گزارش باکس آفیس: شکست «دارک فینیکس» چه معنایی برای «جانوران شگفتانگیز ۳» دارد؟
گزارشِ باکس آفیس این هفته را با «هنر دفاعِ شخصی» (The Art of Self-Defense)، محصول شرکتِ بلیکر استریت آغاز میکنیم که این آخرهفته در هفت سینما بهصورت محدود اکران و با نتایجِ قابلقبولی روبهرو شد. این فیلم کمدی که جسی آیزنبرگ را در نقشِ اصلیاش دارد ۱۲۱ هزار دلار فروخت که بهمعنی میانگین سینما به سینمای خوبِ ۱۷ هزار و ۲۹۷ دلار است. تحلیلگران امیدوارند تعداد سینماهای این فیلمِ تحسینشده که به مردی که بعد از مورد حمله قرار گرفتن توسط گروهی موتورسوار به باشگاه هنرهای رزمی میپیوندد، در طول ماه آیندهی میلادی گسترش پیدا خواهد کرد. اما دیگر تازهاکران این هفته «خداحافظی» (The Farewell) به کارگردانی لولو وانگ است. این فیلم که هماکنون میانگین امتیازِ منتقدانش روی سایت راتنتومیتوز ۸/۶ از ۱۰ است، اکرانش را با آتشبازی آغاز کرد. محصولِ استودیوی معظمِ A24 که به تلاش خانوادهای برای خداحافظی با مادربزرگِ در حال مرگشان که خودش نمیداد دارد میمیرد میپردازد، در چهار سینما روی پرده رفت و تا حالا ۳۵۱ هزار و ۳۳۰ دلار به دست آورده است که بهمعنی میانگین درآمد سینما به سینمای فکاندازِ ۸۷ هزار و ۸۳۳ دلار است که بزرگتر از تمامِ فیلمهایی که امسال اکران شدهاند است. درواقع امسال چنان سال افتضاحی برای فیلمهای مستقل بوده که بزرگترین درآمدِ سینما به سینمای سال متعلق به «اونجرز: بازی پایانی» (Avengers: Endgame) بود. این فیلم از اکران در ۴ هزار و ۶۶۲ سینما، به میانگین سینما به سینمای ۷۶ هزار و ۶۰۱ دلار دست یافت. اما خبر بد مربوطبه مهمترین تازهاکرانِ گستردهی این هفته یعنی «خزنده» (Crawl) میشود. پارامونت تصمیم گرفت تا این فیلم که به درگیری بازماندههای یک طوفان با تمساحهایی که به داخل شهر راه پیدا کردهاند میپردازد را جلوتر از عموم مردم، برای منتقدان و مطبوعات اکران نکند. شاید پارامونت آنقدر به این فیلم ایمان نداشت که میترسید اگر منتقدان آن را جلوتر ببینند، نقدهای منفیشان، مردم را از دیدن فیلم منصرف خواهد کرد، اما نهتنها «خزنده» با غضبِ منتقدان مواجه نشده، بلکه اتفاقا خیلی بهتر از چیزی که انتظار میرفت از سوی آنها مورد استقبال قرار گرفته است یا شاید هم آنها به کیفیتِ قابلقبول فیلمشان اعتقاد داشتند، اما باور داشتند که سرازیر شدنِ تمام نقدهایی که یکصدا میگویند «فیلم از چیزی که فکر میکردیم بهتره!»، تاثیرگذارتر از روندِ مرسومِ انتشار قطرهچکانی نقدهای مثبتش خواهد بود. هرچه هست، پارامونت باید آن را برای منتقدان نمایش میداد.«خزنده» به ۱۲ میلیون دلار افتتاحیه در جریان اولین آخرهفتهاش دست یافت که اگرچه خوب است، اما برای فیلمی با بودجهی ۱۳ و نیم میلیون دلار عالی نیست. سه سال پیش «آبهای کمعمق» (The Shallows) با بازی بلیک لایولی که به مبارزهی زنی تنها با یک کوسه میپرداخت، کارش را با ۱۷ میلیون دلار افتتاحیه آغاز کرد و رفت تا به ۵۵ میلیون دلار فروشِ نهایی برسد. با این وجود، تحلیلگران احتمال فروشِ خوبِ «خزنده» در طولانیمدت را به خاطر ظاهر شدن در حد و اندازهی تمام چیزهایی که وعدهاش را میدهد رد نمیکنند. آخرین تازهاکران این هفته اما اکشنِ کمدی «استوبر» (Stuber) است که دیو باتیستا و کمیل نانجیانی را بهعنوان ستارگانِ اصلیاش دارد. محصولِ بزرگسالانهی دیزنی و فاکس، ۸ میلیون دلار بهعنوان افتتاحیه کسب کرد که هر جوری حساب کنیم، نتیجهی ضعیفی است.
