گزارش باکس آفیس: آغاز اکران فیلم های جدید ادگار رایت و سوفیا کاپولا

تماشا در یوتیوب

طبق معمول چند هفته‌ی گذشته با «واندر وومن» (Wonder Woman) شروع می‌کنیم که این هفته ۱۵ میلیون و ۵۷۵ هزار دلار دیگر در پنجمین هفته‌ی اکرانش کسب کرد و با وجود از دست دادن ۵۲۹‌تا از سینماهایش و برخورد با رقبای سرسختی مثل «بچه راننده» (Baby Driver) و «من نفرت‌انگیز ۳» (Despicable Me 3)، فقط با ۳۷ درصد افت فروش مواجه شد. البته که شکست تمام‌عیار «خانه» (The House)، تازه‌اکران جدید برادران وارنر خیلی به «واندر وومن» کمک کرد و ثابت کرد که فیلم پتی جنکینز تا زمان اکران «دانکرک» (Dunkirk) اولویتِ اول این کمپانی باقی خواهند ماند. خلاصه این رقم در جایگاه پانزدهم بهترین درآمدهای هفته‌ی پنجم دنیا قرار می‌گیرد که اگرچه دستاورد فوق‌العاده‌ خاصی نیست، اما با این حال آن را در این زمینه در کنار کسانی همچون «دنیای ژوراسیک» (The Jurrassic World)، «یخ‌زده» (Frozen) و «حس ششم» (The Sixth Sense) قرار می‌دهد. درآمد هفته‌ی پنجم «واندر وومن» اگرچه بهتر از «مرد عنکوبتی» است، اما بهتر از «نگهبانان کهکشان» (که از ویژگی تعطیلات بهره می‌برد) نیست.

نکته جالب ماجرا این است که به جز «هری پاتر و یادگاران مرگبار: قسمت دوم» (۳۸۱ میلیون در سال ۲۰۱۱)، اکثر پرفروش‌ترین فیلم‌های غیردیزنی گیشه‌ی خانگی، یا کارتون‌های ایلومینیشن بوده‌اند یا اکران‌های دوبعدی. خلاصه «واندر وومن» هنوز با تمام سرعت دارد سعی می‌کند تا خود را به ۳۸۰ میلیون دلار درآمد خانگی و فراتر از آن برساند که یعنی احتمالا کارش را با مساوی شدن با «نگهبانان کهکشان ۲» (۳۸۳ میلیون دلار) تمام خواهد کرد. و به محض اینکه بتواند از «ددپول» (۳۶۳ میلیون) عبور کند، پشت سر «مرد عنکبوتی» (۴۰۳ میلیون)، بدل به پرفروش‌ترین فیلم کامیک‌بوکی/ابرقهرمانی غیردنباله‌ای سینما می‌شود. وقتی فیلم به ۳۷۵ میلیون دلار برسد، با احتساب نرخ تورم پشت سر «آیرن‌من» (۳۱۸ میلیون/۳۹۲ میلیون با احتساب تورم)، «سوپرمن: فیلم» (۱۳۴ میلیون/۵۰۷ میلیون با احتساب)، «بتمن» (۲۵۲ میلیون/۵۵۶ میلیون با احتساب) و «مرد عنکبوتی» (۴۰۳ میلیون/۶۱۴ میلیون با احتساب) در جایگاه چهارم پرفروش‌ترین فیلم‌های کامیک‌بوکی غیردنباله‌ای تاریخ قرار می‌گیرد. همچنین اگر «واندر وومن» بتواند از «نگهبانان ۲» عبور کند، به پرفروش‌ترین فیلم کامیک‌بوکی/ابرقهرمانی سینما تبدیل می‌شود که از کاراکترهای بتمن، آیرن‌من یا مرد عنکبوتی بهره نمی‌برد. با این وضعیت به نظر می‌رسد بهتر باشد وارنر هرچه زودتر اسم «لیگ عدالت» را به «واندر وومن و رفقا» تغییر بدهد!

