کاور بررسی بازی Neva

بررسی بازی Neva | رقصنده با گرگ‌ها

دوشنبه ۳۰ مهر ۱۴۰۳ - ۲۱:۵۹
مطالعه 13 دقیقه
بازی Neva فرصتی دوباره برای سرزندگی در این زمانه‌ی تاریک است؛ فرصتی که نباید به آن دست رد بزنید. با زومجی و بررسی اثر جدید خالقان Gris همراه باشید.
تبلیغات

وجود برخی بازی‌ها به‌‌قدری سرمستم می‌کنند که می‌گویم: «خوشحالم آن‌قدر زنده ماندم تا این اثر را هم تجربه کنم». بازی Neva یکی از آن‌ها است. اگر این بند را می‌خوانید، به احتمال خوبی می‌دانید که ساخته‌ی پیشین استودیو Nomada، یعنی (۲۰۱۸) Gris از جنبه‌های بسیاری خارق‌العاده بود و جای تعجب نداشت اگر موفقیت هنری تیم اسپانیایی باری دیگر تکرار می‌شد.

«نِوا» روحیه‌ی مینیمالیستی خود را همچون Gris در سرتاسر بازی حفظ می‌کند و ضیافتی روح‌انگیز برای چشم‌ها و گوش‌ها تدارک می‌بیند. بی‌راه هم نیست که بازی به دو حالت ماجراجویی (Adventure Mode) و داستانی (Story Mode) تقسیم شده است تا همگی از این سفر شگفت‌انگیز در چهار فصل زندگی لذت ببرند. دسترسی به تجربه‌ی Neva به‌قدری آسان است که فکر می‌کنم از کودک تا سالمند عاشق هنر می‌توانند قدردان ثانیه‌به‌ثانیه‌ی باشکوه آن باشند و ارتباط بگیرند.

آلبا و نوا در بازی Neva
کوهستان در افتتاحیه بازی Neva
گل‌ها در پایان بازی Neva
دشت گل‌ها در افتتاحیه بازی Neva
فلامینگوها در افتتاحیه بازی Neva

در حالت ماجراجویی، بازی دقیقا با همان مکانیک‌ها و سیستم‌های تعیین‌شده در اختیار بازیکن قرار می‌گیرد. اما در حالت داستانی، بازیکن می‌تواند با خیال راحت صندلی را عقب بدهد و از منظره لذت ببرد. به عبارتی دیگر، در حالت داستانی، بازیکن هیچ آسیبی از جانب دشمنان نمی‌بیند. البته حالت داستانی، عاری از نقص نیست که به آن خواهیم رسید. بهترین جنبه‌ی این حالت‌ها، تغییر آنی‌شان از منوی بازی است تا بدون اتلاف وقت، بازی را به میل خود پیش ببرید.

طرفداران Princess Mononoke و سایر مخلوقات هایائو میازاکی حسابی از تجربه‌ی بازی Neva لذت خواهند برد

Neva قصه‌ی تولد، رشد، مرگ و تولدی دوباره است؛ همچون حرکت زمین به دور خورشید که فصول چهارگانه را به ما هدیه می‌دهد، داستان بازی هم در طول این چهار فصل روایت می‌شود. ما در نِوا مکان‌هایی تکرارشونده داریم که با گذشت زمان تغییر می‌کنند و از طرفی، مکان‌هایی که به هر فصل اختصاص دارند و شما را با تغییرات اقلیمی، محیطی و زمانی شگفت‌زده خواهند کرد. در طول جریان بازی، درست زمانی که تصور می‌کردم به قلّه‌ی هنری رسیدیم و از این بهتر نمی‌شود، Neva مات و مبهوتم می‌کرد.

درختان بهاری در بازی Neva

اگر تمام صفات زیباشناسانه‌ی دنیا را کنار هم قرار دهیم، بعید است که بتوانیم به نتیجه‌ی مشخصی در باب زیبایی Neva برسیم. طراحان هنری استودیو نومدا سنگ تمام گذاشته‌اند؛ از رنگ‌بندی و نورپردازی تا میزانسن و کامپوزیشن همگی استادانه کار شده‌اند و مثل موهبتی فرازمینی در ذره‌ذره‌ی بازی قرار گرفته‌اند. حتی فکر کردن به جمله‌ی بعدی دیوانه‌وار به نظر می‌رسد، اما از آغاز تا پایان بازی نزدیک به هزار تصویر گرفته‌ام که خود گویای همه‌چیز است.

