گزارش باکس آفیس: موفقیت «آکوآمن» چگونه شکست «بتمن علیه سوپرمن» را برای دیسی پاک کرد؟
گزارش باکس آفیس این هفته را با «آکوآمن» (Aquaman) شروع میکنیم که در جریان دومین آخرهفتهاش ۵۱ میلیون و ۵۵۰ هزار دلار دیگر در گیشهی خانگی فروخت. این رقم به معنی فقط ۲۹ درصد افت فروش نسبت به افتتاحیهی ۷۲ میلیون و ۷۰۰ هزار دلاریاش (با حساب ۴/۷ میلیون دلار درآمد پیشنمایشها) است که مجموعِ درآمد ۱۰ روزهاش را به ۱۸۸ میلیون و ۷۸۵ هزار دلار میرساند. «آکوآمن» فقط به ۲۴ میلیون دلار دیگر نیاز دارد تا با عبور از مرز ۲۰۰ میلیون دلار، بالاتر از «ستارهای متولد میشود» (۲۰۰ میلیون دلار) به پرفروشترین فیلمِ برادران وارنر در سال ۲۰۱۸ در گیشهی خانگی تبدیل شود. احتمالا فیلم تا روزِ کریسمس به ۲۱۵ میلیون دلار نزدیک خواهد شد که در این صورت درآمد خانگی «ونوم» (Venom)، «انتمن و وسپ» (Ant-Man and the Wasp) و «سولو: داستانی از جنگ ستارگان» (Solo) را پشت سر خواهد گذاشت. تا اواسط هفته هم با عبور از ۲۲۰ میلیون دلار درآمد خانگی «ماموریت غیرممکن: فالاوت» (MI: Fallout)، در جایگاه هفتم پرفروشترین فیلمهای گیشهی خانگی امسال جای خواهد گرفت. در حال حاضر اینکه آیا «آکوآمن» میتواند کارش را با رسیدن به درآمد ۲۸۰ میلیون دلاری «گرینچ» (Grinch) به پایان رسانده و رسما به برندهی فصلِ کریسمس ۲۰۱۸ تبدیل شود معلوم نیست. اما میدانیم که احتمالا رسیدن به درآمد ۳۱۸ میلیون دلاری «ددپول ۲» غیرممکن خواهد بود. اما با توجه به دوام فوقالعادهی این فیلم هیچ چیزی به این راحتیها نمیتوان غیرممکن دانست. افت فروش «آکوآمن» در دومین آخرهفتهاش تقریبا برابر با «گنجینه ملی: کتاب اسرار» (National Treasure: Book of Secrets) است که در چنین آخرهفتهای در سال ۲۰۰۷ با ۲۰ درصد افت فروش مواجه شد و رفت تا ۴/۸ برابرِ افتتاحیهی ۴۴ میلیون دلاریاش بفروشد.
با این حال باید صبر کرد و دید با باز شدن مدرسهها از هفتهی بعد، «آکوآمن» چه وضعیتی خواهد داشت و بعد از آن میتوان پیشبینیهای بهتری دربارهی آیندهاش کرد. اینکه آیا «آکوآمن» از «مرد پولادین» (۲۹۱ میلیون دلار) عبور خواهد کرد یا با باز شدنِ مدرسهها عملکردی شبیه به دو فیلمِ آخر «هابیت» (۲۵۸ میلیون دلار و ۲۵۵ میلیون دلار) خواهد داشت معلوم نیست، اما هرچه هست، افت فروش ۲۸ درصدیاش در این آخرهفته، دوام خیلی خوبی برای یک بلاکباستر کریسمسی که کارش را با ۷۲/۷ میلیون دلار افتتاحیه شروع کرده بود حساب میشود. این افت فروش از زمان «رابین هود: شاهزاده سارقان» (۲۸ درصد افت از ۲۵ میلیون افتتاحیه در سال ۱۹۹۱)، «لاکپشتهای نینجا» (منفی ۲۶ از ۲۵ میلیون افتتاحیه در سال ۱۹۹۰) و «بتمن» (منفی ۲۹ از ۴۲/۷ میلیون افتتاحیه در سال ۱۹۸۹)، کمترین افتِ فروش آخرهفتهی دوم یک فیلم کامیکبوکی بوده است. در واقع افت فروشِ «آکوآمن» آمارِ قدرتمندی برای تمام اکرانهای کریسمس منهای فیلمهای جیمز کامرون حساب میشود. دلیلش به خاطر این است که «آکوآمن» نه تنها تمام مواد لازم برای تبدیل شدن به یک اکشنِ فانتزی آیمکسپسندِ تمامعیار را