در زمینه‌ی فروش‌های جهانی هم فیلم این هفته از مرز ۷۰۰ میلیون دلار عبور کرد. «واندر وومن» هم‌اکنون ۷۰۷ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار فروخته که آن را پایین‌تر از درآمد جهانی ۷۰۸ میلیونی «دزدان دریایی کاراییب ۵»، درآمد ۷۰۹ میلیونی «مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز ۲» (The Amazing Spider-Man 2)، درآمد ۷۱۰ میلیونی «ظهور سیاره‌ی میمون‌ها» (ِDawn of the Planet of the Apes) و ۷۱۴ میلیونی «کاپیتان آمریکا: سرباز زمستان» (Captain America: The Winter Soilder) قرار می‌دهد. «واندر وومن» هم‌اکنون پا به پای «کاراییب ۵» و پایین‌تر از «سریع و خشن ۸» (The Fate of Furious) و «دیو و دلبر» (Beauty and the Beast) برای کسب تاج پادشاهی پرفروش‌ترین فیلم ۲۰۱۷ در دنیا حرکت می‌کند و باید صبر کرد و دید آیا «ترنسفورمرها: آخرین شوالیه» (Transformers: The Last Knight)، «من نفرت‌انگیز ۳» یا «مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه» (Spider-Man: Homecoming) می‌توانند به آنها برسند یا نه. خلاصه «واندر وومن» که با ۱۵۰ میلیون دلار بودجه تهیه شده تاکنون ۴/۷۱ برابر بودجه‌اش فروخته است و هنوز مقداری بنزین در باکش باقی مانده است. فیلم در ماه آگوست در ژاپن اکران می‌شود و اصولا بازار ژاپن این پتانسیل را دارد تا به برگ‌برنده‌ای برای فیلم‌ها تبدیل شود. «مالفیسنت» (Maleficent) و «یخ‌زده» به ترتیب ۶۷ و ۲۴۹ میلیون دلار در ژاپن فروختند. و در این نقطه می‌توان با اطمینان گفت که «واندر وومن» از مجموع درآمد جهانی ۷۴۵ میلیونی «جوخه‌ی انتحار» و ۷۵۷ میلیونی «مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز» عبور خواهد کرد.

اما از «واندر وومن» که بگذریم به «من نفرت‌انگیز ۳» (Despicable Me 3)، مهم‌ترین تازه‌اکران این هفته می‌رسیم. خبر بد این است که فیلم در طول اولین آخرهفته‌اش ۷۵ میلیون و ۴۱۰ هزار دلار فروخت. بد از این جهت که از زمان قسمت اول «من نفرت‌انگیز» (۵۶ میلیون دلار) که نام استودیوی ایلومینیشن را سر زبان‌ها انداخت، این بدترین افتتاحیه‌ی «تابستانی» فیلم‌های آنها محسوب می‌شود. در مقایسه «من نفرت‌انگیز ۲» (۸۳ و نیم میلیون)، «مینیون‌ها» (۱۱۵ میلیون دلار) و «زندگی مخفی حیوانات خانگی» (۱۰۴ میلیون دلار) را داشتیم. راستش «من نفرت‌انگیز ۳» با احتساب نرخ تورم حتی کمتر از افتتاحیه‌ی ۷۸/۳ میلیون دلاری «لوراکس» (Lorax) فروخته است. خبرهای بد اما همین‌جا به پایان می‌رسند. «من نفرت‌انگیز ۳» که با ۸۰ میلیون دلار بودجه تهیه شده، در حالی ۷۵ میلیون دلار در خانه فروخت که ۱۱۲ میلیون دلار هم از کشورهای خارجی به دست آورد و روی هم رفته به ۱۹۶ میلیون دلار درآمد جهانی دست پیدا کرد. بله، در مقایسه با قسمت‌های قبلی مجموعه با افت فروش مواجه‌ایم و بله، امکان دارد که فیلم شبیه به «ماشین‌ها ۳» (Cars 3) عمل کند و با ۲۲۵ میلیون دلار درآمد خانگی به کارش پایان دهد، اما همه‌ی اینها حدس و گمان‌هایی است که بایدآنها را به هفته‌ی بعد موکول کنیم. در حال حاضر اگر فیلم شبیه به «زندگی مخفی حیوانات خانگی» بفروشد، می‌تواند به ۲۶۵ میلیون دلار درآمد خانگی هم دست پیدا کند یا به عبارتی دیگر بودجه‌اش را فقط در آمریکای شمالی چهار برابر کند.

