بررسی بازی XCOM 2
در چند سال اخیر، شاهد عرضه اکثر بازیها برای پیسی بودیم و طرفداران این پلتفرم قدیمی توانستند بازیهای بسیار عالی را تجربه کنند. با این حال تنوع بازیهای انحصاری مختص پیسی خیلی بالا نیست و به جز StarCraft، نسخههای جدید Total War و چند بازی دیگر اثر خاصی را تجربه نکردیم. حال استودیو فیرکسیس گیمز جدیدترین نسخه از سری بازیهای ایکسکام را عرضه کرده تا در سه ماهه اول سال ۲۰۱۶ و روزهای پایانی ۹۴ طرفداران پیسی یک اثر ناب را تجربه کنند. اگر از طرفداران قدیمی ایکسکام باشید، اطلاع دارید که داستان این سری بازی همواره تقابل انسانها با موجودات فضایی است. XCOM 2 هم از این قاعده پیروی میکند با این تفاوت که دیگر هدف شما جلوگیری از حمله فضاییها نیست و این موجودات موفق شدهاند ۲۰ سال پیش کره زمین را تسخیر کنند و تشکیلات حکومتی خود را هم در آن بنا کردهاند.
حال در سال ۲۰۳۵ هستیم و سازمان ایکسکام از آن تشکیلات با شکوه نسخه Enemy Unknown فاصله گرفته و بسیاری از نیروهای آن جدا شدهاند. موجودات فضایی با استفاده از کمک نیروهای Advent زمین را اداره میکنند و فرمانده گروه ایکسکام را هم دستگیر کردهاند تا با بررسی مغز وی استراتژیهایش را یاد بگیرند. ولی بردفورد که یکی از افسران عالی رتبه ایکسکام است و تسلیم Advent هم نشده، فرمانده را با همراه تعدادی از سربازان نجات میدهد و از آن پس گیمر در نقش فرمانده، اداره بقایای گروه ایکسکام و سفینه Avenger را برعهده میگیرد که وسیله حمل و نقل گروه محسوب میشود. داستان در ایکسکام با اینکه نقش خیلی اساسی ندارد، ولی ضعیف هم نیست. داستان گیمر را به بهترین شکل در نقش یک گروه مقاومت قرار میدهد که باید در برابر نیروهایی به مراتب قویتر و مجهزتر مبارزه کند. تقابل امید با ناامیدی و نشان دادن شرایط سخت جنگ به زیبایی و از طریق یک روایت احساسی در بازی صورت میگیرد. ولی داستان بازی «عمق» زیادی ندارد و علیرغم پیچیدگیهای اشاره شده، همان کلیشه همیشگی حمله آدم فضاییها به زمین است.
داستان بازی علیرغم پیروی از کلیشههای همیشگی مرتبط با موجودات فضایی، به خوبی تقابل امید با ناامیدی را نشان میدهد
سبک استراتژی سبکی محبوب برای اکثر پیسی گیمرها است؛ با این حال آثار امروزی استراتژیک تفاوتهای زیادی با بازیهای عرضه شده در سالهای گذشته دارند و اکثرا به سمت آسان شدن میروند و دیگر خبری از بازیهایی مثل Generals یا Red Alert نیست که گیمر را وادار به Micro Management یا مدیریت تک تک اجزا میکردند. با این حال اگر طرفدار این چنین بازیها هستید، خوشحال باشید که XCOM 2 همان بازی موردانتظار شما است. ایکسکام دو شبیه به یک غذا خوشمزه، با مراحل طبخ بسیار دشوار است! بازی شما را با یک آموزش ساده وارد دنیای عظیم و پرجزییاتی میکند که باید به تک تک قسمتهایش اشراف داشته باشید و همه چیز را خودتان مدیریت کنید.
