بررسی نسخه موبایل بازی Castlevania: Symphony of the Night
کسلوینیا بدون شک یکی از تاثیرگذارترین مجموعه بازیهای تاریخ است. به هر حال ژانری به اسم مترویدوینیا از ترکیب اسم این مجموعه و سری متروید خلق شده و تا به امروز مکانیکهای استفادهشده در این سری، منبع الهام آثار بزرگ و کوچک زیادی شدهاند. شرکت کونامی، تا به امروز نسخههای زیادی از این مجموعه را ساخته و منتشر کرده است که آخرینِ آنها، Castlevania: Lords of Shadow 2 بود. با این حال همیشه از Symphony of the Night، دهمین نسخه مجموعه، به عنوان یکی از بهترین قسمتهای آن یاد میشود؛ چرا که کونامی در این نسخه دست به تغییراتی زد و همین موارد هم نقش زیادی در شکل گرفتن آینده مجموعه داشتند. Symphony of the Night اولین بار در سال ۱۹۹۷ منتشر شد. تورو هاگیهارا، کارگردان نسخه Rondo of Blood، عهدهدار نقش کارگردانی و تهیهکنندگی این بازی بود و کوجی ایگاراشی، شخصی که چندی پیش هم بازی Bloodstained: Ritual of the Night از او منتشر شد، در نقش برنامهنویس و آرتیست روی این پروژه کار میکرد. با این حال پس از گذشت مدتی از ساخت بازی، هاگیهارا از طرف کونامی به رهبری آن بخش از شرکت منصوب شد و به همین دلیل هم در واقع این ایگاراشی بود که ادامه ساخت بازی را برعهده گرفت و آن را تکمیل کرد.
ایگاراشی که از کوتاه بودن خیلی از بازیهای اکشن دیگر در عذاب بود، میخواست اثری بسازد که برای مدتی طولانی سرگرمکننده باشد؛ در این راه وی از سری زلدا هم الهامهایی گرفت و نتیجه تمام اینها، خلق شدن Symphony of the Night بهعنوان نسخهای در مجموعه بود که جالب است بدانید در ابتدا، فروش خوبی نداشت اما به مرور زمان تحسینهای شدید منتقدین باعث شد تا افراد بیشتری به سراغ آن بروند و آن را به دوستانشان هم پیشنهاد دهند که نتیجه این اتفاق، بهتر شدن فروش بازی در گذر زمان بود. به هر حال وقتی در مورد Symphony of the Night صحبت میکنیم، منظورمان اثری است که با نمره متای ۹۳ جزو بازیهای فراموشنشدنی چه در سری کسلوینیا و چه در دنیای بازیهایی ویدیویی است و حال، میخواهیم ببینیم که این بازی روی پلتفرمهای موبایل که اخیرا برای آنها منتشر شده چه کیفیتی دارد؟
Symphony of the Night از آن دست بازیهایی است که گذر زمان هم خیلی تاثیر منفی روی کیفیتش نگذاشته و کماکان اثری ارزشمند است
اگر قبلا Symphony of the Night را بازی نکرده باشید، لازم است اشاره کنیم که داستان این بازی پس از وقایع نسخه Rondo of Blood آغاز میشود. نسخهای که در آن کاراکتر ریکتر بلمونت با دراکولا روبهرو میشود و او را شکست میدهد. چهار سال پس از این اتفاق، ریکتر ناگهان غیبش میزند و ماریا هم که قبلا همراه با ریکتر مبارزه کرده بود، به دنبال وی میگردد. در این بین قلعه دراکولا هم دوباره ظاهر میشود و همین کافی است تا الوکارد، برای از بین بردن آن وارد قلعه شود. از اینجا به بعد وظیفه شما است تا با هدایت الوکارد، قسمتهای مختلف این قلعه مرموز را بگردید، با شخصیتهای آشنایی روبهرو شوید و در نهایت هم به نبرد با دراکولا بروید که با توجه به هویت الوکارد، نبردی احساسی هم بهحساب میآید.
