گزارش باکس آفیس: گودزیلا با افتتاحیه ضعیفش از تبدیل شدن به پادشاه گیشه‌ها باز ماند

سه‌شنبه ۱۴ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۷:۵۹
مطالعه 18 دقیقه
Godzilla: King of the Monsters
در گزارش باکس آفیس این هفته درباره افتتاحیه‌ی ضعیف Godzilla: King of the Monsters و ادامه‌ی اکران Aladdin صحبت می‌کنیم. همراه زومجی باشید.
تبلیغات

گزارش باکس آفیس این هفته را با «گودزیلا: پادشاه هیولاها» (Godzilla: King of the Monsters)، جدیدترین فیلم دنیای سینمایی هیولایی لجندری شروع می‌کنیم که جایگاه اولِ جدول پُرفروش‌ترین فیلم‌های آخرهفته را تصاحب کرد. اما اگر از خوره‌های گودزیلا و احتمالا تهیه‌کنندگانِ فیلم هستید، قبل از دست و جیغ و هورا کشیدن از خوشحالی به خاطر صدرنشینی «پادشاه هیولاها» کمی صبر کنید. چون «گودزیلا ۲» علاوه‌بر صدرنشینی، همزمان به مثالِ فوق‌العاده‌ای از این حقیقت تبدیل شد که جایگاه یک فیلم در جدول، تنها فاکتورِ تعیین‌کننده‌ی پیروزی آن فیلم نیست. درواقع جایگاه یک فیلم در جدول، تقریبا آخرین چیزی است که در موفقِ خواندن افتتاحیه‌ی آن فیلم اهمیت دارد. تا وقتی که یک فیلم به اندازه‌ای که باید می‌فروخت نفروخته باشد، مهم نیست که کارش را از رده‌ی اول شروع کرده باشد یا رده‌ی دهم. مشکلِ «گودزیلا ۲» هم این است که در حالی صدر جدول را به دست آورده که با کسب ۴۹ میلیون دلار به‌عنوان افتتاحیه، عملکردِ بسیار ناامیدکننده‌ای را به نمایش گذاشته است. اگرچه افتتاحیه‌ی سه روزه‌ی «گودزیلا ۲» ۲/۵ برابرِ درآمد روز افتتاحیه‌اش است که بد نیست و تقریبا برابر با ضریبِ ۲/۴۴ برابری افتتاحیه‌ی قسمت اولِ «گودزیلا» است، اما نباید فراموش کنیم که آن فیلم بعد از کسب ۳۸ میلیون دلار در روز افتتاحیه‌اش، به ۹۳ میلیون دلار افتتاحیه‌ی سه روزه دست یافت. البته که افتتاحیه‌ی قوی «گودزیلا» به معنای دوامِ قوی آن در طولانی‌مدت نبود. آن فیلم خیلی زود بعد از آخرهفته‌ی افتتاحیه‌اش با کله سقوط کرد و درنهایت به ۲۰۰ میلیون دلار درآمدِ خانگی دست پیدا کرد. بنابراین اگر «گودزیلا ۲» عملکردی شبیه به قسمت اول داشته باشد، با کسب ۱۰۵ میلیون دلار به پایان اکرانش در گیشه‌ی آمریکای شمالی خواهد رسید. بله، این‌طور که به نظر می‌رسد نفرین انیمیشنِ «لگو مووی ۲» (The Lego Movie 2)، گریبانگیرِ «گودزیلا ۲» هم شده است. قسمت اول «لگو مووی» کارش را در اوایل سال ۲۰۱۴ با ۶۹ میلیون دلار افتتاحیه آغاز کرد و رفت تا به ۲۵۹ میلیون دلار درآمدِ خانگی برسد. پنج سال بعد، «لگو مووی ۲» با وجود نقدهای مثبت، محبوبیتِ قسمت اول در بین سینماروها و اطمینان کارشناسان به موفقیتِ بی‌بروبرگردِ آن، اکرانش را با کسب فقط ۳۴ میلیون دلار آغاز کرد و به ۱۰۵ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار فروش خانگی و ۱۹۱ میلیون دلار فروش جهانی از ۱۰۰ میلیون دلار بودجه دست یافت. دلیلش هرچه بود (ساختِ بیش از اندازه‌ی فیلم‌های اسپین‌آف یا اشتباه گرفتنِ کنجکاوی مردم به فیلم اول با علاقه‌ی طولانی‌مدت آنها به این آی‌پی)، «لگو مووی ۲» به یک شکستِ شوکه‌کننده برای برادران وارنر تبدیل شد.