در وهله اول، مدیریت سفینهای با نام Avenger برعهده گیمر است که رابطه کاربری آن ما را به یاد بازی Fallout Shelter میاندازد. چهار اتاق از اول در اختیار گیمر هستند که زرادخانه، اتاق تحقیقات، اتاق مهندسی و اتاق فرماندهی هستند. در زرادخانه میتوانید سربازان را مدیریت کنید و تجهیزات و سلاح آنها را انتخاب کنید. اتاق تحقیقات جایی است که دانشمندان شما میتوانند با بررسی نیروهای دشمن یا سلاح آنها، ارتقاهای مختلف یا تجهیزات جدیدی را کشف کنند. در اتاق مهندسی میتوانید انواع و اقسام نارنجکها، سلاحها یا زرهها را بسازید و سربازان خود را به آن مجهز کنید و اتاق فرماندهی هم جایی است که دستورات مربوط به نبرد را در آن مدیریت خواهید کرد. علاوه بر این اتاقها، بخشهای دیگری هم در سفینه هستند که در ابتدا بازی آلوده هستند و به مرور زمان و با استخدام مهندسین جدید میتوانید آنها را پاکسازی کرده و موارد جدیدی در آنها بسازید که به لطف آنها تاکتیکهای پیشرفتهتری برای سربازان یا امکان برقراری ارتباط با گروههای بیشتر را دریافت خواهید کرد. برای ساخت این موارد نیاز به منابع دارید، منابعی که از طریق تمام کردن مراحل اصلی و فرعی یا پیدا کردن منابع در روی نقشه به دست میآیند.
حال که صحبت از نقشه شد، بد نیست اشارهای به نقشه جامع بازی بیندازیم؛ نقشهای که شما کار خودتان را از کشور آمریکا در آن آغاز میکنید و در این بین به قارهها و کشورهای دیگری هم با Avenger سفر خواهید کرد. بهعلاوه این نقشه وسیع جایی است که ماموریتهای بازی نمایش داده میشوند و همچنین فروشندههایی هم حضور دارند که میتوانید از آنها منابع یا تجهیزات مختلفی را خریداری کنید. هدف از ذکر تمامی این نکات، نشان دادن وسعت و جزییات بازی است؛ با اینکه هنوز به هسته اصلی گیمپلی ایکسکام ۲ که همان مراحل و مبارزات باشند نرسیدیم، ولی هنوز هم شاهد مدیریت سفینه در حالتی مشابه فالاوت شلتر، گشت و گذار در نقشه وسیع آن برای پیدا کردن منابع و خرید و فروش هستیم که هریک به میزان زیادی لذتبخش و سرگرم کننده هستند.
با این حال اصلیترین بخش بازی، مربوط به مراحل داستانی آن است. مراحلی که عمدتا در چند دسته کلی تقسیم بندی میشوند. نجات یک فرد مهم از دست نیروهای Advent، تخریب یک نیروگاه یا ساختمان حیاتی این گروه، از بین بردن فرستندههای رادیویی و نجات تعداد مشخصی از افراد بیگناه از دست نیروهای دشمن. با این حال چیزی که تنوع زیادی به این مراحل میبخشد، متفاوت بودن دشمنان و همچنین تاکتیکهای پیچیده بازی است. بله، ایکسکام حتی در سادهترین درجه سختی هم واقعا سخت است. به طوری که در طی مبارزات آن، حس خواهید کرد در حال بازی کردن شطرنج هستید و یک حرکت اشتباه کافی است تا نیروهای شما از بین بروند. وظیفه مبارزه در نبردها را سربازان شما برعهده دارد که در ابتدا بازی یک سرباز تازه کار و معمولی هستند و اوایل فقط چهار نفر از آنها را میتوانید وارد نبرد کنید. بازی با دوربین ایزومتریک (از بالا به پایین) روایت میشود و مبارزات به شکل نوبتی هستند که ابتدا شما حرکات خود را انجام میدهید و سپس باید منتظر تمام شدن حرکات دشمن باشید.
