بررسی بازی Rise of the Ronin | انحصاری ضعیف پلی استیشن ۵
نمیتوان منکر این شد که تیم نینجا یکی از بازیسازهای خوب شرقی است که تبحر خاصی در ساخت بازیهای چالشبرانگیز دارد. از سری Ninja Gaiden گرفته تا سری Nioh، تمامی آنها یک ماجراجویی چالشبرانگیز را دراختیار مخاطب قرار دادهاند که بعضی از آنها تجربیات واقعا خوبی هستند. دراینمیان تیم نینجا سعی کرده در مواردی مثل سری Nioh یا همان Ninja Gaiden از ژاپن و تاریخ قدیمیشن الهام بگیرد. حال برای بازی Rise of the Ronin هم این کار را انجام داده است. Rise of the Ronin، جدیدترین ساخته استودیو تیم نینجا و انحصاری جدید پلی استیشن 5 است که قرار بود یک بازی جاهطلبانه و منحصربهفرد از سوی استودیو تیم نینجا باشد.
محصولی که برای آنها چالشهای بسیاری را بههمراه داشته است. اما خروجی نهایی، نشان میدهد که برخلاف انتظارها و تصورات، تیم نینجا به خوبی از پس چالشهای ساخت Rise of the Ronin بر نیامده و شاهد محصولی هستیم که حتی از حیث گیمپلی هم تا آخرین لحظه محصولی سرگرم کنندهای باقی نمیماند. این در حالی است که تیم نینجا در ساخت بازیهای خود، حداقل سیستم مبارزات و اکشنی را ارائه میکرد که تا مدتها کاربرها به نیکی از آن یاد میکردند.
برای حمایت از زومجی، لطفا ویدیو را از یوتوب تماشا کنید
داستان بازی در اواخر دوره ادو ژاپن و اواسط قرن نوزدهم روایت میشود. جایی که بین شوگونسالاری توکوگاوا و دولت ژاپن با نیروهای ضد شوگونسالاری جنگ بوشین (Boshin) رخ داده است. قهرمان داستان که یک رونین و عضوی از گروه Veiled Edge است، بر اثر یک اتفاق Twin Blade خود را از دست میدهد. در ادامه عزم خود را جزم میکند تا Twin Blade خود را پیدا کند و برای این کار، باید بهصورت مستقیم با طرفین جنگ بوشین در ارتباط باشد. داستان Rise of the Ronin شروع کلیشهای دارد، اما از آن دسته داستانهایی است که با همه کلیشهای بودن خود، پتانسیل سرگرم کردن مخاطب را دارد. بااینحال هرقدر که جلوتر میروید، داستانسرایی بیشتر و بیشتر افت کرده و با سر به زمین میخورد.
اتفاقات و بازه زمانی تاریخی داستان، پتانسیل زیادی برای تبدیل شدن به یک قصه ناب و درگیر کننده داشت، اما خروجی ناامید کننده است
ساختار روایت داستان بازی بهگونهای است که مدام بین گروههای شوگونسالاری و ضد شوگونسالاری در رفتوآمد بوده و به اصطلاح باید یک جناح مبارزهای را انتخاب کنید. اما، این بازی و ساختار آن به هیچوجه به انتخاب شما احترام نمیگذارد و مدام برای هر دو جناح کارهای مختلفی را انجام میدهید. در یک مأموریت، اعضای شوگونسالاری را سلاخی میکنید و در مأموریت بعد، با آنها دوست هستید و این روند و نوع قصه گفتن برای گروه ضد شوگونسالاری هم صدق میکند. Rise of the Ronin سعی دارد داستانی واقعگرایانه با انتخابهایی تأثیرگذار را روایت کند، اما انتخابهای شما حداقل تاثیر را روی داستان میگذارد و آنطور که باید و شاید، روند داستانسرایی را تغییر نمیدهد.
