گزارش باکس آفیس: تام کروز با Jack Reacher: Never Go Back موفق به صدرنشینی نشد
این هفته دو-سهتا فیلم مورد انتظار روی پردهی سینماها رفتند. از اکشن «جک ریچر: هرگز برنگرد» (Jack Reacher: Never Go Back) گرفته تا فیلم ترسناک «اویجا: ریشهی شیطان» (Ouija: Origin of Evil) و درام «مهتاب» (Moonlight). اما در کمال ناباوری این کمدی «بوو! هالووین مدیا» (Boo! A Madea Halloween) بود که با کسب ۲۵ میلیون دلار در صدر جدول قرار گرفت که در حقیقت چندان شگفتانگیز هم نیست. اگر کمی با وضعیت فروش فیلمهای تایلر پری براساس شخصیت مدیا اطلاع داشته باشید، حتما میدانید که در طول ۱۱ سال گذشته این فیلمها عملکرد خیلی خوبی در باکس آفیس داشتهاند. اما اگر از این فیلم ضعیف و غیرمهم بگذریم به «جک ریچر: هرگز برنگرد»، اقتباس دیگری از روی یکی از رمانهای بیشمار لی چالید میرسیم. قسمت اول «جک ریچر» که توسط کریستوفر مککوئری کارگردانی شده بود، در دسامبر سال ۲۰۱۲ با ۱۵/۲ میلیون دلار کارش را آغاز کرد و ۸۰ میلیون دلار در خانه فروخت. این را به علاوهی نقدهای خوب آن فیلم و فروش ۲۱۸ میلیون دلاری آن در دنیا کنید تا همهچیز برای ساخت یک دنباله آماده شود.
«هرگز برنگرد» که توسط اِد زوییک کارگردانی شده در اولین هفتهی اکرانش ۲۳ میلیون دلار کسب کرد. اگرچه فیلم حدود ۵۰ درصد بهتر از قسمت اول فروخته است، اما کماکان با افتتاحیهی ضعیفی در بین فیلمهای تام کروز طرف هستیم و همچنین «هرگز برنگرد» مثل قسمت اول در ماه دسامبر اکران نشده تا حداقل از فرصت تعطیلات برای فروش در طولانیمدت بهره ببرد. حالا باید دید با اکرانی در حد و اندازهی «فراموشی» (Oblivion) سروکار داریم یا یک شکست محض. اگر فیلم مثل «فراموشی» ظاهر شود، مجموع فروش خانگی ۵۵ میلیون دلاری فیلم تضمین شده است. اما اگر فیلم در حد و اندازهی «لبهی فردا» (Edge of Tomorrow) یا «عملیات غیرممکن: ملت سرکش» (Mission Impossible: Rouge Nation) عمل کند، میتواند فروشش را به چیزی نزدیک به ۸۰ میلیون دلار برساند. عدهای از تحلیلگران اما فکر میکنند «هرگز برنگرد» عملکردی بین «دوران راک» (Rock of Ages) و «عملیات غیرممکن ۳» خواهد داشت و کارش را با کسب ۶۰ تا ۶۵ میلیون دلار در خانه به اتمام میرساند.
البته ناگفته نماند که فیلم اول موفقیتش را مدیون فروش بینالمللیاش (۱۳۸ میلیون دلار بیرون از امریکا) است. بنابراین باید دید آیا «هرگز برنگرد» میتواند حقهی قسمت اول را دوباره در این زمینه تکرار کند یا نه. هرچند از قضا «مکانیک: رستاخیز» (Mechanic: Resurrection) در حالی اکرانش را با کسب ۷/۷ میلیون دلار در بازار چین شروع کرده که «هرگز برنگرد» فقط به ۱/۶ میلیون دلار رضایت داده است. با این حال فیلم وضعیت بهتری در دیگر مناطق خارجی دارد و با کسب ۳۱ میلیون دلار از سینماهای آنسوی آبها، مجموع درآمد جهانیاش را به ۵۴ میلیون دلار رساند. اگر فیلم با همین فرمان در گیشهی داخلی و خارجی جلو برود، این فرصت را دارد تا بعد از «شمارهی ۱۰ جادهی کلاورفلید» به دومین موفقیتِ بیبروبرگردِ کمپانی پارامونت در سال ۲۰۱۶ تبدیل شود.
