گزارش باکس آفیس: Venom اکرانش را سربلند آغاز کرد

چهارشنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۷ - ۱۰:۵۹
مطالعه 14 دقیقه
Venom
در گزارش باکس آفیس این هفته درباره آغاز اکران فیلم کامیک‌بوکی Venom و دیگر پرفروش‌ترین فیلم‌های هفته صحبت می‌کنیم.
تبلیغات

گزارش باکس آفیس این هفته را با فیلم کامیک‌بوکی «ونوم» (Venom) شروع می‌کنیم که اگرچه بعد از نقدهای بسیار ضعیفش، از پشت دست‌هایمان اکرانش را با ترس و لرز تماشا می‌کردیم، ولی فیلم با درهم‌شکستنِ پیش‌بینی‌های بدبینانه، آرواره‌های پُردندانش را به دورِ گیشه‌ی این آخرهفته بست. محصول سونی کارش را با کسب رقم شگفت‌انگیزِ ۸۰ میلیون دلار در جریان روزهای جمعه تا یکشنبه در آمریکای شمالی آغاز کرد. این رقم پشت سر افتتاحیه‌ی ۸۸ میلیون دلاری «اسکای‌فال» (Skyfall)، بهترین افتتاحیه‌ی غیراسپایدرمنی تاریخِ سونی و در حد و اندازه‌ی افتتاحیه‌های فیلم‌های سطح پایینِ دنیای سینمایی مارول است. «ونوم» با ۲۰۵ میلیون دلاری که در سه روز اول نمایشش در سرتاسر دنیا فروخته است، به نتیجه‌ی درخشانی برای فیلمی با فقط ۱۰۰ میلیون دلار بودجه دست پیدا کرده است. البته که احتمالش وجود دارد که فیلم هفته‌ی بعد با کله سقوط کند، اما شاید هم نه. به نظر می‌رسد عموم مردم در حالی از آن لذت می‌برند که «ونوم» تنها فیلم با درجه سنی زیر ۱۳ سالِ بزرگ حال حاضرِ بازار است. به هر حال «ونوم» با افتتاحیه‌ی رکوردشکنانه‌اش چه در خانه و چه در گیشه‌ی بین‌المللی در بین فیلم‌های ماه اکتبر و کسب امتیاز B مثبت از تماشاگران، یک پیروزی بزرگ برای استودیو، برای تیم تبلیغات حساب است و مهر تاییدی بر مجموعه‌ای که سونی شروع کرده حساب می‌شود. بنابراین شاید طرفداران از لحاظ کیفیتِ هنری فیلم حق داشتند که فیلم مستقل «ونوم» جواب نمی‌دهد، اما از لحاظِ عملکرد گیشه نه. اگرچه به نظر می‌رسید ساختِ فیلمی با محوریتِ ونوم بدون حضور اسپایدرمن، ایده‌ی احمقانه‌ای شبیه به «کت‌وومن» با بازی هیل بری است. ولی سونی ثابت کرد که ونوم کاراکتری است که به تنهایی علاقه‌مندانِ قابل‌توجه‌ای در حد و اندازه‌ی امثال ددپول و هارلی کویین دارد. ونوم آن‌قدر پرطرفدار است که فیلم خودش را نجات بدهد و حتی تمام نقدهایی که از خجالتِ‌ فیلم در آمده بودند و آن را نسخه‌ی کهنه و عقب‌افتاده‌‌ای از فیلم‌های ابرقهرمانی پیش از دنیای سینمایی مارول خوانده بودند هم نتوانستند تاثیرِ قابل‌توجه‌ای روی استقبال از آن بگذارند. حتی اگر این افتتاحیه فقط و فقط حاصلِ استقبال طرفداران سرسخت اِدی بروک است، کماکان بهره بردن از ۸۰ میلیون دلارِ طرفدار در آمریکای شمالی چیز کمی است.

