بررسی بازی Shadow Gambit: The Cursed Crew | استراتژی تاکتیکال ماورایی!
زمانی بازیهای سبک استراتژی تاکتیکی محبوبیت بسیار زیادی داشتند و گیمرهای قدیمی، قطعا تجربه ارزشمند آثاری مثل کماندوز را هنوز هم در ذهن دارند. با این حال به مرور زمان استودیوها کمتر به ساخت چنین آثاری علاقه نشان دادند اما در سال ۲۰۱۶ بود که استودیویی به نام میمیمی گیمز، با بازی شدو تاکتیکس توانست اثر شدیدا ارزشمندی در این ژانر خلق کند و این استودیو در سال ۲۰۲۰ هم با بازی Desperados 3، نشان داد که موفقیت آنها اتفاقی نبوده است. حال نوبت به بازی جدید میمیمی با نام Shadow Gambit: The Cursed Crew رسیده که فردا منتشر خواهد شد. Shadow Gambit اولین بازی استودیو است که خودشان انتشار آن را هم برعهده دارند و از حیث ویژگیهای کلی هم موارد جدیدی از جمله عناصر مامورایی به بازی اضافه شده است.
Shadow Gambit گیمرها را به دوران طلایی دزدان دریایی میبرد و البته روایت تاریخی متفاوت و منحصربهفرد خود را از این دوره تاریخی ارائه میدهد. طلسم خاصی باعث شده تا دزدهای دریایی دوباره زنده شوند و حال باید در مجموعهای از جزیرهها که با نام کارائیب گمشده شناخته میشوند، دنبال پیدا کردن گنج ارزشمندی باشید. این وسط این دزدان دریایی مانع بزرگی هم پیشرو دارند که گروه تفتیش عقاید است و با اتکا به قدرت آتشی مخصوص، به دنبال از بین بردن دزدان دریایی طلسمشده هستند.
داستان بازی با شخصیت آفیا آغاز میشود که در همان ابتدا، به کشتی معروفی از دزدان دریایی به نام رِد مارلی دسترسی پیدا میکند. در این کشتی که یک روح زنده هم دارد و قدرتهایش کمکحال گیمر در جریان بازی است، هفت دزد دریایی دیگر هم حضور دارند که به مرور زمان میتوانید آنها را زنده کنید و در تیمتان داشته باشید. اعضای گروه کارشان را با جستجو در جزیرههای مختلف کارائیب گمشده آغاز میکنند و به مرور، مسیر پُر رمز و رازی پیشروی آنها قرار میگیرد که کشف حقیقت آن، نیازمند ماجراجویی بیشتر و عمیقتر و روبهرو شدن با موانعی است که گروه تفتیش عقاید سر راه آنها قرار میدهد.
Shadow Gambit از نظر داستانی، تجربهای است که میتواند کاملا مخاطب را راضی نگه دارد. بازیهای استراتژی تاکتیکی معمولا تمرکز اصلی را روی طراحی مراحل و جزییات آنها میگذارند ولی ساخته جدید میمیمی گیمز، در عین حال که به این موارد دقت زیادی داشته و بعدتر از آنها خواهم گفت، در زمینه داستان هم سعی کرده تا روایت مناسبی تقدیم گیمر کند؛ از همان ابتدا یک سری معمای کلی مطرح میشوند که پی بردن به حقیقت آنها خود انگیزه بسیار خوبی برای ادامه تجربه بازی است و به مرور زمان و با زنده کردن شخصیتهای جدید، ابعاد بیشتری از داستان هم رونمایی و شاخ و برگهای جذابی به آن اضافه میشود. خود این کاراکترها هم فقط یک سری شخصیت، هرکدام با قدرتهای منحصربهفرد، نیستند و سازندهها برای تک تک آنها، جزییات داستانی ارزشمندی در نظر گرفتهاند که باعث ارتباط بهتر بین گیمر و کاراکترها میشود.
