بررسی بازی Eldest Souls
معمولا به چالش کشیدن در بازیهای ویدیویی به روشهای مختلفی انجام میشود. برای مثال، بعضی از بازیها بهواسطهی درجه سختی بالاتر و اعمال تغییراتی در نوار سلامت دشمنان و میزان آسیبرسانی آنها، چالش را برای بازیکن بهوجود میآورند. در بازیهای پلتفرمر هم معمولا چالش اصلی در نحوه انجام سکو بازیها و بعضی وقتها انجام پازلهای بازی است. این در حالی است که دراینمیان بازیهای سولزلایک هم بدون هیچ درجه سختیای سعی میکنند دشمنان و باسهایی را ارائه دهند که از همان ابتدا شما را بهچالش کشیده و نحوه ارتقای کاراکتر و پیشروی در بازی هم بهگونهای باشد که با قویتر شدن، این چالش سادهتر شود.
دراینمیان بعضی از سازندههای بازیهای سولزلایک یا سایر بازیهای باس فایت محور، با ارائه حالت باس راش سعی میکنند بیشازپیش بازیکنان را بهچالش بکشند. حال اگر حالت باس راش، محوریت اصلی یک بازی ویدیویی قرار بگیرد چی؟ آیا همچنان میتواند سرگرم کننده و چالشبرانگیز ظاهر شود؟ استودیو فالن فلگ (Fallen Flag Studio) با ساخت بازی Eldest Souls حالت باس راش در بازیهای سولزلایک را در قالب یک بازی ویدیویی در اختیار کاربران قرار داده است. در حالت کلی، Eldest Souls تجربهی خوبی را ارائه میدهد، اما دراینمیان مشکلاتی هم دارد که تاحدی روی تجربهی کلی بازیکن تأثیرگذار است.
داستان بازی Eldest Souls در باره خدایانی است که بهواسطهی ظلم و قدرت خود، شرایط نابرابری را بهوجود آورده و همین نابرابری باعث نابودی شده است. زمانیکه انسانها وجود نداشتن، تنها ماه در آسمان وجود داشت و پس از نابودی و انفجار ماه، سه تکه آسمانی از این سیاره وارد زمین میشود. ازطریق تکه اول انسانها و ازطریق تکه دوم هم خدایان خلق میشوند. سالها این دوگروه در صلح و آرامش بودند تا اینکه یکی از خدایان به نام Eksyll ارتشی را راهاندازی و شروع به جنگیدن با انسانها و بردهداری میکند.
Eldest Souls با پایانبندی مبهم خود تاحدی عملکرد نامناسبی را از خود بهنمایش میگذارد
بالاخره صبر انسانها تمام شده و بهواسطهی ارتشی که راهاندازی میکنند، خدایان زیردست Eksyll را در قلعه اصلی زندانی میکنند. حال پس از گذشت این اتفاقات، مجددا Eksyll قدرتمندتر از قبل بازگشته تا انتقام خود را از انسانها بگیرد. این درحالی است که سومین تکه آسمانی درقالب شخصیت اصلی داستان و تنها امید انسانها، خود را نشان میدهد و وظیفه دارید تا جلوی Eksyll را گرفته و با نابودی تمامی خدایان، مجددا زمین را به حالت اول خود برگردانید.
داستان بازی شروع خوبی دارد و همان ابتدا بدون هیچ شاخ و برگ خاصی کل ماجرا را برای مخاطب تعریف میکند. بااینکه با یک بازی مستقل طرف هستیم و باتوجهبه ساختار و سبک و سیاق آن، داستان مهمترین فاکتور نیست، اما پایانبندی بازی میتوانست ساختار بهتری داشته باشد. این در حالی است که Eldest Souls با پایانبندی مبهم خود تاحدی عملکرد نامناسبی را از خود بهنمایش میگذارد. بااینحال شخصیتهای داستانی مختلفی هم برای Eldest Souls طراحی شده که قرار نیست شخصیتپردازی خاصی داشته باشند، بلکه به شما کمک میکنند تا درطول گیمپلی بتوانید بیشازپیش شخصیت خود را تقویت کنید.
استراتژی شما بههنگام مبارزات باید حساب شده باشد. اینکه هم حواستان به نوار سلامت خود باشد و هم اینکه بتوانید حملات خود را به درستی انجام دهید
گیمپلی بازی بدین صورت است که شما تنها یک سلاح دارید و بهواسطهی آن باید هر ۹ باس درنظر گرفته شده را از بین ببرید. دراینمیان تفاوتهایی هم وجود دارد. سیستم مبارزاتی بازی بدین شکل است که قهرمان داستان همانند بازیهای مشابه دارای ضربات سبک و سنگین نیست، بلکه یک ضربه سبک و یک ضربه شارژی دارید. ضربه معمولی یا سبک شما آنچنان آسیب زیادی را به باسها وارد نمیکند و بهخاطر مزیتهای ضربه شارژی، شاهد یک ساختار متفاوت برای نبردها هستیم.
بهعبارتی مدام باید به سمت باسهای Eldest Souls شارژ کرده و به آنها آسیب برسانید. ضربات شارژی دو مزیت بسیار بزرگ دارند. اولین مزیت این است که پس از اعمال یک ضربه شارژی موفق، نوار ضربه مخصوصی به اسم Bloodcursed برای شما پر میشود. حال در زمان محدودی باید این ضربه را اعمال کنید تا یک آسیب بیشتر به باس وارد شود. دومین مزیت، این است نوار سلامت شما با اعمال ضربات شارژی و Bloodcursed موفق پر میشود. درواقع الدست سولز فاقد آیتم پر کننده نوار سلامت است و پر شدن این نوار، بهواسطهی ضربات ذکر شده انجام میشود. ازاینرو استراتژی شما بههنگام مبارزات باید حساب شده باشد. اینکه هم حواستان به نوار سلامت خود باشد و هم اینکه بتوانید حملات خود را به درستی انجام دهید.
دراینمیان سیستم جاخالی دادن هم برای کاراکتر اصلی درنظر گرفته شده است. ضربات شما در بازی از نوار استامینا کم نمیکند، اما سه مخزن استامینا تعبیه شده که با هر بار جاخالی دادن، یکی از آنها خالی میشود. ازاینرو سه بار میتوانید پشت سر هم جاخالی دهید و منتظر بمانید تا پر شود یا اینکه، اگر بتوانید در زمانبندی بسیار دقیقی ضربات را جاخالی دهید یا به عبارتی یک Perfect Dodge را اعمال کنید، مخزن خالی شده بهصورت آنی پر میشود. ترکیب این سیستم با نحوه مبارزه کردن در Eldest Souls، چیزی است که این بازی را به یک محصول چالشبرانگیز و درعین حال لذت بخش تبدیل کرده است.
متاسفانه تقویت شدن شما توسط NPCها تاثیر خاصی روی سادهتر شدن بازی ندارد
ازطرفی Eldest Souls فاقد سیستم ارتقای کاراکتر است و بهواسطهی NPCهایی که در محیط قرار گرفته، میتوانید بعضی از ویژگیهای خود مثل ضربهزدن، سرعت راه رفتن یا لباس جنگی خود را بهبود ببخشید. درواقع برای هرکدام از آنها باید آیتمهای مخصوصی را درجهان بازی پیدا کنید. متاسفانه تقویت شدن شما توسط NPCها تاثیر خاصی روی سادهتر شدن بازی ندارد. بهعبارتی چه از آنها استفاده کنید و چه استفادهای نداشته باشید، میتوانید با درجه سختی مشابهی بازی را تمام کنید. بااینکه بازی فاقد سیستم ارتقای کاراکتر است، اما یک درخت مهارتهای جالب و متفاوت برای کاربران درنظر گرفته شده است.
درخت مهارتهای بازی بدین شکل است که شامل دو بخش متفاوت میشود. اولین بخش که به سه شاخه تقسیم میشود، کلاسبندیهای نوع مبارزه شما هستند. برای مثال، برزرکر باعث میشود تا آسیبرسانی شما بیشتر، اما از نظر تدافعی ضعیفتر میشوید. نکتهی جالب، این است که در هر زمان از بازی میتوانید امتیازهای داده شده به درخت مهارتها را جابهجا کنید و محدودیتی دراینبخش برای شما درنظر گرفته نشده است. بخش دیگر درخت مهارتها هم شامل مهارتهای Passive و Active دیگری میشود که باید با شارد حاصل از کشتن باسها، آنها را فعال کنید.
طراحی ۹ باس بازی، منحصربهفرد است و هرکدام سیستم مبارزاتی مخصوصبه خود را دارد
ساختار ویژگیهای Passive و Active بازی بدین شکل است که با هر شارد، تغییراتی در ویژگیای که ارائه میدهند، بهوجود میآید. همین مورد سبب شده تا گیمپلی کاربر تنوع خود را داشته باشد و برای هر باس، از ساختار متفاوتی استفاده کنید. از دیگر مشکلات گیمپلی، ميتوان به محتویات ارائه شده اشاره کرد. کشتن ۹ باس بهتنهایی شاید در همان لحظه لذت بخش باشد، اما در حالت کلی، انگیزه شروع نیوگیم پلاس و گشتوگذار بیشتر در جهان بازی را در شما بهوجود نمیآورد. شاید بسنده نکردن به ساختار باس راش و اضافه کردن دشمنان معمولی و NPCهای بیشتر، میتوانست گیمپلی بهتری را در اختیار کاربران قرار دهد. حتی حالت Arena بازی که همان باس راش را در قالب چالشبرانگیزتر ارائه میدهد هم نمیتواند جای خالی محتوای کم بازی را پر کند.
از نظر بصری، Eldest Souls یک بازی پیکسلی با دوربین ایزومتریک است و حس و حال بازیهای قدیمی را القا میکند. طراحی ۹ باس بازی، منحصربهفرد بوده و هرکدام سیستم مبارزاتی مخصوصبه خود را دارد. از نظر سختی، دو باس ابتدایی شاید نسبت به سایر باسها چالشبرانگیز نباشند و صرفا برای آشنایی بازیکن با حال و هوای بازی ساخته شده است، اما با گذر زمان باسهای آینده بازی حسابی مخاطب را به چالش میکشند. از نظر فنی هم بازی فاقد مشکلاتی نظیر افت فریم و باگ است و کاربران از این نظر مشکل خاصی را تجربه نخواهند کرد.
از نظر موسیقی هم Eldest Souls در محیطهای بازی موسیقی خاصی را دراختیارتان قرار نمیدهد، اما موقعی که به باس فایتها میرسید، موسیقیهای حماسی و گوشنوازی را تجربه میکنید. در انتها، Eldest Souls با تمام محتوای کم و مشکلاتی که دارد، یک بازی سولزلایک سرگرم کننده است که میتواند بین ۴ الی ۶ ساعت شما را سرگرم کند.
بررسی بازی باتوجه به نسخه کامپیوتر انجام شده است
Eldest Souls
نقاط قوت
- طراحی بسیار خوب درخت مهارتهای بازی
- طراحی منحصربهفرد باسها
- موسیقیهای گوشنواز
نقاط ضعف
- پایانبندی نامناسب بازی
- محتوای کم بازی
- عدم کارآمد بودن ارتقاهایی که توسط NPCها انجام میشود
نظرات