تلفیق دو داستان وحشتناک در Rise of the Tomb Raider
در قسمت جدید سری بازیهای توم ریدر لارا به دنبال راز جاودانگی است. داستان بازی قرار است دو افسانه تخیلی «کاشای» و شهر گمشده «کِیتیژ» را با یکدیگر تلفیق کند و به همین دلیل، دختر قصه ما برای یافتن هدف خود باید مشکلات زیادی را پشت سر بگذارد.
برای درک کردن بهتر داستان بازی و اینکه چه چیزهایی انتظار ما را میکشد، با یکدیگر نگاهی به این دو افسانه میاندازیم.
داستان کاشای، هول و اطراف مردی با همین نام جریان دارد. با نگاهی به افسانهها، متوجه خواهیم شد کاشای یک پیرمرد زشت و لاغر است که با جادوی خود، علاقه زیادی به آزار و اذیت زنان جوان دارد. به دلیل اینکه روح کاشای در بدنش وجود ندارد، به همین دلیل نمیتوان با عناصر طبیعی او را کشت. اما نکته جالب در رابطه با این شخصیت از اینجا آغاز میشود.
کوشای در گذشته، روح خود را در یک سوزن پنهان کرد. پس از آن این سوزن را در تخم یک اُردک و پس از آن این اردک را در بدن یک خرگوش زنده جاسازی کرد. اما این تمام ماجرا نیست. کوشای که علاقه ندارد کسی روحش را پیدا کند، این خرگوش را در صندوقی پر از طلا و پس از آن این صندوق را در زیر یک درخت بلوط بسیار بزرگ پنهان کرد.
این درخت بلوط که در افسانههای روسی زیادی به آن اشاره شده، با نام «بایِن» شناخته میشود و در یک جزیره متروکه و درمیان یک اقیانوس بسیار بزرگ زندگی میکند. این جزیره بازیکنان را وارد دومین افسانه بازی Rise of the Tomb Raider میکند که درادامه به ارائه اطلاعاتی راجع به آن خواهیم پرداخت.
به دلیل اینکه روح کوشای در جایی غیرقابل دسترسی پنهان شده، این شخصیت هیچگاه نخواهد مرد. افسانهها میگویند اگر صندوقچهای که به آن اشاره کردیم باز شود، خرگوشی که در آن وجود دارد با روح کوشای فرار میکند. با این حال اگر شخصی موفق به کشتن خرگوش شود، پس از آن اردک پا به فرار میگذارد. اگر کسی بتواند خرگوش و اردک را از بین ببرد و تخم اردک را در دست بگیرد، نیروی جادویی کوشای از بین میرود و پس از آن میتوان او را در قالب فیزیکی مشاهده کرد. اگر شخصی که تخم را در دست دارد آن را بشکند و پس از آن سوزن را هم نابود کند، این شخصیت افسانهای که قطعا لارا را آزار و اذیت خواهد کرد از بین میرود.
کاشای یک پیرمرد زشت و لاغر است که با جادوی خود، علاقه زیادی به آزار و اذیت زنان جوان دارد
داستان «مرگ کوشای نَمیر» در بسیاری از افسانههای روسیه دیده میشود. در کشور روسیه کتابی با نام The Red Fairy وجود دارد که داستان مردی با نام ایوان زارِویچ و همسر جنگجو و مبارزش با نام ماریا وُرِونا را تعریف و جنگجو کوشای را به عنوان یک زندانی در زیرزمین خود زندانی کرده است. روزی که همسر ایوان در خانه حضور ندارد، وی نزد کوشای میرود. کوشای که استاد حقه زدن است، ایوان را مجبور میکند ۱۲ بطری آب به وی بدهد. با این اقدام، نیروی جادویی کوشای بازمیگردد و وی پا به فرار میگذارد. این شخصیت شیطانی ایوان، همسر زن مبارز را میکشد، اما به کمک سه جادوگر، وی از مرگ بازمیگردد و از جادوگر محبوبی با نام «بابا یاگا»، اسبی جادویی را دریافت میکند. پس از آن وی کوشای را پیدا میکند و با مبارزهای بینظیر بر روی اسب خود، کوشای را از بین میبرد و جسدش را به خاکستر تبدیل میکند.
ایده خارج کردن روح از بدن و نگه داشتن آن در شی خارجی، راهی است که لارا برای به دست آوردن جاودانگی باید در بازی Rise of the Tomb Raider طی کند. اگر در قسمت اول بازسازی مجدد این سری به خاطر داشته باشید، لارا در یادداشتهایی که از پدر خود پیدا میکرد، مشخص بود پدر قهرمان قصه به دنبال این راز بزرگ است. با این حال وی به لارا اخطار داده بود که به هیچوجه راهی که رفته است را امتحان نکند.
اما بهتر است نگاهی به افسانه دوم بازی با نام شهر گمشده کِیتیژ بیندازیم. جزیره بایان که درخلت بلوط ذکرشده در آن پنهان شده، ارتباط مستقیمی با کیتیژ دارد. این دو جزیره و شهر در افسانهها بسیار مرموز هستند. با این حال کیتیژ شهری در زیر آب و بایان جزیرهای در میان یک اقیانوس است که اکثر اوقات با نام «جزیره روسیه» از آن یاد میشود.
شهر کیتیژ برای اولین بار در کتاب ادبیات روسیه با نام «تاریخچه کیتیژ» حضور پیدا کرد. براساس فرضیههای انجام شده، این شهر در زیر دریاچهای با نام «اِسوِتلویار» بنا شده است.
ایده خارج کردن روح از بدن و نگه داشتن آن در شی خارجی، راهی است که لارا برای به دست آوردن جاودانگی باید در بازی Rise of the Tomb Raider طی کند
در قرن سیزدهم (این اطلاعات از کتاب ادبیات روسیه به دست آمده است)، شهری با نام «کیتیژ کوچک» در منطقه «رودخانه وولگا» بنا شد. طی چند سال بعد، شهر «کیتیژ بزرگ» در دریاچه اسوتلویار بنا شد. یکی از فرمانداران مغول با نام «باتو خان» که از شهر کیتیژ کوچک شنیده بود اقدام به تصرف آن کرد. پس از تصرف این شهر، یکی از اسیران روسی به باتو خان گفت شهر کیتیژ بزرگ کجا بنا شده است. پس از آن ارتش مغولها برای تصرف این شهر به آن منطقه لشگرکشی کردند.
زمانی که ارتش مغولها به این منطقه رسید، باتو خان متوجه شد شهر کیتیژ بزرگ هیچ ارتش و مهماتی برای مبارزه ندارد. به جای انجام این کارها، تمام مردم این شهر درحال عبادت بودند و از خدا طلب نجات و رهایی از دست این مهاجمان را داشتند. ناگهان، آب از گوشه و کنار این شهر بیرون زد و با جاری شدن سنیل، آب تمامی مهاجمان را با خود برد. افسانهها اینطور می گویند که تنها «روحهای خالص و انتخاب شده» میتوانند به شهر کیتیژ برسند.
لارا برای پیدا کردن راز جاودانگی، قرار است به کشورهایی مانند سوریه و سیبری سفر کنند. دختر قصه ما با حل کردن معما، باید به دنبال شهر کیتیژ و از بین بردن کوشای، شخصیت شیطانی این قصه باشد.
نظر شما در رابطه با دو افسانه اصلی بازی Rise of the Tomb Raider چیست؟
منبع: Gamespot