نمیتوان منکر این شد که بازیهای مستقل، جزو یکی از ارکان اصلی صنعت بازیهای ویدیویی به حساب میآیند. تابهامروز بازیهای مستقل متعددی را مشاهده کردهایم که هرکدام به نحوی تجربهای کاملتر و حتی خاطرهانگیزتر از یک بازی AAA را در اختیار مخاطب قرار دادهاند. حال بعضی از این بازیها توسط یک تیم بسیار کوچک و بعضی دیگر حتی توسط یک نفر ساخته میشود.
دراینمیان تعدادی بازی یا تیمهای مستقل دانش آموزی هم وجود دارد که شروع بازیسازی آنها در دوران مدرسه و دانشگاه شکل گرفته است؛ جاییکه ایدههای خود را با دوستانشان به اشتراک گذاشته و درکنار یک دیگر یک بازی ویدیویی را خلق کردهاند. سانی پیک (Sunny Peak) جزو همان تیمهایی است که از کنار هم قرار گرفتن ۱۳ دانشجو تشکیل شده و بهعنوان اولین پروژه بازی Symphonia را خلق کردهاند.
Symphonia درقالب یک بازی مستقل دانشجویی/دانشآموزی قصد ندارد داستانی عمیق، گیرا و خاطرهانگیز را ارائه دهد
داستان بازی در مورد کاراکتری است که بهدنبال نقش خود در جهان بازی است. وی دارای یک ویولن است و تنها چیزی که میداند، نواختن است. حال قصد دارد یک کنسرت با شکوه را برگزار کند، اما هر چیزی نیازمند فراهم کردن یک سری پیشنیاز است. ازاینرو کاراکتر داستان در طول ماجراجویی ۳۰ الی ۴۰ دقیقه خود تلاش میکند تا محفلی را فراهم کند تا بتواند به نواختن یک موسیقی دلنشین، مشغول شود.
Symphonia درقالب یک بازی مستقل دانشجویی/دانشآموزی قصد ندارد داستانی عمیق، گیرا و خاطرهانگیز را ارائه دهد. هیچ NPC در بازی وجود ندارد و شما هستید و جهانی استیم پانکی که باید خودتان راه خود را در طول داستان پیدا کنید. حتی شخصیت اصلی هم فاقد شخصیت پردازی خاصی است و تنها اطلاعاتی که دراختیار کاربر قرار داده میشود، این است که ویولن زدن و نواختن، بخشی جدانشدنی از کاراکتر شما است.
معمولا در بازیهای پلتفرمی که تمرکز اصلی سازنده روی گیمپلی و بهخصوص بخش پلتفرمینگ است
بااینحال گیمپلی موردی است که حسابی نظر شما را بهخود جلب میکند و در انتهای بازی با خود میگویید که ای کاش چند ساعت بیشتر محتوا برای Symphonia درنظر گرفته شده بود. بعضی وقتها شاهد بازیهایی هستیم که با سادهترین مکانیسمهای گیمپلی، بهترین خروجی را ارائه میدهند. Symphonia دقیقا جزو همین دسته از بازیها است. دراینجا نه سیستم ارتقایی درنظر گرفته شده، نه شخصیت داستان مهارتهای متفاوت دارد و نه سیستم پیشرفت پیچیدهای را مشاهده میکنید. بازی تنها سه ویژگی را در اختیار شما قرار میدهد.
بااینحال Symphonia جدا از کوتاه بودن، مشکل بزرگ دیگری هم دارد و آن هم عدم پشتیبانی مناسب از کیبورد است
پرش، آهنگ زدن و چسبیدن به محیط مواردی هستند که شما در بازی Symphonia قادر به انجام آنها هستید. در طول بازی پلتفرمهای متعددی برای قرار داده شده که باید با پریدن بهموقع، آنها را پشت سر بگذارید، اما رفته رفته ویژگی چسبیدن به محیط و استفاده از سکوهای مخصوص بهعنوان یک مزیت برای عبور از موانع هم به بازی اضافه میشود. درواقع کاراکتر بازی شخصی است که تنها یک ویولن دارد و بهواسطهی کمان ویولن، میتوانید به محیطهای پارچهای چسبیده یا پرشی بلندتر از پرش طبیعی خود داشته باشید.
معمولا در بازیهای پلتفرمی که تمرکز اصلی سازنده روی گیمپلی و بهخصوص بخش پلتفرمینگ است، طراحی سکوبازیها اهمیت بالایی دارد و Symphonia دراینبخش عملکرد مناسبی را از خود بهجای گذاشته است. شاید نتوان Symphonia را یک بازی کامل دانست و بیشتری شبیهبه یک دمو است، اما تجربهای که ارائه میدهد، کاربر را برای چند دقیقه، هرچند کوتاه، به آرامش میرساند. یکی دیگر از ویژگیهای گیمپلی Symphonia، نواختن آهنگ است. در بعضی از قسمتها برای باز شدن یک در یا پیشرفت در بازی، باید شروع به نواختن آهنگ کنید. البته ویولن زدن در بازی محدود نیست و کاربر میتواند در هرکجای بازی، بیخیال پیشرفت شده و شروع به نواختن کند.
بااینحال Symphonia جدا از کوتاه بودن، مشکل بزرگ دیگری هم دارد و آن هم عدم پشتیبانی مناسب از کیبورد است. با محصولی روبهرو هستیم که روی کامپیوتر عرضه شده است، اما کاربران نمیتوانند از کیبورد در بازی استفاده کرده یا قابلیت تنظیم دکمههای آن را ندارند. ازاینرو تنها راه بازی کردن، کنترلر است. از نظر بصری، شاهد یک بازی دوبعدی هستیم که دارای طراحیهای دستی است و همین مورد، سبب شده تا تجربهی متفاوتی را ارائه دهد و از نظر فنی، بازی فاقد افت فریم یا باگ خاصی است و کاربران میتوانند تجربهی روانی را کسب کنند.
موسیقی Symphonia هم در سطح مطلوبی قرار دارد. شاید درطول تجربهای ۳۰ دقیقهای خود آنچنان موسیقی زیادی نشنوید، اما نواختن ویولن و سکانسهایی از داستان که به آهنگ زدن مربوط است، سبب شده تا موسیقی به یکی از اصلیترین المانهای Symphonia تبدیل شود. در انتها، اگر بهدنبال یک تجربهی کوتاه و سرگرم کننده هستید که بتواند برای چند دقیقه شما را از جهان واقعی دور کند، Symphonia گزینهی مناسبی است.
بررسی بازی باتوجه به نسخه کامپیوتر انجام شده است
Symphonia
نقاط قوت
- طراحیهای دستی بازی
- موسیقیهای دلنشین
- طراحی خوب سکوبازیها
- ارائه تجربهای دلچسب با سادهترین مکانیسمهای ممکن در گیمپلی
نقاط ضعف
- عدم پشتیبانی مناسب از کنترلر
- کوتاه بودن بیش از اندازه بازی
نظرات