بله، بودجه‌ی کم فیلم خیلی اهمیت دارد. چرا که بودجه‌ی کم به فیلم این اجازه را می‌دهد که با وجود تجربه‌ی افت فروش به خاطر تکراری شدن این فرانچایز، کماکان به اندازه‌ی قبلی‌ها سودآور باقی بماند. تازه قابل‌ذکر است که اگر هم این مجموعه با افت علاقه‌ی مردم مواجه شده باشد، دارد خیلی بهتر از «کاراییب ۵» و «ترنسفورمرها ۵» عمل می‌کند. حداقل در هفته‌ی افتتاحیه‌اش! این افت فروش اما چندان تعجب‌برانگیز هم نیست. نه تنها این قسمت برخلاف قسمت دوم دنباله‌ای بسیار موردانتظار نبود، بلکه ویژگی منحصربه‌فردی هم نداشت و به اندازه‌ی دوتای قبلی هم مورد استقبال منتقدان قرار نگرفت. تازه اگر قبول داشته باشیم که موردعلاقه‌ترین بخش این مجموعه مینیون‌هایش هستند، پس طرفداران دو سال پیش با «مینیون‌ها» با یک فیلم انحصاری برای این وروجک‌های زرد روبه‌رو شدند که عطششان را سیراب کرد. اگر فیلم شبیه به «شرک برای همیشه» (Shrek Forever) ظاهر شود، احتمالا کارش را با کسب ۲۵۳ میلیون دلار در خانه و ۷۹۴ میلیون دلار در دنیا به پایان خواهد رساند. نهایتا باید گفت این اتفاق خیلی غیرقابل‌پیش‌بینی‌ای بود. قبل از تابستان تقریبا همه‌ی تحلیلگران «من نفرت‌انگیز ۳» را یکی از پرفروش‌ترین و یکی از میلیاردی‌های احتمالی سال معرفی می‌کردند که با توجه به این افتتاحیه چنین اتفاقی نخواهد افتاد.

دومین تازه‌اکران مهم این هفته «بچه راننده» (Baby Driver) بود که در طول افتتاحیه‌ی پنج روزه‌اش به ۳۰ میلیون دلار دست پیدا کرد که شامل ۲۱ میلیون دلار درآمد جمعه تا یکشنبه هم می‌شود. این رقم تقریبا دو برابر افتتاحیه‌ی ۱۰/۶ میلیونی «اسکات پیلگریم علیه دنیا» (Scott Pilgrim vs. the World) محسوب می‌شود و این یعنی «بچه راننده» بی‌برو برگرد قرار است با پشت سر گذاشتن «اسکات پیلگریم» بدل به پرفروش‌ترین فیلم رایت در گیشه‌ی خانگی شود. رایت فیلمسازی است که طرفداران بسیار زیادی دارد. همچنین «بچه راننده» جریان اصلی‌ترین فیلم کارنامه‌اش محسوب می‌شود و البته علاوه‌بر اینکه فیلم اینکه نقدهای بسیار خوبی دریافت کرده، سونی با هوشمندی آن را در کنار بلاک‌باسترها اکران کرد تا تبدیل به گزینه‌ی منحصربه‌فردی برای سینماروهایی که از فیلم‌های پرخرج خسته شده‌اند شود و همه‌ی اینها دست به دست هم دادند تا سونی بالاخره به یک موفقیت خانگی درجه‌یک دست پیدا کند. چرا که اگرچه برخی از اکران‌هایش مثل «رزیدنت ایول: آخرین فصل» (Resident Evil: The Final Chapter) و «اسمورف‌ها: دهکده‌ی گم‌شده» (The Smurfs: The Lost Village) در کشورهای خارجی عملکردهای خوب تا عالی‌ای داشته‌اند، اما آنها از زمان «مسافران» (Passangers) که ۱۰۰ میلیون از درآمد جهانی ۳۰۳ میلیونی‌اش را از آمریکا در آورد، هیچکدام از فیلم‌هایش در آمریکا به اندازه‌ی کافی مورد استقبال قرار نگرفته‌اند. بدترین اکران اخیرشان هم «هفت دلاور» (The Magnificent Seven) بود که با بودجه‌‌ای ۹۰ میلیونی، فقط ۹۳ میلیون دلار در گیشه‌ی خانگی به جیب زد.