قضیه این است که برادران وارنر کف دستش را بو نکرده بود که چنین اتفاقی برای «لگو مووی ۲» و «گودزیلا ۲» خواهد افتاد. بالاخره وقتی یک فیلم هیولایی ۱۶۰ میلیون دلاری، ۲۰۰ میلیون دلار در خانه و ۵۲۹ میلیون دلار در دنیا می‌فروشد، واکنش عاقلانه این است که دنباله‌اش را بسازی. چنین چیزی درباره‌ی یک انیمیشنِ ۶۰ میلیون دلاری که بعد از کسب نقدهای فوق‌العاده مثبت، ۴۶۹ میلیون دلار در دنیا می‌فروشد هم صدق می‌کند. اما در صنعت سینما یک اپیدمی وجود دارد که اخیرا دوباره اوج گرفته است. آن هم این است که یک مجموعه در ابتدا آن‌قدر سالم و سرحال به نظر می‌رسد که استودیوها متقاعد به دنباله‌سازی برای آن می‌شوند، اما این ویروس به محض اینکه قربانیانش را در تله می‌اندازد، خودش را با قسمتِ دوم فاش می‌کند؛ این اپیدمی زمانی اتفاق می‌افتد که اگرچه باتوجه‌به واکنش مردم به قسمت اول از مورد استقبال قرار گرفتنِ دنباله‌اش اطمینان داریم، اما ناگهان متوجه می‌شوی مردم دارند می‌گویند که «همون یه دفعه برای کنجکاوی کافی بود». اینکه این ویروس یقه‌ی مجموعه‌های یک‌بارمصرفی مثل «روز مرگت مبارک»، «اسمورف‌ها»، «کیک‌اس»، «جکوزی ماشین زمان» یا «مانکن» را بگیرد یک چیز است، اما اینکه این اتفاق در جریان یک سال برای دوتا از مهم‌ترین آی‌پی‌های اصلی یک استودیو بیافتد فاجعه‌ی دیگری است. هر دوی «پادشاه هیولاها» و «لگو مووی ۲» اکرانشان را با چیزی نزدیک به نیمی از افتتاحیه‌ی قسمت‌های قبلی‌شان آغاز کرده‌اند. البته اگر راستش را بخواهید، تقریبا امکان نداشت که «پادشاه هیولاها» افتتاحیه‌ای به بزرگی «گودزیلا» داشته باشد. هایپی که «پادشاه هیولاها» را احاطه کرده بود، به بزرگی هایپ «گودزیلا» نبود. «گودزیلا»ی گرت ادواردز از یک داستانِ رستگاری بهره می‌برد؛ بعد از روبه‌رو شدنِ خوره‌های گودزیلا با عمل شنیعی در قالب «گودزیلا»ی روند امریچ در سال ۱۹۹۸، فیلم گرت ادواردز حکم همان گودزیلایی را داشت که قرار بود افتضاحِ گودزیلای آمریکایی قبلی را شسته و پایین ببرد. قرار بود به همان فیلم گودزیلایی تبدیل شود که رولند امریچ از ارائه کردن آن باز مانده بود. قرار بود به فیلم گودزیلایی که به اسطوره‌شناسی گودزیلا و طرفدارانش احترام می‌گذارد تبدیل شود. قرار بود یک گودزیلای اصیل باشد. بنابراین آن فیلم در موقعیتی قرار داشت که «جنگ ستارگان: نیرو برمی‌خیزد» بعد از شکست‌ سه‌گانه‌ی دوم جُرج لوکاس در آن قرار داشت. «پادشاه هیولاها» اما از چنین شرایطِ منحصربه‌فردی بهره نمی‌برد.

Godzilla: King of the Monsters

این موضوع در حالی است که نه‌تنها در حال حاضر افراد کمتری نسبت به سال ۲۰۱۴ به سینما می‌روند، بلکه «پادشاه هیولاها» در تابستانِ شلوغی در محاصره‌ی فیلم‌هایی مثل «علاالدین» و «جان ویک ۳» که هر دو فراتر از پیش‌بینی‌ها ظاهر شده‌اند و تازه‌واردهایی مثل «راکت‌من» (Rocketman) و «ما» (Ma) اکران شده است. البته که نقدهای ضد و نقیضِ رو به منفی فیلم هم در مقایسه با نقدهای اکثرا مثبتِ قسمت اول دلگرم‌کننده نبودند. تازه نباید فراموش کنیم که اگرچه هایپ مثبتی «گودزیلا»ی گرت ادواردز را قبل از اکرانش احاطه کرده بود، اما فیلم بعد از اکرانش با واکنش‌های منفی سینماروها که دل خوشی از ریتمِ آرام‌سوزش، کاراکترهای مقوایی‌اش و مخفی نگه داشتنِ گودزیلا در اکثر زمان فیلم نداشتند روبه‌رو شد. اینکه آیا این نقدها چقدر درست بودند یا نه مهم نیست. مهم این است که عملکردِ آن فیلم در باکس آفیس که به ۲۰۰ میلیون دلار فروش خانگی بعد از افتتاحیه‌ی ۹۳ میلیون دلاری‌اش منجر شد (۲/۱۵ برابر افتتاحیه که آمار افتضاحی است) نشان داد که حتی فیلمِ کم و بیش موفق قبلی هم اکرانِ قرض و محکمی را در گیشه تجربه نکرده بود. در واقع به نظر می‌رسید شاید آن فیلم موفق به جلب نظرِ خوره‌های گودزیلا شده بود، اما در جلب نظر عموم سینماروها شکست خورده بود. و حالا که فیلم جدید با استقبالِ ضعیف‌تری از سوی منتقدان مواجه شده است، «پادشاه هیولاها» مخاطبانِ اصلی‌اش را هم از دست داده است. خلاصه اینکه «پادشاه هیولاها» حتی با دوامی شبیه به «کونگ: جزیره‌ی جمجمه» (۱۶۸ میلیون دلار از ۶۱ میلیون دلار افتتاحیه)، به فقط ۱۳۵ میلیون دلار فروشِ خانگی دست خواهد یافت. اگرچه فیلم اکرانش با کسب حدود ۷۰ میلیون دلار در چین، با قدرت در این کشور آغاز کرده است، اما این عملکرد باتوجه‌به آسیب دیدنش از هفته‌ی بعد با آغاز اکران «افراد ایکس: دارک فینیکس» ادامه‌دار نخواهد بود.

