود.
اکنون محل حضور بعضی از دشمنان در محیطهای بازی تغییر پیدا کرده و ممکن است با افرادی طرف شوید که پیش از این سلاح گرم نداشتند، ولی الآن به سمت شما شلیک میکنند. مبارزات بازی هم بهدلیل رسیدن درجه سختی به حالت Knightmare و عدم نمایش علامتهای مخصوص برای حمله و ضد حمله، به مراتب سختتر از گذشته شدهاند و چالشهای قبلی جای خود را به موارد جدیدی دادهاند تا همه چیز آماده یک وضعیت متفاوت باشد که نه یک نیو گیم پلاس ساده، بلکه تجربهای کاملاً متفاوت محسوب میشود.
Persona 5
نیو گیم پلاس، ویژگی جدیدی برای سری پرسونا نیست ولی این قابلیت در بازی پرسونا 5 (و البته نسخه کاملتر آن یعنی پرسونا 5: رویال) به بهترین حالت خود رسیده و امتحان کردن آن برای عاشقان این بازی، واقعاً ضروری است. از آنجایی که در حالت عادی به سختی میتوان تمام گوشه و کنار دنیای پرسونا 5 را در یک دور بازی کردن دید و همواره چیزهایی برای از دست دادن وجود دارند، نیو گیم پلاس قابلیتی کلیدی برای بازگشت دوباره به آن محسوب میشود.
با کمک این قابلیت، در حالی بازی را از ابتدا شروع میکنید که از پول و امکانات تا مهارتهای خود را از دور قبلی حفظ کردهاید و به این ترتیب فرصت زیادی برای گشتوگذار در دنیای بازی دارید. این بار میتوانید بدون نگرانی و استرس بابت از دست دادن چیزهای مختلف، لذت بیشتری از بازی ببرید و حتی با موارد جدیدی مثل پرسونای Satanael روبهرو شوید که تنها در حالت نیو گیم پلاس میتوان به سراغ او رفت.
Dishonored 2
بازی Dishonored 2 بهعنوان یکی از بهترین ساختههای استودیو آرکین (Arkane)، بدون نیو گیم پلاس هم ارزش بالایی برای علاقمندان آثار اکشن ماجرایی با چاشنی مخفیکاری داشت؛ با امکان انتخاب دو شخصیت متفاوت که هرکدام با قابلیتهای ویژه خود، جذابیت خاصی داشتند. ولی جالبترین بخش ماجرا زمانی بود که به سراغ نیو گیم پلاس میرفتیم؛ قابلیتی که حدود یک ماه بعد از عرضه Dishonored 2 بهدست علاقمندان رسید.
در این حالت بهجای انتخاب بین دو شخصیت «کوروو» و «امیلی» برای بهرهگیری از قابلیتهای مخصوص هرکدام، میتوان در صورت استفاده از یکی از آنها به سراغ قدرتهای دیگری هم رفت و لذتی دو چندان از مأموریتهای متنوع بازی برد. همچنین امکان تغییر در قابلیتهایی که در دور اول بهدست آوردهاید را هم دارید و میتوانید به سراغ موارد جدیدی بروید تا تنوع بیشتری را در طول بازی احساس کنید.
Nier: Automata
بازی Nier: Automata درکنار تمام ویژگیهای جالب و منحصربهفردی که دارد، یکی از متفاوتترین حالتهای نیو گیم پلاس را هم به مخاطبان هدیه میدهد. در این اثر اکشن نقشآفرینی استودیو پلاتینیوم گیمز (PlatinumGames)، با یک ربات (یا بهتر است بگوییم اندروید) به نام 2B همراه میشویم که مهارت بالایی در مبارزات دارد و اکثر اوقات هم اندروید دیگری به نام 9S او را همراهی میکند. پس از پشت سر گذاشتن ماجراهای مختلف و به پایان رساندن دور اول، تازه کار به دور دوم میرسد و این بار بازی را زاویه دید 9S دنبال میکنیم که با قابلیتهای بالای خود در زمینه هک کردن، عطر و طعم متفاوتی به گیمپلی Nier: Automata میدهد.