البته که هفته‌ی آینده اکران «مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه» قرار است حسابی برای سونی بزرگ باشد، اما استودیوهای بزرگ نباید فقط به فیلم‌هایی از قبیلِ «مرد عنکبوتی» بسنده و تکیه کنند. چه ماجراجویی‌های تکی پیتر پارکر و چه اسپین‌آف‌های مختلفش. پس آره خیلی اهمیت دارد که «بچه راننده» در هفته‌ی اولش مورد توجه مردم قرار گرفته است. نکته‌ی خوشحال‌کننده‌ی ماجرا این است که فقط جامعه‌ی طرفداران رایت به تماشای فیلم نرفته‌اند، بلکه عموم مخاطبان هم بلیت فیلم جدید ادگار رایت را خریده‌اند. با اینکه رایت در فضای آنلاین خیلی مورد تعریف و تمجید قرار می‌گیرد، اما منهای «هات فاز» (Hot Fuzz) فیلم‌های او هیچ‌وقت در آمریکای شمالی و دنیا به موفقیت‌های بزرگی دست پیدا نکرده‌اند. ناسلامتی «اسکات پیلگریم علیه دنیا» نمونه‌‌ی نادر فیلمی بود که جمعیتِ همایش کامیک‌کان را دیوانه‌ی خودش کرد، اما توسط عموم مردم نادیده گرفته شد. پس خیلی خوب است که می‌بینیم اکشن عاشقانه‌ی موزیکالِ سرقت‌محور این کارگردان واقعا دارد می‌فروشد. راستی، بودجه‌ی «بچه راننده» ۳۴ میلیون دلار بوده است. تازه‌اکران آخر این هفته «خانه» (The House)، کمدی ویل فرل و امی پولر بود که نقدهای بسیار ضعیفی دریافت کرد و ۹ میلیون دلار به عنوان افتتاحیه فروخت. این رقم پایین‌تر از افتتاحیه‌ی ۹/۶ میلیون دلاری «شبی در راکسبری» (The Night of Roxbury)، به عنوان بدترین افتتاحیه‌ی کارنامه‌ی فرل قرار می‌گیرد. تازه بدون احتساب نرخ تورم! و اگر فیلم در کشورهای خارجی هم مورد استقبال قرار نگیرد، از زمان «سرزمین گمشدگان» (The Land of Lost) در سال ۲۰۰۹ بدل به بزرگ‌ترین شکست جریان اصلی فرل هم خواهد شد.

در زمینه‌ی اخبار فروش فیلم‌های قدیمی از «دزدان دریایی کاراییب ۵» (Pirates of the Caribbean: Dead Men Tell No Tales) شروع می‌کنیم که ۲ میلیون و ۴۱۱ هزار دلار دیگر در آمریکای شمالی فروخت. اما رقم مهم‌تر ۹ میلیون و ۲۰۰ هزار دلاری است که این فیلم در دو روز اولِ افتتاحیه‌اش در بازار ژاپن به دست آورده است. ژاپن همیشه بازار موفقی برای محصولات دیزنی بوده است. « دیو و دلبر» و «دزدان دریایی کاراییب: سوار بر امواج ناشناخته» (Pirates of the Caribbean: On Stranger Tides) مبلغ ۱۰۸ میلیون دلار در این بازار فروختند، در حالی که «یخ‌زده» و «مالفیسنت» هم به ترتیب ۲۶۲ و ۶۷ میلیون از این کشور به جیب زدند. پس، باید دید آیا دوباره شانس به جک اسپارو رو می‌کند یا نه. با این حال همین رقم کافی بود تا مجموع درآمد جهانی فیلم را به ۷۰۸ میلیون دلار برساند که شاید یک میلیارد نباشد، اما چندان بد هم نیست و آن را پشت سر «نگهبانان کهکشان ۲» (۸۵۵ میلیون دلار)، «سریع و خشن ۸» (یک میلیارد و ۲۳۸ میلیون دلار) و «دیو و دلبر» (یک میلیارد و ۲۶۰ میلیون دلار) در رده‌ی چهارم پرفروش ترین فیلم‌های 2017 قرار می‌دهد. «کاراییب ۵» در حال حاضر دومین فیلم تاریخ است که بدون عبور از ۲۰۰ میلیون دلار درآمد خانگی، از ۷۰۰ میلیون دلار درآمد جهانی عبور کرده است. فیلم قبلی «۲۰۱۲»، ساخته‌ی رولند امریچ بود که فقط ۱۶۶ میلیون در خانه فروخت، اما به ۷۶۹ میلیون دلار فروش جهانی دست پیدا کرد.