درنهایت «پادشاه هیولاها» که با ۱۷۰ میلیون دلار بودجه تهیه شده، حتی با وجود افتتاحیه‌ی جهانی ۱۷۹ میلیون دلاری‌اش هم آینده‌ی روشنی را جلوی خودش نمی‌بیند. از آنجایی که برادران وارنر فقط ۲۵ درصد از بودجه‌ی فیلم را تأمین کرده است، پس شکست این فیلم بیشتر حکم یک شکست معنوی را برای آن‌ها خواهد داشت تا مالی. بعد از عملکرد کم و بیش خوب «شزم» (۳۶۶ میلیون دلار از ۹۰ میلیون دلار بودجه) و «پوکمون: کاراگاه پیکاچو» (۴۳۰ میلیون دلار از ۱۵۰ میلیون دلار بودجه)، «پادشاه هیولاها» درکنار «لگو مووی ۲»، نمونه‌ی دیگری از این اتفاق است که اگرچه آن‌ها تصمیم درستی برای ساخت این فیلم‌ها گرفته‌اند (سه‌تا از این چهار فیلم، نقدهای مثبت دریافت کردند)، اما نتایجِ نه چندان قابل‌قبولی را در گیشه دریافت کرده‌اند. سال ۲۰۱۹ همواره قرار بود به سال فرمانروایی تمام‌عیار دیزنی تبدیل شود، اما حداقل برادران وارنر روی کاغذ برنامه‌ی قدرتمندی داشت. نکته‌ی جالب ماجرا این است که منهای دو فیلم اولِ «پارک ژوراسیک» و دو فیلم اخیر «دنیای ژوراسیک»، هر فیلمی که درباره‌ی هیولاهای غول‌آسا است، تاکنون موفق به عبور از مرزِ ۵۶۷ میلیون دلار فروش جهانی نشده است. هرچند نباید اهمیتِ فروش ۵۵۰ میلیون دلاری «کینگ کونگِ» پیتر جکسون بدون بهره بردن از نسخه‌ی سه‌بعدی یا آیمکس را نادیده بگیریم. اگر تصور کنیم که «کینگ کونگ» حداقل ۱۱۲ میلیون دلار در چین می‌فروخت (در سال ۲۰۰۵، ۱۲ میلیون دلار در چین فروخت)، آن فیلم در حال حاضر با احتساب نرخ تورم ۸۷۰ میلیون دلار درآمد می‌داشت. در حاضر حاضر «گودزیلا: پادشاه هیولاها» باید خوابِ به دست آوردن نیمی از این عدد را ببیند.