این در حالی است که تیم نینجا میتوانست به نحوی قصهگویی کند که انتخاب جناح در بازی، دو خط داستانی مختلف را رقم بزند. بدین شکل ارزش تکرار بازی بیشازپیش افزایش پیدا میکرد. اما، ساختار فعلی و انتخابهایی که انجام میدهید، کمترین تاثیر را روی تایملاین اتفاقات بازی گذاشته و آنچنان گیرا و درگیر کننده نیستند. از نظر شخصیتپردازی، شخصیتهای Rise of the Ronin آنطور که باید و شاید پرداخت مناسبی ندارند. حتی شخصیتپردازی کاراکترهایی مثل ریوما ساکاموتو که یکی از کاراکترهای مهم جنگ بوشین است، نمیتواند نظر شما را جلب کند. تنها نکته مثبت داستان Rise of the Ronin رابطه بین قهرمان داستان و Twin Blade خود است که دوست دارید سرنوشت آنها را متوجه شوید. درغیراینصورت، تیم نینجا جنگ بزرگ بوشین را بهگونهای روایت کرده که پایان آن و نحوه رقم خوردن اتفاقها، کمترین اهمیت را داشته باشد.
المانهای گیمپلی بازی عمق و جذابیت لازم برای سرگرم کردن مخاطب در طولانی مدت را ندارند
گیمپلی بازی Rise of the Ronin تلاش میکند که مخاطب را سرگرم کرده و تجربهای جدید را ارائه دهد. سعی دارد یک مسیر ثابت را پیش بگیرد. اما، بهخاطر توجه پایین به یک سری جزئیات، به هیچوجه در این راه موفق نیست. Rise of the Ronin میخواهد یک بازی جهان باز باشد که فعالیتهای مختلف و سرگرم کنندهای دارد، اما سادگی بیش از حد در طراحی این المانها سبب شده تا نتوان آن را یک بازی جهان باز درست و حسابی دانست. این مورد برای سایر المانهای بازی هم صدق میکند. سیستم مبارزاتی همانند سری Nioh، دارای المانهای هک اند اسلش و سلاحهای متعددی است که میتوانید از آنها استفاده کنید. هر سلاح ساختار مبارزهای مخصوص به خود را دارد و نبرد با آنها لذتبخش است. درکنار دو سلاح Melee که میتوانید بهصورت همزمان حمل کنید، دو سلاح دوربرد مثل شوریکن، بمب، شعله افکن و Rifle هم برای کاربر تدارک دیده شده است.
هرقدر که بیشتر با سلاحهای بازی دشمنان را از بین ببرید، مهارتهای متفاوتی برای سلاح شما در دسترس قرار میگیرد. مهارتهای طراحی شده که در دل استنسهای مبارزاتی قرار گرفتهاند، آنطور که باید و شاید تأثیرگذار نیستند و بازیکن بیشتر ترجیح میدهد که از همان نوع ضربهزدن معمولی استفاده کند. همچنین سیستم مبارزات دارای Stanceهای مبارزهای متفاوتی است. ساختار استنسهای مبارزهای باید بهگونهای باشد که شیوه مبارزهای شما را تغییر دهد و تأثیرگذار باشد. در Rise of the Ronin استنسها صرفا تغییرات ظاهری با کمترین تاثیرگذاری روی مبارزات هستند و عملا استفاده از آنها، برتری یا ضعف خاصی را روی مبارزه اعمال نمیکند. جاخالی دادن و پری کردن (Parry) از دیگر ویژگیهای مبارزات بازی است و طراحی پری در Rise of the Ronin، بسیار خوب و تأثیرگذار است. وجود سیستم پری درکنار طراحی خوب سلاحهای بازی، سیستم مبارزات را لذتبخش کرده است. ولی، وجود ضعفهای دیگر در نوع مبارزات قهرمان اصلی و ساده و بی استفاده بودن المانهایی که طراحی شده است، باعث شده تا نبردها لذت واقعی خود را بهنمایش نگذارد.
