بررسی بازی Bendy and the Ink Machine
یکی از مهمترین ویژگیهایی که بازیهای ویدیویی را از سایر مدیومهای سرگرمی متمایز میکند، مدت زمانی است که مخاطب را همراه خودش نگه میدارد. بازی مثل یک فیلم نیست که نهایتا سه چهار ساعت شما را کنارش نگه دارد. هر بازی هر چقدر هم که کوتاه باشد، معمولا چند روزی را مهمان ساعتهای زندگیتان است و به همین دلیل هم باید همیشه آن جذابیت و کشش را داشته باشد که دوباره شما را به سمت خودش جذب کند و این ویژگی باید به قدری خوب در همه قسمتهای اثر توزیع بشود که شما حتی لحظهای هم برای به تعویق انداختن تجربه بازی وسوسه نشوید. در واقع سازنده اول از همه نیاز دارد تا یک پل ارتباطی قوی بین شما و اثرش ایجاد کند و تازه پس از آن است که یکی یکی ایدهها و اهدافش را به بازیکن نشان میدهد. بازیهای زیادی هستند که شاید یکی دو روز از تجربهاش لذت میبریم، اما دفعه بعدی که سراغش برویم احتمالا چند هفتهای از آخرین تجربهمان گذشته باشد. این مشکل از آنجایی شروع میشود که سازنده نتواسته کشش لازم را در تمام مسیر به یک اندازه پخش کند و همین هم باعث میشود مخاطب نسبت به ادامه بازی ناامید شده و از آن دست بکشد.
اینجا است که دست سازنده از همه جا کوتاه میشود، حتی اگر ادامه اثر شاهکاری بیبدیل هم باشد، او مخاطبش را از دست داده و نمیتواند مهمترین دستاوردش را هر چقدر هم که بینقص باشد، به او نشان دهد. وقتی در حال تجربه بازی Bendy and the Ink Machine بودم، شاید این مهمترین نکته مثبتی بود که توجهم را به خودش جلب کرد. اینکه بازی با وجود ایرادات گاها کلافهکنندهای که دارد باز هم میتواند مخاطبش را به امید رسیدن به پایانی که به تمام ماجراجوییهایش معنا بدهد، با خودش همراه کند. برای رسیدن به چنین دستاوردی، استودیو Joey Drew از راه و روشهای مختلفی بهره جسته است، اما نمیتوان انکار کرد که این وسط مهمترین و اصلیترین رشتهای که دست و پای شما را به بازی گره میزند، داستان مرموزی است که دارد روایت میشود.
داستان بازی به خوبی روایت میشود و آن کشش لازم را دارد تا شما را تا انتها همراه خودش نگه دارد
در Bendy and the Ink Machine شما یکی از کارکنان سابق یک مرکز طراحی و ساخت انیمیشن هستید که پس از ۳ دهه با دریافت نامهای از همکارتان، دوباره به آن محل بازمیگردید تا سراغی از همقطاران قبلیتان بگیرید و سری به میزکار قدیمیتان بزنید، اما همه چیز بدتر از آنی است که انتظارش را میکشید. به هر حال شما در زمانی وارد آن مرکز میشوید که دیگر کارتونهای قدیمی خریداری ندارد و طراحی انیمیشن با قلم و کاغذ و جوهر مدتها است که چیزی تاریخ مصرف گذشته محسوب میشود و همین هم سبب شده تا آن مرکز بزرگ و باشکوه، حالا تبدیل به گورستانی برای هزاران شخصیت مهم انیمیشنی در گذشته شود. بازی ضمن اینکه سعی میکند رفته رفته از بخشهای مختلف کارگاه و بلاهایی برسر کارکنان آمده است پردهبرداری کند، این سوال را هم در ذهن شما تقویت میکند که اصلا برای چه اینجا هستید و در نهایت همه این ماجراها به کجا ختم میشوند. روایت پله به پله و قدم به قدم بازی با افزودن کاراکترهایی مهم در هر کدام از چپترها، قطره قطره عطش بازیکن را برای فهمیدن محل شروع همه این کابوسها برطرف میکند و در پایان کار با پاسخی شوکهکننده، برای دقایقی شما را با تمام جوابهای احتمالیتان تنها میگذارد. سرعتی که داستان بازی در روایت اطلاعات مختلف به کار میگیرد، کاملا مناسب و یکنواخت است و همین هم باعث شده تا همیشه ادامه تجربه بازی برای بازیکن لذت بخش باشد، چرا که طعمههایی که سازنده برای شما فراهم کرده، همگی در فاصله کاملا به جایی از همدیگر قرار گرفتهاند. با اینکه شاید گیمپلی بازی طولانی نباشد، اما هر کدام از چپترهای آن در موقعیت خوبی و با پایانبندی قابل قبولی همراه میشود که شروع چپتر جدید را جذابتر هم میکند.