دوباره با اینکه بحث و جدل‌های فراوانی پیرامونِ اینکه سونی باید «ونوم» را به عنوان فیلمی درباره‌ی یک انگلِ بیگانه که مردم را می‌بلعد با درجه‌‌بندی سنی بزرگسال می‌ساخت و با اینکه تا دل‌مان می‌خواهد می‌توانیم بعد از تماشای فیلم به تمام عیب و ایراداتِ ناشی از عدم انجام این کار گیر بدهیم، ولی حقیقت این است که سونی از لحاظ تجاری تصمیم درستی گرفته بود. مسئله این است که برخلاف چیزی که از ظاهرِ ونوم به نظر می‌رسد، این کاراکتر طرفدارانِ زیادی در بین کودکان دارد که اگر با درجه سنی بزرگسال ساخته می‌شد، آن را از دست می‌دادند. نکته‌ی بعدی این است که «ونوم» در محاصره‌ی فیلم‌های بزرگسالانه یا بزرگسال‌پسندی مثل «ستاره‌ای متولد شده است» (A Star Is Born)، «هالووین» (Halloween)، «نخستین انسان» (First Man) و «سال‌های بد در اِل رویال» (Bad Times at the El Royale) عرضه شده است و همین باعث شده در موقعیتِ منحصربه‌فردی قرار بگیرد. از قضا تنها رقیب «ونوم»، «مورمور ۲: هالیووین جن‌زده» (Goosebumps 2: Haunted Halloween)، محصولِ خود سونی است که هفته‌ی آینده اکران می‌شود. از سوی دیگر با اینکه نقدهای بد «ونوم» طوری به نظر می‌رسیدند که قرار است افرادِ زیادی را از تماشای آن منصرف کند، ولی حقیقت این است که نقدهای «ونوم» در آن دسته نقدهای بدِ هیجان‌انگیز قرار می‌گرفتند. یعنی نقدها به همان چیزهایی اشاره می‌کردند که مخاطبان از یک فیلم ونومی با حضور تام هاردی می‌خواستند؛ از صحنه‌های متعددی از ونوم‌بازی‌های ونوم تا نقش‌آفرینی عجیبِ تام هاردی که تا به چشم نبینی، باورکردنی نیست. هنوز دقیقا معلوم نیست که بازی تام هاردی در نقش اِدی براک لایق اسکار یا تمشک طلایی است، اما هرچه هست، هاردی تنها عنصرِ فیلم بود که تقریبا توسط تمام منتقدانِ مورد تعریف و تمجید قرار گرفته بود و تنها عنصر فیلم است که از آن به عنوان چیزی که تماشای این فیلمِ پُرمشکل را قابل‌دیدن می‌کند یاد کرده بودند. بعضی‌وقت‌ها با اینکه منتقدانِ به درستی به بخش‌هایی از یک فیلم ایراد می‌گیرند، ولی خوانندگان به این نتیجه می‌رسند که این توضیحات بیشتر از اینکه یک فیلم حوصله‌سربر را توصیف کنند، فیلمی را توصیف می‌کنند که با وجود تمام بدی‌هایش، کله‌خراب و جالب به نظر می‌رسد. این مثلا همان اتفاقی بود که اخیرا در رابطه با «مگ» (The Meg) هم افتاد. مردم می‌خواستند درگیری جیسون استاتهام با یک کوسه‌ی ماقبل‌تاریخی را تماشا کنند و برایشان مهم نبود که این فیلم چه جور نقدهایی دریافت کرده بود. همین که آن نقدها حضورِ جیسون استاتهام و کوسه را تایید می‌کردند برای دیدن آن کافی بود. اینکه «ونوم» با وجود امتیازِ راتن‌تومیتوزِ ۲۸ چنین افتتاحیه‌ی خوبی را تجربه کرد نشان می‌دهد که مخاطبانِ آخرهفته‌ی افتتاحیه ترکیبی از کسانی بودند که یا اهلِ چک کردن نقد جماعت نیستند یا با وجود اطلاع داشتنِ از فضاحتِ نقدها، آن‌قدر کنجکاو بودند که به تماشای فیلم بروند.