سیستم Parry بازی Rise of the Ronin طراحی جذابی دارد و ازطریق آن میتوانید دشمنان را راحتتر از بین ببرید
با شروع بازی، باید کاراکتر خود را بسازید. شخصیسازی Rise of the Ronin در سطح خوبی قرار دارد و به شما اجازه میدهد که کاراکتر خود را به شکلی که دوست دارید، شخصیسازی کنید. بعد از آن، باید کلاس کاراکتر خود را انتخاب کنید. Strength، Charm، Dexterity و Intellect مواردی هستند که باید یکی از آنها را انتخاب کنید. هر کلاس، مخصوص به سلاحهای متفاوتی است. برای مثال Strength مخصوص به بعضی از سلاحهای سنگین و هنرهای رزمی است (نبرد با مشت). ازاینرو اگر علاقهمند به این دسته از سلاحها یا روشهای مبارزهای هستید، Strength گزینه خوبی برای شروع است. البته که با پیشروی در بازی میتوانید تمرکز خود را روی شاخههای دیگر گذاشته و سبک مبارزاتی خود را تغییر دهید. جدا از این مورد، درخت مهارتهای بازی و شاخههای آن شامل ارتقاهای دیگری مثل افزایش نوار سلامت، قابلیت دروغ گفتن، قابلیت متقاعد کردن سایرین و موارد مشابه هم میشود. ازاینرو خود بازی شما را مجبور میکند که برای کسب یک تجربه متنوعتر، بهسراغ سایر شاخهها هم بروید.
یکی دیگر از مشکلات بازی Rise of the Ronin مربوطبه ناکار آمد بودن تعدادی از این ارتقاها است که آن هم بیشتر بهخاطر طراحی دیالوگها و تاثیر آنها روی نوع ارتباط شما با کاراکترها است. در بعضی از دیالوگها، باید گزینههای مختلفی را در جواب به شخص مقابل انتخاب کنید. این انتخابها میتوانند در قالب یک مرحله داستانی باشند یا برای ارتقا سطح دوستی شما با کاراکترهای بازی باشد. حال بعضی از دیالوگها در شرایطی فعال میشوند که شما ارتقاهایی مثل دروغ گفتن را خریداری کرده باشید. حال چه شما از دروغ گفتن استفاده کنید چه از سایر گزینههای موجود، خروجی مشابه و در اکثر مواقع یکسانی را دریافت میکنید. ازاینرو خرید آنها آنچنان تغییری را در روند بازی کردن بازیکن بهوجود نمیآورد.
در بخش انتخاب دیالوگ میان شما و کاراکترهای بازی، مهم نیست کدام گزینه را انتخاب میکنید، در اکثر مواقع خروجی یکسانی را دریافت میکنید
مراحل اصلی Rise of the Ronin طراحی خیلی خوبی ندارند. در چند ساعت ابتدایی، روند جالبی دارند، اما بهدلیل عدم تنوع در این بخش، جذابیت خود را از دست میدهند. بااینحال بعضی از مراحل باس فایتهای چالشبرانگیز و سرگرم کنندهای را جلوی شما قرار میدهد و نبرد با آنها، میتواند هیجانانگیز باشد. جدا از این مورد، مراحل اصلی در بهترین حالت مأموریتهای فرعی با کیفیت هستند. حال با این شرایط حتی بهتر است که سمت مأموریتهای فرعی هم نروید که در سادهترین حالت ممکن بهسر میبرند. معمولا بازیسازهای شرقی آنطور که باید و شاید به مأموریتهای فرعی توجه نمیکنند، اما تیم نینجا در Rise of the Ronin بیش از حد به این مورد بیتوجهی کرده است. ساخته جدید تیم نینجا دارای سیستم دوستی یا به اصطلاح Bond میان شخصیتها است. افزایش سطح دوستی با کاراکترها میتواند پاداشهای مختلفی را در اختیار شما قرار دهد.
از نظر بصری Rise of the Ronin شبیه به بازیهایی است که در اواخر نسل هفتم بازیهای ویدیویی عرضه میشدند
از آنجایی که Rise of the Ronin روی لوت جمع کردن تمرکز ویژهای دارد، باید بگویم که در این بخش عملکرد قابل قبولی دارد. هم لوتهای بلا استفاده زیادی را کسب خواهید کرد و هم لوتهایی که ارزشمند بوده و حتی با ارتقا بعضی از آنها، میتوانید تا انتها قدرت تدافعی و تهاجمی خوب خود را تضمین کنید. همچنین مأموریتهای اصلی و فرعی و همچنین مأموریتهای ویژهای که مربوطبه سیستم Bond با کاراکترهای داستانی است، پاداش و لوت خوبی را در اختیار شما قرار میدهند.
