اولین نگاه به بازی The Last Guardian
اگر با بازیهای ICO و Shadow of Colossus آشنا باشید، مطمئنا لذتی که از شنیدن نام و تماشای نمایش بازی آخرین نگهبان به شما دست میدهد بسیار بیشتر از افراد عادی خواهد بود. فامیتو اوئدا، کارگردان آن دو بازی اسطورهای پلیاستیشن 2، حالا با سختترین چالش زندگی کاری خود روبه رو است که شاید در روزهایی که ایدهی آخرین نگهبان را در ذهن خود تجسم میکرد، فکرش را هم نکرده بود. ۶ سال پیش و در ماه پایانی بهار سال ۱۳۸۸، رویداد E3 2009 آغاز شد و میعادگاه بزرگان صنعت بازیهای ویدیویی بود. بازی The Last Guardian که تا قبل از آن اخبار و شایعاتی ازش به گوش میرسید، در آن سال آنقدر کامل شده بود که سونی نمایشی قدرتمند از آن ارائه دهد. نمایش خیرهکننده، جالب و بحثبرانگیز خالقان اسطورهای سایهی کلوسوس، هواداران بسیار زیادی پیدا کرد و دارندگان کنسول پلیاستیشن 3 سخت منتظر تاریخ عرضهی جدیدترین اثر هنری اوئدا بودند. اما هیچکدام از آنها در آن روزها نمیدانستند که او و افرادش با مشکلات بسیار زیادی در روند تولید بازی روبه رو شدهاند و در عمل، آوردن آخرین نگهبان بر روی سختافزار کهنهی پلیاستیشن 3 به عقیدهی سازندگان با آن شکل و شمایلی که به نمایش در آمد، کاری تقریبا غیرممکن است.
دانلود با رزولوشن HD 720p | دانلود با رزولوشن 480p
تمام نمایشهایی که از آخرین نگهبان در آن سال نشان داده شد بر روی سختافزاری قویتر از پلیاستیشن 3 صورت گرفت. بازی روی پلیاستیشن 3 از افت فریم رنج میبرد و کمبودن مقدار حافظهی این کنسول نسل هفتمی، دست و پای سازندگان بازی را محکم بسته بود. تمام این مباحث سالها و تا امروز نزد سونی مخفی مانده بود و هیچ یک از هواداران بازی دلیل این همه تاخیر آخرین نگهبان را نمیدانستند. مطمئنا وقتی کنسول پلیاستیشن 3 توانایی اجرای بازیهایی مانند GTA V و The Last of Us را دارد، چرا نمیتواند از پس بازی The Last Guardian که بیشتر سبک هنری در خود دارد و شاید پیچیدهترین چیزی که (فعلا) در نمایشهایش دیدیم، پیچیدگی پرهای «تریکو»، موجودی مخلوط از چند حیوان مانند پرنده و سگ یا تخریبپذیری محیط نه در وسعت بسیار زیاد بود، بر بیاید؟ آری، گفتیم فعلا! فومیتو و تیم سازندهی بازی مطمئنا چیزهایی را در بازی گذاشتهاند که آنقدر وسیع، پیچیده و دقیق هستند که سختافزار کنسول پلیاستیشن 3 توانایی اجرای آن را به نحو احسن ندارد. من بیش از هر چیزی فومیتو را بر اساس سابقهاش میسنجم و بر همان اساس و معیار میگویم او بهترین تصمیم را در قبال آخرین نگهبان گرفته است. البته، باید از سخاوت و صبر سونی هم تشکر کنیم که بازی را به ورطهی لغو شدن نکشاند.
سونی سابقهی زیادی در لغو بازیهای انحصاری تازه به نمایش داده شدهاش دارد. بازیهایی مانند Eight Days و Gateway را گیمرهای قدیمی در روزهای آغازین تولد پر سر و صدای کنسول پلیاستیشن 3 به یاد دارند که چه نمایشهایی داشتند و در آخر هیچوقت دستمان به آنها نرسید. شاید بتوان دلیل وجود و پرورش آخرین نگهبان را تا امروز دو دلیل عنوان کرد: ۱- از دیدگاه سونی این بازی به پشتوانهی تیم قوی خود و ایدهی بزرگی که دارد، میتواند محبوب، پرفروش و تاثیرگذار باشد. ۲- در نمایش اولیه، این بازی آنقدر محبوب شد و حتی پس از مدتها بی خبری، افراد بسیار زیادی خواهان نمایش دوباره آن بودند که سونی به همین راحتیها نمیتوانست از آخرین نگهبان دست بکشد.
