معرفی بازی Skautfold: Into the Fray: شوتر چالشبرانگیز
استیو گل یکی از آن بازیسازهای دنیای ویدیو گیم است که تنهایی اقدام به ساخت بازی میکند و معروفترین آثار او هم مجموعه Skautfold بهحساب میآید. در حالی که نسخههای قبلی این مجموعه آثاری در سبک مترویدوینیا بودند، جدیدترین نسخه آن با نام Skautfold: Into the Fray تغییر سبک داده است و یک تاپ داون شوتر بهحساب میآید.
داستان بازی در سال ۱۸۹۹ و منطقه پورتلند رخ میدهد و گیمر نقش شخصیتی به نام هیتو را ایفا میکند که یکی از شوالیههای حکومت است. هیتو در پی گم شدن یکی از اعضای خاندان سلطنتی به منطقه پورتلند اعزام میشود و در بدو ورود، متوجه میشود که نیروهای تاریکی بر آن چیره شدهاند و مراسمهای عجیب و غریبی را هم در گوشه و کنار این منطقه برگزار میکنند. البته این نیروها تنها نیستند و گروهی یاغی که علیه حکومت فعالیت میکند هم در کنار آنها است.
با این پیش زمینه داستانی، هیتو وارد منطقه میشود و به مرور باید با رفتن به گوشه و کنار نقشه، با دشمنان مختلفی مبارزه کنید. بازی برخلاف انتظار اولیه، داستان جالبی روایت میکند که شخصیتهای مختلفی هم در آن حضور دارند. اما قطعا پررنگترین المان آن چیزی جز گیمپلی اکشن و کمی هم اغراقشدهاش نیست که در جریان آن باید به نبرد با انواع و اقسام دشمنان بپردازیم و در این راه، سلاحهای مختلفی از یک شمشیر بزرگ گرفته تا انواع اسلحههای گرم مثل شاتگان، کلت و موارد دیگر در دسترس هستند.
من نسخه ایکس باکس بازی Skautfold: Into the Fray را تجربه کردم که در آن از استیک چپ برای حرکت دادن کاراکتر و از استیک راست هم برای نشانهگیری و شلیک به سمت دشمنان استفاده میشود. این ساختار، روند نرمال و استاندارد بازیهای تویین استیک شوتر است و در Skautfold: Into the Fray، وظیفه شلیک هم برعهده خود شما است و خبری از شلیکهای خودکار نیست.
راستش را بخواهید، در نگاه اول Skautfold: Into the Fray مخصوصا بهلطف سبک خاص طراحیهای پیکسل آرتش و در عین حال داشتن فضاسازی تاریک و خشن، تجربه خیلی جذابی بهنظر میرسد ولی هرچه که بیشتر آن را بازی کنید، ضعفهایش هم بیشتر آشکار میشوند. در عین حال که داشتن تنوع بالایی از سلاحها برای نبرد و مخصوصا ترکیب سلاحهای سرد و گرم بهخوبی کار شده است، ولی خود نبردها آن تعادل لازم را ندارند و همین اصلیترین مشکل بازی است.
منظور از نبود تعادل، یعنی اینکه شلیک با سلاحهای مختلف بازی و هدف قرار دادن دشمنان همزمان با حرکت مداوم که راهی برای زنده ماندن است، طراحی کمی خشک و پیچیدهای دارد. در نقطه مقابل، هرچقدر هم که شما مدام حرکت کنید و ثابت نمانید، باز تیرهای دشمنان با درصد موفقیت بسیار بالایی به شما برخورد خواهد کرد. این موضوع روی تمام درجههای سختی متنوع بازی هم صدق میکند و کلا جنگیدن با دشمنانی که به سلاح گرم مجهز هستند، حس ناعادلانهای دارد. در عوض این موضوع برای دشمنانی که متعلق به همان نیروهای شیطانی و تاریکی هستند و اکثرا سلاح سرد دارند، شدیدا راحت است و صرفا با حرکت در محیط، آنها هیچ شانسی برای ضربه زدن به شما نخواهند داشت.
این مساله کمی گیمپلی بازی را دچار مشکل میکند. در کنار نبردها که پایه و اساس اصلی روند کلی Skautfold: Into the Fray هستند، در هر ماموریت آن شما باید نقشه را کاملا بگردید و کارهایی مثل متوقف کردن مراسم نیروهای شیطانی یا آزاد کردن مردمی را که تحت تاثیر طلسم آنها هستند، انجام بدهید. در این زمینه تنوع خوب محیطهای بازی یکی از ویژگیهای خوب آن بهحساب میآید و مراحل از خیابانها و حتی قبرستانی برفی گرفته تا غار و تونلهای زیرزمینی در جریان هستند که باعث میشود هرگز تکراری و یکنواخت نشوند.
در مجموع، Skautfold: Into the Fray اثری است که با طراحیهای پیکسل آرتی و فضاسازی جذابش، حس و حال خوبی به مخاطب میدهد و با اینکه در زمینه روایت داستان هم میتوان کمی روی آن حساب کرد، ولی گیمپلی بازی بیشتر مناسب آن دسته از مخاطبینی است که علاقه خیلی زیادی به تویین استیک شوترها دارند و حاضرند در راه این علاقه حسابی خودشان را با گیمپلیای ناعادلانه به چالش بکشند. اگر آماده چنین چالشی هستید، Skautfold: Into the Fray ارزش وقت گذاشتن را دارد.