همخوانی جیرجیرک‌‎ها، چهچه بلبل‌ها، زوزه‌ی باد، خش‌خش برگ‌ها، ریزش آبشار، سقوط سنگ‌ها و سکوت کوهستان تنها بخش کوچکی از جلوه‌های صوتی مثال‌زدنی Neva را توصیف می‌کنند. نوا می‌داند که کِی و کجا از قدرت آوایی خود بهره بگیرد، چه زمانی با موسیقی سخن بگوید و چه زمانی با قطع آن، بازیکن را غرقِ دو‌ وجه سِکّه‌ی جهان انعطاف‌پذیرش کند. گروه موسیقی Berlinist از بازی Gris برگشته تا باری دیگر طیف وسیعی از احساسات را در بازیکن برانگیزد و نتیجه، اثری است که قلب‌تان را تکان می‌دهد، روح‌تان را درهم‌می‌شکند، به‌هم‌وصلش می‌کند و در نهایت، به پرواز درمی‌آورد.

زیرزمین بازی Neva

بزرگ‌ترین شگفتی Neva برای من این بود که نمی‌دانستم ورای اُفق دنج و گرم تابستانی چه در انتظارم نشسته بود. انگار که با طِی کردن هر فصل، خنجری تیره در قلبم فرو می‌رفت و هر بار عمیق‌تر آن را بیرون می‌کشید تا نور در پاره‌های آن سوسو بزند. پس با پایان رسیدن هر چپتر، خود را مشغول به فعالیتی دیگر می‌کردم یا یکی دو ساعت از خانه بیرون می‌رفتم تا تجربه‌ی تلخ‌و‌شیرین پیش‌رویم را بهتر هضم کنم. البته سوالی که پیش می‌آید این است که مگر Neva قصه‌‌ای عمیق یا مضامین پیچیده‌ای دارد که نیازی به تأمل و تنفس باشد؟

بازی Neva دومینوهایش را آرام‌آرام می‌چیند و با ضربه‌‌ای سهمگین آن‌ها را پشت هم فرو می‌ریزد

نوا حتی از خواهر بزرگش، «گریس» سرراست‌تر در مفاهیم و آشکارتر در معانی است اما چینش وقایع داستانی سبب شده که اتمام آن در یک نشست، کمی روی دوش سنگینی کند؛ همانند قطاری که می‌دانید مقصدش کجا است و شما، تک‌وتنها روی آخرین ریل ایستاده‌اید و هیچ چاره‌ای جز تماشای قطار از دوردست ندارید که قرار است به شما برخورد کند. فریاد می‌زنید، اما هیچ‌کس صدایتان را نمی‌شنود. دست‌هایتان را تکان می‌دهید، اما دیگر خیلی دیر شده است. نوا چنین فُرم روایتی دارد، چرخه‌ای که نمی‌توانیم آن را از بین ببریم، اما می‌توانیم در جریان آن قوی‌تر، شجاع‌تر و داناتر شویم و شاید روزی فرا برسد که حتی در آغوش سایه، آن رویا را پیدا کنیم.

وداع زمستانی در بازی Neva

نوا پیش از هر چیزی یک بازی ماجرایی/ادونچر (Adventure) است و قرار نبوده که پازل‌ها شما را از تجربه‌ی چنین اثری محروم کنند، چرا که پازل‌های Neva در تاروپود پلتفرمینگ بازی تنیده شده‌اند و سازندگان به‌خوبی سازوکار حل هر پازل و تلفیق آن با سکوبازی را به نمایش می‌گذارند. اگر یادتان باشد، گفتیم که حالت داستانی مشکلات به‌خصوصی دارد و این نقص‌ها از جایی آب می‌خورند که نوا چند سناریوی خطی را دنبال می‌کند که به‌شدت وابسته به زمان هستند و اگر از آن زمان محدود جا بمانید، شکست می‌خورید و مجبورید از نقطه‌ی شروع آن چک‌پوینت/سناریو آغاز کنید. این قضیه در تناقض با هدف حالت داستانی که می‌خواهد تجربه‌ی دلچسبی برای همه رقم بزند، قرار می‌گیرد.

ای‌ کاش تناقضات طراحی مراحل خطی به همین بسنده می‌کرد، چون مانع اساسی، عدم تطابق قابلیت‌های پروتاگونیست (به‌ویژه پرش او) با انتظار سازندگان از پلتفرمینگ سناریوهای خطی است و امکان دارد برای چندین بار متوالی روند فرسایشی دیر رسیدن یا نرسیدن به پلتفرم بعدی با اختلاف صدم‌ثانیه‌ای را تجربه کنید و آسیب قابل‌توجهی به روند گیم‌پلی وارد شود.