- باکس آفیس: محاسبه سود و زیان خالص بلاکباسترهای سال ۲۰۱۸
- گزارش باکس آفیس: از دلایل شکست «دارک فینیکس» تا بررسی وضعیت «گودزیلا علیه کونگ»
- گزارش باکس آفیس: آیا اکران مجدد «اونجرز ۴» به عبورش از «آواتار» کمک خواهد کرد؟
- گزارش باکس آفیس: آیا «اونجرز» و «جنگ ستارگان» مسئول قتلِ «افراد ایکس» و «استار ترک» هستند؟
در همین حین، «شیرشاه» (The Lion King)، جدیدرتین بازسازی لایو اکشن دیزنی یک هفته جلوتر از آغازِ اکرانِ جهانیاش، این آخرهفته در بازار چین روی پرده رفت و به افتتاحیهی قوی ۵۴ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار در جریان سه روز اول نمایشش دست یافت. این رقم درست در حول و حوشِ پیشبینیهای ۵۰ تا ۶۰ میلیون دلاری تحلیلگران قرار میگیرد و باتوجهبه اینکه چین هیچوقت حکمِ منطقهی مهم و پتانسیلداری برای این فیلم نبوده است، عملکردش را قویتر از چیزی که در ظاهر به نظر میرسد هم میکند. بماند که «شیرشاه» با این افتتاحیه، درآمدِ ۵۳ میلیون دلاری «علاالدین» در چین را در عرض سه روز پشت سر گذاشت. «شیرشاه» همچنین افتتاحیهی بزرگتری در مقایسه با «کتاب جنگل» در بازار چین داشت؛ «کتاب جنگل» در سال ۲۰۱۶، اکرانش را با افتتاحیهی ۴۸ میلیون دلاری در این کشور آغاز کرد و به ۱۴۸ میلیون دلار درآمد نهایی رسید. افتتاحیهی «شیرشاه» اما با اختلافِ قابلتوجهای بزرگتر از افتتاحیهی ۴۴ میلیون دلاری «دیو و دلبر» است که درنهایت به فقط ۸۴ میلیون دلار درآمد نهایی دست یافت. «دیو و دلبر» یک میلیارد و ۲۶۳ میلیون دلار در دنیا کسب کرد که ۵۰۴ میلیون دلارش متعلق به آمریکای شمالی بود. بنابراین اگر «شیرشاه» بهجای «کتاب جنگل»، دوامی شبیه به «دیو و دلبر» داشته باشد، به نتیجهی بزرگتری دست خواهد یافت. اگر «شیرشاه» در دیر نقاط دنیا عملکردی شبیه به «دیو و دلبر» داشته باشد، آن وقت عملکردش در چین در بدترین حالت بیاهمیت خواهد بود. سه دلیل برای خوشبینبودن برای آیندهی «شیرشاه» در چین وجود دارد. اول اینکه تبلیغاتِ دهان به دهان فیلم در چین خیلی قوی است و به نظر میرسد که مردم از آن لذت بردهاند. دوم اینکه تمهای داستانیاش (خانواده و میراث بر هر چیز دیگری اولویت دارد) خیلی شبیه به «کوکو»ی پیکسار است که به ۲۳۵ میلیون دلار فروش در چین دست پیدا کرده بود.
سوم اینکه «شیرشاه» مثل «کوکو» به خاطر صداپیشههایش، خیلی خارجیتر از فیلمهای معمولِ هالیوودی است و این موضوع میتواند آن را مثل «کوکو» به گزینهی منحصربهفردی در بینِ بلاکباسترهای بومی چین تبدیل کند. حالا که چین بلاکباسترهای محلی خودش را دارد، موفقیتِ امثالِ «ردی پلیر وان» و «کوکو» نشان میدهند که فیلمهای هالیوودی برای جذب سینماروهای چینی حتما نیازی به پاچهخواری آنها ندارند. با این وجود، همانطور که در گزارش باکس آفیس هفتهی گذشته هم صحبت کردیم، بازار چین در حال حاضر خیلی بیشتر از گذشته در تب فیلمهای ابرقهرمانی قرار گرفته است و به خاطر همین بود که امثالِ «پوکمون: کاراگاه پیکاچو» (۹۳ میلیون دلار)، «گودزیلا: پادشاه هیولاها» (۱۳۳ میلیون دلار) و «آلیتا: فرشتهی جنگ» (۱۳۳ میلیون دلار) ضعیفتر از امثالِ «کونگ: جزیرهی جمجمه» (۱۶۸ میلیون دلار) و «دزدان دریایی کاراییب ۵» (۱۷۱ میلیون دلار) ظاهر شدند. اینکه آیا «شیرشاه» به فیلم غیرابرقهرمانی نادری که در چین به فراتر از ۱۵۰ میلیون دلار دست پیدا خواهد کرد تبدیل میشود یا نه معلوم نیست، اما حقیقت این است که دیزنی انتظارِ عملکرد قوی آن در چین را نداشت. اگر این فیلم در چین دوام خوبی را تجربه کند که عالی میشود و اگر نه هم که هیچی. فعلا معلوم نیست که آیا نقدهای اکثرا منفی «شیرشاه» روی اکرانِ جهانیاش در هفتهی بعد تأثیرگذار خواهد بود یا نه، اما ماهیتِ این نقدها که اکثرشان این بازسازی را فیلم غیرضروری و ضعیفی در مقایسه با انیمیشن اصلی «شیرشاه» توصیف کردهاند، چیزی است که میتواند به ضررش تمام شود. اما همزمان این احتمال هم وجود دارد که ایدهی خالصِ این فیلم (همان «شیرشاه» گذشته اما با تصاویر فوتورئیالیستیک و حضور امثال دونالد گلاور و بیانسه) بتواند از قدرتِ نقدهای منفیاش بکاهد.