با وجود اینکه روایت و پایانبندی داستان Bendy and the Ink Machine به خوبی از آب درآمده است، اما به طور کلی با اثر بینقصی هم مواجه نیستیم. یکی از بزرگترین ایرادات بازی این است که اولا کاراکترهایی که معرفی میکند، به جز شخصیت اصلی، چندان پرداخت مناسبی ندارند و مهمتر از همه حتی پایان کار برخی از آنها هم مشخص نمیشود. آنهم شخصیتهایی که دوستداشتنی به نظر میرسند و بازیکن علاقه دارد بیشتر در مورد آنها بداند، اما خب همه آنها از سوی سازندگان فقط تبدیل به ابزارهایی شدهاند که به روایت داستان کمک کنند. همین هم باعث میشود تا در سرتاسر تجربه این اثر، هیچ کاراکتر ماندگاری به جز شخصیت اصلی در ذهنمان باقی نماند. حتی بازی در شخصیتپردازی آنتاگونیست اصلی هم خیلی تلاشی نمیکند و او را فقط در حد یک کاراکتر منفی و ترسناک نگه میدارد. هر چند که پایانبندی بازی تا حدودی شخصیتی که پشت پرده تمام ماجراها بوده است را نمایش میدهد، اما داستان باز هم در بیان نیت و هدفی که پشت آن وجود دارد، ناکام میماند.
فضاسازیهای خوب بازی، همراه با صداگذاریها و موسیقیهای بهجا، به خوبی به همان اندازهای که بازی نیاز دارد، تنش و اضطراب در وجود بازیکن تولید میکند
به جز داستان، ساخته استودیو جویی درو ویژگیهای مثبت بزرگی هم دارد. Bendy and the Ink Machine جزو آن دسته از بازیهایی است که مطلقا در یک بخش طبقهبندی نمیشود، اما شاید بتوان تم اصلی آن را ماجراجویی و ترسناک دانست و اتفاقا برجستهترین بخش بازی هم ترسی است که به بازیکنانش القا میکند و این ترس به خوبی با رده سنی بازی هم تناسب دارد. ترساندن مخاطب در بازیهایی که درجه سنیشان به افراد بالغ مربوط است، شاید کار چندان سختی نباشد؛ چرا که دست سازنده برای پیاده کردن ایدههای مختلفی و فراوانی باز است، اما اگر یک بازی با درجه سنی نوجوان ساخته شود چطور؟ آیا باز هم میتوان به همان راحتی ترس القا کرد؟ خب جواب این سوال برای Bendy and the Ink Machine بله است. سازندگان به خوبی توانستهاند با فضاسازی عالی و القای به موقع المانهای ترسناک شما را غافلگیر کنند و این غافلگیری دقیقا در همان حدی است که از برچسب T روی باکسآرت بازی انتظار میرود. استفاده از محیطهای تاریک، در کنار بهرهبردن از ترسهای گاها ناشناخته همراه با صداگذاریهای دقیق، همان چیزی است که به اندازه کافی در حین تجربه این اثر در شما دلهره ایجاد میکند. از لحاظ موسیقی و صداگذاری، کار سازندگان کاملا قابل احترام است و به خوبی در موقعیتهای مختلف با افکتهای صوتی گوناگون و بعضا آهنگهایی ساده اما پرتنش، اضطراب خاصی را به وجود میآورند.