بیابان خون در بازی Neva
گرگ‌و‌میش زمستانی در بازی Neva
استیج آینه در بازی Neva
درختان معلق در بازی Neva
آفتاب تابان در بازی Neva
پازل زمستانی در بازی Neva
پلتفورمینگ پاییزی بازی Neva
تونل یخی در بازی Neva
پایان زمستان در بازی Neva

متاسفانه این پایان کار نیست و حتی در برخی از موقعیت‌های ثابت و غیرخطی نیز، طراحان انتظارات عجیبی از رسیدن به پلتفرم‌های خاصی دارند که تنها با آزمون و خطای پیاپی ممکن می‌شود. همه‌ی این موارد لزوم آزمون‌های تضمین کیفیت (QA Tests) بهتری را یادآوری می‌کنند که بازی می‌توانست از چنین شرایطی پیش‌گیری کند.

با این حال، نوا چه کارت‌های جدیدی را به روی میز می‌آورد؟ سیستم مبارزه بازی، ساده اما گیرا و پاسخ‌گو است. «آلبا» پروتاگونیست قصه،‌ سه جان دارد که در حالت ادونچر به‌هنگام کامبت یا بازیابی سلامت زیر صفحه به نمایش درمی‌آیند. با ضربات زنجیره‌ای یا همان کامبوها، آلبا می‌تواند جان از دست‌رفته‌اش را بازگرداند. البته که در مسیر هر فصل، تعدادی سنگ‌چین شفابخش هم قرار گرفته‌اند و حتی نِوا، همراه دوست‌داشتنی ما هم در پایان هر باس‌فایت با زوزه‌اش می‌تواند مرهم زخم‌های آلبا شود.

آسمان شب در بازی Neva

ضربات شمشیر آلبا به دو فُرم افقی و عمودی (نیازمند پرش) تقسیم شده‌اند. در حرکات آلبا، پرش عادی، دابل‌جامپ، اسلاید/دَش هوایی و جاخالی‌دادن/داج را داریم که ترکیب آن‌ها خارج از کامبت برای پلتفرمینگ ضروری است. در مجموع، مبارزات احساس رضایت‌بخشی را منتقل می‌کنند. اگر مشکلی پیرامون کامبت بازی باشد، این است که دشمنان عادی به‌سرعت به تکرار می‌افتند و الگوهای رفتاری‌شان را آن‌چنان تغییر نمی‌دهند. چه بسا، در مواقعی شاهد این بودم که حتی حین مبارزه نسبت به جایگاه آلبا (پلتفرم بالاتر را فرض کنید)، هیچ واکنشی نشان نمی‌دادند و منتظر بودند که پایین بیایم تا حرکات شبیخون‌وار خود را از سر بگیرند، در‌حالی‌که هم سطح سکویی که روی آن ایستاده بودم، پهن بود و هم در استیج‌های پیشین برای‌شان کاری نداشت تا از پشت غافل‌گیرم کنند.

بهتر است Neva تا جای ممکن با چشم بسته و کمترین پیش‌فرض ذهنی تجربه شود

خوشبختانه بازی Neva از حیث تنوع باس‌فایت، مینی‌باس‌فایت‌ و الگوهای آن‌ها کم نمی‌آورد و همیشه چیزی برای رو کردن دارد. شکوه و عظمت برخی از این ست‌پیس‌ها و باس واقع در آن‌ها، شما را به بیان واژگانی وادار می‌کند که قطعا نمی‌توانم در این‌جا به زبان بیاورم اما در یک کلام، حماسی و نفس‌گیر هستند. لحظاتی در این باس‌فایت‌ها وجود دارند که انگار خالقانش تمام استودیو را به هنگام طراحی و توسعه به آتش کشیده‌اند و از دل خاکستر، طلا و الماس استخراج کرده‌اند.

فصل بهار در بازی Neva
زمستان در بازی Neva
فلامینگوهای مرده در بازی Neva
فصل پاییز در بازی Neva
تابستان در بازی Neva

کنترل پیش‌فرض آلبا در نسخه‌ی پی‌سی ایده‌آل‌ترین شرایط ممکن را رقم نمی‌زند، اما نیمه‌ی پر لیوان این است که می‌توانید کلیدها/دکمه‌ها را به آسانی تغییر دهید. آلبا در طول بازی مهارت جدیدی را باز نمی‌کند یا ارتقا نمی‌دهد. این تصمیم باعث شده که تمرکز استودیوی اسپانیایی روی شخصیت نِوا قرار بگیرد و فرآیند رشد او را در رگ‌های گیم‌پلی تزریق کند که هوشمندانه است؛ از پرتاب او به نقاط مختلف برای حل پازل یا کسب تروفی‌ها بگیرید تا سینرژی (Synergy) و هم‌آوایی دو روح در یک بدن که آسیب دوچندانی به محیط و دشمنان وارد می‌کنند.

