بررسی بازی موبایل Moncage
سری آثار فکری و پازل محور همیشه جزو برگهای برنده و از اصلیترین ژانرهای پلتفرم موبایل شمرده میشوند. بازیهایی که به خوبی با شرایط موبایل سازگارند و با سادهترین امکانات در کنترل و گیمپلی، تجربههایی را خلق میکنند که تا مدتها در ذهن بازیکن باقی میماند. اما لازمهی به یادآوردن، تجربهی لذت بخشی است مخاطب آن را بهدلیل وجود ویژگیهای منحصربهفرد یا بالا بود کیفیت کلی اثر، در ذهن خود نگهداشته باشد. رسیدن به چنین جایگاهی میتواند با یک داستان، گیمپلی یا حتی یک موسیقی متن عالی نیز دست یافتنی باشد؛ اما در صورتی که بعد از عملکرد عالی یک بخش، مابقی بخشها در یک سطح استانداردی ویژگیهای خوب بازی را همراهی کنند. وگرنه چنین وضعیتی را میتوان به پرندهای تشبیه کرد که قرار است تنها با تمرکز روی یک بال پرواز کند.
بازی Moncage هم با تمرکز روی گیمپلی که نقش اصلیترین بال آن را ایفا میکند، به هر زحمتی که شده بازیکن را سرگرم میکند اما داستان گنگ و از همه مهمتر خساست در نحوهی روایت آن، باعث شده است تا Moncage با بیهوده عمیق شدن، تنها بار سنگینی را به بازی تحمیل کند که نهتنها فایدهای ندارد، بلکه مانع شکوفا شدن و اوج گرفتن بیشتر آن میشود.
بازی در زمینهی طراحی پازلها عملکرد بسیار خوبی دارد و حل کردن آنها، حس خوبی به بازیکن منتقل میکند
بازی Moncage از همان لحظهی ابتدایی، بدون هیچ مقدمهای شما را مقابل یک مکعب قرار میدهد. مکعبی در داخل آن یک دوربین عکاسی قرار دارد و قرار است تا با هر وجه آن که مانند پنجرهای به زمان و مکانی متفاوت عمل میکند، ذهن و چشمان شما را به چالش بکشد. بازیکن تنها میتواند از پشت هر قاب، زوایای مختلف آن را برسی کند تا درنهایت با کشف راز آن، یک وجه تازه را در مکعب پدیدار کند و به مکان دیگری وارد شود. اما جذابیت اصلی گیمپلی، تطبیق پیدا کردن تصاویر پویایی است که بازیکن باید از میان دو یا حتی سه وجه مکعب، به آن دست پیدا کند.
بهعنوان مثال ابتدایی ترین معمای بازی، ماشینی است که در برفها گیر کرده است و بازیکن باید با قرار دادن آن درکنار ماشین اسباب بازی که در یک وجه دیگر مکعب قرار دارد، باعث شود تا مشکل ماشین واقعی برطرف شده و به مسیر خود ادامه دهد. بنابراین باید مدام بهدنبال اجسام، سایهها و هر چیزی که بین وجههای مختلف مکعب مشترک و مشابه هستند بگردید تا روند بازی ادامه پیدا کند.
اتصال وجههای مختلف مکعب با یکدیگر، ساختاری هوشمندانه دارد و باعث جذایت هرچه بیشتر گیمپلی شده است
شاید اینگونه به نظر بیاید که ممکن است گیمپلی خسته کننده شود؛ اما باید گفت که گیمپلی شاید گاهی به تکراری شدن نزدیک شود، اما درست در همان لحظهها با رو کردن یک پازل نسبتا متفاوت و خلاقانهتر، باعث میشود تا خونی تازه در رگهای بازی دمیده شود. طراحی پازلها در سطح بسیار خوبی قرار دارد و حل کردنشان حس واقعا خوبی به بازیکن منتقل میکنند. Moncage در زمینهی موسیقی و صدا گذاری هم با عملکرد عالیِ خود ثابت میکند که تا چه حد برای تجربهی شنیداری بازیکنان نیز ارزش قائل است.
موسیقی اصلی و شنیدیِ بازی در اکثر مواقع درحال پخش است، اما گاهی با اوج و فرودهای خود در لحظات تاثیر برانگیز، احساسات مخاطب را نیز به همان اندازه بالا و پایین میکند. همچنین هروجه معکب، متناسب با مکانی که به تصویر میکشد، صداهای متفاوتی را نیز پخش میکند. بنابر این بازیکن با جابهجایی بین زوایای مختلف مکعب، صدای مختص به آن مکانها را میشنود که با ترکیب شدن با موسیقی آرامش بخش بازی، حس و حال خوبی را در زمینهی شنیداری به بازیکن منتقل میکند.
Moncage با ارائهی یک گرافیک هنری عالی و پُرجزئیات، آخرین قدمهای خودش را برای تبدیل شدن به یک اثر ایدهآل یا حتی شاهکار بر میدارد. بازی از همان لحظهی ابتدایی بهطور نامحوسی با اتمسفر جذاب و ویژگیهای عالی خود به بازیکن ثابت میکند که زمینههای روایت یک داستان عالی را هم دارد. حتی یک روایت ساده هم در چنین اتمسفری میتواند بسیار جذاب به نظر برسد.
اما ظاهرا سازندگان قصد داشتند تا Moncage در بخش داستان نیز مانند گیمپلی و موسیقی و دیگر ویژگیهای بازی، عمیق باشد. در همین راستا داستان Moncage انقدر گنگ و به ظاهر عمیق پیش میرود که احتمالا کمتر بازیکنی میتواند با یک بار به اتمام رساندن بازی، با آن ارتباط برقرار کند. داستانی که در روایت هم خساست به خرج میدهد و شرایط درک آن را بیشازپیش سختتر میکند.
اصلیترین نقطه ضعف Moncage نحوهی روایت داستان است که به شکل عجیبی گنگ و سطحی دنبال میشود
درواقع ما با یک داستان گویی تصویری و بدون دیالوگ روبهرو هستیم که از قضا به خوبی با گیمپلی و ایدهی بازی هم همخوانی دارد. Moncage روایتگر ماجرای یک پدر و پسر است. داستانی که از وجههای مختلف یک مکعب به تصویر کشیده میشود و البته پیدا کردن عکسهای مخفی شده در مکانهای مختلف نیز قرار است تا به درک بهتر آن کمک کند. اما مشکلی که وجود دارد این است درک داستان برای کسانی که دیرتر متوجهی حضور عکسهای مخفی شده در مراحل میشوند یا اینکه موفق به پیدا کردن بعضی تصاویر نمیشوند، بسیار سختتر پیش میرود.
حتی ربط بعضی مکانها به یکدیگر و اینکه چه نقشی در داستان داشتهاند، بدون وجود بعضی عکسها منطقی به نظر نمیرسد و بی معنی جلوه میکند. بنابر این Moncage به این واسطه، بازیکن را مجبور به تکرار بازی میکند تا اینبار در پیدا کردن عکسها بیشتر دقت کند تا درنهایت موفق شود تا داستان را بهتر درک کند. درحالی که تجربهی دوم بازی بهدلیل مشخص شدن نحوهی حل معماها، دیگر چندان جذابیتی ندارد و صرفا در پیدا کردن عکسها خلاصه میشود تا درنهایت به درک بهتر داستان کمک کند.
اینگونه میشود که اولین تجربهی بیشتر بازیکنان، صرفا در تماشای بعضی مکانهای بی معنی خلاصه میشود که یک یا چند پازل چالش برانگیر و جذاب را در آنها حل کنند.
حتی درنهایت که بالاخره تمام تصاویر را درکنار هم قرار میدهیم و پایان اصلی بازی را مشاهده میکنیم، نمیتوانیم به آن محتوای داستانیِ که انتظارش را داشتیم دست پیدا کنیم. در نتیجه با درنظرگرفتن پایان اصلی بازی، میتوان گفت Moncage ایدهی خوبی برای داستان خود دارد، اما یک روایت گنگ که تنها میخواهد شما را مجبور به تجربهی دوبارهی بازی کند و البته داستان را نیز بیهوده عمیق جلوه دهد، باعث شده است تا از ارزش تجربهی کلی بازی نیز کاسته شود.
همچنین جالب است که بدانید که اگر در حل آخرین پازلهای بازی عجله کنید، ممکن است وارد پایان فرعی بازی شوید و با بازگشت به نقطهی شروع، مجبور به تجربهی دوبارهی آن شوید.
سیستم کمک چند مرحلهای بازی باعث شده است تا بالانس خوبی در گیمپلی، بهخصوص در بین پازلهای سخت ایجاد شود. بهگونهای که بازیکن میتواند خود میزان کمک را مشخص کند
در هر حال Moncage در سرگرم کردن و به وجد آوردن طرفداران سری بازیهای پازل محور، موفق است و ارزش خرید را دارد. پازلها طراحی بسیار خوبی دارند و همه چیز برای یک تجربهی منحصربهفرد و چالش برانگیز محیا است. همچنین یک سیستم کمک رسانی چند مرحلهای و عالی نیز در روند بازی قرار دارد تا اگر حس کردید نمیتوانید بعضی معماها را حل کنید، بهراحتی و با استفاده از این بخش، از آن عبور کنید.
این سیستم هربار با جملات مختلف راهنمایی بیشتری به شما ارائه میدهد و در آخر فیلمی از حل پازل را پخش میکند. سیستم کمک کنندهی بازی، به انتخاب بازیکن میتواند شرایط راحتتر کند و تنها در صورت نیاز جواب نهایی را نمایش دهد. در آخر نیز باید گفت که Moncage یک بازی پازل محور با کیفیت است که گیمپلی بسیار خوبی را در اختیار بازیکن قرار میدهد.
اما داستانی که در Moncage شاهد رخ دادن آن هستیم، به جز یک پایان تماشایی، چیز زیادی برای ارائه ندارد جز اینکه شما را تشویق کند تا یک بار دیگر بازی را تجربه کنید. اما بهراحتی میتوان گفت Moncage یکی از بازیهای خوب و لایق تجربهی پازل محور در موبایل محسوب میشود که میتواند به خوبی طرفداران این سبک را از خرید خود راضی کند و البته محتوای ارزشمندی را نیز در اختیار آنها قرار دهد.
بررسی بازی بر اساس نسخه اندروید صورت گرفته است
Moncage
نقاط قوت
- خلق اتمسفر جذاب و گیرا در محیطهای مختلف
- طراحی بسیار خوب و نسبتا متنوع معماها
- صدا گذاری و آهنگ سازی عالی و متناسب با روند بازی
- گرافیک بصری جذاب
- ایدهی جذاب و نوآوری خوب به کار گرفته شده در گیمپلی
- سیستم کمک رسانی چند مرحلهای برای بالانس شدن معماها
نقاط ضعف
- داستان گنگ و کم عمق با وجود تمرکز بسیار در روایت آن
- سوق دادن بازیکن به تکرار بازی، درحالی که ارزش تکرار بالایی ندارد