بررسی بازی Spelunky 2
اگر تصاویر و نمایشهایی از Spelunky 2 را تماشا کنید و با نسخه اول آن هم آشنا نباشید، این اثر میتواند حسابی شما را فریب بدهد؛ چرا که در ظاهر با بازی طرف هستیم که بامزه بودن شخصیت اصلی آن، محیطهای جذابش و کلیت سبک طراحی آن، نوید یک بازی ساده و حتی شاید مناسب برای سنین پایینتر را بدهد. اما اگر چنین برداشتی از آن دارید، سخت در اشتباه هستید؛ چون Spelunky 2 چیزی مثل دارک سولزِ سبک پلتفرمر روگلایک است و با بهبودهایی نسبت به نسخه اول خود، برگشته تا از یک طرف روح و روانتان را با درجه سختی بالایش آزار دهد و از طرف دیگر هم شما را درگیر تجربهای کند که با وجود چنین درجه سختی بالایی، نتوانید به این راحتی بیخیالش شوید.
پیشنهاد میکنم در ادامه بررسی ویدیویی بازی را تماشا کنید تا بعد توضیحات بیشتری در مورد آن بدهیم:
دانلود ویدیو از آپارات | تماشا در یوتیوب
در نسخه اول Spelunky، شاهد شخصیتی بودیم که در حال ماجراجویی در محیطهای مختلف بود و برای این منظور باید موانع پلتفرمینگ مختلفی را پشت سر میگذاشتید و با دشمنانی هم روبهرو میشدید. یکی از نکاتی که باعث شد نسخه اول بازی موردتوجه قرار بگیرد، درجه سختی نسبتا بالای آن بود که البته ضربهای به سرگرمکننده بودن آن نمیزد و بدین ترتیب، Spelunky تبدیل به یکی از آن بازیهای سخت ولی دوستداشتنی شد. حال در نسخه دوم، بازی را با فرزند همان شخصیت نسخه اول آغاز میکنیم که متوجه شده پدر و مادرش ناپدید شدهاند و بهطور دقیقتر، به یک سفر عجیب رفتهاند و حال وی، قصد دارد راهی ماجراجویی شود تا دلایل این اتفاق را بهتر متوجه شود. داستان بازی بسیار ساده است و بیشتر، ازطریق پیامهایی که در جریان بازی پیدا میکنید روایت میشود و حتی پس از گذشت مدتی از شروع تجربه آن، تقریبا داستان بهحاشیه میرود و کاملا تحتشعاع یک تجربه پلتفرمر دیوانهوار قرار میگیرد؛ اتفاقی که البته اصلا و ابدا یک ایراد برای بازی نیست و Spelunky 2 از آن دست بازیهایی است که نه تمایلی به روایت داستان دارد و نه نیازی به این کار.
همانطور که اشاره کردیم، Spelunky 2 یک بازی پلتفرمر با المانهای روگلایک است که درجه سختی بالایی هم دارد. شخصیت اصلی بازی، جدا از داشتن قابلیتهایی مثل پرش یا حرکت با دو سرعت کُند و سریع، یک سری ابزار مثل شلاق، بمب یا طناب هم دارد که با استفاده از آنها، باید موانع را پشتسر بگذارید، دربرابر دشمنانی که در محیط پرسه میزنند و همینطور تلههای محیطی باشید و درنهایت با رسیدن به در خروج هر محیط، خودتان را به محیط و مرحله بعدی برسانید. با اینکه روند کلی بازی ساده بهنظر میرسد، اما در عمل انجام دادن این کارها اصلا و ابدا ساده نیست و سازندگان Spelunky 2، دقیقا مثل نسخه اول آن، انواع و اقسام روشها را در بازی تعبیه کردهاند تا بارها و بارها با مرگ روبهرو شویم. از آنجایی که با یک تجربه روگلایک روبهرو هستیم، با هر بار مرگ هم باید کار را از ابتدا شروع کنیم.