برای مثال، هر بار که از یک مرحله به کشتی رِد مارلی برگردید، میتوانید نوعی ماموریت جانبی را با محوریت شخصیتهای دیگری به جز آفیا تجربه کنید و این ماموریتها، به بامزهترین و سرگرمکنندهترین شکل ممکن خلق شدهاند. مثلا تویا که همزمان هم آشپز کشتی است و هم یک مبارز شرقی ماهر بهحساب میآید، با ماهی روبهرو میشود که از میخواهد استادش باشد و مهارتهای مبارزهای را به او یاد بدهد! همین ایده بهظاهر احمقانه، آنقدر پرداخت خوبی دارد که قطعا شما هم مشتاق خواهید شد تا سریعتر مراحل اصلی را پشت سر بگذارید و به راز واقعی زندگی این ماهی پی ببرید. این مورد در رابطه با بقیه کاراکترها هم صدق میکند و به مرور با پیشروی در بازی و رسیدن به نقطهای خاص در داستان، تجربههای خاصتری با محوریت هر یک از کاراکترها هم شاهد هستیم.
در مجموع Shadow Gambit از نظر داستان و روایت با ارائه سوالهای مرموز و همزمان جذاب، ذهن مخاطب را درگیر نگه میدارد و به او انگیزه میدهد تا برای پیدا کردن جواب این معماها، به تجربه بازی بپردازد و این موضوع یکی از چند ویژگی است که ارزش تجربه بازی را شدیدا بالا برده است. اما ویژگی بعدی بازی از این حیث، گیمپلیای است که در راستای ساختههای قبلی میمیمی گیمز به تکامل رسیده و ضمن حفظ موارد مثبت همیشگی بازیهای استودیو، شاهد تفاوتهای جذابی هم در آن هستیم.
برای شروع توضیح این جنبه از بازی، یک بار دیگر باید سراغ شخصیتها برویم؛ در ساختههای قبلی میمیمی، معمولا شخصیتها به ترتیبی که خود بازی تصمیمگیرنده آن بود در دسترس قرار میگرفتند و گیمر با توجه به داشتههایش، باید به چینش تاکتیک و استراتژی خود میپرداخت. حال این بار سازندهها، تصمیم در این مورد را به خود گیمر واگذار کردهاند؛ به این صورت که پس از بهدست آوردن منابع لازم، شما انتخاب میکنید که کدام شخصیت را زنده کنید و در ابتدای هر مرحله هم به جز چند مرحله خاص، میتوانید ترکیب سهنفره خودتان را به دلخواه از بین شخصیتها داشته باشید. این موضوع آزادیعمل بیشتری به گیمر و حتی بهنوعی ارزش تکرار خوبی به بازی میدهد و میتوانید بعد از یک بار تمام کردن بازی، مراحل را با ترکیب متفاوتی از کاراکترها دوباره تجربه کنید.
این موضوع وقتی ارزشمندتر میشود که بدانیم هر یک از شخصیتها، واقعا از حیث دقت به جزییات طراحی و مهارتهای منحصربهفرد، متفاوت از یکدیگر خلق شدهاند. آفیا یک مبارز است که مهارتهایی مثل متوقف کردن ذهن دشمنان برای چند ثانیه و تلپورت کردن فاصلهای کوتاه برای از بین بردن سریع آنها دارد. تویا میتواند با سوت دشمنان را به طرف خودش بکشاند و یک مهارت ویژه او هم باعث میشود تا بتوانید نقطهای خاص در محیط مشخص کنید و بعد غیب و در آنجا ظاهر شوید. سولیدی کاراکتر جذاب دیگری است که میتواند با ساخت پوشش گیاهی، به مخفی شدن خودش و سایر اعضا کمک شایانی برساند و ترسا هم با کمان خودش، یک اسنایپر تمامعیار بهحساب میآید. بقیه شخصیتها هم به همین روال هرکدام قابلیتهای ویژه شدیدا جذابی دارند که میتوانید تاکتیکهای خلاقانهای با ترکیب تمامی آنها اعمال کنید. سازندهها حتی امکان ارتقای مهارت کاراکترها را هم در نظر گرفتهاند و راستش را بخواهید، همین موضوع یکی از مواردی است که به شخصه کمی با آن مشکل داشتم؛ چرا که هرچند خود آپگریدها حسابی جذاب هستند، ولی جمعآوری Vigor لازم برای آنها شدیدا کُند و زمانبر است و مخصوصا در مثلا ۱۰ ساعت اول بازی، شاید فقط بتوانید یک مهارت را ارتقا بدهید.