راستش را بخواهید، تعریف هرکسی از یک بازی شاهکار و عالی ممکن است متفاوت باشد. با این حال برای شخص من آثاری که در گذر زمان کیفیتشان را حفظ کنند و پس از گذر مدت زمان خیلی طولانی هم بتوان از بازی کردنشان لذت برد، حکم یک شاهکار را دارند و خب Symphony of the Night از آن دست بازیهایی است که از حیث گیمپلی حتی پس از گذشت این همه سال هم کماکان شدیدا جذاب و درگیرکننده است. طبیعتا همه ما در سالهای اخیر انواع و اقسام بازیهای روز را تجربه کردهایم ولی جادویی که هیگاراشی و تیمش در سمفونی آو نایت خلق کردهاند، هنوز هم کشش خیلی زیادی برای جذب کاربر دارد و به همین دلیل به احتمال زیاد شماهم مثل من پس از شروع کردن بازی روی پلتفرم موبایل، کار سختی برای کنار گذاشتنش خواهید داشت و وقت زیادی را صرف گشت و گذار در قلعه دراکولا، مبارزه با دشمنان و حتی پیدا کردن قسمتهای مخفی بازی خواهید کرد. همانطور که اشاره کردیم، Symphony of the Night بازیکن را در نقش الوکارد قرار میدهد که البته با تایپ کردن اسم ریکتر یا ماریا، میتوانید بازی را در نقش آنها هم تجربه کنید که البته این کار را مخصوصا برای دفعه اولی که به سراغ بازی میروید، پیشنهاد نمیکنم و بهتر است ابتدا با شخصیت الوکارد اقدام به تجربه بازی کنید و در دفعات بازی میتوانید به سراغ این شخصیتها هم بروید.
یکی از بهترین ویژگیهای Symphony of the Night، لذتبخش بودن گشت و گذار در نقشه نسبتا بزرگ آن است؛ اگر بازیهای مترویدوینیا مدرن را تجربه کرده باشید، قطعا میدانید که یکی از جنبههای معروف این تیپ بازیها امکان برگشت به محیطهای قبلی و پیدا کردن مسیرهای جدید به لطف قابلیتهایی است که در جریان بازی بهدست میآورد و خب Symphony of the Night بهعنوان یکی از قسمتهای مجموعهای که این سبک از بازیها را تعریف کرده، به شکلی عالی این مکانیک را پیاده کرده است و برای مثال با بهدست آوردن حالتهای مختلف شخصیت الوکارد و تبدیل شدن به گرگ یا خفاش، میتوانید به محیطهایی دسترسی داشته باشید که قبلا غیرممکن بودند. جنبه لذتبخش دیگر گیمپلی بازی در کنار جذابیت گشت و گذار، مبارزات آن است. جایی که الوکارد به مرور زمان میتواند سلاحهای مختلفی در دنیای بازی بهدست بیاورد و با آنها به سراغ کشتن دشمنان برود؛ دشمنانی که به معنی واقعی کلمه و بدون اغراق مبارزه با هرکدامشان سبک و سیاق خاص خودش را میطلبد و کافی است بدون برنامه جلو بروید تا حتی یک اسکلت معمولی هم حسابی برایتان دردسرساز شود؛ چه برسد به دشمنان خطرناکتر و مخصوصا باسهایی که در قسمتهای مختلف این قلعه مرموز انتظارتان را میکشند.
هیگاراشی در Symphony of the Night، یک سری موارد جدید هم به گیمپلی سری اضافه کرد که از جمله آنها میتوان به برخی ویژگیهای الهامگرفته از آثار نقش آفرینی اشاره کرد؛ موردی که به لطف آن در جریان بازی الوکارد به مرور ارتقا پیدا میکند و همینطور میتوانید آیتمهای مختلفی را در دنیای بازی پیدا و استفاده کنید. شاید این جنبههای بازی خیلی پیچیده نباشند، ولی یکی دیگر از مواردی هستند که تنوع خیلی خوبی به گیمپلی آن میدهند. به هر حال نسخه موبایل Symphony of the Night، بدون تغییر در گیمپلی منتشر شده و هدف من هم از شرح دادن این موارد، قضاوت کردن در مورد کیفیت گیمپلی بازی نیست؛ بلکه بیشتر قصدم ارائه اطلاعات برای افرادی است که تا به امروز نسخه اصلی بازی را تجربه نکردهاند و شاید این توضیحات باعث شود تا بیشتر برای تجربه بازی تشویق شوند. به شکل خلاصه، Symphony of the Night از حیث روند بازی شدیدا سرگرمکننده و شدیدا هم اعتیادآور است؛ به طوریکه به مرور گشتن در این قلعه و تلاش برای تمام کردن بازی به یک عادت برایتان تبدیل خواهد شد که کنار گذاشتنش بسیار سخت است. سازندگان در پورت نسخه موبایل، در کنار سیستم سیو سابق بازی یک ویژگی چکپوینت هم اضافه کردهاند که شاید به مذاق طرفداران قدیمی بهسبب راحتتر کردن تجربه بازی خیلی خوش نیاید، ولی قطعا با در نظر گرفتن درجه سختی بالای بازی عاملی خواهد بود تا افرادی که برای اولین بار به سراغ این نسخه میروند، تجربه راحتتر و لذتبخشتری از آن داشته باشند.