در چنین بازیهایی، معمولا یک اشتباه ساده و کوچک در طراحی کلیت بازی، میتواند باعث شود که بازیکن پس از نهایتا چند بار مردن، دیگر انگیزهای برای تجربه مجدد بازی نداشته باشد و عطایش را به لقایش ببخشد. اما خب Spelunky 2، اصلا و ابدا از این دست بازیها نیست و عوامل مختلفی دست بهدست هم دادهاند تا آن جادویِ آثار موفق اینچنینی در کالبد این بازی هم وجود داشته باشد و بازیکنان همیشه انگیزهای برای برگشت و تلاش دوباره داشته باشند. راستش را بخواهید، بهنظرم اصلیترینِ این عوامل، چیزی نیست جز مهارتمحور بودن بازی. منظورم از این حرف، این است که بله در Spelunky 2، قرار است بارها و بارها در اثر برخورد با تلهها، ضربه خوردن از دشمنان، سقوط از ارتفاع و هزار و یک دلیل دیگر، کشته شویم و مجبور باشیم دوباره از اول تلاش کنیم. اما خب حتی اگر در لحظه مرگ حسابی عصبانی هم شویم و شاید بد و بیراهی هم به بازی و سازندگانش بگوییم، ولی با بررسی اتفاقی که منجر به مرگمان میشود، متوجه خواهیم شد که این وسط هیچکس جز خودمان مقصر نیستیم!
همین عامل مهارتمحور بودن، باعث میشود تا به مرور زمان سعی کنیم اشتباهاتمان را بشناسیم، آنها را به حداقل برسانیم و درنهایت آن لذت پیشرفت و بهتر شدنمان در بازی را کاملا حس کنیم. برای مثال، در دفعات اول تجربه بازی، مخصوصا اگر نسخه اول را بازی نکرده باشید، طبیعی است که سعی کنید سریع موانع پشت سر بگذارید، با شجاعت تمام قصد کشتن دشمنان را داشته باشید و بخواهید در سریعترین زمان ممکن به نقطه پایان هر مرحله برسید. اما خب چنین سبک بازی، معمولا نتیجهای جز از دست سریع چهار قلبی که دارید و نهایتا هم مرگ ندارد. در نتیجه پس از اینکه چند بار به این شکل بازی کنید و کشته شوید، کم کم یاد خواهید گرفت که باید با آرامش و فکر بیشتری به سراغ بازی بروید؛ قبل از هر حرکت با دقت محیط را برای تلههای احتمالی بررسی کنید، الگوی حرکتی دشمنان را بشناسید و خیلی جاها بهجای دویدن و عجله کردن، از راه رفتن استفاده کنید. با همین کارهای بهظاهر ساده، به مرور زمان در بازی بهتر و بهتر خواهید شد و در نتیجه حتی اگر بازهم بهدلیل اشتباهی شکست بخورید، این حس خوشایند را خواهید داشت که میتوانید با دقت و تمرکز بیشتر، در دفعات بعدی موفقتر باشید و خب همین انگیزه خوبی برای تجربه چندین باره بازی است.
البته باوجود اهمیت بالای مهارتمحور بودن بازی، جنبههای دیگری هم هستند که ارزش تجربه آن را بالا میبرند. پس از هر بار شکست در Spelunky 2، طراحی ساختار مراحل و مواردی مثل محل قرار گرفتن تلهها، دشمنان و در خروج کاملا تغییر میکند و در نتیجه همیشه شاهد تجربه جدیدی از این نظر هستیم. محیطهای بازی، از حیث طراحی مرحله واقعا کیفیت بالایی دارند و مثلا میتوانید هر مرحله را به روشهای مختلفی پشت سر بگذارید و طراحی پلتفرمها در بازی یا چینش کلی ساختار مراحل با اینکه مدام شاهد عوض شدن آنها هستیم، واقعا عالی صورت گرفته است؛ البته در موارد استثنا و خیلی کمی هم پیش میآید که کمی ساختار مرحله مشکلدار باشد و مثلا در همان ابتدا با شرایطی روبهرو شوید که هیچ راه امنی برای پیشروی نباشد و مجبور شوید یکی از قلبهایتان را فردا کنید. البته این مسئله در تجربه نسبتا طولانیمدتی که در بازی داشتم، خیلی خیلی کم پیش میآید و بهشکلی نیست که بتوان آن را ایرادی اساسی برای بازی در نظر گرفت؛ مخصوصا وقتی که بدانیم کیفیت کلی طراحی ساختار مراحل واقعا عالی است و تنوع ساختاری شدیدا بالایی را هم شاهد هستیم؛ مثلا در لابهلای مراحل پلتفرمر بازی، یک سری مراحل باسفایتمانند هم وجود دارند که در آنها، باید با ترکیب مهارتهایی که دارید بتوانید در نبرد با دشمنی معمولا عظیمجثه جان سالم بهدر ببرید.
مورد دیگری که ارزش تجربه بازی را شدیدا بالا میبرد، ارزش قائل شدن آن به تلاشهای شما است و Spelunky 2، این جنبهی آثار روگلایک را هم بهخوبی شناخته و در بازی اجرا کرده است. مثلا در صورتی که بتوانید چند مرحله را پشت سر بگذارید، با شخصیتی آشنا خواهید شد که کارش حفر تونل است و میتواند در صورتی که منابع لازم را به او برسانید، برایتان تونلی بسازد که حکم یک میانبر را دارد و پس از آن، بهجای اینکه مجبور شوید برای رسیدن به محیط کلی دوم، مراحل محیط اول را تمام و کمال بازی کنید، از این میانبُر استفاده کرده و به محیط دوم برسید و در ادامه مسیرتان هم مجددا با فراهم کردن وسایل لازم برای این شخصیت، میانبُرهای بیشتری داشته باشید. یا مورد دیگر اینچنینی، فروشگاههایی هستند که در مراحل بازی وجود دارند و با پولی که جمع کردهاید، میتوانید از آنها آیتمهای مختلفی را بخرید؛ از سلاح گرفته تا آیتمهای دفاعی و شارژ کردن تجهیزاتتان که به شما در پیشروی راحتتر در مراحل کمک میکنند. سازندگان Spelunky 2 همچنین برای اینکه تنوع بیشتری به روند آن ببخشند، مواردی مثل امکان سوار شدن به حیوانات مختلف در طول مراحل و پیشروی با کمک آنها یا امکان نجات دادن حیوانات اهلی و کسب یک قلب جایزه با این کار را فراهم کردهاند که همگی، عمق بیشتر و بیشتری به بازی میبخشند و باعث میشوند تا حسابی غرق تجربه بازی شوید و از ریزهکاریهای تعبیهشده در آن لذت ببرید.
راستش را بخواهید، Spelunky 2 از آن دست بازیهایی است که در سبک خودش واقعا تجربهای نزدیک به ایدهآل را ارائه میکند و ایراد گرفتن از آن واقعا سخت است. بااینحال مثلا یکی از مواردی که میتوانست تجربه بازی را حتی جذابتر کند، تنوع بیشتر شخصیتها در بازی است. به مرور زمان، یک سری تابوت در طول مراحل خواهید دید که با لمس آنها، شخصیتهای جدیدی برای بازی کردن در دسترس قرار میگیرند. اما خب مسئله اینجا است که تمام این شخصیتها، از حیث خصوصیات رفتاری و عملکردی کاملا مشابه یکدیگر هستند و فقط از نظر ظاهری باهم تفاوت دارند. درحالیکه اگر مهارت این شخصیتها هم باهم متفاوت بود، ارزش تکرار و تجربه بازی حتی بیشتر هم میشد و بازیکنان برای اینکه بتوانند مراحل را در قالب کاراکتری با خصوصیات کاملا متفاوت پشت سر بگذارند، بیشتر هم آن را تجربه میکردند. بازی همچنین جدا از حالت اصلی، چند حالت بازی دیگر هم دارد که یکی از بهترین آنها، بخش Arena است و در آن میتوانید به نبردی با سایر بازیکنان یا باتها بروید و تجربهای بهمعنی واقعی کلمه دیوانهوار داشته باشید.
Spelunky 2، همچنین از نظر بصری بازی باکیفیتی است. هر مرحله اصلی بازی، خود از چند مرحله کوچکتر تشکیل شده است که با پشت سر گذاشتن همه آنها، وارد مرحله و محیط اصلی بعدی میشوید؛ محیطی که از نظر طراحی ظاهری کاملا جدید و متفاوت است و انصافا سازندگان دقت زیادی به جزییات بصری هریک از مراحل اصلی بازی کردهاند؛ در نتیجه درحالیکه در یک مرحله در محیطی سرسبز و جنگلی ماجراجویی میکنیم، مرحله بعدی ما را به محیطی صنعتی که آتش از همهجای آن میبارد میبرد و محیط بعدی هم فضایی با معماریهای شرق آسیاییمانند دارد. جدا از تنوع خودِ محیطها، دشمنان بازی هم به همین روال تغییر میکند و جدا از اینکه تنوع ظاهری آنها جذاب است، خصوصیات رفتاری هرکدام هم منحصربهفرد است و در نتیجه مدام بازیکن را با چالش روبهرو شدن با دشمنی ناشناخته روبهرو میکند. به همین روال موسیقیهای خوبی هم برای بازی در نظر گرفته شدهاند که امتیاز مثبت دیگری برای آن بهشمار میروند.
در مجموع، Spelunky 2 را میتوان بهترین دنباله ممکن برای نسخه اول این بازی دانست. سازندگان بازی، تجربهای شدیدا دیوانهوار و سخت در اختیار بازیکنان قرار دادهاند که در آن بارها و بارها به روشهای مختلف کشته میشوید و درحالیکه عقل حکم میکند که بیخیال تجربه بازی شوید، ولی ته دلتان لذت شیرینی از بازی کردن آن جاخوش کرده که اجازه این کار را نمیدهد و مدام این حس را خواهید داشت که بازهم بهسراغ بازی بروید و برای رسیدن به مرحله بالاتر و امتیاز بیشتر تلاش کنید. خوشبختانه بازی هم کاملا برای تلاش شما ارزش قائل میشود و با مکانیکهایی که بالاتر توضیح دادیم، کاری میکند تا به مرز عصبانیت برسید ولی هرگز از تجربه بازی زده و ناامید نشوید. در نتیجه اگر به آثار پلتفرمر علاقه دارید و البته ترسی هم از روبهرو شدن با اثری چالشبرانگیز ندارید، Spelunky 2 یکی از بهترین بازیهایی است که این روزها میتوانید بازی کنید و حتی برای مدت طولانی حسابی با آن سرگرم شوید.
بررسی بازی براساس نسخه پیسی صورت گرفته است.
Spelunky 2
نقاط قوت
- طراحی عالی ساختار مراحل بازی و مواردی مثل سکوها و تلهها
- مهارتمحور بودن بازی با وجود درجه سختی بالا
- طراحی هوشمندانه باسها در بازی و جذابیت روبهرو شدن با آنها
- پاداشهای ارزشمندی که بازی برای پیشروی بازیکن در نظر گرفته است
- تنوع بصری بسیار بالای مراحل بازی و جزییات هنری زیبای آنها
- حالتهای بازی مختلف از جمله بخش جذاب Arena
نقاط ضعف
- شبیه بودن عملکرد شخصیتهای مختلف و خلاصه شدن تفاوت آنها به ظاهر
- غیرمنطقی شدن سختی بازی در مواردی بسیار محدود و انگشتشمار
نظرات