بررسی بازی Sherlock Holmes: Chapter One
بازی Sherlock Holmes: Chapter One تازهترین قسمت از مجموعه بازیهای «شرلوک هولمز» است که تیم Frogwares طی چندین و چند سال اخیر وظیفهی توسعهی آنها را برعهده داشته است. سری بازیهای شرلوک هولمزِ استودیوی نامبرده از سال ۲۰۰۲ میلادی تا بهامروز در جریان قسمتهای اصلی و فرعی مختلف، مخاطب خود را از پنجرهی بازیهای ویدیویی بهکالبد نابغهی جرمشناس منتقل کرده است. تیم Frogwares بعد از ساخت بازی Sinking City در سال ۲۰۱۹، حالا سراغ یک قسمت جدید از مجموعه آثار شرلوک-محور خود رفته است. آیا بازگشت Frogwares بهسری باسابقهی شرلوک موفقیتآمیز بوده است؟ همراه زومجی باشید که در این مطلب قرار است بهاین سوال، پاسخ بدهیم.
قصهی Chapter One یک پیشدرآمد است که نحوهی شکوفایی کاراکتر شرلوک در مجموعه بازیهای استودیو Frogwares را بازگو میکند
قصهی Chapter One حول محور اولین و شخصیترین پروندهی کلان شرلوک هولمز جلو میرود. شرلوک در این قسمت از سری بازیهای Sherlock Holmes باید بهجزیرهی خیالی کوردونا (Cordona) سفر کرده و از اسرار مرگ مادر خود پردهبرداری کند. این قصه نقش یک پیشزمینهی داستانی یا همان Origin Story را برای سری بازیهای شرلوکِ استودیو Frogwares ایفا میکند. کارآگاه محبوب ما در این داستان هنوز بهآن شخصیت کارکشته و همهفن حریف که میشناسیم تبدیل نشده و یک جوان ۲۰ ساله است که در نگاه اول، بیشتر بهقهرمانان تینایجر سریالهای شبکهی CW شباهت دارد. اما زمانی که گیمر در این جادهی احساسی قدم میگذارد و با صدای گرم الکس جردن که به نابغهی جامعهگریز داستانمان جانبخشی کرده گوش میسپارد، آنجاست که جادوی نویسندگی و پرداخت قوی قصه هم وارد عمل میشوند و گیمر را بهاین نسخهی خاص از شرلوک علاقهمند میکنند.
قصهی بازی جذابیتهای خاص خودش را دارد و با وجود اینکه نویسندگی آن میتوانست بهتر و واقعا گیراتر از آب دربیاید اما همچنان در جوش آوردن چشمهی کنجکاوی بازیکن موفق است. پیچشهای خاص داستانی کنار پیشرفتهای اثر در پرداخت کاراکتر شرلوک و شاخوبرگ گرفتن ارتباطات او و اطرافیانش از جمله نقاط قوت داستان اثر هستند؛ موضوعی که در راس آن ارتباط شرلوک و جان را داریم. البته این «جان»، جان واتسن معروف نیست. برای سر در آوردن از این قضیه که واقعا جالب و درگیرکننده از آب درآمده، حتما باید این اثر را تجربه کنید چرا که یک اشارهی کوچکِ من، بهاسپویل شدن بازی برای شما منجر میشود!
با اینکه اثر در زمینهی طراحی معما و مراحل قطعا جا برای بهتر شدن دارد اما در مقیاس آثار AAA، با یک تجربهی کارآگاهی خوشساخت طرفیم که در ایجاد حس و لذت «کارآگاه بودن» کاملا موفق است
چند پروندهی قتل پر و پیمان و یک پروندهی خودکشی. مگر بهتر از این میتوانست برای شرلوک رقم بخورد؟ قصه و روایت داستان در اکثر بازیها اهمیت بالایی دارد اما وقتی صحبت یک پروندهی قتل درست و حسابی در میان باشد، دیگر چه کسی بهقصه اهمیت میدهد وقتی بازی شروع شده است؟! البته که در این اثر با یک داستان خوب طرف هستیم اما ساختار گیمپلی بهقدری خوب شکل گرفته که بازیکن در خلال حل پرونده و در لحظاتی که پس از تصمیمگیریهای سخت بالاخره قاتل را از میان چند مظنون پیدا میکند و مغزش از این بابت مملو از هورمونهای لذت شده است، آنجاست که درخشش گیمپلی بازی را میبینیم. جایی که در آن گیمپلی فراتر از داستان و سایر مشخصههای بازی، خودش را بهعنوان نقطهی عطف اول و آخر اثر بهگیمر تحمیل میکند.
گیمپلی بازی بهدو بخش کشف جرم و مبارزات تقسیم میشود. کشف جرم با بررسی صحنهی قتل، جمعآوری اطلاعات و صحبت با شاهدین آغاز شده و در پایان به پیدا کردن ارتباطات، استنتاج و در نهایت پیدا کردن قاتل و بسته شدن پرونده میانجامد. در تمامی این مراحل اسکلت گیمپلی و طراحی مراحل اثر بهاندازهای خوب طراحی شده است که آن حس کارآگاه بودن و «شرلوک بودن» بهخوبی در گیمر ایجاد میشود.
تاثیرات سری تلوزیونی شرلوک (Sherlock BBC) بهوضوح در Chapter One دیده میشود
از Sherlock Holmes: Chapter One هرگز نباید انتظار آزادی عمل و ارائهی یک تجربهی کارآگاهی خالص مثل بازیهای «دیسکو الیسیوم» یا Retrun of the Obra Din را داشته باشید؛ چرا که بازی در قسمتهایی مثل لحظات کشف جرم و جمعآوری اطلاعات، راهنماییهای خاصی را در اختیار گیمر قرار میدهد (حتی اگر درجهی سختی معماها را بر روی Master of deduction تنظیم کرده باشید)؛ مثلا در لحظاتی که مشغول جستوجوی محیط هستید، بازی بهشما اعلام میکند که در این محیط پنج سرنخ قابل تعامل وجود دارد که شما باید آنها را پیدا کنید. یک بازی کارآگاهی درجه یک هرگز گیمر را راهنمایی نمیکند و ریشوقیچی را در اختیار بازیکن قرار میدهد. نکتهی مهم اینجاست که بازی جدید شرلوک با وجود ارائهی یک سری از راهنماییها، در لحظات بهخصوص در تک تک پروندهها تصمیمگیری و استنتاج اصلی و تعیینکننده را برعهدهی گیمر میگذارد.
تصمیمات گیمر و مکانیزمهای استنتاجی هرگز دکوری نیستند و هر تصمیم بازیکن، عواقب خاص خودش را دارد؛ تصمیمهایی که شاید به شکست پرونده منجر شوند!
لحظاتی که بازیکن باید لابهلای اسناد بگردد، ارتباطات را پیدا کند و طبق آنچه که بهدست آورده حالا دست بهیک نتیجهگیری منطقی بزند و استنتاج کند؛ اینجاست که گیمر با دقت بهخرج دادن میتواند موفق شود و در صورت موفقیت، احساسی مملو از لذت و شوقِ «شرلوک بودن» در وی ایجاد میشود. این را هم باید در نظر گرفت که ممکن است گیمر کاملا پرونده را اشتباه حل کند. سراغ یک مظنون غلط (بیگناه) برود و بهکل مسیر کشف جرم را اشتباه جلو ببرد. خطاهای گیمر در طول حل پروندهها با او خواهند بود و بهشکست در حل پرونده/معما ختم خواهند شد! این دقیقا یکی از اصلیترین مشخصههای آثار معمایی/جنایی است که در بازی شرلوک بهبهترین شکل ممکن رعایت و اجرا شده است.
اصلیترین مشخصههای کاراکتر شرلوک هولمز (توانایی بالا در استنتاج، توانایی استتار از طریق پوششهای مبدل و بهرهگیری از فنون رزمی) همه در گیمپلی اثر گنجانده شدهاند
بازی در جزیره بزرگ کوردونا جریان دارد و بازیکن باید در یک نقشهی وسیع و دنیایی کاملا باز (Open World) ماجراجویی کند. حدود ۳۰ پروندهی فرعی کنار ۵ پروندهی اصلی داستانی بازی در گوشهگوشهی جزیره پراکنده شدهاند که هر کدام بازیکن را بهسمت یک ماجراجویی خاص میبرد. برخی از این پروندهها ساختاری نسبتا ساده دارند و برخی هم واقعا چالشبرانگیز هستند. نکتهی مشترک مابین تمامی این پروندهها، ساختار خوب و رضایتبخش آنها است. نکتهای که متاسفانه بهشکل درست در بازی پیاده نشده، ساختار جهانباز (Open World) این اثر است. با وجود اینکه برخی مولفههای خاصِ بازی مثل توانایی شرلوک در پوشیدن لباس مبدل و تغییر نحوهی ارتباط مردم با شما (جهت گرفتن سرنخ و راهنمایی از مردم) و سایر موارد اینچنینی واقعا خوب با ساختار جهانبازِ اثر جور در آمده اما بخش عظیمی از پتانسیل جهانباز بودن Chapter One بدون استفاده باقی مانده است.
بهطوری که انگار مشغول تجربه کردن یک بازی کاملا خطی در نقشهای بسیار بزرگ و خالی هستید! پتانسیلی که میتوانست گیرایی تجربهی بازی را بسیار بالا ببرد حالا بهیکی از نقاط ضعف آن تبدیل شده و این کمی ناامیدکننده است.
ایدهی اولیه سیستم مبارزات واقعا جذاب است. خروجی نهایی اما مراحل یکنواخت و مکانیزمهای نصفهونیمهی و عذابآور کامبت هستند؛ خوشبختانه میتوان بخش مبارزات را در بازی بهکل غیرفعال کرد
بازی در بخش مبارزات (تیراندازی/فنون رزمی) اما آنطور که باید عمل نکرده و یک ساختار اکشن بهشدت سطحی و کمتنوع را در Chapter One میبینیم. ایدهی سیستم کامبت بازی واقعا جذاب است. باید با شلیک بهنقاط حساس دشمنان، آنها را از کار بیندازید و در لحظهای که گیج شدهاند با چند ضربهی کاری (در قالب دکمهزنی یا همان QTEهای معروف) شخص مدنظر را بیهوش کرده و تحویل قانون بدهید. یک انتخاب دیگر هم دارید و آن کشتار دشمنان است البته که بازی هرگز چنین چیزی را بهشما توصیه نمیکند و تمامی امتیازات را بهنگرش صلحآمیز (بدون خون و خونریزی) اختصاص داده است. این ایده اما آنقدر سطحی و بدون تنوع در نقشهی بازی پخش و پلا شده که تنها بعد از گذشت چند دقیقه، رنگ میبازد و گیمر را ناامید میکند.
بازیکنان میتوانند مکانیزم اکشن را بهکل غیرفعال کنند و هرگز سمت آن نروند. چرا که این سیستم فقط در قسمتهایی خاص از نقشه و طی یک سری مبارزات گلادیاتور-مانند که در آن بازیکن باید یک کمپ بهخصوص از اوباش منطقه را تحویل قانون بدهد، باید دست بهاسلحه شود. این مراحل اصلا تنوع خوبی ندارند و کنار ایدهی نصفنیمهی کامبت اثر، با تنوع کم خود شما را کسل خواهند کرد. خلاصه که اصلا سمت سیستم کامبت بازی نروید چرا که مبارزات اثر هم مثل سیستم جهانباز آن، پتانسیل بالایی داشت که نصفه نیمه و بد اجرا شده است.
بازی Sherlock Holmes: Chapter One در کنار Sherlock Holmes: Crimes & Punishments از باکیفیتترین نسخههای مجموعهی شرلوک ساختهی استودیو Frogwares است
از منظر گرافیکی با اثری زیبا طرف هستیم. طراحی کاراکترهای اصلی مخصوصا شخصیت شرلوک واقعا زیبا و چشمنواز انجام شده است. این درحالی است که NPCها و یک سری از انیمیشنهای حرکات شرلوک (که مشخص است Motion Capture نشدهاند) ظاهر خوبی ندارند و در ذوق گیمر خواهند زد. چشمنوازهای زیبا، معماری شهری چشمنواز همراه با نورپردازیها و رنگآمیزی خاصی که بر محیط اثر حاکم است توانسته یک اتمسفر گیرا و لذتبخش را برای Chapter One بسازد. کنار جلوههای تصویری، جلوههای شنیداری و موسیقیایی اثر وجود وجود دارند که همگی در بینقصترین حالت ممکن قرار دارند. در راس تمامی مولفههای صوتی اثر، دوبلاژ میدرخشد. مخصوصا دوبلهی کاراکتر شرلوک که بهخوبی مخاطب را با این نسخهی احساسی و کمتجربهی شرلوک همراه میکند.
بازی Sherlock Holmes: Chapter One در کنار Sherlock Holmes: Crimes & Punishments از باکیفیتترین نسخههای مجموعهی شرلوک ساختهی استودیو Frogwares است. اثری که داستان جذابش را با مکانیزمهای مفرح و لذیذ استنتاج/جرمشناسی ترکیب کرده و گیمر را برای ساعتها بهشرلوک هولمز تبدیل میکند. تیم Frogwares در این اثر تلاش میکند تا کنار اسکلت جنایی/کارآگاهانهی مراحل اصلی و جانبی بازی که طراحی بسیار خوبی هم دارند، یک سری مشخصهی جدید را امتحان کند.
این دو مولفهی جدید یعنی دنیای کاملا باز (Open World) و سیستم مبارزات هرگز آنطور که باید، پرداختشده و کامل نیستند و ایرادهای خاص خودشان را دارند. نصفهونیمه بودن سیستم کامبت و جهانسازی اوپنورلد کنار یک سری ایراد در طراحی NPCها، طراحی انیمیشنها و عدم استفاده از پتانسیل بالای یک سری از کاراکترهای داستانی، نقصهای اثر نامبرده هستند که رویهم رفته هرگز نمیتوانند جلوی لذت بردن طرفداران بازیهای کارآگاهی از تازهترین اقتباس ویدیوگیمی شرلوک هولمز را بگیرند.
بررسی بازی بر اساس نسخه کامپیوتر صورت گرفته است
بررسی بازی Sherlock Holmes: Chapter One
نقاط قوت
- اتمسفرسازی بسیار خوب
- صداگذاری و موسیقی باکیفیت
- داستانسرایی و نویسندگی خوب
- پرداخت خوب کاراکتر شرلوک و جان
- ارائه یک تجربه کاراگاهمحور باکیفیت، رضایتبخش و خوشساخت
نقاط ضعف
- سیستم مبارزات سطحی، بسیار کمتنوع و اذیتکننده
- عدم پرداخت مناسب بهبرخی از شخصیتهای مهم قصه
- عدم استفاده درست از اسکلت گیمپلی سبک Open World
- یک سری ضعف گرافیکی مثل افت فریم، طراحی بد عموم NPCها و طراحی بد یک سری از انیمیشنها
نظرات