2019-6-3305f479-813f-4d86-b102-910326e4b267

اما از «گودزیلا ۲» که بگذریم، دومین تازه‌اکران این هفته «راکت‌من» (Rocketman)، محصولِ پارامونت است که اکرانِ احتمالا بادوام و طولانی‌مدتی را با افتتاحیه‌ی ۲۵ میلیون دلاری‌اش آغاز کرد. این فیلم به کارگردانی دکستر فلچر که به زندگی هنری اِلتون جان، خواننده‌ و موزیسینِ انگلیسی می‌پردازد، به‌عنوان فیلمی مورد تحسین قرار گرفته که به همان اندازه که زندگینامه‌ای است، به همان اندازه هم موزیکال است. نه‌تنها «راکت‌من»‌ به خاطر شهرتِ سوژه‌ی اصلی‌اش از علاقه‌ی قبلی سینماروها بهره می‌برد و اجازه داشت تا با رده‌ی سنی بزرگسالانه‌اش، دست به خودسانسوری نزد، بلکه برخلافِ مهم‌ترین فیلم زندگینامه‌ای/موزیکالِ سال گذشته یعنی «بوهمین رپسدی» با تحسینِ اکثر منتقدان روبه‌رو شده است. اما قابل‌ذکر است که «راکت‌من» هیچ‌وقت قرار نبود تا به فیلمی به بزرگی «بوهمین رپسدی» در گیشه تبدیل شود؛ چه به خاطر رده‌بندی سنی بزرگسالانه‌اش و چه به خاطر اینکه التون جان که هم‌اکنون کاملا زنده است، از اسرارآمیزی اسطوره‌ای فِردی مرکوری که خیلی وقت است فوت شده بهره نمی‌برد. با این وجود، هم‌اکنون در حال صحبت درباره‌ی یک فیلم ۴۱ میلیون دلاری هستیم که تا حالا به ۵۶ میلیون دلار در سراسر دنیا دست پیدا کرده است. «راکت‌من» کارش را با کسب ۹ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار در روز افتتاحیه‌اش اغاز کرد. «راکت‌من» هم درست مثل «ستاره‌ای متولد می‌شود» (که ۱۷ میلیون دلار در روز افتتاحیه‌اش فروخت)، به ضریب فروشِ آخرهفته‌ی ۲/۷۲۵ برابرِ روز افتتاحیه‌‌اش دست پیدا کرده است؛ این آمار بهتر از ضریب فروش آخرهفته‌ی «بچه‌ی ناف کامپتون» (۶۰ میلیون دلار از ۲۴ میلیون دلار فروش روز جمعه در سال ۲۰۱۵)، «ستاره‌ای متولد می‌شود» (۴۴ میلیون دلار از ۱۷ میلیون دلار فروش روز جمعه در سال ۲۰۱۸) و «بوهمین رپسدی» (۵۱ میلیون دلار از ۱۸/۸ میلیون دلار فروش روز جمعه) است. «راکت‌من» میانگینِ امتیازِ خوب A منفی را از تماشاگرانش دریافت کرده و هیچ دلیلی برای پیش‌بینی اینکه این فیلم با وجود رده‌‌بندی بزرگسالانه‌اش که البته چندان بزرگسالانه نیست، دوام طولانی‌مدتی در طول نیمه‌ی اول تابستان نداشته باشد وجود ندارد. از آنجایی که سینماهای این روزها با بلاک‌باسترهای کودک‌پسندانه و خانواده‌پسندانه پُر شده است، پس «راکت‌من» تا زمان اکرانِ «روزی روزگاری در هالیوود» در بیست و ششم ژوئیه، می‌تواند به‌طور پیش‌فرضِ حکم اولین و آخرین گزینه‌ی «رویداد سینمایی سینماروهای بزرگسال» را داشته باشد. با این شرایط، «راکت‌من» حتی با دوامی شبیه به «بچه‌ی ناف کامپتون» (۱۶۱ میلیون دلار از ۶۰ میلیون دلار افتتاحیه)، به ۶۷ میلیون دلار فروشِ خانگی دست خواهد یافت.

این درحالی‌که مقایسه کردنِ وضعیتِ «راکت‌من» با دیگر فیلم‌های موزیکال یا فیلم‌های زندگینامه‌ای موزیکال سخت است؛ چرا که اکثر آن‌ها که شامل «بوهمین رپسدی»، «مری پاپینز بازمی‌گردد»، «بزرگ‌ترین شومن»، «سر به راه باش»، «سخت تلاش کن»، «رِی» و غیره می‌شوند، یا در جریان فصل اسکار اکران شده‌اند یا از فصل اسکار بهره‌ی زیادی بُرده‌اند. با درنظرگرفتن این نکته باید گفت که «راکت‌من» با دوامی شبیه به «ستاره‌ای متولد می‌شود» (۴/۹ برابر افتتاحیه‌ی ۴۴ میلیونی‌اش) یا «سر به راه باش» (۱۱۷ میلیون دلار از افتتاحیه‌ی ۲۳ میلیونی‌اش)، به فراتر از ۱۲۵ میلیون دلار دست خواهد یافت. اما اگر این فیلم عملکردی شبیه به «بوهمین رپسدی» داشته باشد، درآمدِ ۱۰۶ میلیون دلاری‌اش پیش‌بینی می‌شود. همچنین این فیلم با اکرانی شبیه به «رِی» (۷۵ میلیون دلار از افتتاحیه‌ی ۲۰ میلیونی‌اش) یا «پسران جرسی» (۳/۵ برابر افتتاحیه‌ی ۱۳/۳ میلیونی‌اش)، به چیزی دور و اطرافِ ۸۷ تا ۹۴ میلیون دلار خواهد رسید. سومین تازه‌اکران این آخرهفته اما فیلم ترسناک «ما» (Ma)، محصولِ بلام‌هوس و یونیورسال است که به افتتاحیه‌ی قابل‌قبولِ ۱۸ میلیون و ۲۶۰ هزار دلار دست یافت؛ رقمی که به این معنا است که این فیلم ۲/۵۳ برابر درآمد ۷/۲ میلیون دلاری روز افتتاحیه‌اش فروخته که آمار خوبی است. این فیلم با بازی اُکتویا اسپنسر و دایانا سیلورز که با ۵ میلیون دلار بودجه تهیه شده، حول و حوشِ چندتا بچه‌ی دبیرستانی می‌چرخد که بعد از اینکه یک زنِ دامپزشک وسائل پارتی کردنشان را برایشان جور می‌کند و بهشان اجازه می‌دهد تا در زیرزمینش جشن و پایکوبی کنند، با او دوست می‌شوند. یونیورسال برای موفقیت به افتتاحیه‌ای غول‌آسا نیاز ندارد، اما عملکردِ «ما»، پیروزی قابل‌توجه‌ای برای این فیلم اورجینال حساب می‌شود. مخصوصا بعد از اینکه «روز مرگت مبارک ۲» با مجموع فروش ۲۸ میلیون دلاری‌اش، به زور توانست، از چیزی که قسمت اول «روز مرگت مبارک» در آخرهفته‌ی افتتاحیه‌اش (۲۶ میلیون دلار) کسب کرده بود عبور کند. اگر این فیلم که یکی از جذابیت‌هایش دیدن اُکتویا اسپنسر در نقش منفی است، بتواند دوامی شبیه به دیگر فیلم‌های گرایندهوس‌وارِ بلام‌هوس داشته باشد (۱/۹۸ برابر یا ۲/۲۵ برابر افتتاحیه)، فروشِ نهایی ۳۵ تا ۴۱ میلیون دلاری‌اش در گیشه‌ی آمریکای شمالی پیش‌بینی می‌شود.