در ابتدای اکثر مراحل بازی، سربازان شما در حالت مخفیکاری کار را شروع میکنند و نیروهای دشمن دیدی از آنها ندارند. این بهترین فرصت است تا سربازها را در مناطق درست قرار دهید و سنگر امنی برای آنها پیدا کنید. با امتیازی که سربازها در هر مرحله کسب میکنند، تواناییهای آنها ارتقا پیدا میکند و در چهار کلاس متخصص، تک تیرانداز، رنجِر و نارنجکانداز دسته بندی میشوند. هریک از سربازها تواناییهای منحصر به فردی دارند و که استفاده صحیح از آنها بسیار حیاتی است. برای مثال تکتیرانداز شما در صورت داشتن موقعیتی عالی که هم محافظت شود و هم دید خوبی به دشمنان داشته باشد، میتواند پوشش عالی برای دیگر سربازان شما فراهم کند و سرباز متخصص هم میتواند یک طبیب یا متخصص هک کردن تجهیزات دشمن در میدان نبرد باشد و با این کار مثلا یکی از رباتهای اتوماتیک دشمن را هک کند تا بتوانید به نفع خودتان از آن استفاده کنید. تاکتیکهای بازی در میدان نبرد آنقدر تنوع دارند که شاید بازی هیچ گیمری در ایکسکام مشابه با دیگری نباشد. شما باید یاد بگیرید که چه زمان حمله کنید و چه زمان با استقرار صحیح نیروها، آنها را وارد حالت آمادهباش (Overwatch) کنید تا به محض حرکت دشمن به سمتش شلیک کنند. برای هدف قرار دادن دشمنان با توجه به جای گیری و زاویه، درصد شانس مشخصی دارید که گاهی باید ریسک کنید و با درصد پایین هم شلیک کنید و گاهی هم باید مکان فعلی خود را تغییر دهید. سربازهای شما در هر نوبت تا میزان محدودی قابلیت حرکت دارند، حرکت آنها به وسیله خانههای آبی یا زرد رنگ در زمین نشان داده میشود، در صورت رفتن به خانههای آبی نوبت شما به پایان نمیرسد و هنوز هم میتوانید حرکاتی مثل شلیک، آماده باش یا پیشروی بیشتر را انجام دهید. در مقابل خانههای زردرنگ نوبت شما را به پایان میرسانند و در عوض مسافت بیشتری را با رفتن به آنها طی میکنید.
قسمتهای مختلف گیمپلی بازی، با وجود پیچیدگی به خوبی به همانند تکههای پازل کنار هم قرار گرفتهاند
شاید شما هم کمی سردرگم شده باشید که باید بگویم حق دارید؛ این سردرگمی و پیچیدگی گیمپلی اصلیترین ویژگی بازی است. ولی این صفات منفی استفاده شده برای توصیف گیمپلی، در XCOM 2 صفات مثبتی قلمداد میشوند. منظورم این است که پیچیدگی بازی هرگز گیمر را از ادامه آن منصرف نمیکند. بلکه با هر شکست (که به دفعات هم اتفاق میافتد) بازی را مجددا لود خواهید کرد و سعی میکنید تا تاکتیک دیگری اتخاذ کنید؛ چرا که ایکسکام خیلی زود مخاطب را معتاد به همین پیچیدگیهای لذت بخشش میکند. عامل مثبت دیگر در بازی، تنوع بسیار بالای دشمنان است. در ایکسکام ۲ از همان ابتدا با دشمنهایی انسان شکل یا موجودات مختلف فضایی روبرو خواهید شد که همواره یک سر و گردن از شما بالاتر هستند و به مرور زمان هم سطح آنها ارتقا پیدا میکند. مثلا شما با یک مار سلاح به دست روبرو خواهید شد که میتواند با زبانش یکی از سربازان شما را اسیر کند و به همین سادگی سرباز شما از دور خارج شود. حال پس از یک مرحله و نبرد سخت با این موجود، تازه به تاکتیک شکست دادنش پی خواهید برد و افسوس که در مرحله بعدی این موجود فقط یک سرباز معمولی خواهد شد و به جای آن یک موجود به مراتب قویتر و متفاوتتر معرفی میشود که کاملا ویژگیهای جدیدی دارد و در نتیجه به زمان بیشتری برای فهمیدن تاکتیک شکستدادنش نیاز خواهید داشت. خوشبختانه این روند تا پایان بازی حفظ میشود و عاملی اساسی است تا هرگز شاهد تکراری شدن بازی نباشیم.