2018-10-07e5b873-7fcd-42f2-9e4a-e2ddcc7aa0d5

عملکردِ «ونوم» باعث شد تا دوباره این بحث مطرح شود که چرا سونی باید «مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز ۳» را می‌ساخت. «مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز ۲» در تابستان ۲۰۱۴ با کسب فقط ۷۰۹ میلیون دلار دنیا از ۲۵۵ میلیون دلار بودجه از لحاظ هنری و تجاری شکست سختی خورد. این باعث شد تا سونی برنامه‌هایش برای ساختِ دنباله‌ی بعدی و اسپین‌آف‌هایش را که شامل ونوم هم می‌شدند خط بزند و تصمیم بگیرد تا با همکاری با والت دیزنی اجازه بدهد که پیتر پارکر به دنیای سینمایی مارول اضافه شود. از آنجایی که مشکلِ فیلم‌های «مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز» همیشه بودجه‌های بسیار زیادشان بوده است (بالاخره «مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز ۲» فقط ۵ میلیون دلار کمتر از «کاپیتان آمریکا:‌ سرباز زمستان» فروخت)، سوال این بود که چه می‌شد اگر سونی بودجه‌ی این فیلم‌ها را به ۱۷۰ میلیون دلار کاهش می‌داد و دنباله‌ی دیگری با محوریتِ مرد عنکبوتی اندرو گارفیلد می‌ساخت. با توجه به عملکرد «ونوم» می‌توان دنیای آلترناتیو دیگری را تصور کرد که سونی بعد از شکستِ «مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز ۲»، به جای کنسلِ کردن تمام برنامه‌هایش، با پایین آوردنِ بودجه‌ها نقشه‌اش برای به راه انداختنِ‌ دنیای سینمایی مرد عنکبوتی و دشمنانش را ادامه می‌داد. اما گذشته‌ها گذشته و چیزی که در حال حاضر اهمیت دارد این است که سونی با «ونوم» اولین قدم بزرگش برای به حقیقت تبدیل کردنِ دنیای سینمایی مرد عنکبوتی را برداشته است. خبر خوب این است که وقتی فیلمی که حکم آغازگرِ یک مجموعه را دارد ۲۰۳ میلیون دلار به عنوان افتتاحیه می‌فروشد به معنی یک دلگرمی بزرگ برای ادامه‌ی کارِ مجموعه است. اما خبر بد این است که ونوم کاراکترِ بسیار بسیار پرطرفدارتری نسبت به امثالِ موبیوس و کریون و دیگرِ دشمنانِ مرد عنکبوتی است. بنابراین در نگاه اول نمی‌توان چنین عملکردی را برای دیگر فیلم‌های سونی پیش‌بینی کرد. اما سونی می‌تواند همان کاری را که مارول انجام داد انجام بدهد و کاراکترهای ناشناخته‌ترش را به عنوانِ چیزی در مایه‌های همان چیزهای که مردم از «ونوم» دوست داشتند تبلیغات کند. اگر نتواند، پس سونی در آینده با چالش روبه‌رو خواهد شد. هر اتفاقی بیافتد سونی باید خوشحال باشد که حداقل مهم‌ترین جزِ این دنیای مشترک را در اختیار دارد. همان‌طور که مارول موفق شد مرد آهنی را به قلب تپنده‌ی دنیای سینمایی‌اش تبدیل کند، چنین چیزی کم و بیش درباره‌ی سونی و ونوم هم صدق می‌کند. آنها هم‌اکنون از اِدی براکی بهره می‌برند که مردم از آن استقبال کرده‌اند و به دیدنِ دوباره‌ی او علاقه دارند. این خبر خوبی برای فیلم «ونوم علیه کارنیج» است که احتمالا سونی هم‌اکنون با اشتیاق و سراسیمگی در حال فراهم کردنِ هرچه سریع‌تر مراحل ساختش است.