شاید بسیاری در حال حاضر به خاطر رونمایی دوبارهی The Last Guardian خوشحال و خوشبین باشند و بگویند این بازی اگر سال بعد منتشر شود مطمئنا موفق خواهد بود، اما باید بگوییم حقیقت ماجرا میتواند چیز دیگری بیان کند. تریکو و پسر کوچولوی ماجراجوی داستان ما، در سال ۲۰۱۵ بر روی لبهی تیغ راه میروند.گذشت هشت سال از روند تولید بازی و شش سال از معرفی اولیهی آن، به هیچ وجه زمان کمی نیست. در طول این سالها ما شاهد رشد بازیهای مستقل و بعضا هنری بودیم که تعاریف جدیدی را در سبک روایت داستانی، جلوههای بصری و صوتی به ما به وجود آوردند که شاید در سال ۲۰۰۹ وجود نداشتند و به همین خاطر، کار آخرین نگهبان در آن سالها به مراتب راحتتر بود. تاخیر در عرضهی آخرین نگهبان، فرصت و مجال رقابت و پیشرفت را به سایر بازیسازان داد و حالا بعد از گذشت این همه سال، آنقدر ایدههای مختلف چه احساسی و چه هنری در قالب تک تک بازیهای بزرگ و مستقل دیدهایم که عطش ما گیمرها، حداقل مایی که سال های زیادی در دنیای سرگرمیهای ویدیویی زندگی میکنیم، با آخرین نگهبانان امروزی به راحتی برطرف نمیشود. راستش را بخواهید، نمایش The Last Guardian در E3 2015 بیشتر جنبهی برانگیخته کردن احساسات را داشت. مانند شخصی که سالها است عزیز خود را ندیده و حالا به ناگهان او را با همان شکل و قیافه جلویش میگذارند. مطمئنا خوشحال خواهیم شد. مطمئنا از بودن و دیدن و لمس وی بهترین احساس دنیا را خواهیم داشت. اما در مورد آخرین نگهبان مقداری قضیه فرق میکند. ما عملا در کنفرانس پر زرق و برق و هیجانانگیز E3 2015 سونی، همانچیزی را دیدیم که ۶ سال پیش دیدیم و حتی کمتر از آن! شاید سونی با این نمایش فریبندهی خود دلها را برد و همه را به زنده بودن تریکوی معصوم امیدوار کرده، اما سونی باید در نمایش بعدی از این بازی که نباید فاصلهی زیادی با نمایش قبلی خود داشته باشد، چیزهای خیلی جدیدی نشان دهد و به همه بگوید که این بازی چه المانهایی در خود دارد که دیگر بازیهای هم سبک و سیاق از داشتن آن عاجز هستند. آری، آخرین نگهبان بر لبهی تیغ است، یا بهتر است بگوییم بر لبهی همان پرتگاههایی است که در بازی میبینیم و انتهایشان معلوم نیست. فومیتو باید خوب حواسش را جمع کند تا به سرنوشت امثال مارک سرنی( مهندس ارشد و طراح کنسول پلیاستیشن 4 که بازی نه چندان موفق Knack را تولید کرد) دچار نشود. فومیتو سختترین انتخاب زندگی کاریش را کرده و حالا که در کنفرانس E3 سونی از جای خود بلند شد و همه وی را دیدند و کف زدند، باید از پس ساخت آخرین نگهبان بربیاید. بعد از هشت سال، همه انتظار ارائهی یک شاهکار بی نقص را دارند. فومیتو و سونی حتی نباید به فکر این باشند که بازی را در سطح کیفی معمولی منتشر کنند و باید و باید یک شاهکار بی نقص به مردم ارائه دهند. این تاوان سالها انتظار هواداران بازی است و خودکردهای که باید برایش فکر اساسی شود.
دانلود با رزولوشن HD 720p | دانلود با رزولوشن 480p
آخرین نگهبان در بارهی چیست؟
شاید این سوال برای خیلیها پیش آمده که داستان پسربچهی کوچک و آن هیولای معصوم با آن چهرهی دلربا چیست. اطلاعات بسیار کمی در رابطه با خط داستانی آخرین نگهبان وجود دارد، اما میتوانیم بر اساس اطلاعات اندک، گوشههایی از روند بازی را متوجه شویم. اول از همه باید بگوییم که آخرین نگهبان یک بازی سومشخص با مخلوطی از المانهای اکشن و ماجراجویی به همراه پازل است. هنوز نمیدانیم اسم پسر بچه چیست، اما تا آنجا که فهمیدیم، فعلا بازیکن کنترل این پسر بچه را در طول بازی برعهده دارد که توانایی دویدن، پریدن و بالا رفتن از موانع را دارد. اگر میخواهید هر چه بیشتر با گیمپلی و شیوهی کنترل شخصیت آشنا شوید، به بازیهای ICO و Shadow of Colossus مراجعه کنید. اگر نمایش تازهی آخرین نگهبان را نادیده بگیریم، بر اساس نمایشهای بازی در E3 2009 میتوان برداشتهای خوبی از محیط و داستان داشت. از آنجایی که پسر بچه توانایی حمله و ایجاد زد و خورد ندارد، باید از هوش و قابلیتهای خود برای مخفیکاری استفاده کند. مخفی کاری در مقابل چه کسانی؟ لباس و ظاهر پسرک به افراد فقیر نمیخورد و حتی دستانش نوعی تاتو دارد که آن هم هنوز نمیدانیم به چه معنا است. شاید او یک شاهزاده باشد یا یک اشرافزادهی کنجکاو که در جستجوهای خود راه را گم کرده و به جایی رسیده که تریکو در آن زندگی میکند.
