در صنعت بازیهای ویدیویی، وجود هر نوع بازی با ساختار گرافیکی و گیمپلی مختلف لازم است. البته این تنوع باید بهگونهای باشد که شاهد یک بازی با کیفیت و قابل قبول باشیم. محصولاتی که بتوانند درکل تجربهی خوب و سرگرم کنندهای را ارائه دهند. دراینمیان مایکروسافت را میتوان جزو ناشرهایی دانست که رابطهی خوبی با سازندههای بازیهای مستقل دارد و در چند وقت اخیر، شاهد عرضه بازیهای مستقل متنوعی بودهایم.
مشکل اصلی داستان Sable، این است که بازی فاقد داستانسرایی یا شخصیتپردازی است
مدتی پیش بازی Sable، جدیدترین انحصاری پلتفرمهای ایکس باکس و پی سی روانه بازار شد و سؤال این است که آیا Sabel توانسته به یک تجربه سرگرم کننده و جذاب تبدیل شود؟ در حالت کلی، Sable جزو آن دسته از بازیهایی است که از نظر شالوده و ساختار، ترکیب خوبی را ارائه میدهد، اما نوع چینش و پولیش بد آن سبب شده تا طعم واقعی بازی را نچشید.
داستان بازی در مورد دختری به نام سیبل است که بهدنبال یافتن یک ماسک ویژه از قبیله عشایری خود خارج میشود. نکته اصلی داستان Sable، این است که بازی فاقد داستانسرایی یا شخصیتپردازی است. درواقع، بازیکن با محصولی روبهرو است که در جریان آن خودش باید داستان بازی را پیشببرید. مأموریتهای بازی بهگونهای نیستند که شاهد مأموریت اصلی و فرعی باشیم و در جریان مأموریتهای فرعی، داستان بازی پیش رفته و با میانپردههای مختلف و دیالوگها، قصه بازی روایت شود.
شما در Sable نه قرار است بجنگید و نه اینکه سلاح خاصی دارید، بلکه تنها یار و یاورتان در طول تجربه Sable، یک هاوربایک بوده که بهعنوان یک وسیله نقلیه از آن استفاده میکنید
شما در نقش یک عشایر باید به جهان بیرون سفر کرده و با انجام مأموریتهای مختلف و سر زدن به سایر قبایل و محیطها، خودتان داستان بازی را اکتشاف کنید. Sable یک بازی برپایه گشتوگذار و اکتشافات است. ازاینرو از داستان گرفته تا روایت برپایه همین موضوع پیش میرود و این شما هستید که نوع روایت داستان را شکل میدهید. دراینمیان انتخابهای مختلفی هم برای بعضی از مأموریتهای بازی درنظر گرفته شده است. بااینحال این انتخابها آنچنان تاثیری روی روند داستان اصلی بازی ندارند.
در اول متن گفته شد که Sable محصولی بر پایه اکتشافات است. جدا از تاثیر این بخش روی داستان و قصهگویی بازی، شالوده اصلی گیمپلی را هم تشکیل داده است. شما در Sable نه قرار است بجنگید و نه اینکه سلاح خاصی دارید، بلکه تنها یار و یاورتان در طول تجربه Sable، یک هاوربایک بوده که بهعنوان یک وسیله نقلیه از آن استفاده میکنید. ساختار بازی بدین شکل است که پس از تموم کردن مقدمه Sable و شروع ماجراجویی خود، به گشتوگذار در جهان بازی پرداخته و مأموریتهای خود را کامل میکنید. بعضی از مأموریتها بدین شکل است که برای کامل کردنشان باید چند مأموریت دیگر را هم تکمیل کنید و بعضی دیگر، صرفا انجام کارهای سادهای مثل پیدا کردن آیتمهای خاص در جهان بازی است.
ساختار مأموریتها هم بدین شکل است که بعضی از آنها در جهان بازی علامتگذاری شده و بهواسطهی مسیریاب خود میتوانید آنها را مشاهده و انجام دهید. نوعی دیگر از مأموریتها هم در مسیر بازی مشخص نیستند، اما به شما سرنخهایی داده میشود تا در محیط بازی گشته و آنها را پیدا کنید. در بازیهایی که برپایه گشتوگذار است، نوع طراحی محیط و مأموریتها اصلیترین نقش را برای سرگرم کردن مخاطب ایفا میکند. اینکه مأموریتها طراحی جذابی داشته باشند تا بتوانید بهواسطهی آنها، مدام در حال گشتوگذار در جهان بازی باشید.
جدا از برخی معماها، بعضی از مأموریتهای فرعی هم طراحی نامناسب و خسته کنندهای دارند
مأموریتهای Sable از همان ابتدا سعی دارند ساختاری معمایی داشته باشند. حال این معما و پازل میتواند پیدا کردن مقصد یا حل یک پازل محیطی در راستای باز کردن در، کسب آیتم یا موارد مشابه باشد. بااینحال اشکال اصلی گیمپلی، همین مورد است. اینکه ساختار بعضی از پازلها و مأموریتها آنطور که باید و شاید جذاب نیست و برای پیشرفت در جهان Sable و رسیدن به نقطهی انتهایی داستان، متاسفانه مجبور به کامل کردنشان هستید؛ مگر اینکه بیخیال بازی شوید و آن را کنار بگذارید.
Sable جزو آن دسته از بازیهایی است که از بُعد هنری بسیار زیبا است
از دیگر ویژگیهایی که سیبل در این ماجراجویی در اختیار دارد، یک نوار انرژی به هنگام دویدن و بالا رفتن از اجسام درکنار یک حباب ویژه است تا بتواند در هوا پرواز کند. ترکیب این دو مورد درکنار معماهای بازی، اگر طراحی بهتری داشتند، میتوانست بیشازپیش باعث سرگرمی کاربر شود. بااینحال، موردی که Sable را به یک اثر شدیدا متفاوت تبدیل کرده، جلوههای بصری بازی است.
Sable جزو آن دسته از بازیهایی است که از بُعد هنری بسیار زیبا است. جهانی رنگارنگ که شبیه به تابلوهای نقاشی زیبا است و از تماشا کردن تمامی نقاط آن لذت میبرید. همچنین یک سیستم شب و روز هم برای بازی طراحی شده که در شب، بهدلیل تاریک شدن هوا، رنگبندیهای محیط دستخوش تغییرات شده و در روز، همه چیز به حالت اول بر میگردد.
بااینحال اصلیترین مشکل بازی، بخش فنی آن است. Sable دارای باگها و افت فریمهای مختلفی است. از کرش کردن گرفته تا قطع شدن ناگهانی صدا درحین انجام بازی، سبب شده تا Sable به هیچوجه از این حیث تجربه پایدار و روانی را ارائه ندهد.
موسیقیهای Sable، بهخوبی با فضاسازی و اتمسفر بازی همخوان بوده و یک تجربه آرامشبخش را ارائه میدهند. ترکیب گشتوگذار و هاوربایک سواری با موسیقیهای دلنشین بازی، چیزی است که Sable را آرامشبخش و متفاوت از سایر بازیهای ویدیویی بهنمایش میگذارد. بااینتفاسیر، Sable از نظر شالوده و ساختار، یک بازی مفرح، ساده و تو دل برو به حساب میآید. اما، وجود مشکلات فنی متعدد درکنار ضعف در طراحی بعضی از معماهای Sable سبب شده تا تمامی خوبیهای بازی زیر سایهای از مشکلات دفن شود.
بررسی بازی باتوجه به نسخه پی سی انجام شده است
Sable
نقاط قوت
- جلوههای بصری چشمنواز
- موسیقی بسیار باکیفیت
نقاط ضعف
- مشکلات فنی متعدد
- طراحی نامناسب بعضی از معماها
- ضعیف بودن تعدادی از ماموریتها
نظرات