در زمینهی فیلمهای قدیمی جدول اما «مرد عنکبوتی: دور از خانه» (Spider-Man: Far from Home) را داریم که ۴۵ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار دیگر در دومین آخرهفتهی اکرانش در آمریکای شمالی فروخت، صدرنشینیاش را حفظ کرد و با افت فروشِ مناسبِ ۵۱ درصد در مقایسه با افتتاحیهی ۹۲ میلیون و ۶۰۰ هزار دلاریاش مواجه شد. این افت فروش، افتِ بزرگتری در مقایسه با «مرد عنکبوتی شگفتانگیز» (منفی ۴۴ درصد)، «بتمن آغاز میکند» (منفی ۴۵ درصد)، «ترنسفورمرها» (منفی ۴۷ درصد) و «مرد عنکبوتی ۲» (منفی ۴۸ درصد) است، اما بااینحال، نسبتا دوامِ بهتری در مقایسه با «ترنسفورمرها: انتقام سقوط کردهها» (منفی ۶۲ درصد)، «ترنسفورمرها: طرف تاریک ماه» (منفی ۵۲ درصد) و «ترنسفورمرها: آخرین شوالیه» (منفی ۶۱ درصد) است. «دور از خانه» بعد از ۱۰ روزی که از اکرانش گذشته، ۲۷۴ میلیون و ۵۲۹ هزار دلار در آمریکای شمالی فروخته است. بنابراین اگرچه تحلیلگران انتظار دوامی پایدارتر را داشتند، اما همین هم عملکردِ قابلقبولی است. سؤالِ بزرگی که باید منتظر جوابش باشیم این است که این فیلم چقدر از تماشاگرانش را در هفتههای آینده در برخورد با «شیرشاه»، «روزی روزگاری در هالیوود» و «هابز و شاو» از دست خواهد داد. این احتمال وجود دارد که «شیرشاه» همانگونه که «شوالیهی تاریکی برمیخیزد» در سال ۲۰۱۲ به «مرد عنکبوتی شگفتانگیز» (منفی ۶۸ درصد) در آخرهفتهی سومِ اکرانش آسیب زد، به «دور از خانه» هم آسیب بزند. اما همزمان این احتمال هم وجود دارد که این چهار فیلم که با هم فرق میکنند (یک دنبالهی ابرقهرمانی، یک بازسازی لایواکشن، یک فیلم بزرگسالانهی ستارهمحور و یک اکشنِ ستارهمحور غیرابرقهرمانی) بتوانند با هارمونی، زندگی مسالمتآمیزی را درکنار یکدیگر داشته باشند. تازه این در حالی است که «دور از خانه» تا زمانیکه «شیرشاه» اکران شود، ۳۰۰ میلیون دلار فروخته است. بنابراین بعد از آن تنها چیزی که برای «دور از خانه» اهمیت دارد حفظ غرورش دربرابر «شیرشاه» و این سؤال است که آیا میتواند درآمد ۴۰۴ میلیون دلاری «جومانجی: به جنگل خوش آمدید» را پشت سر بگذارد یا نه. اگر این اتفاق بیافتد، «دور از خانه» بدون احتساب نرخ تورم، به پرفروشترین فیلم سونی در گیشهی آمریکای شمالی تبدیل میشود.
«دور از خانه» با ۵۷۲ و نیم میلیون دلاری که تا حالا در کشورهای خارجی فروخته، با پشت سر گذاشتن «مرد عنکبوتی ۳»، در جایگاه اول پرفروشترین فیلم اسپایدرمنی سونی در گیشهی خارجی قرار میگیرد
«دور از خانه» همچنین با ۵۷۲ و نیم میلیون دلاری که تا حالا در کشورهای خارجی فروخته، با پشت سر گذاشتن درآمد ۵۵۵ میلیون دلاری «مرد عنکبوتی ۳»، در جایگاه اول پرفروشترین فیلم اسپایدرمنی سونی در گیشهی خارجی قرار میگیرد. این فیلم که تاکنون ۸۴۷ میلیون دلار در دنیا فروخته، بهزودی با عبور از «مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه» (۸۸۱ میلیون دلار) و «مرد عنکبوتی ۳» (۸۹۰ میلیون دلار) به پرفروشترین فیلم اسپایدرمنی تاریخ بدل خواهد شد. در حال حاضر یک میلیاردی شدنِ «دور از خانه» تقریبا تضمین شده است و حتی عبور از درآمد یک میلیارد و ۱۰۸ میلیون دلاری «اسکایفال» هم غیرممکن نیست. اگر این اتفاق بیافتد، «دور از خانه» در جایگاه اول پرفروشترین فیلم سونی در گیشهی جهانی جای میگیرد. در توصیفِ قدرت «دور از خانه» همین و بس که این فیلم هنوز هیچی نشده، مجموع درآمد «داستان اسباببازی ۴» که چهار هفتهای روی پرده بوده را پشت سر گذاشته است و در زمان سریعتری از امثال «ترنسفورمرها: انتقام سقوط کردهها»، «گرگ و میش: سیپیدهدم ۲»، «اینسپشن» و «روز استقلال» عبور کرده است تا در جایگاه هفتاد و سوم پرفروشترین فیلمهای تاریخِ گیشهی جهانی قرار بگیرد. «دور از خانه» در جریان فقط سه روز مجموع درآمد چند فیلم ابرقهرمانی مثل «واندر وومن» (۸۲۱/۸ میلیون دلار در جریان ۲۳ هفته)، «مرد عنکبوتی» (۸۲۱/۷ میلیون دلار در جریان ۱۵ هفته) و «ددپول ۲» (۷۸۵ میلیون دلار در جریان ۲۲ هفته) را پشت سر گذاشته است. برای درکِ شگفتانگیزی عملکرد «دور از خانه» باید آن را با «علاالدین» مقایسه کنیم؛ «علاالدین» در جریان سه آخرهفتهی ابتداییاش، ۳۷۵ میلیون در بازارهای خارجی، ۲۳۲/۶ میلیون دلار در خانه و در مجموع ۶۰۷ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار فروخته بود که دربرابر درآمد ۸۴۷ میلیون دلاری سه هفتهای «دور از خانه» قرار میگیرد. تازه این در حالی است که «دور از خانه» در اولین آخرهفتهاش فقط در چین، هنگ کنگ و ژاپن اکران شده بود. دیگر فیلمهای ابرقهرمانی که «دور از خانه» برای عبور از آنها آماده میشود شامل «ثور: رگناروک» (۸۵۴ میلیون دلار در جریان ۱۹ هفته)، «ونوم» (۸۵۶ میلیون دلار در جریان ۱۶ هفته) و «نگهبانان کهکشان ۲» (۸۶۳/۸ میلیون دلار در جریان ۲۰ هفته) میشوند.