Avengers: Endgame

در زمینه‌ی فیلم‌های قدیمی جدول اما با «اونجرز: بازی پایانی» (Avengers: Endgame) شروع کنیم که پس از تجربه‌ی ۵۵ درصد افت فروش در آخرهفته‌ی پس از روز یادبود، ۷ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار دیگر در ششمین آخرهفته‌ی نمایشش فروخت تا به مجموعِ ۳۸ روزه‌ی ۸۱۵ و نیم میلیون دلار برسد. افت فروش ۵۵ درصدی «بازی پایانی» خیلی بیشتر از افت فروشِ «جنگ اینفینیتی» (منفی ۳۹ درصد)، «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» (منفی ۴۹ درصد) و «اونجرز: دوران اولتران» (منفی ۴۷ درصد) در همین آخرهفته است. البته حقیقتش را بخواهید، این آخرهفته از لحاظ رقبای متنوعش، قرار بود به بزرگ‌ترین چالش «بازی پایانی» بعد از اولین ۱۴ روز اکرانش تبدیل شود. به هر حال، اگر «بازی پایانی» از اینجا به بعد اکرانی شبیه به «جنگ اینفینیتی» و «جنگ داخلی» داشته باشد، درآمدِ نهایی ۸۵۵ تا ۸۶۰ میلیون دلاری‌اش پیش‌بینی می‌شود؛ رقمی که به معنای ضریب فروش ۲/۴ برابری آن خواهد بود. آماری که آن را به کم‌دوام‌ترین فیلمی با ۲۰۰ میلیون دلار افتتاحیه تبدیل می‌کند، اما همزمان بادوام‌ترین فیلم در بین فیلم‌هایی با افتتاحیه‌ی ۳۰۰ میلیون دلاری و ۳۵۰ میلیون دلاری هم خواهد بود. «بازی پایانی» اما با احتساب نرخ تورم هم بلیت‌های بیشتری نسبت به «جنگ ستارگان: تهدید شبح» فروخته است. «جنگ ستارگان: تهدید شبح» در سال ۱۹۹۹، ۴۳۱ میلیون دلار از افتتاحیه‌ی چهارشنبه تا یکشنبه‌ی ۱۰۵ میلیون دلاری‌اش به دست آورد و بعد ۴۳ میلیون دلار دیگر هم ازطریق اکران سه‌بعدی دوباره‌اش در سال ۲۰۱۲ کسب کرد تا درنهایت به ۴۷۴ میلیون دلار فروش کلی برسد؛ رقمی که با احتساب نرخ تورم به‌معنی ۸۱۳ میلیون دلار خواهد بود. پس «اونجرز ۴» بالاتر از «تهدید شبح» در جایگاه هجدهم پُرفروش‌ترین فیلم‌های تاریخ با احتساب نرخ تورم قرار دارد. مأموریتِ بعدی «بازی پایانی» پشت سر گذاشتنِ «پارک ژوراسیک» در این فهرست است؛ این فیلم در سال ۱۹۹۳، ۳۵۷ میلیون دلار کسب کرد و بعد ۴۵ میلیون دلار هم از اکران دوباره‌اش در سال ۲۰۱۳ کسب کرد تا در مجموع به ۴۰۲ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار برسد که به‌معنی ۸۲۵ میلیون دلار فروش جهانی با احتساب نرخ تورم است. «بازی پایانی» اما این آخرهفته ۸ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار هم از کشورهای خارجی کسب کرد تا به مجموع خارجی یک میلیارد و ۸۹۷ میلیون دلار و مجموع جهانی دو میلیارد و ۷۱۳ میلیون دلار برسد. در حال حاضر اگرچه «بازی پایانی» فقط ۷۵ میلیون دلار تا مجموعِ جهانی دو میلیارد و ۷۸۸ میلیون دلاری «آواتار» فاصله دارد، اما دیگر زور و بازویی برای عبور از آن برایش باقی نمانده است. دلیل اصلی‌اش به خاطر گلاویز شدنِ «بازی پایانی» با رقبای پُرتعدادش از جمله بازسازی موفقِ «علاالدین»، دیگر فیلمِ دیزنی است. بنابراین شاید طرفداران «بازی پایانی» از عدم شکستنِ رکورد «آواتار» خوشحال نباشد، ولی تا وقتی که «علاالدین»‌ بتواند به یک موفقیت بزرگ برای دیزنی تبدیل شود، آن‌ها اهمیتی به شکستنِ رکورد «آواتار» نخواهند داد. بالاخره حدود دو سال دیگر، تبلیغات کردنِ «آواتار ۲» در صورتی که «آواتار» هنوز بزرگ‌ترین فیلم دنیا باقی مانده باشد، برای دیزنی آسان‌تر خواهد بود.