گردآوری کرده است، بلکه خودش را به عنوان بزرگترین بلاکباسترِ کریسمس و گزینهی اول سینماروها هم معرفی کرده است. «آکوآمن» در حال حاضر در گیشهی خانگی و خارجی کم و بیش عملکردی شبیه به فیلمهای «هابیت» دارد که مجموعِ درآمدشان ۲ میلیارد و ۹۰۰ میلیون دلار بود. ساختهی جیمز وان این آخرهفته با عبور از مرز ۷۰۰ میلیون دلار فروش جهانی، «جاستیس لیگ» (۶۵۹ میلیون دلار)، «مرد پولادین» (۶۶۸ میلیون دلار) و «دکتر استرنج» (۶۷۷ میلیون دلار) را پشت سر گذاشت. این فیلم تاکنون با کسب ۷۴۸ میلیون دلار در دنیا، بالاتر از «مرد عنکبوتی شگفتانگیز ۲» (۷۰۹ میلیون دلار)، «کاپیتان آمریکا: سرباز زمستان» (۷۱۴ میلیون دلار)، «ددپول ۲» (۷۳۵ میلیون دلار) و «افراد ایکس: روزهای گذشته آینده» (۷۴۷ میلیون دلار) قرار دارد. «آکوآمن» به احتمال زیاد «بتمن علیه سوپرمن» (۸۷۳ میلیون دلار) را پشت سر خواهد گذاشت تا منهای دنبالههای «شوالیه تاریکی»، به پرفروشترین فیلم دنیای سینمایی دیسی تبدیل شود.
این موفقیت نشان میدهد که «واندر وومن» یک اتفاقِ شانسی نبود، بلکه فیلمهای جدید دیسی میتوانند روی پای خودشان بیاستند. مخصوصا با توجه به اینکه برادران وارنر با فیلمهایی مثل «آسیاییهای خیلی مایهدار» (Crazy Rich Asians)، «ستارهای متولد میشود» (A Star Is Born)، «مگ» (The Meg) و غیره، سالِ شگفتانگیزی را حتی بدون جی. کی. رولینگ یا دنیای سینمایی دیسی پشت سر گذاشت. مهمترین معنای موفقیتِ هنری و تجاری نسبی «آکوآمن» این است که دنیای سینمایی دیسی دیگر با موفقیت یا شکستِ یک فیلم تحتتاثیر قرار نمیگیرد. حالا «جاستیس لیگ» در حالی میتواند به یک افتضاحِ بزرگ تبدیل شود که «آکوآمن» بدون توجه به آن میتواند اکران شود و با استقبال مواجه شود. زندگی دنیای سینمایی دیسی دیگر به سرنوشت هرکدام از فیلمهایش بستگی ندارد. شاید «شزم» (Shazam) موفق شود یا نشود. شاید «جوکر» (Joker) به یک درام جنایی کم و بیش جالب تبدیل شود یا شاید هم نشود. اما مهم این است که هرکدام از فیلمهای دیسی بدون نگرانی از تاثیری که روی برندِ اصلی میگذارند، میتوانند روی پای خودشان بیاستند. شکستِ احتمالی «شزم» لزوما به این معنا نیست که کارِ «جوکر» تمام شده است، بلکه فقط به این معناست که «شزم» ضربه بدی به آیپی شخصی خودش وارد کرده است. از قضا اتفاقا این هفته مصادف با ۳۳ ماه بعد از اکرانِ «بتمن علیه سوپرمن»، ساختهی زک اسنایدر است. بعد از اینکه «مرد پولادین» نقدهای ضد و نقیضی دریافت کرد و فقط ۶۶۸ میلیون دلار در دنیا فروخت، «مرد پولادین ۲» به دنبالهای تبدیل شد که نه تنها شاملِ بتمن میشد، که حکم قسمتِ آغازینِ دنیای سینمایی دیسی را هم داشت. اما مشکلِ «بتمن علیه سوپرمن» نه نقدهای اسفناکش و نه سقوط شدیدش در گیشه (۸۷۳ میلیون دلار اما از ۴۴۲ میلیون دلار افتتاحیه جهانی) بود. مشکل این نبود که فیلم به اندازهی کافی پول در نیاورد (پول در آورد)، مشکل نحوهی زمینهچینی دنبالهها و اسپینآفهایش بود. مشکل این بود که چنین فیلمِ فاجعهباری حکم آغازکنندهی دنیای سینمایی دیسی را داشت.