اما در جایگاه دوم چارت انیمیشن «داستان اسباببازی ۴» (Toy Story 4) قرار دارد که ۲۰ میلیون و ۶۶۵ هزار دلار دیگر در چهارمین آخرهفتهاش کسب کرد و به درآمد ۲۴ روزهی ۳۴۶ میلیون و ۳۶۹ هزار دلار رسید. جدیدترین فیلم پیکسار با این وضعیت، کارش را با کسب چیزی حدود ۳۹۵ میلیون دلار به پایان خواهد رساند و دیزنی باید حسابی زور بزند تا بتواند آن را از مرز ۴۰۰ میلیون دلار عبور بدهد. اما از آنجایی که فیلم تا حالا ۷۷۱ میلیون دلار در دنیا فروخته و کارش را با افتتاحیهی رکوردشکنانهی ۱۵/۳ میلیون دلاری برای پیکسار در ژاپن آغاز کرده، پس عضویتش در گروه ۴۰۰ میلیونیها فقط برای خودنمایی خواهد بود. در ردهی پنجم جدول «دیروز» (Yesterday)، محصول یونیورسال و وورکینگ تایتل را داریم که ۶ میلیون و ۷۵۰ هزار دلار فروخت و به مجموع ۱۷ روزهی ۴۸ میلیون و ۳۱۶ هزار دلار رسید. این فیلم که با ۲۶ میلیون دلار بودجه تهیه شده، احتمالا به ۶۵ میلیون دلار فروش خانگی دست خواهد یافت. این رقم آن را بالاتر از «عشق واقعی» (Love Actually) با درآمد ۵۹ میلیون دلار قرار میدهد. «دیروز» تا حالا ۸۰ میلیون دلار در دنیا فروخته است. ردهی ششم جدول متعلق به «علاالدین» (Aladdin) است که با عبور از درآمد ۳۲۵ میلیون دلاری «جوخهی انتحار»، به پرفروشترین فیلم کارنامهی ویل اسمیت در گیشهی خانگی تبدیل شد. این فیلم با ۵ میلیون و ۸۷۳ هزار دلاری که این آخرهفته کسب کرد، به مجموع جدید ۳۳۱ میلیون و ۴۸۹ هزار دلار رسید. رقمی که آن را بالاتر از مجموع فروش «من افسانهام» (۲۵۷ میلیون در سال ۲۰۰۷ / ۳۳۰ میلیون به نرخ امروز) با احتساب نرخ تورم قرار میدهد. «علاالدین» هماکنون با احتساب نرخ تورم پشتسر «جوخهی انتحار» (۳۴۴ میلیون دلار)، «مردان سیاهپوش» (۲۵۱ میلیون در سال ۱۹۹۷ / ۴۹۲ میلیون به نرخ امروز) و «روز استقلال» (۳۰۶ میلیون در سال ۱۹۹۶ / ۶۲۴ میلیون به نرخ امروز)، در جایگاه چهارم پرفروشترین فیلمهای ویل اسمیت در گیشهی جهانی قرار میگیرد. ساختهی گای ریچی که دوام دیوانهواری را در خانه و خارج تجربه میکند تا حالا ۹۶۱ و نیم میلیون دلار در دنیا فروخته است و ۶ میلیون دلار با درآمد ۹۶۶ میلیون دلاری «کتاب جنگل» فاصله دارد؛ درآمدِ جهانی «علاالدین» همچنین آن را بالاتر از «هری پاتر و یادگاران مرگبار قسمت اول» (۹۶۰/۴ میلیون دلار)، «هری پاتر و محفل ققنوس» (۹۴۰ میلیون دلار) و «هری پاتر و شاهزادهی دورگه» (۹۳۴ و نیم میلیون دلار) قرار میدهد. «علاالدین» هماکنون در ردهی چهل و ششم پرفروشترین فیلمهای تاریخ باکس آفیس جهانی قرار دارد. همچنین «علاالدین» موفق شد علاوهبر «هابیت: برهوت اسماگ» و «هابیت: نبرد پنج ارتش»، درآمدِ «در جستجوی نمو» و «ارباب حلقهها: دو برج» را هم پشت سر بگذارد. دیگر فیلمهایی که «علالدین» در رنکینگ جهانی بالاتر از خودش میبیند «جومانجی: به جنگل خوش آمدید» (۹۶۲ میلیون دلار)، «دزدان دریایی کاراییب: در آخر دنیا» (۹۶۳/۴ میلیون دلار)، «کتاب جنگل» (۹۶۶/۶ میلیون دلار)، «شیرشاه» (۹۶۸ و نیم میلیون دلار) و «من نفرتانگیز ۲» (۹۷۰/۸ میلیون دلار) هستند. اگر «علاالدین» بتواند از مرز یک میلیارد دلار فروش جهانی عبور کند، با پشت سر گذاشتن «شوالیهی تاریکی»، به سی و هشتمین فیلم پرفروش تاریخ سینما بدون احتساب نرخ تورم تبدیل میشود.