مورد دیگری که تنوع زیادی به بازی میدهد، عطش ارتقا سربازان است؛ سربازها پس از ورود به یکی از کلاسها، با حضور در مبارزات، امتیازهای تجربهای به سبک بازیهای نقشآفرینی کسب میکنند و پس از رسیدن به یک حد مجاز، درجه آنها ارتقا پیدا میکند و میتوانید تواناییهای جدیدی برای آنها فعال کنید. بازی در این بخش هم عالی عمل میکند، چرا که انتخاب بین تواناییهای میتواند دو سرباز موجود در یک کلاس را کاملا از هم متمایز کند. برای مثال میتوانید سرباز متخصص خود را به یک هکِر یا طبیب تبدیل کنید یا رنجر شما میتواند در استفاده از اسلحه گرم خود یا شمشیرش ماهرتر شود. مورد بعدی، اهمیت داشتن سربازان آماده در تعداد بالا است. شما میتوانید با داشتن تیمی چهارنفره از سربازان که سطح بالایی هم دارند، یک مرحله حتی سخت را پیروز شوید؛ ولی واقعا باید خوششانس باشید که سربازان شما برای مرحله بعد آسیب نبینند. جدا از آسیب دیدگی و مجروح شدن، ممکن است در نبرد با یک دشمن سرسخت حتی بهترین سرباز شما هم کشته شود و این بدین معنی است که وی تا پایان بازی مُرده است. پس باید به مرور تمام سربازان خود را وارد مبارزات کنید و بدانید که داشتن یک گروه متوسط بسیار بهتر از داشتن فقط چهار سرباز با درجه خیلی بالا است. یکی از لذتبخشترین ویژگیهای ایکسکام ۲، امکان شخصیسازی کامل سربازان است. گیمر میتواند تمامی جزییات سربازهایش را از اسم و ملیت گرفته تا رنگ زره و سلاح و شکل ظاهری به دلخواه انتخاب کنید و برای این کار گزینههای بسیار زیادی در اختیار دارد که به مرور زمان و ارتقا سرباز بیشتر هم میشوند. این مسئله شاید در خود گیمپلی بازی تاثیری نداشته باشد، ولی از عواملی است که تنوع زیادی به بازی میدهد و بدون شک شما هم ترجیح میدهید سربازی با اسم خودتان بسازید و ویژگیهایش را شخصیسازی کنید تا با کمک وی موجودات فضایی را شکست دهید.
تمام ویژگیهای مثبتی که تا به اینجا برای ایکسکام ۲ ذکر کردیم، چیزی است که شاید بتوان در دیگر بازیها هم آن را پیدا کرد؛ ولی چیزی که XCOM 2 را به یک اثر متمایز تبدیل میکند، حسی است که از بازی کردن آن به گیمر دست میدهد. مهم نیست این سری را قبلا تجربه کرده باشید یا این نسخه اولین تجربه شما باشد، حتی مهم نیست که قبلا بازیهای استراتژیک زیادی تجربه کرده باشید، کافی است کمی صبور باشید و از مراحل اولیه که حکم آموزش را دارند عبور کنید، تا دل کندن از ایکسکام واقعا برایتان سخت شود و مثل من آن را به دوستان و افرادی که علاقهای به این سبک از بازیها ندارند هم پیشنهاد کنید. قبلا هم اشاره کردم که XCOM 2 یک بازی سخت است و شاید تجربه کردن آن در درجه سختی بالا واقعا غیرممکن باشد، ولی این سختی همانند سختی بالا رفتن از کوه لذتبخش است؛ چرا که میدانید همیشه قلهای آن بالا انتظار شما را میکشید. سختی بازی غیرمنطقی و ناعادلانه نیست، بلکه دقیقا شرایطی را شبیهسازی میکند که شاید در صورت حمله واقعی موجودات فضایی به عینه تجربه شود. شما را به واقعگرایانهترین شکل در قالب سربازانی قرار میدهد که با تمام وجود برای مقابله با نیرویی به مراتب قدرتمندتر میجنگند و به جرات میتوانم بگویم که کمتر بازی استراتژیکی میتواند چنین مفاهیمی را به این زیبایی منتقل کند. به همین دلیل هم پس از هر مبارزه، همانند حس رسیدن به همان قله مذکور، حس پیروزی بسیار شیرینی به گیمر دست میدهد که میتواند حداقل تا نبرد بعدی از آن لذت ببرد!
دشمنان و محیطهای بازی هم تنوع زیادی دارند و هم طراحی آنها به زیبایی صورت گرفته است
بهعلاوه بازی هر از گاهی گیمر را مجبور به انتخابی سخت میکند، برای مثال شما در حال کاوش در منطقهای برای استخراج منابعی هستید که نیاز زیادی هم به آنها دارید، در همین حین خبر میرسد که نیروهای دشمن در حال غارت یک منطقه مملو از انسانهای بیگناه هستند و شما باید بین یکی از این دو انتخابی سخت انجام دهید. این موارد هم حس و حال جدیدی به داستان بازی میدهند و هم گیمپلی آن را بیش از پیش چالش برانگیزتر، این بار از نوع احساسی، میکنند. با گذشت مراحل اولیه بازی، مطلع میشوید که دشمن در تدارک پروژهای با نام آواتار است که در صورت موفقیتش در آن، عملا شانسی برای گروه ایکسکام باقی نخواهد ماند. پس باید هرچه سریعتر مراحل مرتبط با توقف این پروژه را انجام دهید که فصل جدیدی در بازی آغاز میکنند و شما را به دیگر نقاط جهان از جمله برزیل، آفریقا و آسیا میبرند که باید با گروههای مقاومت محلی در آنجا ارتباط برقرار کرده و مراحل مربوط به این پروژه را پیش از تکمیل شدن روند پیشرفتش تمام کنید. ولی مشکلی که در این بین با آن مواجه میشوید، محدودیت شما در برقراری ارتباط با دیگر گروهها است که برای افزایش تعداد آنها باید اتاقهای آلوده در Avenger را پاکسازی و اتاق مخصوص به روابط با دیگران را بسازید و برای آن نیاز به مهندس و منابع خواهید داشت که مجبور میشوید مراحل دیگر را تجربه کنید. پس نتیجه میگیریم که XCOM 2 به خوبی تمامی ویژگیهای گنجانده شده در بازی را به هم ربط میدهد تا هیچ ویژگی فقط صرفا برای «الکی پیچیده کردن بازی» استفاده نشده باشد و این هنر سازندهها را نشان میدهد که میتوانند بازی با این وسعت را خلق کنند و کاری کنند که نه فقط از روی اجبار، بلکه از روی علاقه و داوطلبانه تمامی آنها را تجربه کنید.