از نظر بصری Rise of the Ronin شبیه به بازیهایی است که در اواخر نسل هفتم بازیهای ویدیویی عرضه میشدند. حتی تیم سازنده بهواسطه نورپردازیهای محیطی دقیق و چشم نواز هم نتوانسته محیطهای مُرده و بیروح بازی را بهگونهای بهنمایش بگذارد که بازیکن بتواند از حضور در آنها لذت ببرد. جدا از موارد گفته شده در بخش طراحی، طراحی انیمیشنهای حرکتی قهرمان داستان مخصوصا انیمیشن سوارکاری میتوانست بهتر باشد، اما بزرگترین مشکل در بخش طراحی ساخته جدید تیم نینجا، به هوشمصنوعی مربوط میشود. دشمنان در اکثر مواقع حتی در نزدیکترین شرایط هم متوجه حضور دقیق شما نمیشوند و مهم نیست که چند نفر را در نزدیکی آنها و با چه سلاحی از بین برده باشید؛ تنها راه فهمیدن این است که در چند قدمی و روبهروی آنها قرار بگیرید.
در ابتدا گفته شد که فعالیتهای فرعی و جانبی بازی باوجود پاداش خوبی که ارائه میدهند، طراحی سادهای دارند. فعالیتهایی نظیر چالش تیراندازی با Rifle، پرواز کردن، تیراندازی با کمان میتوانست پیچیدگی بیشتری داشته باشد و بدین شکل ساده و یکنواخت نباشد. همچنین نبردهایی که الهام از دوئلهای بازی Ghost of Tsushima است، در اینجا با نام Fugitive به مخاطب معرفی میشود و تاحدی ساختار متفاوتی دارند، اما مبارزاتی کاملا ساده و بدون چالش را ارائه میدهند.
از نظر موسیقی و صداگذاری، Rise of the Ronin عملکرد خوبی دارد. موسیقیهای متفاوتی به هنگام نبرد با باسهای اصلی و میانپردههای سینمایی به گوش میرسد که بهخوبی با فضا و اتمسفر نبردها یا سکانس مورد نظر همخوانی دارند. همچنین دوبله انگلیسی و ژاپنی بازی هم با کیفیت است و باتوجه به سلیقه خود، میتوانید از یکی از آنها استفاده کنید. افکتهای صوتی حاصل از شمشیر زنی، سوارکاری، شلیک با سلاحهای دوربُرد و انفجار هم قابل قبول هستند. درآخر Rise of the Ronin میتوانست یک بازی سرگرم کننده و جذاب باشد. اما، سهلانگاری تیم سازنده و نقاط ضعف متعددی که گریبانگیر این محصول شده، سبب شده تا Rise of the Ronin حتی ارزش ۷۰ دلار را هم نداشت باشد. اگر با همه این صحبتها همچنان مشتاق به تجربه بازی هستید، بگذارید حسابی تخفیف بخورد و سپس آن را تهیه کنید.
Rise of the Ronin
نقاط قوت
- طراحی بسیار خوب سیستم Parry در نبردها
- طراحی متنوع و متفاوت سلاحهای بازی از نظر ساختار مبارزات
نقاط ضعف
- روایت داستانی ضعیف
- عدم استفاده مناسب از شخصیتهای تاریخی داستان بازی
- خسته کننده شدن سیستم مبارزات از اواسط بازی به بعد به خاطر ناکارآمد بودن ویژگیهایی که در دسترس قرار میگیرد
- عدم تاثیرگذاری مناسب انتخاب دیالوگها در داستان بازی
- طراحی مرده جهان بازی و عدم جذابیت چه از نظر بصری و چه از نظر هنری
- طراحی یکنواخت و یکسان مراحل اصلی
- سادگی و کم عمق بودن فعالیتهای جانبی در راستای سرگرم نگه داشتن مخاطب در طولانی مدت