در جایگاه هفتم «آنابل به خانه میآید» (Annabelle Comes Home)، محصول نیولاین سینما و برادران وارنر قرار دارد که ۵ میلیون و ۵۵۰ هزار دلار در سومین آخرهفتهاش کسب کرد و به مجموع ۱۹ روزهی ۶۰ میلیون و ۷۶۰ هزار دلار دست یافت. این فیلم احتمالا اکرانش را با کسب ۷۰ میلیون دلار به اتمام خواهد رساند. این فیلم که با ۲۷ میلیون دلار بودجه تهیه شده، تا حالا ۱۷۳ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار در دنیا فروخته است و اکران جهانیاش را با عبور از ۲۰۰ میلیون دلار به پایان خواهد رساند. پس اگرچه وضعیتِ این فیلم یک ناامیدی مطلق حساب میشود، اما عملکردش در مقایسه با استانداردهای فراواقعی قسمتهای قبلی مجموعهاش خوب است. در جایگاه هشتم با «میدسامر» (Midsommar)، محصول A24 برخورد میکنیم که بهتر از چیزی که میترسیدیم دوام آورد و با تجربهی ۴۶ درصد افت فروش، ۳ میلیون و ۵۵۱ هزار دلار دیگر در دومین آخرهفتهاش کسب کرد. این بهمعنی افت فروش بهتری در مقایسه با افت ۴۹ درصدی «موروثی» (Hereditary) است و آن فیلم درنهایت افتتاحیهی ۱۳ میلیون دلاریاش را سه برابر کرد. این فیلم ۱۰ میلیون دلاری به مجموع ۱۲ روزهی ۱۸ میلیون و ۴۰۶ هزار دلار دستی یافته که تا حالا خوب است. در ردهی نهم جدول «زندگی مخفی حیوانات خانگی ۲» (The Secret Life of Pets 2) را داریم که ۳ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار دیگر کسب کرد و به مجموع خانگی ۱۴۷ میلیون دلار و جهانی ۲۹۹ میلیون دلار دست پیدا کرد. نتیجه اگرچه رقم ناامیدکنندهای است، اما محصول یونیورسال میتواند تا پایان اکرانش به چهار برابر بودجهی ۸۰ میلیون دلاریاش دست پیدا کند. پس بله، در رابطه با این فیلم با یک موفقیت سروکار داریم، اما انتظار چراغ سبز گرفتنِ قسمت سوم را به این زودیها نداشته باشید. در جایگاه دهم چارت «مردان سیاهپوش: بینالمللی» (Men in Black International) را داریم که ۲ میلیون و ۲۱۵ هزار دلار دیگر کسب کرد و از مجموع خانگی ۷۶ میلیون دلار عبور کرد. این فیلم ۱۱۰ میلیون دلاری با ۲۵۰ میلیون دلاری که در دنیا فروخته است، در بدترین حالت سرمایهاش را برمیگرداند. اما این آیپی از آنجایی که هیچکس فیلم را دوست نداشت، مُرده حساب میشود. راستی، «راکتمن» (Rocketman) هم که با بودجهی ۴۱ میلیون دلار ساخته شده، از مرز ۹۱ میلیون دلار فروش خانگی و ۱۷۹ میلیون دلار جهانی عبور کرد.
در جایگاه دوازدهم جدول «اونجرز: بازی پایانی» (Avengers: Endgame) را داریم که یک میلیون و ۶۹۲ هزار دلار دیگر در دوازدهمین آخرهفتهاش کسب کرد و به مجموعِ ۸۵۱ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار در گیشهی خانگی دست یافت. این فیلم با یک میلیون و ۱۰۰ هزار دلار دیگری که از کشورهای خارجی به دست آورد، به دو میلیارد و ۷۸۰ میلیون دلار درآمد جهانی رسیده است. چقدر نزدیک به «آواتار» و همزمان چقدر دور. حتی اگر «بازی پایانی» در چند سانتیمتری «آواتار» هم از حرکت بیاستد، دیزنی باید یک جوری با مجموع ۵ میلیارد دلاری که امسال از فیلمهای مارول به دست آورده روزگار بگذراند! «بازی بچگانه» (Child's Play) هم با کسب ۲۸ میلیون دلار در خانه بودجهی ۱۰ میلیون دلاریاش را تقریبا سه برابر کرد و «مردگان نمیمیرند» (Dead Don’t Die)، ساختهی جیم جارموش هم به ۶ و نیم میلیون دلار فروش خانگی و ۱۲ میلیون دلار فروش جهانی دست یافت که درآمد غولآسایی در مقایسه با دیگر آثارِ این کارگردان حساب میشود. درنهایت «جان ویک ۳» را فراموش نکنیم که با ۷۵ میلیون دلار بودجه، یک میلیون و ۳۷۵ هزار دلار دیگر فروخت و به مجموع خانگی ۱۶۷ و نیم میلیون دلار و مجموع جهانی ۳۱۳ میلیون دلار که فقط مقداری کمتر از درآمد ۳۱۴ میلیون دلاری «بیمصرفها ۳» (The Expandable 3) است رسید. بنابراین «جان ویک ۳» تا حالا در زمینهی گیشهی خانگی، ۸۲ درصد بهتر از درآمد ۹۲ میلیون دلاری قسمت اول در سال ۲۰۱۷ فروخته است که آمار بهتری در زمینهی بهترین رشد فروشهای قسمت سوم حتی در مقایسه با «اسکایفال» است. «اسکایفال» در سال ۲۰۱۲/۲۰۱۳، ۳۰۴ میلیون دلار در دنیا فروخت که با اختلاف پرفروشترین فیلمِ جیمز باندی حتی با احتساب نرخ تورم است. درآمد این فیلم ۸۱ درصد بهتر از درآمد ۱۶۸ میلیون و ۳۰۰ هزار دلاری «ذرهای آرامش» (Quantum of Solace) از چهار سال قبلش است. «اسکایفال» با نقدهای بسیار مثبت، دریایی از پوشش رسانهای به خاطر همزمانیاش با پنجاه سالگی فیلم «دکتر نو» (Dr. No) و تقویمِ تقریبا خالی از رقیبِ آخر سال روی پرده رفت. چه «گرگ و میش: سپیدهدم قسمت دوم» (۲۹۲ میلیون دلار خانگی و ۸۲۱ میلیون دلار جهانی) حکم فیلمی مخصوص طرفداران بهخصوص این مجموعه را داشت و چه «هابیت: سفری غیرمنظره». بنابراین «اسکایفال» برای کسانی که از طرفدارانِ این دو مجموعه نبودند و بهدنبال یک بلاکباسترِ پرخرج بودند، نقشِ تنها گزینهی ممکن را از اوایل نوامبر تا اواخر دسامبر که «بینوایان» و «جنگوی زنجیربریده» اکران شدند داشت که البته تا آن زمان ۹۵ درصد از درآمدِ خانگیاش را به دست آورده بود. تنها رقیبِ واقعیاش در آن فصل، «لینکلن» (۱۸۲ میلیون خانگی از ۲۰ میلیون افتتاحیه) بود.