آخرینِ خصوصیتِ «ونوم» که به نفعش تمام شده معرفی خودش به عنوان یک فیلم ستاره‌محور، به جای فیلمی با جلوه‌های ویژه‌ یا فیلمی که قولِ یک دنیای سینمایی را می‌دهد یا فیلمی «ایستر اگ»زده است. تقریبا اکثر نقدها «ونوم» را به عنوان فیلمی توصیف می‌کنند که نقش‌آفرینی ستاره‌ی اصلی‌اش، سرگرم‌کننده‌تر از سکانس‌های مبارزه‌ی کامپیوتری است. تام هاردی همان نقشی را در «ونوم» دارد که رابرت داونی جونیور در «مرد آهنی» یا جانی دپ در «دزدان دریایی کاراییب» داشت. حضور هاردی این فیلم مرسوم را به یک رویدادِ سینمایی منحصربه‌فرد تبدیل می‌کند. حتی اگر به «ونوم» اهمیت هم نمی‌دادید، حضور هاردی در قالب اِدی براک کافی است که دوست داشته باشید این مجموعه ادامه پیدا کند. این شاید بهترینِ تصمیم سونی برای عملی کردنِ برنامه‌هایش برای دنیای سینمایی مرد عنکبوتی بود؛ سونی کاراکتری را تحویل مخاطبان داد که مردم از تماشای او لذت می‌برند. این دقیقا همان کاری است که دنیای سینمایی مارول را به اینجا رسانده است. محبوبیتِ اکثر کاراکترهای اصلی آنها باعث شده که حتی وقتی فیلم‌ها ضعیف ظاهر می‌شوند، آنها فیلم‌ها را نجات بدهند و به عنوانِ ویترین مارول، مخاطبان را برای دنباله‌های بعدی هیجان‌زده کنند. البته نباید این نکته را فراموش کنیم که شاید بازی هاردی به این دلیل این‌قدر مورد توجه قرار گرفته که فیلم به جز او چیز دیگری برای عرضه ندارد. با تمام اینها همیشه این احتمال وجود دارد که «ونوم ۲» به سرنوشتِ دنباله‌ی «توم ریدر» (Tomb Raider) شود؛ فیلم بهتری که به خاطر خاطره‌ی بدی که تماشاگران از قسمت اول داشتند مورد استقبال قرار نمی‌گیرد و شکست می‌خورد.

Venom

دومین تازه‌اکران این هفته اما «ستاره‌ای متولد شده است» (A Star Is Born) است که نمایشش را با کسب ۴۱ میلیون و ۲۵۰ هزار دلار در جریان روزهای جمعه تا یکشنبه، قوی شروع کرد. این فیلم با احتسابِ پیش‌نمایش‌های سه‌شنبه و چهارشنبه، ۴۲ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار فروخته است. «ستاره‌ای» اگرچه صدر جدول را به «ونوم» باخته، اما کماکان به افتتاحیه‌ی بسیار موفقی دست پیدا کرده است. اگر فیلم از هفته‌ی آینده با کله سقوط نکند که احتمالش خیلی کم است، توانسته خودش را به عنوان یکی از مدعیانِ اصلی اُسکار ثابت کند. محصولِ برادران وارنر و ام‌جی‌ام که با ۳۶ میلیون دلار بودجه تهیه شده، چهارمین بازسازی فیلمی به همین نام است که در کنار «مجیک مایک» (Magic Mike)، «گتسبی بزرگ» (The Great Gatsby)، «جاذبه» (Gravity)، «تک‌تیرانداز آمریکایی» (American Sniper) و «مگ» (The Meg) مثال دیگری از استعدادِ برادران وارنر از اکرانِ فیلم‌های غیربلاک‌باستری با ارقامِ بلاک‌باستری است. یکی از انتقاداتی به کمپین تبلیغاتی این فیلم می‌شد این بود که با تیرزهایش، بهترینِ بخش‌ها و دیالوگ‌هایش را لو داده است، ولی خب، همان تیزرها باعث شدند که مردم به تماشای یک فیلم بزرگسالانه‌ی غیرمجموعه‌ای بروند. البته که نباید اهمیتِ بردلی کوپر به عنوان کارگردان را هم نادیده بگیریم که فیلم باکیفیت و عامه‌پسندی ساخته است. «ستاره‌ای» علاوه‌بر دریافتِ نقدهای اکثرا مثبت از کارشناسان، میانگینِ امتیازِ A را هم از مخاطبانش به دست آورده است و تقریبا هیچ دلیلی برای اینکه انتظارِ دوام طولانی‌مدت آن در گیشه را نداشته باشیم وجود ندارد. حتی اگر فیلم عملکردی شبیه به «بلید رانر ۲۰۴۹» (۹۲ میلیون دلار از ۳۲ میلیون دلار بودجه) داشته باشد، به ۱۲۳ میلیون دلار فروش نهایی می‌رسد که حکم موفقیتِ بزرگی را خواهد داشت. برای مقایسه، «مریخی» (the Martian) در همین آخرهفته در سال ۲۰۱۵ به ۲۲۸ میلیون دلار فروش نهایی از ۵۴ میلیون دلار افتتاحیه دست پیدا کرد و «دختر گم‌شده» (Gone Girl) هم در سال ۲۰۱۴، به ۱۶۶ میلیون دلار فروش داخلی از ۳۸ میلیون دلار افتتاحیه رسید. «جاذبه» (Gravity) هم پنج سال پیش بعد از افتتاحیه‌ی ۵۵ میلیون دلاری‌اش، ۲۷۴ میلیون دلار فروخت. اگر «ستاره‌ای» هم عملکردی در همین حد و حدود داشته باشد، فروش نهایی ۱۸۱ تا ۲۱۴ میلیون دلاری‌اش پیش‌بینی می‌شود. حتی اکرانی شبیه به «تک‌تیرانداز آمریکایی» (۳۵۰ میلیون دلار از ۸۹ میلیون دلار افتتاحیه)، «ستاره‌ای» را به ۱۶۹ میلیون دلار فروش خانگی می‌رساند.