این در حالی بود که «ترنسفورمرها: آخرین شوالیه» (Transformers: The Last Knight) در دومین هفته‌ی اکرانش با کله سقوط کرد و با کسب ۱۷ میلیون دلار، مجموع درآمد ۱۲ روزه‌اش را به ۱۰۲ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار رساند. این یعنی این فیلم که با ۲۱۷ میلیون دلار بودجه تهیه شده، احتمالا کارش را با کسب چیزی حدود ۱۳۵ تا ۱۴۵ میلیون دلار در خانه به اتمام می‌رساند. به این ترتیب همان بلایی که سر «ترمیناتور: جنسیس» (Terminator: Genysis) و «روز استقلال: بازخیز» (Independent Day: Resurgence) آمد، قرار است سر «آخرین شوالیه» هم بیاید. با این حال وضع فیلم با ۶۸ میلیون دلاری که این هفته از کشورهای خارجی به دست آورده است بهتر است. مجموع فروش جهانی «آخرین شوالیه» ۴۲۹ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار است و تحلیلگران درآمد جهانی نهایی ۶۰۰ میلیون دلاری آن را پیش‌بینی می‌کنند که شاید به معنی یک شکست تمام‌عیار نباشد، اما مطمئنا خیلی با چیزی که پارامونت انتظار داشته هم فاصله دارد.

انیمیشن «ماشین‌ها ۳» (Cars 3) در سومین هفته‌ی اکرانش چندان عالی ظاهر نشد و با تجربه‌‌ی ۶۰ درصد افت فروش، ۹ میلیون و ۵۲۴ هزار دلار کسب کرد و مجموع درآمد ۱۷ روزه‌اش را به ۱۲۰ میلیون و ۷۱۴ هزار دلار رساند. از آنجایی که فیلم تازه دارد اکرانش را در بازارهای خارجی شروع می‌کند، هنوز آمار دقیقی برای عملکرد خارجی‌اش نداریم، اما فیلم تا حالا ۱۷۳ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار در دنیا فروخته است. در همین حین تریلر کوسه‌محور «۴۷ متر پایین» (47 Meters Down) را داریم که دوام خیلی خوبی را تجربه می‌کند. این فیلم بسیار ارزان‌قیمت این هفته ۴ میلیون و ۶۸۰ هزار دلار دیگر فروخت و مجموع درآمد ۱۷ روزه‌اش را به ۳۲ میلیون و ۵۹۰ هزار دلار رساند. این فیلم احتمالا اکرانش را با ۴۰ میلیون دلار درآمد خانگی به پایان خواهد رساند.

از سوی دیگر درام تحسین‌شده‌ی «فریب‌خوردگان» (The Beguiled)، جدیدترین ساخته‌ی سوفیا کاپولا این هفته ۶۷۴ سالن به تعداد سینماهایش اضافه کرد. فیلم در دومین هفته‌ی اکرانش ۳ میلیون و ۲۵۹ هزار دلار فروخت که به معنی مجموع درآمد خانگی ۳ میلیون و ۵۷۹ هزار دلاری‌اش است. در جایگاه هشتم «مومیایی» (The Mummy) قرار دارد که بعد از اینکه یک هزار و ۱۱۲‌تا از سینماهاش را از دست داد، ۲ میلیون و ۷۸۵ هزار دلار دیگر کسب کرد. جدیدترین اکشن تام کروز بعد از ۲۴ روزی که از اکرانش می‌گذرد، ۷۴ و نیم میلیون دلار در گیشه‌ی خانگی فروخته است. بله فیلم رسما در آمریکای شمالی شکست خورده حساب می‌شود. ولی با کسب ۲۹۵ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار از کشورهای خارجی وضعیت خوبی در خارج از آمریکا دارد و با دستیابی به ۳۶۹ میلیون و ۹۰۰ هزار از سرتاسر دنیا به زودی از درآمد ۳۷۶ میلیون دلاری «لبه‌ی فردا» (Edge of Tomorrow) عبور خواهد کرد.