شکستِ احتمالی «شزم» لزوما به این معنا نیست که کارِ «جوکر» تمام شده است
اگر «بتمن علیه سوپرمن» یک فیلمِ مستقل برای خودش بود، احتمالا یک عالمه از دستش عصبانی میشدیم و بعد آن را در دنیای خودش تنها میگذاشتیم و در را به رویش میبستیم. اما «بتمن علیه سوپرمن» مسئولیت پیریزی یک مجموعه را برعهده داشت؛ فیلمی که همهچیز از آن سرچشمه میگرفت و وقتی با چنین چشمهی گندیدهای طرفیم، هر چیزی که بعد از آن میآید، تحتشعاعش قرار میگیرد. این همان چیزی است که وقتی یک استودیو، بلاکباستر جدیدش را به عنوان آغازکنندهی یک دنیای سینمایی معرفی میکند اتفاق میافتد. «بتمن علیه سوپرمن» خیلی غیرمستقلتر از مثلا «مرد عنکبوتی شگفتانگیز ۲» که آن هم قصد آغاز کردن دنیای سینمایی مرد عنکبوتی را داشت بود. در این فیلم سوپرمن نه تنها با بتمن و واندر وومن و لکس لوثر دیدار میکند، بلکه ما بهطور گذرایی فلش، آکوآمن و سایبورگ را هم میبینیم. همزمان این فیلم به تهدید آپوکالیپس به عنوان تانوسِ دنیای دیسی هم اشاره میکرد. تازه فیلم با نبردی به اتمام رسید که کلارک کنت را به هوای احیای او در «جاستیس لیگ» میکشد. بماند که فرم کارگردانی زک اسنایدر در این فیلم قرار بود به فرم قالب و زبان رسمی این مجموعه که در تضاد با دنیای سینمایی مارول قرار میگیرد تبدیل شود. بنابراین «بتمن علیه سوپرمن» در حالی وظیفهی راهاندازی این مجموعه را برعهده داشت که در تکتک ماموریتهایش شکست خورد. با وجود درآمد تقریبا ۹۰۰ میلیون دلاریاش آنقدر مورد خشم طرفداران قرار گرفت که به دستکاری «جوخهی انتحار» (تدوین دوبارهاش برای ارائهی اولینِ تریلرِ آنها که مورد استقبال قرار گرفت) و «جاستیس لیگ» (استخدام جاس ویدن برای تغییر فیلمِ اسنایدر با هدف بازسازی «اونجرز») منجر شد. «بتمن علیه سوپرمن» آنقدر مشکلدار بود که مشکلاتش به فیلمهای بعد از خودش هم سرایت کرد. فیلمی که قرار بود جایگزینِ سری «هری پاتر» از لحاظ فروش و در کنار دنیای سینمایی مارول ایستادگی کند، یک فاجعه تمامعیار بود؛ فاجعهای که دیسی از آن موقع تاکنون در گیر و دارِ خلاص شدن از دست صدمات و زخمهایی که ازش برداشت بوده است.