سومین اکران گستردهی این هفته «اویجا: ریشهی شیطان» است. این فیلم یکی از شگفتیهای روزهای اخیر است. چرا؟ «ریشهی شیطان» پیشدرآمدی بر فیلم اول «اویجا» است که در سال ۲۰۱۴ کارش را با ۱۹/۹ میلیون دلار شروع کرد و با کسب ۵۰ میلیون دلار در خانه و ۱۰۳ میلیون دلار از سرتاسر جهان به موفقیت تجاری بزرگی رسید. تنها ویژگی فیلم اول به فروشش برمیگشت. وگرنه خودِ فیلم یکی از بدترین اکرانهای سال لقب گرفت. اما سران استودیو برای قسمت دوم تصمیم پسندیدهای گرفتند. آنها مایک فلاناگان، یکی بهترین ترسناکسازهای این روزهای صنعت را استخدام کردند. بنابراین اگرچه «ریشهی شیطان» نقدهای خیلی خیلی خوبی دریافت کرده است، اما به خاطر بدنامی فیلم اول ۲۹ درصد کمتر فروخته است. این فیلم ۹ میلیون دلاری، ۱۴ میلیون دلار به عنوان افتتاحیه کسب کرده است. با وجود اینکه با فیلم به مراتب بهتری طرف هستیم، اما «ریشهی شیطان» مثل قسمت اول نمرهی C را از تماشاگران دریافت کرده است که این سبب عصبانیت تحلیلگران شده است.
بله، اتفاق ناامیدکنندهای است، اما ممکن است چندان اهمیت نداشته باشد. چون هماکنون ما با فیلم جمعوجوری با بودجهی ۹ میلیون دلار طرفیم که ۱۴ میلیون دلار فروخته و از آنجایی که در حال وارد شدن به هفتهی هالووین هم هستیم، امکان دارد «ریشهی شیطان» خیلی بهتر از فیلمهای ترسناک استاندارد ظاهر شود. البته مگر اینکه فیلم در خارج از کشور با سقوط مواجه شود. «ریشهی شیطان» تاکنون ۷/۹ میلیون دلار از بازارهای خارجی کسب کرده است و با تمام این تفاصیر یک «هیت» محسوب میشود، اما در نهایت در رابطه با این فیلم با همان جملهی همیشگی طرفیم: «شما هیچوقت برای مجموعهسازی شانس دوباره ندارید». اگر سازندگان برای قسمت اول موضوع را جدی میگرفتند، الان قسمت دوم مجبور نبود با وجود بهتر بودن، برای جلب نظر مردم تلاش کند.
چهارمین تازهاکران گستردهی جدول اما یک فاجعهی مطلق است و فقط معجزهی بازارهای خارجی قادر به کم کردن شدت این شکست است. اکشن کمدی «چشم و همچشمی» (Keeping up with the Jones) فقط موفق به کسب ۵/۶ میلیون دلار شد. این یعنی با یکی از بدترین اکرانهای تاریخ در بین فیلمهایی که در بیش از ۳ هزار سینما نمایش دارند سروکار داریم. این رقم حتی کمتر از ۶ و نیم میلیون دلاری است که کمدی بسیار ضعیف «مغزهای متفکر» (Masterminds) این اواخر به عنوان افتتاحیه کسب کرده بود. «چشم و همچشمی» هم نقدهای بدی دریافت کرده و از آنجایی که ۴۰ میلیون دلار خرج ساخت فیلم شده، کمپانی فاکس رسما باید برای عملکرد بهتر فیلم در خارج از امریکا امیدوار باشد که البته بعید به نظر میرسد بتواند چیزی را تغییر بدهد.
در میان فیلمهای قدیمی جدول ظاهرا اکشن تریلر «حسابدار» (The Accountant) رسما به جدیدترین مجموعه بن افلک تبدیل شده است. محصول کمپانی برادران وارنر این هفته ۱۴ میلیون دلار (۴۲ درصد افت فروش) کسب کرد تا مجموع درآمد ۱۰ روزهاش را به ۴۹ میلیون دلار برساند. این را به علاوهی ۱۰/۲ میلیون دلاری که فیلم از بازارهای خارجی کسب کرده کنید تا به ۵۸ میلیون دلار درآمد جهانی برسیم که برای فیلمی با ۴۴ میلیون دلار بودجه خوب است. فیلم به خوبی در مقابل «جک ریچر: هرگز برنگرد» ایستادگی کرد و باید دیدن هفتهی بعد در مقابل «دوزخ» (Inferno) با حضور تام هنکس چه کار خواهد کرد.
تریلر «دختری در قطار» (The Girl on Train) هم در سومین هفتهی اکرانش ۷ میلیون و ۲۶۹ هزار دلار فروخت تا به مجموع ۵۸/۹ میلیون دلار برسد. این در حالی بود که که «خانهی دوشیزه پرگرین برای بچههای عجیب» هم در چهارمین هفتهی اکرانش ۶ میلیون دلار دیگر به جیب زد و مجموع درآمدش را بعد از ۲۴ روز به ۷۴ میلیون دلار رساند. استند آپ کمدی «کوین هارت: حالا چی؟» (Kevin Hart: What Now) نیز که اکرانش را هفتهی پیش با قدرت آغاز کرده بود مثل سنگ در دریا سقوط کند و با کسب ۴/۱۱ میلیون دلار، درآمد ۱۰ روزهاش را به ۱۸/۹ میلیون دلار رساند. نهایتا به فیلم مستقل «مهتاب» (Moonlight) میرسیم که پس از اکران در ۴ سینما، ۴۱۳ هزار و ۱۷۴ دلار کسب کرد که به معنای میانگین ۱۰۳ هزار و ۶۸۵ دلار از هر سالن سینما است. این آمار «مهتاب» را در ردهی اول بهترین میانگین فروش در سال ۲۰۱۶ قرار میدهد. این در حالی است که «مهتاب» با کسب نمرهی ۹۹ بر روی سایتهای راتنتومیتوز و متاکریتیک سروصدای زیادی به پا کرده است.
جدول ۱۰ فیلم برتر هفته
۱ | Boo! A Madea Halloween | ۲۷/۶ میلیون دلار |
۲ | Jack Reacher: Never Go Back | ۲۳ میلیون دلار |
۳ | Ouija: Origin of Evil | ۱۴ میلیون دلار |
۴ | The Accountant | ۱۴ میلیون دلار |
۵ | The Girl on the Train | ۷/۲ میلیون دلار |
۶ | Miss Peregrine's Home for Peculiar Children | ۶ میلیون دلار |
۷ | Keeping Up with the Joneses | ۵/۶ میلیون دلار |
۸ | Kevin Hart: What Now | ۴/۱ میلیون دلار |
۹ | Storks | ۴ میلیون دلار |
۱۰ | Deepwater Horizon | ۳/۶ میلیون دلار |
نگاهی به برخی فیلمهای تازهاکرانشدهی این هفته:
جک ریچر: هرگز برنگرد
Jack Reacher: Never Go Back
ماجرای «هرگز برنگرد» از جایی شروع میشود که سوزان ترنر، سرهنگ ارتش (کوبی اسمالدرز) به جرم خیانت دستگیر میشود. ترنر از قضا قبلا فرماندهی واحد تحقیقاتی ریچر بوده است، بنابراین جک ریچر تصمیم میگیرد تا هرطور شده بیگناهی او را ثابت کند و حقیقت پشت توطئههای دولت را کشف کند. تمام اینها زمینهچینی لازم برای وارد شدن تام کروز و کتک زدن چندتا آدمبد ناشناس را فراهم میکند! قسمت اول «جک ریچر» یک اکشن دههی هشتادی خوب بود که به اوج پتانسیلش نرسیده بود. بنابراین انتظار داشتیم تا سازندگان در بازگشت این مجموعه، فیلمی بیعیب و نقصتر از قبلی عرضه کنند. اگرچه عدهای از فیلم راضی هستند، اما اکثر منتقدان آن را محصول ضعیفتری نسبت به قسمت اول میدانند.
کنت توران از لس آنجلستایمز که کم و بیش از فیلم راضی است مینویسد: «این قسمت از "ریچر" عیبها و موانع خودش را برای فائق آمدن دارد، اما قدرت شخصیت اصلی و چالاکی اکشنها آن را به اثر قابلقبولی تبدیل میکند». منتقد یو.اس.ای تودی میآورد: «"جک ریچر: هرگز برنگرد" با وجود یک بازیگر درجهیک در یک تریلر ارتشی درجه سه، قدم رو به عقب بزرگی محسوب میشود». تاد مککارتی از هالیوود ریپورتر که فیلم را دوست ندارد مینویسد: «داستانگویی کلیشهای، اکشنهای قبلا دیده شده، لوکیشنهای پیشپاافتاده و گروهی از بازیگرانِ فراموششدنی در کنار ستارهی فیلم کاری کردهاند که این فیلم فقط به درد کرایه کردن بخورد». امتیاز متاکریتیک این فیلم ۴۷ است.
اویجا: ریشهی شیطان
Ouija: Origin of Evil
داستان فیلم در لس آنجلس دههی ۶۰ جریان دارد. مادر بیوهای همراه با دو دخترش برای رونق دادن کسب و کارش بهطرز اشتباهی شیطان را هم به خانهشان دعوت میکند. کوچکترین دختر خانواده توسط روح خبیثی تسخیر میشود و پروسهی کوبیده شدن در و پنجرهها به یکدیگر و جنگیری آغاز میشود. قسمت اول «اویجا» فقط یکی از بدترین فیلمهای ترسناک ۲۰۱۴ نبود، بلکه یکی از بدترین فیلمهای سال بود. اما قضیه دربارهی قسمت دوم فرق میکند. ظاهرا کارگردانی مایک فلاناگان، سرنوشت این دنباله که انتظار شکست سختتر آن را داشتیم را زمین تا آسمان تغییر داده است و آن را به فیلمی تبدیل کرده است که ارزش دیدن و صحبت کردن را دارد.
منتقد هالیوود ریپورتر که فیلم را دوست دارد مینویسد: «"اویجا: ریشهی شیطان" مجهز به پیچیدگی روانشناختی و شخصیتپردازیهای باظرافت است و فقط در بخش نهاییاش با لغزش مواجه میشود». سایت ایندیوایر که از فیلم راضی است میآورد: «"اویجا" حقیقتا هولناک و باهوش است و از آن پیشدرآمدهای کمیابی است که روی پای خودش میایستد و بدون اینکه قابلپیشبینی باشد، داستان کاملا جدیدی روایت میکند. اما فلاناگان فراموش میکند که چه چیزی فیلمهای خانههای جنزده که شامل هیولاها هم میشوند را واقعا ترسناک میکند: همهی چیزهایی که نمیتوانیم ببینیم». نویسندهی سایت ویلیج وویس در یادداشتش میآورد: «"ریشهی شیطان" مثل "احضار" و خیلی از دیگر تریلرهای ترسناکِ غوطهورکنندهای که از آنها الهام گرفته، دقت تماشاگر را پاسخ میدهد و این کار ما را به موشکافی فریمها و بررسی فضاهای خالی دعوت میکند». امتیاز متاکریتیک این فیلم ۶۵ است.
گزارش باکس آفیس هفتهی گذشته
نظرات