شکست «دارک فینیکس» خبر افتضاحی برای مجموعهی «جانوران شگفتانگیز»، یکی از آیپیهای کلیدی برادران وارنر است
«جان ویک ۳» در زمینهی رشدِ فروشی که قسمتهای سوم تاریخ سینما نسبت به قسمتِ قبلیشان تجربه کردهاند، پشتسر «ارتش تاریکی» (۱۱ و نیم میلیون دلار) و رشد ۹۴ درصدیاش نسبت به «مردگان شریر ۲» (۵ میلیون و ۹۲۳ هزار دلار)، «گلدفینگر» (۵۱/۱میلیون دلار) و رشد فروشِ ۱۰۶ درصدیاش نسبت به «از روسیه با عشق» (۲۴/۸ میلیون دلار) و «روزی روزگاری در مکزیک» (۵۶/۳ میلیون دلار) و رشد فروش ۱۲۲ درصدیاش نسبت به «دسپرادو» (۲۵/۴ میلیون دلار)، در جایگاه چهارم قرار میگیرد. «جان ویک ۳» به احتمال خیلی زیاد اکرانش را با کسب ۱۷۹ میلیون دلار که برای عبور از «ارتش تاریکی» در این فهرست ضروری است به اتمام نخواهد رساند و همچنین نخواهد توانست تا به چهار برابرِ درآمد قسمت اول «جان ویک» (۴۳ میلیون دلار) دست پیدا کند. اما نکتهی قابلتوجهی موفقیت «جان ویک ۳» این است که این فیلم نهتنها در میانِ هرجومرجِ رقبای تابستانی بزرگتر از خودش عرضه شد، بلکه این کار را در حالی انجام داد که حکم یکی از آن دنبالههایی را دارد که حداقل باید قسمت دوم را قبل از آن دیده باشید. «جان ویک ۳» در حالی افتتاحیهی ۵۶ میلیون و ۸۰۰ هزار دلاریاش را تقریبا سه برابر کرد که از یک طرف با «اونجرز: بازی پایانی» و «پوکمون: کاراگاه پیکاچو» و از طرف دیگر با «علاالدین» و «گودزیلا: پادشاه هیولاها» محاصره شده بود. در اوایلِ تابستان امسال که دیزنی و نسبتا برادران وارنر، بازار را در مشت داشتند، «جان ویک ۳» بهعنوان تنها اکشنِ اولداسکولِ ستارهمحورِ بزرگسالانهی سینما با نقدهای فوقالعاده مثبت، در جایگاه منحصربهفردی قرار میگرفت. این فیلم در بین اقیانوسی از فیلمهای کودکانه و خانوادهپسند، یگانه بود. مسئلهی بعدی اینکه «جان ویک ۳» با این فرض ساخته شده که مخاطبانش قسمت اول و دوم مجموعه را دیدهاند. «جان ویک ۲» با کلیفهنگرِ «شوالیهی تاریکی»گونهای به اتمام میرسد. جان ویک بعد از اینکه بدمنی را در محیطِ مقدسِ هتل کانتیننتال میکشد، ۱۴ میلیون دلار برای سرش جایزه تعیین میشود و یک ساعت وقت دارد تا از دست یک دنیا قاتل فرار کند. البته که «جان ویک ۳» در آن دسته فیلمهای «جانوران شگفتانگیز: جنایات گریندلوالد»گونهای که داستانگویی سرگیجهآوری دارند قرار نمیگیرد و هر کسی که دو اول را ندیده باشد، هنوز میتواند از سکانسهای اکشنِ درجهیک و طراحی پروداکشن قوی و داستانگویی ویدیوگیمیاش لذت ببرد. اما این فیلم از لحاظ ساختاری، به همان اندازهای حکم بخشِ دوم قسمت دومش را دارد که «دزدان دریایی کاراییب: در آخر دنیا» یا «ماتریکس: انقلابها» حکم بخش دوم قسمتهای دومشان را داشتند. «جان ویک ۳» در زمینهی اینکه باید فیلمهای قبلی مجموعه را پیش از آن ببینید، به «هری پاتر و یادگاران مرگبار قسمت دوم» نزدیک است. اما با وجود اینکه «جان ویک ۳» چنین چالشی را جلوی روی مخاطبانش قرار میدهد، چالشی که آن را از فیلمهای تازهواردپسندتری مثل «گودزیلا: پادشاه هیولاها»، «اونجرز: بازی پایانی» و «دارک فینیکس» متفاوت میکند، اما باز فیلم موفق شد دو برابرِ درآمد قسمت قبلیاش بفروشد. این موضوع به این معنا است که تعدادی بسیاری از مردم، این مجموعه را در فاصلهی بین «جان ویک ۲» و «جان ویک ۳» کشف کردهاند. در مقایسه «اسکایفال»، «گلدفینگر»، «ارتش تاریکی» و «روزی روزگاری در مکزیک» خیلی سرراستتر و مستقلتر از «جان ویک ۳» هستند. اینکه مجموعهای با وجود ارتباط تنگانگی که بین قسمتهایش وجود دارد، در سومینِ قسمتش اینقدر خوب بفروشد، ارزشِ موفقیتش را شگفتانگیزتر از چیزی که هست میکند.