ولی حالا موفقیتِ «آکوآمن» به معنی دو چیز برای مجموعهِ دیسی است. اول اینکه آنها دیگر مجبور به ریبوت کردنِ کل مجموعهشان و دور ریختنِ فیلمهای بد قبلی نیستند. آنها در حالی که خط زمانی فعلی را حفظ کردهاند میتوانند با فیلمهایی مثل «پرندگان شکاری» (Birds of Prey)، «شزم» و «واندر وومن ۱۹۸۴»، مجموعهشان را وارد مسیر متفاوتی کنند. «آکوآمن» شاید دنیای سینمایی دیسی را به کل نجات نداده باشد، اما قطعا خط زمانی فعلی این مجموعه را نجات داد و جلوی کوبیدن و از نو ساختنِ این مجموعه را گرفته است. چنین چیزی دربارهی «شزم» هم که در عین روایت یک داستان فانتزی ماجراجویی کودکانه، در تریلرش به رویدادهای «بتمن علیه سوپرمن» اشاره میکند هم صدق میکند. اما دوم اینکه حالا «بتمن علیه سوپرمن» به لطف موفقیتِ «آکوآمن» به جای سرچشمهی این مجموعه، حکم موجود جداافتادهی خودش را دارد. با «آکوآمن» دیسی بالاخره موفق شد قبل از اینکه عواقبِ شکست غولآسای «بتمن علیه سوپرمن» بهطور کامل آنها را ببلعد، از دست آروارههایش خلاص شود. حالا «بتمن علیه سوپرمن» چیزی بیشتر از یک فیلم فرعی که در دنیای خودش جریان دارد نیست. به نظر میرسد بالاخره دیسی موفق شده تا غدهی سرطانی «بتمن علیه سوپرمن» را بکند و دور بیاندازد. این مهمترین دستاوردِ «آکوآمن» است. اما دومین دستاورد «آکوآمن» این است که میتواند تا انتهای ماه بعد از مرز یک میلیارد دلار فروش جهانی عبور کند. اگر این اتفاق بیافتد «آکوآمن» از زمان «ترنسفورمرها: عصر انقراض» در تابستان ۲۰۱۴، اولین فیلم یک میلیاردی سینما که متعلق به والت دیزنی یا یونیورسال نیست خواهد بود و اگر بتواند از مرز یک میلیارد و ۱۲۴ میلیون دلار عبور کند، به پرفروشترین فیلم غیردیزنی/غیریونیورسالی سینما از زمان «هری پاتر و یادگاران مرگبار قسمت دوم» (یک میلیارد و ۳۴۲ میلیون دلار) در سال ۲۰۱۱ بدل خواهد شد. این اتفاق به این معنی خواهد که فیلم مستقل «بتمن» (The Batman) دیگر بیاهمیت میشود. یعنی چه؟
خب، وقتی برادران وارنر از دنیای سینمایی دیسی در اکتبر ۲۰۱۴ پردهبرداری کرد، عدم وجود فیلم جدیدی از بتمن یا سوپرمن توی ذوق میزد. در عوض برنامه وارنر از این قرار بود: «بتمن علیه سوپرمن»، «جوخه انتحار»، «واندر وومن»، دو فیلم «جاستیس لیگ»، «آکوآمن»، «سایبورگ»، «فلش» و «گرین لنترن». مشخصا این برنامه در سالهای بعد به همین شکل باقی نماند. حالا به جای ساخته شدنِ «جاستیس لیگ ۲»، «گرین لنترن» و «سایبورگ»، آنها جایشان را به «شزم»، «پرندگان شکاری»، «واندر وومن ۱۹۸۴» و «جوکر» دادهاند. و فیلم مستقل «فلش» هم که هنوز فقط در حرف زنده است. البته که فیلمهای دیسی بعد از شروعِ افتضاحشان، دوباره با «آکوآمن» و «واندر وومن» روی بورس قرار گرفتهاند. اما این اتفاق به این معنی است که فیلم مستقل «بتمن» دیگر حکم آن فیلمی که قرار بود نجاتدهندهی دنیای دیسی باشد نخواهد بود. در زمان استخدام بن افلک توسط دیسی در آگوست ۲۰۱۳، هدف این بود که افلک بلافاصله بعد از موفقیتش در اسکار با «آرگو» (Argo)، با نقشآفرینی به جای بتمن، مجموعه فیلمهای جدید دیسی را در مرکز توجه قرار بدهد. بن افلک منهای دنزل واشنگتن احتمالا بزرگترین ستارهای بود که برادران وارنر میتوانست بزرگترین آیپیاش جور کند. هدف بود که افلک علاوهبر بازی کردن نقش بتمن، فیلم مستقل این کاراکتر را هم کارگردانی کند؛ وارنر میخواست افلک را به کلینت ایستوود بعدی خودش تبدیل کند. این اتفاق نیافتاد و جنجالهایی که بعد از «بتمن علیه سوپرمن» به راه افتاد باعث شد تا رسانهها از افلک به عنوان کسی که این مجموعه را نجات خواهد داد یاد کنند. امید میرفت که فیلم مستقل «بتمن» با تبدیل شدن به یک موفقیتِ هنری و تجاری بیحرف و حدیث در میان دریایی از ناامیدیها، دیسی را از این جهنم نجات بدهد. بعد از شکست تجاری و هنری «تا شب زنده بمان» (Live By Night) و کلافگی قابلدرکِ افلک از محاصره شدن زندگیاش با سوالاتِ پیرامون بتمن و یک روز چشم باز کردن و روبهرو شدن با وظیفه سنگین نجات دادن یک مجموعه، باعث شد نه تنها از کارگردانی فیلم مستقلِ «بتمن» کنارهگیری کند، بلکه شایعاتی دربارهی عدم علاقهاش به بازی کردن این نقش هم شنیده میشود.
حالا به جایی رسیدهایم که مجموعهای که بتمنِ افلک قرار بود نجاتش بدهد دیگر نه به این بازیگر و نه به این کاراکتر نیاز دارد. موفقیتِ «آکوآمن» در کنار پیروزی «واندر وومن» به این معنی است که دیسی دیگر به فیلم «بتمن» احتیاج ندارد. این موضوع فیلمی که مت ریوز مشغول ساختش است را در موقعیتِ عجیبی قرار میدهد. دو سال پیش وقتی مت ریوز به عنوان جایگزین افلک اعلام شد، یک نفس راحت کشیدیم، اما دو سال بعد در حالی که «شزم» در حال آماده شدن برای تبدیل شدن به سومینِ موفقیتِ دیسی است، دیگر آن انگیزه آتشین برای ساختنِ فیلم مستقل شوالیه تاریکی وجود ندارد. در عوض به نظر میرسد دیسی تمام تمرکزش را روی همان کاری گذاشته است که از اول هم باید انجام میداد: تبدیل کردن ابرقهرمانان درجه دو به مجموعههای درجهیک. یکی از دلایلِ موفقیت مارول این بود که آنها در شروع کارشان حقوقِ مرد عنکبوتی و افراد ایکس را نداشتند. بنابراین آنها مجبور بودند تا قهرمانانِ ناشناختهترشان مثل مرد آهنی و ثور را به ستارههای درجهیکِ سینمایی تبدیل کنند. با اینکه تصمیم وارنر برای استفاده از بتمن در ابتدا برای تبلیغاتِ مجموعهی جدیدش قابلدرک است (مخصوصا با توجه به اینکه چهار سال فاصله بین دنبالههای «شوالیه تاریکی»، به شکستهای «واچمن»، «جونا هکس» و «گرین لنترن» منجر شد)، اما حالا وضعیت تغییر کرده است. حالا که دیسی تحتِ فشار به دست آوردن یک موفقیتِ تجاری آسان قرار ندارد، فیلم مستقل «بتمن» مهمترین دلیلِ زندگیاش را از دست داده است. دنیای سینمایی دیسی که میتواند با «واندر وومن» و «آکوآمن» موفق باشد، نیازی به «بتمن» ندارد. البته که این حرفها به این معنی نیست که دلمان یک فیلم جدید با محوریتِ بتمن نمیخواهد. با توجه به سابقهی درخشانِ مت ریور، برای دیدنِ نتیجه کار هیجانزدهایم. ولی حقیقت این است که مجموعهای که با معرفی شوالیه گاتهام به عنوان نجاتدهندهاش آغاز شد، حالا به ثباتی رسیده است که دیگر به این کاراکتر برای فراهم کردنِ یک موفقیت حاضر و آماده برای خودش احتیاج ندارد. اگر دیسی با همین فرمان ادامه بدهد و به بها دادن به کاراکترهای ناشناختهترش ادامه بدهد، به جایی میرسد که دیگر فیلم مستقل «بتمن» را به خاطر اینکه مجبور است نمیسازد، بلکه بدون عجله تصمیم میگیرد که خب یک فیلم بتمن هم میتوانیم داشته باشیم.
در جایگاه دوم جدول اما «مری پاپینز بازمیگردد» (Mary Poppins Returns) را داریم که در دومین آخرهفتهاش به لطف کریسمس با استقبالِ دوچندانی مواجه شد. درآمدِ دومین آخرهفتهی این فیلم بعد از چیزی که با وجود ۱۰ میلیون و ۶۰۰ هزار دلاری که در روز جمعه کسب کرد عالی نبود، اما کماکان با تجربه ۱۹ درصد رشد فروش، ۲۸ میلیون دلار فروخت که کم و بیش برابر با افتتاحیهی چهارشنبه تا یکشنبه ۳۱ میلیون دلاریاش است. این فیلم بعد از ۱۲ روزی که از اکرانش گذشته، ۹۹ و نیم میلیون دلار در خانه فروخته است. این رقم با توجه به چیزی که بعد از رشدِ فروش بزرگ فیلم در روز جمعه انتظار میرفت بینظیر نیست، اما همچنان رشدِ قابلتوجهای حساب میشود و نشان میدهد که این فیلم برخلاف چیزی که بعد از افتتاحیه جمعه تا یکشنبه ۲۲ میلیون دلاری نگرانکنندهاش به نظر میرسید، سرنوشتِ خوبی خواهد داشت. «مری پاپینز بازمیگردد» که با ۱۳۰ میلیون دلار بودجه تهیه شده، تا حالا ۸۹ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار در خانه و ۱۷۳ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار در دنیا فروخته است که به معنی یک شروع خوب است. اگرچه همین که کریسمس هر سال در روزهای متفاوتی میافتد پیشبینیها را خراب میکند، اما حتی با این وجود، بیایید پیشبینی کنیم: اگر «مری پاپینز بازمیگردد» حداقل از اینجا به بعد عملکردی شبیه به «آواز بخوان» (Sing) داشته باشد، حدود ۱۶۶ میلیون دلار در خانه میفروشد و اگر اکرانی نزدیک به «شب در موزه ۳» (Night at Museum 3) داشته باشد میتواند به مرز ۲۰۵ میلیون دلار هم برسد. با اینکه اکرانی شبیه به «جومانجی: به جنگل خوش آمدید» (Jumanji: Welcome to Jungle) غیرممکن است، ولی «مری پاپینز ۲» با دوامی شبیه به آن فیلم، ۲۱۶ میلیون دلاری میشود و با دوامی شبیه به «گنجینه ملی: کتاب اسرار» یا «جک ریچر»، ۱۷۵ تا ۱۸۰ میلیون دلار خواهد فروخت. اگرچه عبور از مرز ۲۰۰ میلیون دلار تضمین شده نیست، اما نامزد شدن فیلم در اسکار میتواند آن را تغییر بدهد.
در جایگاه سوم «بامبلبی» (Bumblebee) را داریم که ۲۰ و نیم میلیون دلار دیگر در دومین آخرهفتهاش کسب کرد. این رقم به معنی افت فروش قابلقبولِ ۵ درصدی فیلم است که مجموع درآمد ۱۰ روزهاش را به ۶۶ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار میرساند. اگر درآمد افتتاحیهی این فیلم بزرگتر بود، افت ۵ درصدیاش فوقالعاده میشد. اما در حال حاضر امید این است که «بامبلبی» بتواند جایگاه خودش را بعد از باز شدن مدرسهها حفظ کند؛ ماموریتی که با وجود «مرد عنکبوتی: به درون دنیای عنکبوتی» (Spider-Man: Into The Spider-Verse) سخت است. خلاصه «بامبلبی» بدونشک از مرز ۱۰۰ میلیون دلار فروش خانگی عبور خواهد کرد و ممکن است با رسیدن به نزدیکی فروشِ ۱۳۱ میلیون دلاری «ترنسفورمرها: آخرین شوالیه»، به انتهای دوره اکرانش برسد. این فیلم که با ۱۳۲ میلیون دلار بودجه تهیه شده، تا حالا ۱۵۶ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار در دنیا فروخته است؛ پس رسیدن این فیلم به درآمد خارجی ۴۷۵ میلیون دلاری «آخرین شوالیه»، حکم یک موفقیتِ بزرگ را خواهد داشت. «بامبلبی» از جمعه این هفته در چین روی پرده میرود. در جایگاه چهارم جدول «به درون دنیای عنکبوتی» (Spider-Man: Into The Spider-Verse) قرار دارد که با تجربه ۱۱ درصد رشد فروش، ۱۸ میلیون و ۳۱۵ هزار دلار دیگر فروخت و سونی پیشبینی میکند که درآمد جمعه تا سهشنبهی این فیلم ۲۷ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار خواهد بود؛ رقمی که مجموع درآمدش را به رقم عالی ۱۰۳ میلیون و ۶۴۰ هزار دلار (۱۱۳ میلیون دلار با درآمد احتمالی سهشنبه) میرساند. این فیلم تا حالا سه برابر افتتاحیه ۳۵ میلیون دلاریاش فروخته است و اگر بتواند به همین روند ادامه بدهد تا بعد از باز شدن مدرسهها هم آن را چهار برابر خواهد کرد. اگر فیلم عملکردی شبیه به «هابیت» یا «من افسانهام» داشته باشد، ۱۴۱ میلیون دلاری خواهد شد. اما اگر شبیه به «آلوین و سمورچهها» (Alvin and Chipmunks) ظاهر شود، فروشِ نهایی ۱۶۰ میلیونیاش پیشبینی میشود. «به درون دنیای عنکبوتی» که با ۹۰ میلیون دلار بودجه تهیه شده تا حالا ۲۱۳ میلیون دلار در دنیا فروخته است. بزرگترین نقطه قوتِ فیلم این است که تقریبا نامزدیاش در شاخه بهترین انیمیشن اسکار و حتی برنده شدن آن هم ردخور ندارد. دیگر انیمیشن جدول یعنی «رالف اینترنت را خراب میکند» (Ralph Breaks the Internet) است که تا حالا ۳۵۰ میلیون دلار در دنیا فروخته است. این فیلم اگرچه با تجربه ۳۹ درصد رشد فروش، ۶ میلیون و ۵۳۰ هزار دلار دیگر فروخت و مجموع خانگیاش را به ۱۷۵ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار رساند، اما دقیقا برای دیزنی به یک سوپراستار تبدیل نشده است. این فیلم احتمالا کارش را با عبور از مجموع خانگی ۱۸۹ و جهانی ۳۸۹ میلیون دلاری قسمت اول «رالف خرابکار» به اتمام میرساند، اما دیگر از آن بالاتر نخواهد رفت.
سومین انیمیشن جدول «گرینچ» (Grinch) است که با تجربه ۵۰ درصد افت فروش، ۴ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار فروخت و مجموع فروش خانگی و جهانیاش را به ارقام دیوانهوار ۲۶۵ میلیون و ۵۴۰ هزار دلار و ۴۶۹ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار رساند. اگر «آکوآمن» از رسیدن به «گرینچ» باز بماند، انیمیشنِ استودیوی ایلومینیشن پرفروشترین فیلم پایان سالِ ۲۰۱۸ در آمریکای شمالی لقب خواهد گرفت. راستی، «جانوران شگفتانگیز: جنایات گریندلوالد» (Fantastic Beasts: The Crimes of Grindelwald) به ۴۷۰ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار فروش خارجی و ۶۲۷ میلیون دلار فروش جهانی از ۲۰۰ میلیون دلار بودجه رسید. در جایگاه پنجم جدول «قاچاقچی» (The Mule) را داریم که با تجربه ۲۴ درصد رشد فروش در سومین آخرهفتهاش، ۱۱ میلیون و ۷۸۰ هزار دلار دیگر به جیب زد و مجموع درآمد ۱۷ روزهاش را به ۶۰ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار رساند. همانطور که پیشبینی میشد این فیلم که با هدف قرار گرفتن در مقابل بلاکباسترهای کودکپسندانه و فیلمهای زنمحوری مثل «سوگلی» (۱۵ میلیون دلار تا حالا)، «مری، ملکه اسکاتلند» (۹ میلیون دلار تا حالا) و غیره در موقعیت منحصربهفردی قرار گرفته است. این فیلم که با ۵۰ میلیون دلار بودجه ساخته شده اگر با همین فرمان ادامه بدهد میتواند به ۹۰ میلیون دلار فروش خانگی هم نزدیک شود.
Bohemian Rhapsody این آخرهفته از مرز ۷۰۰ میلیون دلار فروش جهانی عبور کرد که خب، رسما به سختی میتوان صفتِ مناسبی برای توصیف کردنِ دستاورد این فیلم پیدا کرد!
حالا که حرف از فیلمهای بزرگسالانه شد، بگذارید از «معاون» (Vice)، ساختهی جدید آدام مککی بگویم که این هفته فراتر از انتظارات ظاهر شد. این فیلم بعد از اکران در ۲ هزار و ۴۴۲ سینما، ۷ میلیون و ۷۹۱ میلیون دلار به عنوان افتتاحیه جمعه تا یکشنبهاش به جیب زد و به درآمد خانگی شش روزهی ۱۷ میلیون و ۶۹۷ هزار دلار دست پیدا کرد. این رقم «معاون» را منهای «کتاب سبز» (Green Book) با ۳۰ میلیون دلار فروش و سه موزیکال بزرگ فصل، بالاتر از دیگر فیلمهای اسکاری این روزها قرار میدهد. گفتم موزیکال و تا یادم نرفته بگویم که «بوهمین رپسودی» (Bohemian Rhapsody) این آخرهفته از مرز ۷۰۰ میلیون دلار فروش جهانی عبور کرد که خب، رسما به سختی میتوان صفتِ مناسبی برای توصیف کردنِ دستاورد این فیلم پیدا کرد. فیلم زندگینامهی فردی مرکوری تا حالا ۱۸۱ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار در خانه و ۵۱۳ میلیون دلار از سرتاسر دنیا کسب کرده است. احتمال اینکه دیزنی و کوین فایگی همین الان در حال فکر کردن به اینکه چگونه میتوانند فردی مرکوری را به دنیای سینمایی مارول اضافه کنند هستند خیلی بالاست!
دیگر تازهاکران جدول این هفته «براساس جنسیت» با بازی فلسیتی جونز است که کارش را با کسب ۶۹۰ هزار دلار افتتاحیه جمعه تا یکشنبه از اکران در ۳۳ سینما به دست آورد. کمپانی «فوکس فیچرز» تعداد سینماهای این فیلم را از آخرهفتهی آینده به ۱۰۰ سالن افزایش خواهد داد. کمپانی آناپورنا هم «نابودکننده» (Destroyer) را در سه سینما روی پرده فرستاد و ۱۱۶ هزار دلار در جریان افتتاحیه سهشنبه تا یکشنبهاش کسب کرد. این فیلم که نیکول کیدمن را در نقش اصلیاش دارد در نقطهی مقابلِ یک فیلم عامهپسند قرار میگیرد و سرنوشتش به این بستگی دارد که آیا کیدمن یکی از نامزدهای اسکار خواهد شد یا نه. دیگر تازهاکران این آخرهفته «هولمز و واتسون» (Holms and Watson) است که با وجود نقدهای افتضاح و میانگین امتیاز D مثبت از تماشاگران، ۷ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار به عنوان افتتاحیه جمعه تا یکشنبه و ۱۹ میلیون دلار به عنوان افتتاحیه سهشنبه تا یکشنبه فروخت. این رقم امیدوارکنندهای برای این فیلمِ ۴۲ میلیون دلاری نیست. «پرده دوم» (Second Act) در دومین آخرهفتهاش با تجربه ۱۱ درصد رشد فروش، ۷ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار فروخت. این فیلم ۱۶ میلیون دلاری تا حالا ۲۱ میلیون و ۷۶۰ هزار دلار فروخته است و احتمالا کارش را با عبور از مرز ۴۰ میلیون دلار فروش خانگی به اتمام خواهد رساند. «به مارون خوش آمدید» (Welcom to Marwen) با تجربه ۵ درصد افت فروش، ۲ میلیون و ۲۳۰ هزار دلار فروخت و به مجموع ۱۰ روزهی بسیار بد ۷ میلیون و ۷۷۰ هزار دلار دست پیدا کرد. بله، کارِ جدیدترین فیلمِ رابرت زمهکیس همینجا رسما به پایان رسیده است. «کتاب سبز» هم بالاخره از مرز ۳۱ میلیون دلار عبور کرد و برای فروش بیشتر به نامزدی در اسکار نیاز دارد. «کرید ۲» (Creed 2) در شرفِ آغاز اکرانش در چین، ۱۱۲ میلیون دلار در خانه فروخته است و «اگر خیابان بیتل میتوانست زبان باز کند» (If Beatle Street Could Talk) هم بعد از کسب ۷۶۰ هزار دلار از ۶۵ سینما، به مجموع یک میلیون و ۹۵۸ هزار دلار دست پیدا کرده است.
نظرات