ولی تمام کردن بازی با 9S هم پایان کار نیست و این دفعه دور سوم در نقش اندروید دیگری به نام A2 شروع میشود که با قدرت بالای خود، مبارزاتی لذتبخشتر از قبل را رقم میزند. در مجموع حالت نیو گیم پلاس بازی Nier: Automata را میتوان یکی از خلاقانهترین روشهای استفاده از این قابلیت دانست که داستان بازی را از زاویه دید سه شخصیت مختلف روایت میکند و با وجود بعضی صحنهها و محیطهای تکراری، به قدری از نظر گیمپلی و داستان جذابیت دارد (آن هم با داشتن ۲۶ پایان) که باید یوکو تارو، کارگردان آن را بابت ساخت چنین اثری با این ویژگیها تحسین کرد.
Horizon Zero Dawn/Horizon Forbidden West
ماجراجوییهای «اِلوی» در دنیای پساآخرالزمانی هورایزن و مبارزات او با رباتها، در همان دور اول هم جذابیت خاص خود را دارد ولی در دور دوم، همه چیز مهیجتر از گذشته میشود. این بار درحالیکه دشمنان و رباتها قدرتمندتر از قبل میشوند، الوی نیز به تجهیزاتی بهتر از گذشته دسترسی پیدا میکند و سلاحها و پوششهای Adept را به کار میبرد که امکانات بیشتری را در اختیار او قرار میدهند؛ درکنار مواردی مثل طراحیهای روی صورت الوی و رنگآمیزیهای مختلف برای Focus (ابزار واقعیت افزوده او) که میتوان با انجام نیو گیم پلاس به آنها دسترسی پیدا کرد.
از آنجایی که بخشهای ابتدایی هورایزن زیرو داون (دوران کودکی الوی) حالت آموزشی داشتند، در نیو گیم پلاس خبری از این بخشها نیست و بازی بهطور مستقیم به سراغ دوران جوانی او میرود و از همان ابتدا نبردهایی مهیج را رقم میزند. تجربه بازی در بالاترین درجه سختی یعنی Ultra Hard، مسیر مبارزات هورایزن را عوض میکند و دیگر نمیتوان بهسادگی دربرابر رباتها مقاومت کرد و برای مبارزه با هرکدام از آنها، باید تاکتیکهای خاصی را به کار برد و لحظهای غفلت نکرد.
بعد از تجربه موفق نیو گیم پلاس در بازی هورایزن زیرو داون، استودیو گوریلا گیمز (Guerrilla Games) در نسخه دوم یعنی هورایزن فوربیدن وست نیز به سراغ این قابلیت رفت که این بار هم مثل نسخه قبلی، کمی بعد از انتشار بازی در دسترس علاقمندان قرار گرفت.
God of War
بازی God of War را میتوان یکی از بهترین آثار پلی استیشن دانست که از نیو گیم پلاس پشتیبانی میکند. در درجه اول مثل اکثر نمونههای مشابه، در اینجا هم تجهیزات، مهارتها، زرهها و سلاحهای «کریتوس» به دور بعدی منتقل میشوند و بازیکن میتواند از همان ابتدا به آنها دسترسی داشته باشد. ولی در عین حال موارد جدیدی هم برای نیو گیم پلاس در نظر گرفته شده است؛ مثل طراحی جدید برای سپر و همینطور یک زره مخصوص با عنوان Cod of War که در دور اول امکان استفاده از آن وجود ندارد (Cod نام نوعی ماهی است و این زره اشاره به یک زره بامزه از دومین نسخه God of War دارد که کریتوس را درون جلد یک ماهی قرار میداد!).
همچنین دشمنان بازی درکنار قدرت بیشتری که در نیو گیم پلاس بهدست میآورند، الگوهای نبرد تازهای را نیز در این حالت به کار میگیرند که باعث تازگی هرچه بیشتر نیو گیم پلاس میشود. به این ترتیب هرچند قدرتها و قابلیتهای بیشتری نسبت به دور اول دارید، ولی نباید منتظر سفری ساده و راحت با کریتوس و «آترئوس» باشید.
هرچند بازی God of War Ragnarok در زمان عرضه از قابلیت نیو گیم پلاس پشتیبانی نمیکرد، ولی بهزودی شاهد ارائه این ویژگی از طرف استودیو سانتا مونیکا برای این نسخه نیز خواهیم بود.
The Messenger
نیو گیم پلاس در بازیهای مستقل و آثار جمع و جور هم طرفداران خاص خود را دارد و یکی از بهترین استفادهها را از این قابلیت در بازی The Messenger دیدهایم؛ اثری از Sabotage Studio که این روزها روی بازی Sea of Stars کار میکند.