راستی، همانطور که در گزارش باکس آفیس هفتهی گذشته هم صحبت کردیم، «دارک فینیکس» (Dark Phoenix) قرار است به شکستی بزرگتر از ریبوت «فنتستیک فور» تبدیل شود. «فنتستیک فور» ۱۶۷ میلیون دلار در دنیا فروخت که ۱/۳۹ برابر بودجهی ۱۲۰ میلیون دلاریاش بود. در عوض «دارک فینیکس» که تکرارکنندهی خط داستانی «افراد ایکس: آخرین ایستادگی» از سال ۲۰۰۶ است، تا پایان دورهی اکرانش ۲۵۵ میلیون دلار در دنیا خواهد فروخت که ۱/۲۷ برابر بودجهی ۲۰۰ میلیون دلاریاش خواهد بود. احتمالا تا حالا دیگر از صحبت کردن دربارهی شکستِ «دارک فینیکس» در این گزارشها خسته شدهاید. مخصوصا باتوجهبه اینکه «افراد ایکس» قرار است در چارچوب دنیای سینمایی مارولِ کوین فایگی ریبوت شود. اما اینبار صحبت دربارهی شکستِ «دارک فینیکس» فقط دربارهی این فیلم نیست. اینبار صحبت دربارهی شکست «دارک فینیکس» حکمِ هشداری برای مجموعهی دیگری که این روزها در مخمصه قرار دارد است. شاید دیزنی حتی از شکستِ «دارک فینیکس» به خاطر اینکه دستشان را برای ریبوت مجموعه با خیال راحت باز میگذارد استقبال کرده باشد، اما شکست این فیلم خبر افتضاحی برای مجموعهی «جانوران شگفتانگیز»، یکی از آیپیهای کلیدی برادران وارنر است. یکی از مهمترین دلایلی که به عدم استقبال مردم از «دارک فینیکس» در گیشه منجر شد به خاطرِ نقدهای فوقالعاده منفی «افراد ایکس: آپوکالیپس»، فیلم قبلی مجموعه بود. درواقع اگرچه «دارک فینیکس» شخصا هر کاری که لازم بود برای آسیب زدن به خودش انجام داد، اما پُر بیراه نیست اگر بگوییم، آسیبی که عدم استقبال از «آپوکالیپس» به این فیلم زد، بیشتر از اشتباهاتِ شخصی خودش بود. یکی از قوانین باکس آفیس این است که استقبال بدِ منتقدان و سینماروها از یک فیلم، میتواند آسیب جدی و مهلکی به فیلم بعدی فارغ از اینکه فیلم جدید چقدر بهتر از قسمت قبلی است بزند. «اره ۵» (۱۱۳ میلیون دلار در دنیا در سال ۲۰۰۸) که فیلم بدی از آب در آمد، یکی از دلایلی بود که «اره ۶» با وجود بهتر بودن در مقایسه با آن، فقط ۶۸ میلیون دلار در دنیا فروخت. ریبوت «لاکپشتهای نینجا» که افتضاح بود (۴۹۱ میلیون دلار در دنیا) یکی از دلایلی بود که جلوی «لاکپشتهای نینجا: بیرون از سایهها» که فیلم به مراتب بهتری بود را از کسب چیزی بیشتر از ۲۳۵ میلیون دلار گرفت و به زندگی آن مجموعه پایان داد. استقبالِ ضعیفِ منتقدان و سینماروها از «بتمن علیه سوپرمن» (۸۷۳ میلیون دلار) باعث شد تا حتی مخاطبانی که «واندر وومن» (۸۲۱ میلیون دلار) را در آغوش کشیده بودند هم «جاستیس لیگ» را طوری نادیده بگیرند که به فقط ۶۵۹ میلیون دلار فروش جهانی دست پیدا کند.