مأموریتِ بعدی «بازی پایانی» پشت سر گذاشتنِ «پارک ژوراسیک» در فهرست پرفروش‌ترین فیلم‌های تاریخ با احتساب نرخ تورم است

در جایگاه دوم جدول اما «علاالدین» (Aladdin) را داریم که به درهم‌شکستنِ انتظارات ادامه داد. بازسازی لایو اکشن ۱۸۳ میلیون دلاری گای ریچی با تجربه‌ی فقط ۵۴ درصد افت فروش در مقایسه با افتتاحیه‌ی جمعه تا یکشنبه‌ی ۹۱ میلیون دلاری‌اش، ۴۲ میلیون و ۳۳۵ هزار دلار دیگر در دومین آخرهفته‌اش کسب کرد. این افت فروش برای بلاک‌باستری که در جریان آخرهفته‌ی روز یادبود اکران شده بود عالی است («سولو»، فیلم‌های «افراد ایکس» و «سریع و خشن ۶» همه با حدود ۶۵ درصد افت مواجه شده بودند) و مجموع درآمد ۱۰ روزه‌ی این فیلم را به ۱۸۵ میلیون دلار می‌رساند. «علاالدین» اما به عملکردِ عالی‌اش در کشورهای خارجی هم ادامه داد و با کسب ۷۸ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار، به مجموع ۱۲۰ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار فروش آخرهفته‌ی دوم در دنیا دست یافت. این فیلم تاکنون ۲۶۰ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار در کشورهای خارجی و ۴۴۵ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار در دنیا فروخته است. اگر «علاالدین» بتواند با همین فرمان ادامه بدهد، فروش نهایی ۲۷۰ میلیون دلاری‌اش در خانه و حدود ۷۰۰ میلیون دلاری‌اش در دنیا پیش‌بینی می‌شود که در صورت کمی زور زدن می‌تواند «مالیفیسنت» (۷۴۹ میلیون دلار در سال ۲۰۱۴) را هم پشت سر بگذارد. اما حالا که داریم درباره‌ی دیزنی حرف می‌زنیم، یادمان نرود که آن‌ها هنوز یک برگ‌برنده‌ی دیگر برای تابستان دارند: «داستان اسباب‌بازی ۴»؛ فیلمی که باتوجه‌به پیش‌بینی‌های اخیر کارشناسان و آمارِ پیش‌فروشِ بلیت‌هایش به نظر می‌رسد که می‌خواهد رکوردِ «شگفت‌انگیزان ۲» را هم بشکند. «داستان اسباب‌بازی ۴» اگرچه هنوز برای مطبوعات به نمایش در نیامده است و هیچکس نمی‌داند که آیا با فیلم خوبی طرفیم یا نه، اما کمپینِ تبلیغاتی فیلم دارد کارش را به خوبی در معرفی این فیلم به‌عنوان قسمتی که علاوه‌بر داشتنِ تمام خصوصیاتِ بصری و کُمیکِ سه‌گانه‌ی قبلی، قصد خراب کردنِ پایان‌بندی بی‌نقصِ قسمت سوم را ندارد و حکم قسمت مهمی در اسطوره‌شناسی این مجموعه را دارد انجام می‌دهد. از همین رو، پیش‌فروشِ بلیت‌های این فیلم از هفته‌ی گذشته آغاز شده است و وبسایت بلیت‌فروشی فندنگو اعلام کرده است که پیش‌فروش‌های «داستان اسباب‌بازی ۴» در روز اول بیشتر از تمام انیمیشن‌های تاریخ از جمله «شگفت‌انگیزان ۲» بوده است؛ چنین چیزی درباره‌ی وبسایت بلیت‌فروشی «اتم تیکتس» هم صدق می‌کند. طبق نظرسنجی این وبسایت، ۴۰ درصد از شرکت‌کنندگان اعتقاد دارند که کاراکتر دوک کابوم (کیانو ریوز)، موردانتظارترین کاراکترشان در این فیلم خواهد بود.