اما بحث آزادیعمل، در موضوع طراحی مراحل هم دیده میشود. در ابتدا میتوانید نقطه ورودتان به محیط را از بین چند گزینه موجود انتخاب کنید و بعد در اینکه با طی چه مسیری و با چه رویکرد کلی میخواهید ماموریت را انجام دهید هم دستتان باز است. مثلا میتوانید به شکل خیلی مخفیکارانه بازی را تجربه کنید و حتی قید از بین بردن خیلی از دشمنان را بزنید یا اینکه با خشونت بیشتری وارد عمل شوید و با پاکسازی تمام محیطهایی که از آنها رد میشوید، کارتان را به سرانجام برسانید. در نتیجه انتخاب این رویکردها، مثلا ممکن است کلا بخشی از نقشه دست نخورده باقی مانده باشید و شما بتوانید هدف اصلی ماموریت را انجام دهید. آزادی بیشتری که Shadow Gambit به گیمرها در بازی کردن آن میدهد، یکی از مواردی است که میتوان آن را پیشرفتی قابلتوجه در مقایسه با ساختههای باارزش قبلی این استودیو دانست و همانطور که قبلا هم اشاره کردم، این موضوع حتی ارزش تکرار بالایی هم به بازی داده است. خود مراحل هم هرکدام ماموریتها و اهداف جالبی پیشروی گیمر قرار میدهند و در نتیجه هرگز حس تکرار نخواهید داشت و مدام با چالشهای جدید و جذابی روبهرو خواهید شد که میتوانید با تجربه بازی در درجههای سختی بالاتر، بیشتر هم خودتان را به چالش بکشید.
برای پیادهسازی این آزادیعمل، عملکرد درست مکانیکهای بازی هم ضروری است و Shadow Gambit از این حیث هم تجربه باکیفیتی بهحساب میآید. هم شخصیتهای خود شما و هم دشمنان هوش مصنوعی واقعا خوبی دارند و مثلا اگر یکی از گاردها را از بین ببرید، گاردهای دیگر زمانی که محل او را خالی پیدا کنند، به موضوع مشکوک خواهند شد و اقدام به جستجو در محیط اطراف خواهند کرد. برای از بین بردن دشمنان گاهی میتوانید روی اشیا موجود در جهان بازی هم حساب کنید و مثلا شلیک حسابشده یک توپ جنگی پُر یا انداختن جعبههای سنگینی که روی هم گذاشته شدهاند، میتواند باعث مرگ اتفاقی دشمنان شود و در این حالت هم بقیه دشمنان، واکنشهای جالبی به موضوع خواهند داشت. در این بازی هم مثل ساختههای قبلی استودیو، قدرت متوقف کردن بازی و دادن دستورهای مجزا به اعضای تیم را داریم که پس از اجرای دوباره، آنها وظایف محولشده را انجام میدهند و به این شکل میتوانید همزمان چند دشمن را از بین ببرید. مارلی، روح کشتی شما، این قدرت را به گیمر میدهد که خاطرهای در زمان ثبت کند و در صورت درست پیش نرفتن کارها، به آن برگردد؛ این ویژگی در واقع همان Quick Save و Quick Load بازیهای همسبک است که توجیه داستانی هم در بازی پیدا کرده است.