بازی اکشن پلتفرمر The Messenger که ترکیب جالبی از حالتهای گرافیکی ۸ و ۱۶ بیتی را ارائه میدهد، مدتی بعد از انتشار با یک بهروزرسانی همراه شد که حالت نیو گیم پلاس را بعد از پایان بازی بهدست علاقمندان میرساند. درکنار قابلیتها و تجهیزاتی که از دور اول به دورهای بعدی منتقل میشوند، در نیو گیم پلاس میتوانید یک آیتم مخصوص را هم به فهرست داراییهای خود اضافه کنید و با کمک آن، لحظات دلچسبی را دربرابر دشمنانی که اکنون قدرتمندتر از گذشته شدهاند دنبال کنید. البته نیو گیم پلاس فقط به یک مرتبه منتهی نمیشود و میتوان آن را بارها و بارها تجربه کرد و هر دفعه هم آیتم جدیدی را به کار برد تا تنوع بازی حفظ شود.
Resident Evil Village
مجموعه بازیهای رزیدنت ایول از سالها قبل تا امروز، ویژگیهای زیادی را برای بالا بردن ارزش تکرار درون خود به کار بردهاند که هرچند خیلی اوقات نمیتوان آنها را نیو گیم پلاس به معنای کلاسیک آن دانست ولی در نسخههایی مثل رزیدنت ایول 4، به خوبی از پتانسیل این ویژگی استفاده شده است. جدیدترین نسخه عرضه شده از این مجموعه یعنی رزیدنت ایول 8 هم با قابلیت نیو گیم پلاس، امکان حضور دوباره درون محیطهای ترسناک بازی را با امکاناتی بیشتر از قبل میدهد.
در این حالت میتوانید با کمک سلاحها، آیتمها و پولی که از دور قبل به همراه دارید، یک بار دیگر سفر خود را به دل وحشت آغاز کنید و این بار با دستی پُرتر از قبل به سراغ دشمنان بروید. باتوجهبه استقبال بالایی که گیمرها در این سالها از نیو گیم پلاس در آثار مختلف مثل رزیدنت ایول 8 کردهاند، شرکت کپکام از همین الآن وعده ارائه چنین قابلیتی را در بازسازی رزیدنت ایول 4 هم داده است؛ اثری که کمتر از یک ماه دیگر تا انتشار آن برای پلی استیشن 4، پلی استیشن 5، ایکس باکس سری ایکس، ایکس باکس سری اس و پی سی فاصله داریم.
بازیهای فرام سافتور (Sekiro، Bloodborne، Dark Souls و Elden Ring)
اگر کتابی از ضربالمثلهای دنیای بازیهای ویدیویی داشتیم، احتمالاً یکی از این ضربالمثلها هم در مورد ارزش تکرار بالای بازیهای هیدتاکا میازاکی و فرام سافتور بود؛ چیزی در این مایهها که: «گیمری که نیو گیم پلاسِ دارک سولز را تجربه نکرده باشد، نیمی از لذت بازی را نچشیده است!» این قابلیت در آثار مختلف استودیو از دارک سولز، بلادبورن و سکیرو تا جدیدترین محصول آنها یعنی الدن رینگ، به قدری جذابیت دارد که خیلیها به یک یا حتی دو بار تکرار این بازیها بسنده نمیکنند و بارها و بارها آنها را انجام میدهند.
درجه سختی خاص این بازیها درکنار فهرست بلندبالایی از سلاحها، زرهها و آیتمها باعث میشود هر بار به تجربهای متفاوت نسبت به دفعه قبلی تبدیل شوند. با شروع مجدد بازی، هم شخصیت قدرتمندتری را با تجهیزات کاملتر در اختیار دارید و هم با آشنایی بیشتری که نسبت به دنیای بازی و نحوه مبارزه با دشمنان پیدا کردهاید، میتوانید نبردهایی تماشایی را رقم بزنید. در طرف مقابل، دشمنان هم قدرتمندتر از قبل میشوند تا همچنان حس و حال خاص این بازیها و چالشهای سخت آنها سر جای خود باقی بماند.
شما هم از تجربههای خود با نیو گیم پلاس بگویید و اینکه تا امروز چه بازیهایی را دو بار یا حتی بیشتر در این حالت تمام کردهاید و کدام بازی را بهترین نمونه در نحوه استفاده مناسب از نیو گیم پلاس میدانید.