اصولا درام‌های بزرگسالانه‌ (یا تریلرهای علمی‌-تخیلی) پُرسروصدایی که در اوایل اکتبر اکران می‌شوند، دوام‌های درازمدتی دارند. اما از آنجایی که موزیکال‌ها و مدعیانِ اُسکارِ عامه‌پسند هم معمولا دوام‌های درازمدتی دارند، پس آینده‌‌ی «ستاره‌ای» خیلی روشن به نظر می‌رسد. اگر «ستاره‌ای» عملکردی شبیه به «بزرگ‌ترین شومن» (۱۷۴ میلیون دلار از ۸.۸ میلیون دلار افتتاحیه) داشته باشد، به ۸۵۰ میلیون دلار فروش نهایی می‌رسد که خب، خنده‌دار است. ولی نباید فراموش کنیم که تصمیم کوپر برای انتخاب لیدی گاگا به عنوان هم‌بازی‌اش همزمان تصمیم فوق‌العاده‌ای از لحاظ تجاری و هنری بود. طبیعتا انتخاب یکی از مشهورترین موزیسین‌های پاپ دنیا به معنی یک عالمه سروصدای رسانه‌ای مفت و مجانی و جلب نظرِ طرفداران وفادارِ بزرگ او است. و از آنجایی که گاگا نقش‌آفرینی دراماتیکِ بی‌نقصی از خود به نمایش گذاشته است، پس تازه باید انتظار مقدار زیادی سروصدای رسانه‌ای با محوریت بازی غافلگیرکننده‌ی لیدی گاگا هم داشته باشیم. برادران وارنر با وجود «جانوران شگفت‌انگیز: جرایم گریندل‌والد» (Fantastic Beasts: Crime of Grindlewald) که ماه آینده روی پرده می‌رود، در حال حاضر روی ابرها به سر می‌برد و فقط اگر «آکوآمن» (Aquaman) هم بتواند در حد تریلرِ معرکه‌ی اخیرش ظاهر شود، آن وقت سال در ایده‌آل‌ترین شکل ممکن برای آنها به اتمام می‌رسد. دیگر تازه‌اکران این هفته «نفرتی که می‌پراکنی» (The Hate U Give) به کارگردانی جرج تیلمن جونیور براساس رمانی به همین نام از انجی توماس است که در ۳۶ سالن اکران شد. به امید اینکه فیلم بتواند قبل از آغاز اکرانِ گسترده‌اش در نوزدهم اکتبر، تبلیغات دهان به دهانش خوبی داشته باشد. این فیلم ۵۰۰ هزار دلار فروخت که به معنی میانگین سینما به سینمای ۱۳ هزار و ۸۸۹ دلار است. این اگرچه رقم فوق‌العاده‌ای نیست، اما حقیقت این است که «نفرتی که می‌پراکنی» هم که درباره‌ی اعتراضاتِ مدنی دختربچه‌‌ی ۱۳ ساله‌ای که مرگِ دوست نزدیکش به دست تیراندازی پلیس را دیده است، فیلم راحتی برای دیدن نیست. مخصوصا در حال حاضر که سینماها پُر از گزینه‌های سینمایی وسوسه‌کننده‌‌ی متعددی هستند.