یکی از ویژگیهای خوب بازی این است که سازنده گاهی اوقات شما را در برابر خطرات بیدفاع میگذارد و گاهی هم سلاحی برای نابودیشان در اختیارتان قرار میدهد. این مسئله تنوع قابل توجهی به گیمپلی Bendy and the Ink Machine بخشیده است و باعث میشود شما هر دو نوع اضطرابی را که در مواجهه با دشمنان وجود دارد، تجربه کنید. البته همین موارد هم چندان بی اشکال نیست. برای مثال مبارزات در بازی به شکلی کاملا ابتدایی و برخی موارد کلافهکننده پیاده شده است که به شکل بیمنطقی باعث سختی بازی میشود. همه مبارزات بازی با سلاحهای سردی مثل تبر انجام میگیرد، اما مشکل اینجا است که نحوه صدمه زدن به دشمن و استفاده از این سلاحها اصلا جذابیتی ندارد و به سادهترین شکل ممکن پیاده شده است. همین مسئله باعث میشود تا بارها در جریان بازی حتی در مقابل یک دشمن ساده نیز شکست بخورید و خب راهحلی برای درست کردن شرایط وجود ندارد چون ضربات شما در یک دکمه خلاصه میشود و یک مدل بیشتر هم ندارد؛ یا باید فرار کنید یا اینکه با همین سیستم مبارزه ضعیف گلیمتان را از آب بیرون بکشید. با این حال، خوشبختانه مبارزه با دشمنان تنها بخش گیمپلی نیست و بازی فقط به آن تکیه نکرده است. معماها و ماموریتهای مختلفی که در طول بازی به شما سپرده میشود، بخش بزرگی از گیمپلی را به خودشان اختصاص میدهند. معماهایی که در اکثر اوقات خیلی سخت نیستند و بیشتر شما را به دنبال پیدا کردن چیزهای مختلف میفرستند. درست است که قالب ماموریتهای بازی شاید خیلی تفاوت بزرگی باهم نداشته باشند، اما اینطور هم نیست که همواره تکراری به نظر برسند و شما را آزرده کنند. البته این مشکل در چپتر سوم بازی کمی پررنگتر میشود، اما آن هم به لطف تنوع محیطی بالای بازی و دشمنان متفاوتی که پیش روی شما قرار میدهد، ضربه کمتری به گیمپلی وارد میکند.
محیطهای Bendy and the Ink Machine طراحیهای واقعا جالبی دارند و هر بخش از بازی شما را در فضای متفاوتی قرار میدهد. گاهی اوقات وارد محیطهای تو در تو و پیچیده میشوید، بعضی وقتها تالارها و شهربازی بزرگ و باشکوه و گاهی هم فاضلابی پر از جوهر با تاریکی مطلق. همه اینها در ارائه تجربهای جذاب و متنوع تاثیر غیرقابل انکاری دارند و وقتی معرفی دشمنان جدید و یادگیری مکانیکهای مختلف را هم به آن اضافه میکنیم، تجربهتان بهتر و بهتر هم میشود. البته، بازی مکانیزمهای خیلی زیادی ندارد و شاید آن قدرها هم ابزار مختلف برای استفاده کردن در آن وجود نداشته باشد، اما خب باز هم در پراکنده کردن مناسب آنها در طول مسیر بازی، موفق ظاهر میشود. تنوع دشمنان بازی هم دقیقا چنین شرایطی دارد و با اینکه در مجموع تعدادشان زیاد نیست، اما بازی به موقع و مناسب از هر کدامشان استفاده کرده است.