بدون شک هرقدر که باطن بازی شما عالی باشد، در صورت نداشتن ظاهری مناسب ارزشهای آن زیرسوال خواهد رفت. خوشبختانه سازندگان بازی کاملا این مساله را در نظر داشتند و XCOM 2 از لحاظ بصری عملکرد عالی دارد. ولی بهتر است پیش از رسیدن به نقاط قوت این بخش، نقطه ضعف اصلی گرافیک و نقطه ضعف اصلی بازی را بگوییم. به نظر میرسد که سازندگان بازی ایکسکام پیش از عرضه آن زحمت تست کردن بازی را به خود نداده باشند! اولین نسخهای از بازی را که تجربه کردم، شاهد منو اصلی متشکل از گزینههای Tactics و Tutorial بودم که انتخاب اولی یک صفحه بارگذاری نامحدود و دومی دو سرباز در اختیارم قرار میداد که نه ماوس و نه کیبورد کار نمیکرد و گاهی هم یک صفحه قرمز رنگ ظاهر میشد! پس از عرضه یک بروزرسانی، ظاهر منو کاملا عوض شد و بخش New Game به بازی اضافه شد که به لطف آن توانستم بازی را تجربه کنم. با این حال هنوز هم شاهد برخی مشکلات در بازی هستیم، دوربین در حین شلیک توسط سربازهای شما از حالت ایزومتریک خارج میشود و با زاویهای سینماییتر مبارزات را نشان میدهد که به نوبه خود بسیار زیبا است. با این حال گاهی زاویه دوربین بسیار بد است و در نتیجه یا صفحهای سیاه میبینیم یا قسمتهای مختلفی از بدن سربازانمان را با زووم بیش از حد! مورد بعدی افت فریم بازی است که البته خوشبختانه خللی به خود بازی وارد نمیکند و مخصوصا زمانی که مرحله تمام میشود و سربازان را تماشا میکنیم، کاملا به چشم میآید و ارتباطی هم با سختافزار استفاده شده ندارد.
ولی اگر گرافیک بازی را فارغ از موارد ذکر شده بررسی کنیم، با یک اثر بسیار زیبا روبرو هستیم. جزییات بافتهای بازی واقعا زیبا است و حتی زمانی هم که دوربین نزدیک به شخصیتها میشود، بازی دست کمی از شوترهای اول و سوم شخص ندارد. سربازها و نیروهای دشمن با جزییات بسیار زیادی طراحی شدهاند و ساختمانها، سلاحها و سفینههای فضایی هم از لحاظ بصری و جزییات بسیار زیبا وغنی هستند. بهعلاوه سازندگان دقت زیادی در شبیهسازی فیزیک بازی کردهاند و در نتیجه در اثر انفجار نارنجک یا در اثر برخورد گلوله با دیوارها و سنگرها، شاهد تخریب و آسیب دیدن آنها هستیم. البته مورد دیگری که کمی ضعیف کار شده است، جزییات مربوط به انفجارها و نورپردازی بازی است که خیلی طبیعی به نظر نمیرسند. در کل گرافیک فنی بازی، اگر مشکلاتی مثل افت فریم در آن دیده نمیشد، بسیار بهتر هم میشد و امیدواریم سازندگان به زودی آپدیت وعده داده شده برای رفع این مشکلات را عرضه کنند. XCOM 2 از لحاظ اتمسفر و گرافیک هنری هم حرفهای زیادی برای گفتن دارد. تنوع محیطهای بازی واقعا بالا است و از جنگلهای سرسبز و بارانی گرفته تا محیطهای برفی یا خیابانهای یک شهر در سال ۲۰۳۵ را در جریان بازی خواهید دید. ویژگیهای آب و هوایی مثل برف و باران اتمسفر خیلی خوبی به بازی میدهند و ظاهر دشمنان و موجودات فضایی هم به شکلی کار شده که آنها را کاملا قابل باور میکند. بهعلاوه انیمشینهای شخصیتها هم کاملا نزدیک به واقعیت است و XCOM 2 جدا چیزی دست کم از بازیهای سوم شخص یا اول شخص ندارد و رسیدن به چنین سطح هنری برای یک بازی استراتژیک امتیاز بسیار مثبتی است.