در ادامه می‌توانید جدول ۱۰ فیلم پرفروشباکس آفیسرا مشاهده کنید:

Baby Driver

ادگار رایت بعد از اینکه به خاطر اختلافاتش با مارول از کارگردانی «انت‌من» انصراف داد، با «بچه راننده» بازگشته است. کسی که با «اسکات پیلگریم علیه دنیا» (Scott Pilgrim vs. the World) یکی از بهترین فیلم‌های ویدیو گیمی/کامیک‌بوکی سینما را ساخت و با فیلم زامبی‌محورش، «شاون مُرده» (Shaun of the Dead) یکی از روده‌بُرکننده‌ترین کمدی‌های سال‌های اخیر را تحویل‌مان داد. او حالا با «بچه راننده» به شکلی آشنا اما خلاقانه‌‌ای می‌خواهد هیجان‌زده‌مان کند. این اکشن موزیکال درباره‌ی پسری به اسم بیبی با بازی انسل الگورت، ستاره‌ی فیلم «شوم بختی ما» (The Fault in Our Stars) است؛ راننده‌ی خیلی خفن و ماهری که برای یک باندِ سارق بانک کار می‌کند. تفاوت او با بقیه‌ی همکارانِ سینمایی‌اش این است که خیلی به موسیقی گوش می‌کند. از آنجایی که بیبی از مشکل مغزی رنج می‌برد و بر اثر آن همیشه صدای وزوزِ مدامی را در سرش می‌شنود، با گوش دادن مدام به موسیقی در طول روز، سعی می‌کند تا از شر صدای آزاردهنده‌ی درون سرش خلاص شود. اما نکته این است که علاقه یا اجبارِ بیبی به شنیدن موسیقی فقط به یک خصوصیت شخصیتی خلاصه نمی‌شود، بلکه ایده‌ی اصلی خود فیلم هم است. ماجرا از این قرار است که کل فیلم براساس موسیقی کارگردانی و تدوین شده است. تک‌تک سکانس‌های فیلم بر محور موسیقی حرکت می‌کنند و این دقیقا همان چیزی است که فیلم رایت را از دیگر فیلم‌های سرقت‌محورِ جنایی سینما متفاوت می‌کند.

ریچادر روپر از شیکاگو سان‌تامیز که فیلم را فوق‌العاده دوست دارد می‌نویسد: «"بچه راننده"ی ادگار یکی از سرگرم‌کننده‌ترین سواری‌های هیجان‌انگیزِ امسال، این دهه و این قرن است. فیلم سر تا پا بهشتِ فرهنگ عامه است، با اصالت و شوخ‌طبعی سیاهش جلز و ولز می‌کند و شامل سکانس‌های اکشنی است که آن‌قدر از لحاظ زمان‌بندی و اجرا بی‌عیب و نقص هستند که دوست دارید از سینما بیرون بزنید، همان لحظه با دوستتان تماس بگیرد و از فیلم برایش تعریف کنید، اما جرات ندارید صندلی‌تان را ترک کنید چون عمرا بخواهید حتی یک فریم از این گنجینه‌ی معرکه‌ی نفسگیر را از دست بدهید... تمام اجزای فیلم کار می‌کنند. تمامش. از موسیقی و هنرنمایی‌ها گرفته تا پیچ و خم‌های داستانی و خود انرژی و نیروی خالص فیلم». پیتر تراویس از رولینگ استون که از فیلم خیلی راضی است می‌آورد: «آخرین‌باری که توسط تعقیب و گریز ماشین هیجان‌زده شدید کی بود؟ این فیلم پرسرعتِ سرشار از آنهاست و تمامی‌شان خارق‌العاده هستند... ادگارِ همیشه تحسین‌برانگیز با این فیلم که از ابتدا تا انتها شگفت‌انگیز باقی می‌ماند دوباره روی دست خودش بلند می‌شود. آتش‌بازی‌های فیلم توسط کامپیوتر تولید نمی‌شوند. اکثر بدلکاری‌ها به‌طور زنده انجام شده‌اند (با تجلیل از بیل پوپ فیلمبردار) که باعث شده تماشاگر احساس کند در بحبوحه‌ی اکشن‌ها حضور دارد. چیزی که دنیای دیجیتال نمی‌تواند به آن دست پیدا کند». امتیاز متاکریتیک این فیلم ۸۶ است.