پورت موبایل بازی جدا از یک سری مشکلات جزئی، کیفیت خیلی خوبی دارد و در مقابل قیمت ۳ دلار محتوای بسیار ارزشمندی در اختیارتان میگذارد
معمولا گرافیک و جلوههای بصری، عنصری است که بیشترین آسیبپذیری را در مقابل گذر زمان دارد و وقتی راجع به اثری با عمر بالای ۲۰ سال صحبت میکنیم که بهبودی هم در این زمینه روی آن اعمال نشده، نباید انتظار خیلی بالایی در این زمینه داشته باشیم. ولی واقعیت این است که مخصوصا روی صفحههای کوچک گوشیهای موبایل، گرافیک بازی اصلا و ابدا ضعیف بهنظر نمیرسد و حتی به جرات میتوان گفت که مخصوصا از بعد هنری، کماکان شاهد کیفیت خوبی هستیم. محیطهای مختلف قلعه اتمسفر و تنوع واقعا خوبی دارند و جزییات بهکار رفته در طراحی آنها هم کماکان قابلتحسین است. جدا از این طراحی متنوع دشمنان بازی باعث میشود تا نتوانیم ایرادی از آنها بگیریم و حتی انیمیشنهای مربوط به حرکات مختلف الوکارد و سایر شخصیتها یا دشمنان بازی هم کاملا رضایتبخش است. درست است که بهسبب قدیمی بودن بازی در پورت آن روی موبایل یک سری حاشیههای اضافی در سمت راست و چپ تصویر وجود دارند که به شخصه ترجیح میدادم شاهدشان نبودیم، ولی اگر فکر کنید که به سبب قدمت بازی قرار است با اثری روبهرو شوید که از حیث بصری هیچ حرفی برای گفتن ندارد، سخت در اشتباه هستید و مطمئن باشید که کیفیت گرافیکی بازی روی گوشیهای موبایل، کاملا رضایتبخش است و ترکیب آن با موسیقیهای فراموشنشدنی بازی باعث میشود تا ارزشهای هنری Symphony of the Night کماکان پس از گذشت این همه سال خودشان را نشان دهند.
به هر حال Symphony of the Night، آنقدر بازی شناختهشده و موفقی است که خیلی در مورد کیفیت کلی تجربهای که ارائه میدهد جای بحثی باقی نمیماند. تنها بحث در این میان کیفیت پورت بازی روی پلتفرم موبایل است که آن هم وضعیت بسیار خوبی دارد؛ درست است که حاشیههای اضافی تصویر کمی جالب نیستند و شخصا در حین تجربه نسخه اندروید بازی گاهی با مشکل عمل نکردن کنترلهای مجازی بازی روبهرو میشدم و به همین دلیل پیشنهاد میکنم که برای تجربه ایدهآل بازی در صورت امکان از کنترلر استفاده کنید، اما در مجموع همهچیز در پورت موبایل Symphony of the Night خوب و رضایتبخش است. اگر تا به امروز به هر دلیلی از جمله دسترسی نداشتن به پلتفرمهایی که بازی رویشان منتشر شده به سراغ Symphony of the Night نرفتهاید، نسخه موبایل بازی گزینه بسیار خوبی برای لذت بردن از این ساخته هیگاراشی و کونامی است و حتی قیمت ۳ دلاری بازی هم در مقابل حجم محتوایی که بهتان ارائه میکند و گیمپلی شدیدا سرگرمکننده و اعتیادآوری که بازی دارد، قیمت مناسبی است و باعث میشود تا تجربه بازی را بتوان به همه پیشنهاد کرد.
Castlevania: Symphony of the Night
نقاط قوت
- مکانیکهای جذاب گیمپلی بازی که در گذر زمان هم قدیمی نشدهاند
- کیفیت هنری بالا با ترکیب خوب موسیقی و جلوههای بصری
- لذتبخش بودن گشتوگذار در دنیای پر رمز و راز بازی
- قیمت مناسب با در نظر گرفتن میزان محتوایی ارائهشده
- چالشهای شیرینی که بازی را به تجربهای اعتیادآور تبدیل میکنند
نقاط ضعف
- حاشیههای خالی در طرفین تصویر که کمی تو ذوق میزنند
- عدم پاسخگویی بهموقع کنترلهای لمسی در برخی قسمتها