عمده مشکل بازی به ایرادات فنی و باگهای خطرناک و ناامیدکننده آن برمیگردد
از لحاظ گرافیک هنری، Bendy and the Ink Machine یکی از زیباترین و بدیعترین گرافیکها را به شما ارائه میدهد که هم از لحاظ طراحی شخصیتها و اجسام مختلف بسیار موفق ظاهر شده است و هم اینکه نورپردازیهای دقیق و جالب آن، حس حضور در مکانی مخوف و پژمرده با تِمی قدیمی را به خوبی در بازیکن القا میکند. گرافیک بازی، به خوبی با فضای داستانیاش همخوانی دارد و این خودش هم دوباره یکی از عواملی است که باعث میشود دنبال کردن داستان جذابیت بیشتری داشته باشد. با این حال، بازی از لحاظ فنی مشکلا غیرقابل بخششی دارد که میتواند برایتان گران تمام شود. نه اینکه از اول تا آخر بازی شاهد باگهای مختلف باشید، اتفاقا Bendy and the Ink Machine تعداد باگهای کمی دارد، اما مشکل اینجا است که همینها هم به قدری خطرناک و مسخره هستند که شما را مجبور میکنند مراحل را از اول تکرار کنید. برای مثال در یکی از مراحل بازی، کاراکتری که باید قفلی را برای شما بشکند، این کار را انجام نمیدهد و ایستادن و صبر کردن هم هیچ فایدهای ندارد و باید به سیو قبلیتان برگردید، البته اگر شانس آورده باشید و بازی سیو شده باشد. متاسفانه یکی از بدترین ایرادات بازی این است که گاهی سیستم سیوش دچار مشکل میشود و در حالی که حتی فکرش را هم نمیکنید، وقتی از بازی خارج میشوید و دوباره برمیگردید، با صحنه شوکهکنندهای روبرو میشوید. به شخصه این مشکل در آخرین چپتر بازی برایم ایجاد شد که کاملا ناامیدکننده بود. در حالی که تا میانههای چپتر پنجم بازی را طی کرده بودم، وقتی از بازی خارج شدم و دوباره چند ساعت بعد آن را اجرا کردم، آخرین سیو من مربوط به اواخر چپتر سوم میشد که واقعا تعجب برانگیز است. این مشکلات، بدجوری تیشه به ریشه بازی میزنند و حس بسیار بدی را هم نسبت به اثر در بازیکن ایجاد میکنند. حسی که میتواند باعث شود تمام خوبیهای بازی در چشم برهم زدنی از یاد برود.
روی هم رفته، تجربه Bendy and the Ink Machine برای آنهایی که به دنبال سرگرمی کوتاهمدت با داستانی قابلتوجه، مرموز و سوالبرانگیز هستند، قطعا لذتبخش خواهد بود. بازی با وجود اینکه در هیچکدام از بخشهایش بینقص ظاهر نمیشود، اما این توانایی را دارد که شما را تا پایان کار در کنار خودش نگهدارد و از مسیری که با آن طی نمودهاید، هیجانزده کند. با اینکه شاید ایرادات فنی بازی کمی بیرحمانه باشند، اما Bendy and the Ink Machine به عنوان اثری جمع و جور از یک استودیو مستقل، بازی قابل احترامی است و حداقل در برخی از بعدهایش فراتر از انتظار ظاهر میشود و دست روی موضوعی جدید و جالب میگذارد که حضور در آن و تجربهاش، ارزشمند است. اگر فکر میکنید، این نکات مثبت همان چیزهایی است که شما به آن اهمیت میدهید، پس مطمئن باشید که Bendy and the Ink Machine شما را ناامید نخواهد کرد.
بررسی بازی Bendy and the Ink Machine بر اساس نسخه پی سی صورت گرفته است
Bendy and the Ink Machine
نقاط قوت
- داستان جالب با پایانبندی قابلتامل
- روایتی جذاب که مخاطب را همراه خودش نگه میدارد
- استفاده از المانهای مختلف در گیمپلی
- القای درست و بهاندازه حس ترس با توجه به درجه سنی بازی
- گرافیک هنری قابل تحسین
نقاط ضعف
- عدم شخصیتپردازی مناسب برخی از کاراکترها
- مبارزات ساده و ابتدایی
- باگهای کم، اما کلافهکننده
نظرات