در زمینه‌ی فیلم‌های قدیمی جدول «جانی انگلیش ضربه می‌زند» (Johnny English Strikes Back)، محصول یونیورسال را داریم که در آستای اکرانش در آمریکای شمالی، به ترکاندن در کشورهای خارجی ادامه می‌دهد. جدیدترین کمدی جاسوسی روآن آتکینسون، این آخرهفته ۱۴ میلیون دلار دیگر فروخت که شامل ۵/۵ میلیون دلار فروشِ افتتاحیه در بریتانیا و ایرلند می‌شود. این رقم مجموع درآمد این فیلم را به ۶۶ و نیم میلیون دلار در دنیا می‌رساند. قابل‌ذکر است که قسمت اول «جانی انگلیش» به ۱۶۰ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار فروش جهانی در سال ۲۰۰۳ دست پیدا کرد و «تولد دوباره‌ی جانی انگلیش» (Johnny English Reborn) هم در سال ۲۰۱۱، ۱۶۰ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار فروخت. پرفروش‌ترین فیلم قدیمی جدولِ آمریکای شمالی اما انیمیشن «پاکوتاه» (Smallfeet) است که ۱۴ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار دیگر (۳۵ درصد افت فروش) در دومین آخرهفته‌ی اکرانش کسب کرد و به ۴۲ میلیون و ۷۶۰ هزار دلار فروشِ ۱۰ روزه دست پیدا کرد. این آمار در مقایسه با «لک‌لک‌ها» (۳۶ درصد افت / ۱۳ میلیون دلار فروش هفته‌ی دوم / ۳۸ میلیون دلار فروش ۱۰ روزه) و «لگو نینجاگو» (۴۳ درصد افت / ۱۱ میلیون دلار / ۳۵ میلیون دلار) خوب است. «پاکوتاه» که با ۸۰ میلیون دلار بودجه تهیه شده، با اکرانی شبیه به «لک‌لک‌ها» می‌تواند به ۸۰ میلیون دلار فروش خانگی دست پیدا کند. در نتیجه برای موفقیت حتما به استقبالِ کشورهای خارجی نیاز دارد. این فیلم تا حالا ۷۵ میلیون دلار در دنیا فروخته است. کمدی «مدرسه‌ی شبانه» (Night School) در دومین آخرهفته‌ی نمایشش، ۱۲ میلیون و ۲۷۵ هزار دلار دیگر (۵۵ درصد افت فروش) کسب کرد و مجموع فروش ۱۰ روزه‌اش را به ۴۶ میلیون و ۷۵۰ هزار دلار رساند. این افت فروش شدید اما قابل‌انتظاری برای این فیلم ۲۹ میلیون دلاری است. این فیلم که کوین هارت و تیفانی هیدیش را به عنوان ستارگانِ اصلی‌اش دارد احتمالا اکرانش را با کسب چیزی دور و اطرافِ ۷۵ میلیون دلار به اتمام خواهد رساند. این فیلم تا حالا ۵۸ میلیون دلار در دنیا فروخته است. در جایگاه پنجم جدول فیلم فانتزی ترسناک «خانه‌ای با ساعتی در دیوارهایش» (The House With A Clock In Its Walls) را داریم که فروشش در آخرهفته‌ی سوم با کمی بهبود مواجه شد، ۷ میلیون و ۲۹۵ هزار دلار (۴۲ درصد افت فروش) کسب کرد و به مجموع خانگی ۵۵ میلیون دلار و جهانی ۸۵ میلیون دلار رسید. این فیلم تا هفته‌ی بعد مجموع فروش ۵۸ میلیون دلاری «مورمور» (Goosebumps) را پشت سر خواهد رساند.