بهطور کلی، گیمپلی کلی Shadow Gambit تجربهای تاکتیکی است که مکانیکهای آن بهدرستی تعریف و استفاده شدهاند و به گیمر اجازه میدهند تا با اجازه از خلاقیت خودش، به بهترین شکل از مهارتهای منحصربهفرد هریک از کاراکترها بهره ببرد و بتواند مراحلی را که طراحی ساختاری بسیار جذابی دارند و چالشهای شیرینی ارائه میدهند، پشت سر بگذارد. بازی تا پایان هرگز از نفس نمیافتد و موارد جانبی جالبی هم که کنار ماموریتهای اصلی در دسترس هستند، مزید بر علت میشوند تا بتوان به شکلی بهتر از بازی لذت برد و بهلطف آزادیعمل بالاتری که در هر جنبه به بازی اضافه شده است، میتوان پس از تمام کردن Shadow Gambit، حداقل یک بار دیگر هم آن را به شیوهای متفاوت از قبل تجربه کرد و باز هم لذت برد.
استودیو میمیمی از حیث ارائه تجربه بصری هم مثل دو ساخته قبلی خودش در Shadow Gambit بسیار خوب کار کرده و مراحل بازی هرکدام ترکیب بسیار جذاب و پرزرق و برقی از رنگهای مختلف و جزییات محیطی چشمنواز هستند. مراحل بازی از محیطهای شهریتر (شهرهای آن زمان!) گرفته تا جنگلهای سرسبز را شامل میشوند و ممکن است در زمان روز یا شب جریان داشته باشند. افکتهای مختلف تصویری و مخصوصا در راس آنها نورپردازی کیفیت واقعا بالایی دارند و در کل میتوانید از تماشای تصویری که روی مانیتورتان نقش بسته، رضایت بالایی داشته باشید؛ البته نکتهای که باید در نظر داشت، این است که در برخی از مراحل که عمق بیشتری دارند و مثلا دشمنان مختلف در سطوحی با ارتفاع متفاوت از هم قرار گرفتهاند، گاهی تنظیم دوربین بازی کمی آزاردهنده میشود و همین مساله حتی ممکن است به قیمت اشتباه انجام شدن فرمانها هم تمام شود؛ با این حال این موضوع آنقدر کم رخ میدهد که نمیتوان آن را ایرادی اساسی دانست. Shadow Gambit از حیث صوتی هم حال و هوای دورانی را که در آن جریان دارد تداعی میکند و صداگذاری شخصیتهای بازی هم به شکل خوبی صورت گرفته است.
در کل استودیو میمیمی، در بازی Shadow Gambit توانسته مسیر موفق خودش را کماکان ادامه دهد و این بازی هم یک اثر استراتژی تاکتیکی و مخفیکاری بسیار باارزش است. آزادیعملی که در این اثر شاهد هستیم و همینطور عناصر ماورایی آن، وجه تمایز بازی در مقایسه با ساختههای قبلی استودیو هستند و تقریبا تمام نقاط قوت آن بازیها در این اثر هم حفظ شده است. پس اگر از تجربه بازیهایی مثل دسپرادوس ۳ لذت بردهاید، Shadow Gambit هم اثری است که بههیچ وجه نباید آن را از دست بدهید.
بررسی بازی با توجه به نسخه پی سی صورت گرفته و کد آن توسط ناشر برای زومجی ارسال شده است.
Shadow Gambit: The Cursed Crew
نقاط قوت
- آزادیعمل بالا در انجام ماموریتها و مراحل و انتخاب چینش کاراکترها
- شخصیتهای جذاب که هرکدام ویژگیهای منحصربهفرد بسیار جالبی دارند
- دقت بسیار خوب به جزییات طراحی مراحل و تنوع مناسب ماموریتها
- داستان هیجانانگیز و مخصوصا روایتهای جانبی جالب کاراکترها
- کیفیت بالای جزییات بصری بازی
- ارزش تکرار
نقاط ضعف
- روند کُند پیشرفت در سیستم ارتقا شخصیتها
- باگهای دوربین که گاهی دردسرساز میشود
نظرات