پازل‌های بازی نیز در فصل‌های پاییز و زمستان حضور غنی‌تری پیدا می‌کنند و ایده‌‌های هوشمندانه و اجراهای سرگرم‌کننده‌ای دارند. با اینکه پازل‌ها مؤلفه‌ی کلیدی تجربه‌ی Neva نیستند، اما در مراتب انگشت‌شماری می‌توانند کمی چالش‌برانگیز باشند اما نه به‌ دلیل صرف طراحی آن‌ها، بلکه چگونگی بازخورد نِوا به فرمان‌های پروتاگونیست که گاهی به هدف نمی‌خورند و ممکن است تا حدی روی مخ‌تان راه برود. به‌طور خلاصه، پازل‌های بازی Neva قابل‌درک، مشخص و ساده هستند و به کلیت تجربه‌ی اثر کمک شایانی می‌کنند.

مهتاب وارونه در بازی Neva (2024)

صحبت بدون اسپویل از روایت Neva تقریباً غیرممکن است و شاکله‌ی مینمالیستی بازی نیز، برداشت‌ها و احتمالات بسیاری را در ذهن هر مخاطب هدف باز می‌کند. با این وجود، نِوا دومینوهایش را آرام‌آرام می‌چیند و با ضربه‌‌ای سهمگین آن‌ها را پشت هم فرو می‌ریزد. چنین اثری بهتر است تا جای ممکن با چشم بسته و کمترین پیش‌فرض ذهنی تجربه شود تا در تمام وجودتان رسوخ کند.

اگر یک کپسول زمان داشتم تا بهترین بازی‌های تاریخ را برای آیندگان ذخیره کنم، بی‌شک Neva یکی از آن‌ها بود. نِوا گلستانی از نقش و نگار است که شگفتی‌های هنری آن پایان ندارند. در هیاهوی سرگیجه‌آور بازی‌های فرمول‌زده و صنعتی، Neva همانند روزی بارانی شما را از بند عادت‌ها رهایی می‌دهد، شک‌هایتان را به آینده‌ی بازی‌ها می‌شوید و یادآوری می‌کند که چرا به زندگی ادامه می‌دهیم و به سوی صُبحی دیگر و رقصی دیگر با گرگ‌ها روانه می‌شویم.

کاور باکس بررسی بازی Neva

بررسی بازی Neva

10/9
امتیاز زومجی
اگر یک کپسول زمان داشتم تا بهترین بازی‌های تاریخ را برای آیندگان ذخیره کنم، بی‌شک Neva یکی از آن‌ها بود. «نوا» ضیافتی هنری برای گوش‌ها و چشم‌ها است که شگفتی‌های آن پایان ندارند. در هیاهوی سرگیجه‌آور بازی‌های فرمول‌زده و صنعتی، Neva همانند روزی بارانی شما را از بند عادت‌ها رهایی می‌دهد، شک‌هایتان را به آینده‌ی بازی‌ها می‌شوید و یادآوری می‌کند که چرا به زندگی ادامه می‌دهیم و به سوی صُبحی دیگر و رقصی دیگر با گرگ‌ها روانه می‌شویم.

نقاط قوت

  • طراحی و کارگردانی هنری شاهکار
  • تنوع محیطی و اقلیمی میخکوب‌کننده
  • موسیقی روح‌نواز گروه Berlinist
  • جلوه‌های بصری و صوتی معرکه
  • باس‌فایت‌های باشکوه و حماسی
  • پیوند بین پروتاگونیست و Neva
  • داستان‌سرایی احساس‌برانگیز
  • پویایی سیستم‌ها در طول چهار فصل
  • تلفیق خلاقانه و قابل‌فهم پازل‌ و پلتفرمینگ

نقاط ضعف

  • ضعف هوش مصنوعی و بازخورد در برخی از موقعیت‌ها
  • تناقض طراحی برخی از سناریوهای خطی/غیرخطی با قابلیت‌های بازیکن و حالت داستانی
  • تنوع کم دشمن‌های عادی

بررسی بازی Neva براساس نسخه‌ی پی‌سی صورت گرفته است.

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز

نظرات