در نمایشهای اولیهی بازی دیدیم که سربازانی به محل زندگی تریکو میآیند و در پی شکار او هستند. از تیرها و نیزههایی که در بدن تریکو باقی مانده مشخص است که وی مدتها است از شکارچیان فرار میکند. با اینکه نمیدانیم نحوهی آشنایی پسرک با تریکو به چه صورت است، اما این نوع دوستی ما را به شدت یاد هیولای معروف کینککونگ میاندازد. البته فرق اساسی تریکو و کینککونگ این است که تریکو کاملا موجودی بیآزار با ظاهری معصوم است و حتی اگر دقت بیشتری کرد میتوان متوجه شد که او در واقع یک بچه است و هنوز رشد کافی نکرده است. او به قدری از نظر سنی کوچک است که پسرک میتواند به او فرمان دهد و اخلاقیات و رفتارهایش را پرورش دهد.
تریکو در اصل یک حیوان است و به گفته فومیتو،از قرایض حیوانی برخوردار است. این قرایض حیوانی باعث میشود تا هم وی انتخابهای طبیعی خود را داشته باشد و هم از طرفی یک سری قوههای یادگیری در اختیار داشته باشد. در تکمیل پازلهای بازی باید روشهای متعددی را به کار ببرید تا تریکو را متوجه هدف خود کنید. برای مثال باید او را صدا کنید یا برای اینکه از جایی به جای دیگر بپرد باید خود درجا پرش کنید تا به تریکو بفهمانید هدفتان چیست، یا برای مثال از بشکهها و اشیای مختلف برای نشان دادن راه به تریکو کمک بگیرید. تریکو برخلاف دیگر همراهان شخصیت اصلی در بازیهای ویدیویی، واکنش سریع نسبت به دستورات و درخواستها نشان نمیدهد و همانطور که گفتیم، باید برای فهماندن منظور از راههای مختلفی استفاده کرد.
یکی از وظایف بازیکن، مراقبت از تریکو در بازی است. تریکو زخمی میشود، گرسنه میشود و نیاز به یک سری مراقبتها دارد که خود قادر به انجام آنها نیست. روند بازی و ارتباط بیشتر با تریکو سبب میشود تا پسرک راحتتر و بهتر دستورات خود را به تریکو بفهماند و به گفتهی فومیتو، همهی اینها به نوع و شیوهی ارتباط شما با حیوان برمیگردد. تریکو هر چیزی نمیخورد، اگر متوجه شود که غذایش بو و مزهی بدی دارد آن را پس میزند، اگر چیزی بیش از حد توجهش را جلب کند شاید بدون اینکه پسرک کنترلی رویش داشته باشد، به سمتش برود. حتی در بازی باید به زمان خواب و استراحت تریکو توجه داشته باشید. تمام این عوامل و چیزهای دیگری که در مورد بازی نمیدانیم سبب میشود تا به گفتهی فومیتو، هر بازیکن در بازی خود تریکویی منحصر به فرد داشته باشد که با سایر بازیکنها متفاوت است.
ایدههای بازی در نوع خود بسیار جالب هستند، اما باید به این موضوع توجه کرد که این ایدهها و ساختار کلی بازی، به ۸ سال پیش بازمیگردد و خودتان میدانید که در طول این سالها، چقدر صنعت بازیهای ویدیویی از نظر محتوایی و هنری پیشرفت کرده است. فومیتو و سونی حالا نیاز به ایدههایی نسبتا جدیدتر و جالبتر دارند و باید هر طور که شده گرد و خاک کهنگی را از روی تریکوی دوستداشتنی و دنیای او کنار بزنند. فومیتو با قبول کردن این ماموریت غیرممکن نه فقط آبروی خود را وسط گذاشته، بلکه باید از اعتبار و شخصیت پلیاستیشن هم حفاظت کند.
آخرین نگهبان طبق برنامهریزیهای سونی قرار است در سال ۲۰۱۶ به صورت انحصاری برای پلیاستیشن 4 منتشر شود. این در حالی است که بسیاری هنوز به انتشار بازی بدبین هستند و حتی خبرهایی به گوش رسیده که برخی مقامات سونی از بابت تاریخ انتشار اطمینان خاطر ندارند. به نظر من، سونی هر چه که دارد را باید بسیج کند تا اینبار اتفاقی که سبب تاخیر ۶ سالهی بازی شده رخ ندهد. حالا که بازی را دوباره معرفی کرده، دیگر فرصت عقبنشینی ندارد.
تهیه شده در زومجی