در جایگاه ششم به «یک لطف ساده» (A Simple Favor) می‌رسیم که ۶۶۵‌تا از سینماهایش را از دست داد و ۳ میلیون و ۴۳۵ هزار دلار دیگر در چهارمین آخرهفته‌ی اکرانش کسب کرد. این به معنی فروش ۲۴ روزه‌ی ۴۹ میلیون دلاری این فیلمِ ۲۰ میلیون دلاری است. «یک لطف ساده» تا حالا ۷۶ میلیون دلار در دنیا فروخته است. فیلم ترسناک «هل فست» (Hell Fest) در دومین آخرهفته‌ی اکرانش، ۲ میلیون دلار دیگر فروخت و به مجموع ۱۰ روزه‌ی ۸ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار رسید. در جایگاه هفتم چارت، «راهبه» (The Nun) قرار دارد که ۲ میلیون و ۶۱۰ هزار دلار دیگر (۵۲ درصد افت فروش) در پنجمین آخرهفته‌ی اکرانش کسب کرد و مجموع درآمد خانگی‌اش را به ۱۱۳ میلیون و ۳۶۷ هزار دلار رساند. این پیش‌درآمد که با ۲۲ میلیون دلار بودجه تهیه شده تاکنون ۳۴۶ میلیون دلار در دنیا فروخته است که آن را به فیلم پرفروش‌تری نسبت به تمام ‌فیلم‌های قبلی مجموعه‌ی «احضار» (The Conjuring) تبدیل می‌کند و در جایگاه بالاتری نسبت به درآمد ۳۳۸ میلیون دلاری «یک مکان ساکت» (A Quiet Place)‌ قرار می‌دهد. «راهبه» در آمریکای شمالی منهای قسمت اول «احضار»، بلیت‌های بیشتری در مقایسه با بقیه‌ی فیلم‌های «احضار» فروخته است. کمدی «آسیایی‌های خیلی مایه‌دار» (Crazy Rich Asians) در هشتمین آخرهفته‌ی اکرانش ۲ میلیون دلار دیگر فروخت و مجموع فروشش را به فراتر از ۱۶۹ میلیون دلار رساند. این فیلم که با ۳۰ میلیون دلار بودجه تهیه شده نه تنها همین الان‌‌هاست که از فروش ۱۶۹ میلیون و ۷۰۰ هزار دلاری «کمک» (The Help) عبور کند، بلکه ۲۲۵ میلیون دلار هم در سرتاسر دنیا فروخته است. در جایگاه دهم «غارتگر» (The Predator) را داریم که ۹۰۰ هزار دلار در چهارمین آخرهفته‌ی اکرانش فروخت و به مجموع خانگی ۴۹ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار و جهانی ۱۲۳ میلیون دلار رسید. باز دوباره باید گفت که اگر این فیلم به جای ۸۸ میلیون دلار، با بودجه‌ای ۴۴ میلیون دلاری ساخته می‌شد، الان با یک موفقیت طرف بودیم. فیلم «پیرمرد و تفنگ» (Oldman and the Gun)، محصول فاکس سرچ‌لایت تعداد سینماهایش را به ۴۹ سالن افزایش داد و ۳۸۵ هزار دلار دیگر کسب کرد و به مجموع ۱۰ روزه‌ی ۵۷۵ هزار دلار رسید. «بلک‌کلنزمن» (BlacKkKlansman) تا حالا ۴۸ میلیون دلار در خانه و ۸۳ میلیون دلار در دنیا از ۱۵ میلیون دلار بودجه فروخته است. «در حال جستجو» (Searching) به ۶۶ میلیون دلار فروش جهانی رسید. «کریستوفر رابین» (Christopher Robin) در حالی ۹۸ میلیون دلار در خانه و ۱۷۲ میلیون دلار در دنیا فروخته است که «ماموریت غیرممکن: فال‌اوت»‌ (Mission Impossible: Fallout) به ۲۱۹ میلیون دلار فروش خانگی و ۷۹۰ میلیون دلار فروش جهانی رسید. مستند «تنهای آزاد» (Free Solo)، محصول نشنال جئوگرافیک تعداد سینماهایش را به ۴۱ سالن افزایش داد و ۵۴۰ هزار دلار در دومین آخرهفته‌ی اکرانش فروخت و به مجموع ۱۰ روزه‌ی ۹۵۴ هزار دلار رسید.

کپی لینک

جدول ۱۰ فیلم برتر هفته

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات