بررسی بازی Nobody Saves the World
وقتی صحبت از بازیهای مستقل میشود، آثار متعددی را میبینیم که هرکدام بهنحوی ما را سرگرم کرده و در بعضی از مواقع، تجربهای بهتر از بازیهای AAA را در اختیارمان قرار دادهاند. نکته جالب در مورد بازیهای مستقل این است که یا حسابی خلاقانه هستند یا اینکه تمام و کمال از بازیهای موفق دیگر الهام گرفته و صرفا سازنده ظاهر بازی خود را تغییر داده است.
استودیو درینکباکس (Drinkbox) در سال ۲۰۱۳ بازی Guacamelee! را خلق کرد و توانست بازخوردهای بسیار خوبی را کسب کند. این در حالی است که سال ۲۰۱۸، دنباله این بازی مستقل با نام Guacamelee! 2 منتشر و تجربهی خوبی را ارائه داد. حال پس از گذشت چهار سال از عرضه دومین نسخه از Guacamelee!، بازی Nobody Saves the World محصول جدید استودیو مستقل درینکباکس روانه بازار شده است. محصولی که پر از ایدههای جالب و جذاب است، اما نحوه پیادهسازی آن تاحدی باعث شده تا کاربران نتوانند آنطور که باید و شاید، از جهان بازی لذت ببرند.
گیمپلی بازی Nobody Saves the World و ایدههای آن، موردی است که باعث شده پیشروی در بازی و داستان خستهکننده باشد
داستان بازی در مورد کاراکتری رنگپریده با چشمانی تو خالی است که یک چوب جادویی را پیدا کرده و ازطریق آن باید دنیا را نجات دهد. تاریکی، بر همه جا غلبه کرده و Nobody، اسمی که قهرمان داستان را با آن میشناسند، با پیشرفت در خط داستانی باید پنج شارد مختلف را پیدا کرده تا ازطریق آن بتواند به تاریکی غلبه کند. روایت داستان و شخصیتپردازی خاصی برای کاراکترهای Nobody Saves the World درنظر گرفته نشده است، اما چیزی که باعث جذب مخاطب به کاراکترها و داستان میشود، طراحی آنها و دیالوگهایی است که میان یکدیگر رد و بدل میشود.
تیم سازنده دیالوگهای خندهدار و طنزآلودی را برای شخصیتهای بازی درنظر گرفته است و نوع طراحی کاراکترها و عکسالعمل آنها در مواجه شدن با دیالوگها و اتفاقات مختلف داستانی، بهگونهای است که مخاطب میتواند با آنها ارتباط برقرار کرده و لحظات سرگرم کننده و متفاوتی را کسب کند. بااینحال گیمپلی بازی Nobody Saves the World و ایدههای آن، موردی است که باعث شده پیشروی در بازی و داستان خستهکننده باشد.
Nobody Saves the World یک بازی اکشن نقش آفرینی با دوربین ایزومتریک است که ایدههای جالبی را در خود جای داده است. قهرمان داستان بهواسطهی چوب جادویی که بهدست میآورد، میتواند خود را به کاراکترها و حیوانات مختلفی تبدیل کند. وجود ۱۸ شخصیت مختلف سبب شده تا کاربر بتواند مدام بین شخصیتهای مختلف سوییچ کرده و به گیمپلی خود تنوع دهد. همچنین نوع طراحی محیط و سیاهچالههای بازی هم بدین گونه است که باید مدام شخصیتهای مختلفی را انتخاب کنید.
Nobody Saves the World یک بازی اکشن نقش آفرینی با دوربین ایزومتریک است که ایده جالبی را در خود جای داده است
تنوع بخشیدن به شیوه بازی کردن فقط به همین مورد ختم نمیشود و استودیو درینکباکس از سیستم شخصیسازی مهارتها برای ۱۸ کاراکتر طراحی شده، استفاده کرده است. هر یک از کاراکترهای بازی دارای دو مهارت اختصاصی و یک مهارت Passive هستند. حال با ارتقای سطح کاراکترها و آزاد کردنشان، میتوانید از مهارتهای Passive و Active یکدیگر استفاده کنید. ازاینرو این اجازه به شما داده میشود تا شخصیت مدنظرتان را با مهارتهایی که میخواهید، شخصیتسازی کنید.
چیزی که در Nobody Saves the World قابل قبول نیست، اجبار به انجام مأموریتهای فرعی است
بزرگترین مشکل گیمپلی بازی Nobody Saves the World، به نحوه ارتقای سطح کاراکترها و پیشرفت در بازی مربوط میشود؛ جایی که وجود یک سیستم خسته کننده و وابستگی بیش از حد به آن، سبب شده تا Nobody Saves the World برای عدهای از کاربران روند خسته کنندهای داشته باشد. در جهان بازی گروههای مختلفی قرار گرفته که هر یک مأموریتهای متفاوتی را در اختیار شما قرار میدهند. اصولا انجام مأموریت فرعی در بازیهای نقشآفرینی، یک المان کاملا طبیعی است و انجام آنها میتواند لذت بخش باشد، اما چیزی که در Nobody Saves the World قابل قبول نیست، اجبار به انجام مأموریتهای فرعی است.
ساختار پیشروی در بازی بدین شکل است که برای آزادسازی هر سیاهچال اصلی و پیشرفت در داستان، باید تعداد ستارههای مشخصی را جمع کنید. حال این ستارهها به دو روش مختلف کسب میشوند. اولین مورد انجام مأموریتهای فرعی و دومین مورد ارتقای سطح کاراکترها است. برای اینکه بتوانید یک سیاهچال داستانی را آزاد کنید، مجبور به انجام مأموریتهای فرعی و گرایند کردن با شخصیتها و انجام چالشهایشان هستید تا سطح آنها ارتقا پیدا کند. همین مورد سبب شده تا روند پیشرفت در Nobody Saves the World و داستان بسیار آهسته پیش برود. اگر جزو آن دسته از افرادی باشید که خیلی اهل مأموریتهای جانبی نیستید، قطعا Nobody Saves the World روند خسته کنندهای را برای شما در پیش خواهد گرفت.
این در حالی است که اگر اهل انجام مأموریتهای فرعی باشید، از این مورد خسته نمیشوید، اما باعث میشود داستان بازی حداقل تاثیر خود را هم از دست بدهد. بااینحال میتوانید بازی را بهصورت کوآپ و با یکی از دوستان خود تجربه کرده و حس و حال متفاوتی را کسب کنید. در انتهای هر سیاهچال یا دانجن اصلی، یک باس فایت درنظر گرفته شده که طراحی خوب و قابل قبولی دارند. ازطرفی دانجنهای فرعی، صرفا شامل کشتن هیولاهای مختلف میشود و در انتها، باس فایت خاصی هم برای شما درنظر گرفته نشده است. شاید وجود تعدادی باس فایت فرعی هرچند شبیه به خود دشمنان اصلی، میتوانست حس و حال چالشبرانگیزتری را القا کند؛ آن هم برای محصولی که قصد دارد ازطریق گیمپلی و سیستم مبارزات آن مخاطب را به چالش بکشد.
شاید وجود تعدادی باس فایت فرعی هرچند شبیه به خود دشمنان اصلی، میتوانست حس و حال چالشبرانگیزتری را القا کند
از نظر بصری، Nobody Saves the World جلوه کارتونی دارد و نوع طراحی شخصیتها، موردی است که Nobody Saves the World را از این حیث به یک محصول بامزه تبدیل کرده است. بازی بدون افت فریم یا باگ خاصی اجرا میشود و کاربران تجربهای روان را کسب خواهند کرد. از نظر طراحی، جدا از موارد ذکر شده در طراحی مراحل و سیستم پیشرفت در بازی، نقشه Nobody Saves the World بهعنوان یک بازی نقش آفرینی مستقل وسعت خوبی دارد و متنوع است. این در حالی است که طراحی دشمنان میتوانست بهتر و متنوعتر باشد، اما نوع آسیب و سیستم دفاعی آنها هوشمندانه بوده و باعث میشود تا مخاطب مدام از مهارتهای مختلفی استفاده کند.
تیم سازنده موسیقیهای جذابی برای بازی Nobody Saves the World درنظر گرفته تا مخاطب در طول گشتوگذار خود موسیقیهای دلنشینی را کسب کند. بااینحال بازی فاقد صداپیشه است، اما دیالوگها و نوع روابط شخصیتها با یکدیگر، از جمله مواردی است که Nobody Saves the World به یک بازی طنزآلود و خندهدار تبدیل کرده است. در انتها، اگر علاقهمند به بازیهای مستقل نقش آفرینی هستید و با گرایند کردن هیچ مشکلی ندارید، Nobody Saves the World گزینهای مناسب و سرگرم کننده است، آن هم زمانیکه بازی به رایگان توسط سرویس گیم پس، در اختیار کاربران قرار داده شده است.
بررسی بازی باتوجه به نسخه کامپیوتر انجام شده است
Nobody Saves the World
نقاط قوت
- طراحی کارتونی و بامزه بازی
- انتخاب دیالوگهای هوشمندانه و طنزآلود
- طراحی متنوع کاراکترهای قابل بازی
نقاط ضعف
- روایت داستانی بسیار ساده
- وابسته بودن بیش از اندازه پیشروی در داستان به مأموریتهای فرعی
- وابسته بودن قدرت کاراکتر به انجام چالشهای شخصی
- عدم تنوع دشمنان و نبود باسهای فرعی
نظرات