Aladdin

البته قابل‌ذکر است که اگرچه پیش‌فروش‌های قوی همیشه خوب است، اما رابطه‌ی مستقیمی بین آمارِ پیش‌فروش‌ها و افتتاحیه‌ی قوی وجود ندارد؛ اگر باور نمی‌کنید، کافی است از «سولو» بپرسید. خلاصه اینکه فروش بلیتِ «داستان اسباب‌بازی ۴» روی وبسایت «اتم تیکتس» در ۲۴ ساعت اول، ۵۰ درصد بیشتر از مجموعِ «شگفت‌انگیزان ۲»، «رالف اینترنت را خراب می‌کند» و «هتل ترانسلوانیا ۳» بوده است و ۴۰ درصد از خریداران، کاراکتر دوک کابوم را به‌عنوان موردانتظارترین کاراکترِ جدید این فیلم انتخاب کرده‌اند که خب، باتوجه‌به رُنسانس دورانِ بازیگری کیانو ریوز کاملا با عقل جور در می‌آید. در مقایسه «شگفت‌انگیزان ۲» در تابستان گذشته، با بلند شدن روی دستِ افتتاحیه‌ی ۱۲۲ میلیون دلاری «شرک ۳» و افتتاحیه‌ی ۱۳۵ میلیون دلاری «در جستجوی دوری»، رکورد تازه‌ای از خودش به جا گذاشت. آیا «داستان اسباب‌بازی ۴» می‌تواند افتتاحیه‌ای بهتر از افتتاحیه‌ی ۱۸۲ میلیون دلاری «شگفت‌انگیزان ۲» داشته باشد؟ اگر پیش‌بینی‌ها درست از آب در بیایند، احتمالا باید انتظار افتتاحیه‌ای بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیون دلاری «داستان اسباب‌بازی ۴» را داشته باشیم. این فیلم با هر افتتاحیه‌ای که بیشتر از ۱۶۰ میلیون دلار باشد، موفق به شکستن رکورد افتتاحیه‌ی «در جستجوی دوری» با احتساب نرخ تورم می‌شود و تازه این در حالی است که این فیلم برای موفقیت نیازی به شکستن تمام رکوردهای ممکن در همان آخرهفته‌ی افتتاحیه‌اش را نخواهد داشت. اولین چیزی که باید بدانیم این است که «داستان اسباب‌بازی ۴» احتمالا آخرین فیلم این مجموعه خواهد بود. حتی اگر هم آخرین فیلم نباشد، قضیه از این قرار نیست که دیزنی از همین حالا فیلم پنجم را برای اکران در سال ۲۰۲۲ برنامه‌ریزی کرده باشد. از آنجایی که بین «داستان اسباب‌بازی ۲» در سال ۱۹۹۹ و «داستان اسباب‌بازی ۳» در سال ۲۰۱۰، یازده سال و بین قسمت سوم و قسمت چهارم، ۹ سال فاصله وجود داشت، پس حتی اگر دیزنی/پیکسار تصمیم بگیرند تا قسمت پنجم را بسازند، احتمالا این اتفاق به این زودی‌ها نخواهد افتاد. فیلم بعدی پیکسار که برای ششم مارس ۲۰۲۰ برنامه‌ریزی کرده است، «به پیش» (Onward) نام دارد که تام هالند، کریس پرت، اُکتویا اسپنسر و جولیا لویس دریفیوس را در گروه بازیگرانش دارد. از آنجایی که فیلم‌هایی مثل «وال-ای»، «بالا» و «راتاتویی»، فیلم‌های دنباله‌پسندی نیستند و «ماشین‌ها ۳» هم شکست خورد، پس پیکسار در زمینه‌ی داشتن فیلم‌های اورجینال برای دنباله‌سازی برای آن‌ها به در بسته خورده است. «شگفت‌انگیزان ۲» آن‌قدر خوب بود که هیچ مخالفتی با ساختن «شگفت‌انگیزان ۳» ندارم، اما پیکسار برای ساختنِ آینده‌اش نیاز به تلاش برای ساختن «پشت و رو»ها و «کوکو»های بعدی دارد. حتی اگر در تلاش برای ساخت فیلم‌های اورجینال، اشتباهاتی هم ازشان سر بزند و ماجرای «دایناسور خوب» را تکرار کنند. اگرچه کاملا نمی‌توان به پیش‌بینی‌های افتتاحیه‌ی «داستان اسباب‌بازی ۴» اعتماد کرد، اما در صورتی که جدیدترین ماجراجویی وودی و باز لایت‌یر به‌طرز وحشتناکی فیلم بدی از آب در نیاید، دلیلی برای انتظار نداشتنِ رکوردشکنی‌های این فیلم در گیشه نداریم. مخصوصا باتوجه‌به اینکه «داستان اسباب‌بازی ۴» از زمان «چگونه اژدهایتان را تربیت کنید: دنیای پنهان» در اواخر فوریه، اولین انیمیشنِ بزرگِ سینما خواهد بود.