Despicable Me 3

استودیوی ایلومینیشن به لطف خلق مینیون‌ها و مهارتشان در ساخت انیمیشن‌های کم‌خرج و رنگارنگ و بی‌مغز خیلی زود به یکی از نام‌های بزرگ در صنعت انیمیشن‌سازی تجاری غرب تبدیل شد. مینیون‌ها که برای اولین‌بار در «من نفرت‌انگیز» معرفی شدند آن‌قدر در دنیا طرفدار پیدا کردند که آنها بعد از قسمت دوم «من نفرت‌انگیز»، فیلم انحصاری خودشان را به دست آوردند که به یک میلیارد دلار فروش در دنیا دست پیدا کرد. بعد از اینکه ایلومینیشن برای مدتی به گرو و مینیون‌هایش استراحت داد و با دو فیلم «زندگی مخفی حیوانات خانگی» و «آواز بخوان» (Sing) موفقیت‌های بیشتری را تجربه کرد، اما دوباره با آنها بازگشته است. قسمت سوم داستان حول و حوش گرو، لوسی و دخترانشان مارگو، ادیت و انگس می‌چرخد که با این‌بار با فردی به اسم بالتازار برت درگیر می‌شوند؛ کسی که در دهه‌ی هشتاد یک ستاره‌ی کودک بوده و حالا به دلایلی به یک آدم شرور تغییر کرده است. در همین حین گرو برادر دوقلوی گم‌شده‌اش درو را هم پیدا می‌کند.

منتقد هالیوود ریپورتر که از فیلم راضی است می‌نویسد: «"من نفرت‌انگیز ۳" همان فرمولی که آخرین‌بار مثل چی جواب داده بود و به سودآورترین فیلم تاریخ یونیورسال منجر شده بود را بدون تغییر تکرار می‌کند: گروی بیشتر که راستش اگر برادر دوقلویش درو را حساب کنید، دو برابر می‌شود؛ مینیون‌های بیشتر (البته خوشبختانه کمتر از اسپین‌آف خسته‌کننده‌شان در سال ۲۰۱۵)؛ شوخی‌های تصویری لونی تیونزی بیشتر؛ ارجاعات بیشتر به فرهنگ عالمه که این‌بار با تمرکز روی دهه‌ی ۸۰ است؛ و آهنگ‌های جذاب فارل ویلیامز بیشتر در ساندترک فیلم». جیمز براردینلی از ریل‌ویوز که دو و نیم ستاره به فیلم داده می‌نویسد: «دو فیلم اول "من نفرت‌انگیز" قوس شخصیتی کاملی را تشکیل می‌دادند. آن دو فیلم داستان گرو را به‌طور کامل روایت کردند. اما فیلمسازان برای اضافه کردن یک فیلم دیگر به سری مجبور به بازیافت یک سری محتوای تکراری و اضافه کردن یک سری محتوای بی‌ربط شده‌اند. "من نفرت‌انگیز ۳" برای بزرگ‌سالان بی‌هدف، زائد و حتی کمی ناامیدانه به نظر می‌رسد. جذابیت خاص همیشگی مجموعه از بین رفته است. از طرف دیگر کودکان به شکل مثبتی با آن ارتباط برقرار خواهند کرد، ولی آنها به زاویه‌ی دید متفاوتی به تماشای فیلم می‌نشینند... اگر "من نفرت‌انگیز" و "من نفرت‌انگیز ۲" با هدف جذب تماشاگرانی از تمام سنین ساخته شده بودند، "من نفرت‌انگیز ۳" بیشتر مخاطبان زیر ۱۰ سال را هدف قرار داده است». امتیاز متاکریتیک این فیلم ۴۸ است.