مهمترین نکتهای که ایکسکام ۲ را به اثری ناب تبدیل میکند، سرگرمکننده بودن آن در تمام مدت زمان ۲۰ ساعته بازی است
در مورد تجربه صوتی که XCOM 2 ارائه میکند هم شاهد نقص خاصی در بازی نیستیم، زمانی که شخصیتهای شما در شروع مرحله در حالت مخفیکارانه هستند، موسیقی بسیار آرام و ملایمی پخش میشود که پس از مطلع شدن دشمنان از حضور شما، این موسیقی جای خود را به آهنگهایی با ضربآهنگ تندتر میدهد. جدا از این مسئله، فیرکسیس گیمز آنقدر به جا از موسیقیهای کاملا مطابق با حس و حال بازی استفاده میکند که همین مسئله به خوبی آدرنالین خون را در جریان نبردهای هیجان انگیز بازی بالاتر میبرد. البته ممکن است در مراحل پایانی بازی کمی موسیقیهای آن حس و حال تکراری شدن داشته باشند. صداگذاریهای بازی هم مثل موسیقیهای استفاده شده بسیار حرفهای صورت گرفتهاند و این در حالی است که برای ساخت بازی مثل XCOM 2، صداگذاری صحیح کار به مراتب سختتری است. چرا که سازندگان باید برای موجودات یا سلاحهایی صدا انتخاب کنند که نسخه واقعی از آنها وجود ندارد و در عین حال مخاطب انتظار صداگذاری طبیعی از آنها دارد! باید گفت که سازندگان از این آزمون هم سربلند بیرون آمدهاند و صدایی که از دشمنان یا سلاحها میشنوید، کاملا همانی است که باید باشد و حس میکنید که آن موجود نمیتواند صدایی جز این داشته باشد! صداگذاری شخصیتهای تاثیرگذار در داستان بازی از بردفرود گرفته تا رییس گروه Advent هم همگی به بهترین شکل صورت گرفته است و فقط شاید بتوان گفت صداهایی مثل انفجارها و تخریب ساختمانها کمی اغراقآمیز است و مثلا ریزش قسمت کوچکی از دیوار در اثر انفجار صدایی مشابه فروریختن یک برج بزرگ را میدهد!
در حالت کلی، XCOM 2 یک بازی استراتژیک و تاکتیکی تمام عیار است که جای خالی بازیهای این سبک را به خوبی برای طرفداران پیسی پر میکند و علاوه بر این که نزدیک به ۲۰ ساعت گیمپلی سرگرمکننده ارائه میدهد، ارزش تکرار بسیار بالایی هم دارد که باعث میشود بتوان چندین و چند بار آن را تجربه کرد و لذت برد. پس اگر یک پیسی دارید و طرفداران موجودات فضایی و فیلمهایی مثل Men in Black هستید، مهم نیست که طرفدار بازیهای استراتژیک باشید یا نه، ایکسکام ۲ اسلحهای مخفی دارد که میتواند هر گیمری را به خودش وابسته کند.
XCOM 2
نقاط قوت
- گیمپلی چالشبرانگیز و در عین حال لذتبخش
- گرافیک فنی و هنری زیبا
- تنوع بسیار بالا تمام بخشهای بازی مانع از تکراری شدن آن میشود
- صداگذاری حرفهای شخصیتها و سلاحها
- موسیقیهای هیجانانگیز و مناسب با فضا بازی
نقاط ضعف
- افت فریم قابل توجه در میان پردهها
- زاویه بد دوربین سینمایی بازی در حین نشان دادن درگیریها
- داستان کلیشهای بازی که عمق خیلی زیادی ندارد