بعضیوقتها طی سناریویی که تحلیلگران آن را «تلهی توم ریدر» مینامند، یک فیلم مثل قسمت اول «توم ریدر» با بازی آنجلینا جولی با وجود نقدهای منفیاش موفق میشود تا اینکه دنبالهی بهترش «توم ریدر: گهوارهی زندگی» اکران میشود و باید بهای گناهانِ قسمت قبلی را بپردازد. بعضیوقتها یک مجموعهِ طولانیمدت در بین راه به درون چالهی بدی سقوط میکند و هیچوقت موفق نمیشود تا خودش را از درونِ آن بیرون بکشد. «افراد ایکس: آپوکالیپس» شاید منهای ۱۲۱ میلیون دلاری که در چین فروخت، درآمدی شبیه به «افراد ایکس: فرست کلس» (۳۴۶ میلیون دلار در دنیا) داشت، اما نقدهای فوقالعاده منفی و استقبالِ افتضاحِ سینماروها از آن، سندِ مرگ این مجموعه را امضا کرد. بنابراین بعد از «جانوران شگفتانگیز: جنایات گریندلوالد» که حکم آپوکالیپسِ دنیای جادوگری رولینگ را داشت، سؤال این است که آیا «جانوران شگفتانگیز ۳» حتی در صورت بدل شدن به فیلمی بهبودیافتهتر از قبلی میتواند این مجموعه را از چالهای که در آن گیر کرده است نجات بدهد یا حتی این هم کافی نخواهد بود. فعلا با نگاهی به دو مجموعهی «واگرا» (The Divergent) و «افراد ایکس» که در وضعیتِ بحرانی «جانوران شگفتانگیز» قرار گرفته بودند، جواب به این سؤال منفی است. «واگرا» در سال ۲۰۱۴، کارش را با افتتاحیهی امیدوارکنندهی ۵۴ میلیون دلار شروع کرد و رفت تا به ۱۵۰ میلیون دلار فروش خانگی و ۲۸۸ میلیون دلار فروش جهانی دست پیدا کند. آن فیلم با وجود نقدهای متوسطش، با استقبال طرفداران کتاب و عموم مردم روبهرو شد. اما در کمال شگفتی، مردم دوباره برای دیدن «واگرا: شورشی» در سینماها حاضر شدند و آن فیلم را به ۱۳۰ میلیون دلار فروش خانگی و ۲۹۷ میلیون دلار جهانی رساندند. اما مخاطبان برای بار سوم تصمیم گرفتند که دو بار ناامیدی کافی است و «همپیمان» را با ۶۶ میلیون دلار درآمد خانگی و ۱۷۹ میلیون دلار جهانی نادیده گرفتند تا این مجموعه با وجود باقی ماندن هنوز یک فیلم، نیمهکاره به اتمام برسد. «جانوران شگفتانگیز و ریستگاه آنها» با دریافتِ نقدهای قابلقبول و کسب ۷۵ میلیون دلار بهعنوان افتتاحیه در سال ۲۰۱۶ اکران شد و درنهایت به ۲۳۵ میلیون دلار فروش خانگی و ۸۱۹ میلیون دلار جهانی از ۱۸۰ میلیون دلار بودجه دست یافت.
این رقم، کمتر از استانداردِ فیلمهای «هری پاتر» بود، اما برای شروع خوب بود. انتظار میرفت که اگر این مجموعه با همین کیفیت ادامه پیدا کرد، میتواند با میانگین درآمدِ ۶۰۰ میلیون دلار برای هر فیلم، کارش را با خوبی و خوشی به اتمام برساند. ولی «جانوران شگفتانگیز: جنایات گریندلوالد» بهطرز مرگباری با نقدهای اسفناک و طرفدارانی که دل خوشی ازش نداشتند تصادف کرد. این فیلم ۲۰۰ میلیون دلاری که بهجای شخصیتپردازی، روی اسطورهپردازی و زمینهچینی آینده و ارجاعات فراوان به فیلمهای هری پاتر تمرکز کرده بود، خودش را در هچل انداخت و به ۱۵۷ میلیون دلار فروش خانگی و ۶۵۳ میلیون دلار فروشِ جهانی دست یافت. درآمدی قابلقبول که البته همزمان نشاندهندهی سقوط احتمالی مجموعه با فیلم سوم به سبک مجموعهی «واگرا» بود. «جانوران شگفتانگیز ۳» به کارگردانی دیوید یتس و نویسندگی جی.کی. رولینگ احتمالا فیلم بهتری نسبت به «جانوران شگفتانگیز ۲» خواهد بود. شاید هم رابطهی برادران وارنر با رولینگ و آیپیاش آنقدر قوی است که این مجموعه نیمهکاره رها نخواهد شد و طولِ پنج فیلمیاش را پشت سر خواهد گذاشت. اما اگر از اکرانِ «دارک فینیکس»، «لاکپشتهای نینجا: بیرون از سایهها»، «جاستیس لیگ»، «توهم ریدر: گهوارهی زندگی»، «اره ۶» و «آنابل به خانه میآید» یک چیز یاد گرفته باشیم، آن این است که حتی ارائهی دنبالهای بهتر و بهبودیافتهتر از قسمت قبلی هم نمیتواند جلوی سقوط درآمد آن فیلم بهدلیل گناهان قسمت قبل را بگیرد. الان دیگر سال ۱۹۹۵ که «بتمن برای همیشه» حتی با وجود واکنشهای ضد و نقیض به «بتمن بازمیگردد»، اتفاق بزرگی حساب میشد نیست. الان دیگر سال ۲۰۱۲ که «مردان سیاهپوش ۳» بهلطف ویل اسمیت قادر بود تا با وجود عدم علاقهی مردم به «مردان سیاهپوش ۲»، ۶۲۴ میلیون دلار بفروشد نیست. امروز حتی دنبالههای عامهپسندتری مثل «گودزیلا: پادشاه هیولاها»، بهدلیل عدم علاقهی مخاطبان به «گودزیلا»ی قبلی، باید زور بزنند تا از مرز ۴۰۰ میلیون دلار فروش جهانی عبور کنند. فیلمهایی در حد و اندازهی «جانوران شگفتانگیز» دیگر بهطور اتوماتیک ویژه نیستند و در نتیجه احتمال کمتری وجود دارد که مخاطبان دلیلی برای دادن شانسِ دوبارهی به آنها داشته باشند. «جانوران شگفتانگیز ۳» برای جان سالم به در بُردن از بلایی که «جنایات گریندلوالد» سر این مجموعه آورد، حقیقتا به جادویی قدرتمند نیاز خواهد داشت.
نظرات