پیش‌فروش‌های «داستان اسباب‌بازی ۴» در روز اول بیشتر از تمام انیمیشن‌های تاریخ از جمله «شگفت‌انگیزان ۲» بوده است

در جایگاه پنجم به «جان ویک ۳: پارابلوم» (John Wick 3: Parabellum)، محصول لاینزگیت برمی‌خوریم که ۱۱ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار دیگر در سومین آخرهفته‌اش کسب کرد که به‌معنی افت فروش شدید ۵۵ درصدی‌اش است. بااین‌حال، این فیلمِ ۷۵ میلیون دلاری تا حالا ۱۲۵/۷ میلیون دلار در خانه و ۲۲۱ میلیون دلار در دنیا فروخته است. اگر این فیلم از اینجا به بعد عملکردی شبیه به «جیسون بورن» داشته باشد، به رقمِ دیوانه‌وارِ ۱۶۰ میلیون دلار دست پیدا خواهد کرد و اگر عملکردی شبیه به «مأموریت غیرممکن: قوم سرکش» (نامحتمل) داشته باشد، فروش نهایی ۱۷۷ میلیون دلاری‌اش پیش‌بینی می‌شود. اما نکته این است که حتی اگر فیلم از اینجا به بعد سقوط هم کند، باز کارش را با کسب چیزی حدود ۱۴۵ میلیون دلار به اتمام خواهد رساند. نکته‌ی شگفت‌انگیز قضیه این است که رشدی که «جان ویک ۳» نسبت به قسمت قبل تجربه کرده، به اندازه‌ی رشدی است که «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» (۴۰۸ میلیون دلار) در مقایسه با «کاپیتان آمریکا: سرباز زمستان» (۲۵۹ میلیون دلار) تجربه کرده بود. مجموعه «جان ویک» در زمینه‌ی رشد فروش قسمت دوم نسبت به قسمت اول و قسمت سوم نسبت به قسمت دوم، یک رکورد به نام خودش ثبت کرده است. کنجکاو هستیم تا ببینیم این مجموعه تا چه زمانی می‌تواند این رشد فروش را ادامه بدهد. از آنجایی که «جان ویک ۴» برای اکران در بیست و یکم می ۲۰۲۱ برنامه‌ریزی شده است، خیلی زود از آن اطلاع خواهیم یافت. جایگاه هفتم جدول متعلق به «پوکمون: کاراگاه پیکاچو» (Pokemon Detective Pikachu) است که ۶ میلیون و ۶۶۵ هزار دلار دیگر در آمریکای شمالی فروخت و با تجربه‌ی ۵ درصد افت فروش، به مجموعِ ۱۳۰ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار دست یافت. این فیلم به‌زودی مجموع درآمد ۱۳۱ میلیون دلاری «توم ریدر»، فیلم اول توم ریدرهای آنجلینا جولی را بدون احتساب نرخ تورم پشت سر خواهد گذاشت تا به پُرفروش‌ترین فیلم ویدیوگیمی سینما در گیشه‌ی خانگی تبدیل شود. اما این فیلم با ۳۹۲ میلیون دلاری که از ۱۵۰ میلیون دلار بودجه در دنیا فروخته است، هنوز یک موفقیتِ فوق‌العاده حساب نمی‌شود تا به این ترتیب، نفرینِ فیلم‌های ویدیو گیمی کماکان نشکسته باقی بماند. در رده‌ی هشتم جدول «بوک‌اسمارت» (Booksmart) را داریم که ۳ میلیون و ۳۲۸ هزار دلار (۵۲ درصد افت فروش) در دومین آخرهفته‌اش فروخت که به‌معنی مجموع ۱۰ روزه‌ی کم و بیش خوب ۱۴ میلیون و ۳۶۶ هزار دلاری‌اش است. در جایگاه نهم فیلم ترسناک/کامیک‌بوکی «برایت‌برن» (Brightburn)، محصول سونی قرار دارد که ۲ میلیون و ۳۱۵ هزار دلار (۷۰/۵ درصد افت فروش) در دومین آخرهفته‌اش فروخت که به‌معنی مجموع ۱۰ روزه‌ی نه چندان خوب ۱۴ میلیون و ۲۱۲ هزار دلاری‌اش است. این فیلم اگرچه با فقط ۶ میلیون دلار بودجه تهیه شده است، اما حتی به تبدیل شدن به یک موفقیتِ غیرمنتظره نزدیک هم نشده است و با این وضعیت، بدون درنظرگرفتنِ وضعیتش در دوران پخشش در شبکه‌ی خانگی، ساختِ دنباله‌اش منتفی‌شده به نظر می‌رسد. درنهایت «کلاهبرداری» (The Hustle)، جدیدترین فیلم آن هاتاوی و رِبل ویلسون را داریم که یک میلیون و ۳۰۰ هزار دلار دیگر در چهارمین آخرهفته‌اش کسب کرد و به مجموعِ ۲۴ روزه‌ی ۳۳ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار رسید. این رقم خیلی خوبی برای این فیلمِ ۲۱ میلیون دلاری نیست، اما این فیلم با کسب ۷۴ میلیون دلار در دنیا، بخشی از کمبودهایش در گیشه‌ی خانگی را در کشورهای خارجی جبران کرده است.

کپی لینک

جدول ۱۰ فیلم برتر هفته

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات