بررسی بازی Indiana Jones and the Great Circle؛ بازگشت باستانشناس دوستداشتنی
در سال ۲۰۲۱ اعلام شد که قرار است یک بازی با اقتباس از مجموعه فیلمهای ایندیانا جونز ساخته شود و تاد هاوارد تهیهکننده ارشد بازی از شرکت بتسدا، وظیفه تولید آن را برعهده استودیو ماشینگیمز گذاشته است. استودیو فیلمسازی لوکاس فیلم که مالک امتیاز مجموعه ایندیانا جونز است نیز اعلام کرد که در ساخت این مجموعه قرار است بهصورت مستقیم نقش داشته باشد. داستان بازی در سال ۱۹۳۷ جریان دارد و با سرقت مجسمه باستانی یک گربه مومیایی از یک مدرسه شروع میشود. ایندیانا جونز بهمنظور دنبال کردن این سارق غولپیکر، کار و زندگی خود را رها میکند و به شهر واتیکان میرود تا بهکمک آنتونی، یکی از پدران روحانی این شهر که به او کمک میکند، پرده از اسرار این دزد عجیب و غریب بردارد.
این مقدمه خلاصهای بود از آنچه باید درباره این بازی میدانستید اما در ابتدای بررسی بازی علاقه دارم تا پنج اسم را نام ببرم و بعد درباره نقش هر کدام از آنها در ساخته شدن این بازی تعریف کنم. این پنج اسم شامل استودیو لوکاسفیلم، استودیو ماشینگیمز، تروی بیکر، گوردی هاب و در نهایت، تاد هاوارد معروف. پس لطفا ابتدا ویدیو بررسی بازی را تماشا کنید تا بعد بیشتر از آن صحبت کنیم:
پخش از رسانه
احتمالا تا حالا سینماهای ۳بعدی یا ۶بعدی یا با ابعاد بیشتر را تجربه کردهاید یا حداقل درباره آنها شنیدهاید. ویژگیهای اصلی این سینماها شامل یک عینک پلاستیکی قرمز و آبی، یک دریچه آبپاش روبروی صورت مخاطب و صندلیهایی بود که تکان میخوردند تا پاشیدن خون یا تکانهای ناشی از سقوط را برای شما بازسازی کنند. یا مثلا درباره فیلمهای تعاملی نتفلیکس که بهشما اجازه میدهند سرنوشت شخصیتهای داخل فیلم را با انتخابهایتان تغییر دهید، شنیدهاید. اینهای تلاشهایی بودند تا عناصر ویدیوگیمی را وارد دنیای واقعیت کنند و تجربه مهیجتری برای مخاطب خلق کنند. بازی Indiana Jones and the Great Circle دقیقا در سمت مخالف این جریان است.
در کمال تعجب و شاید برای اولین بار، به دلیل جذابیت بسیار بالای کات سینها، علاقهای به رد کردن آنها نداشتم.
استودیو لوکاسفیلم تمام تجربههای خود در حوزه سینما را به اشتراک گذاشته است تا تجربه سینمایی منحصربهفرد و باورنکردنی در این بازی خلق کند. شخصا وقتی بازی را تمام کردم از خودم پرسیدم که آیا امکان داشت که بتوانیم کاتسینهای سینمایی بازی را رد کنم یا نه؟ در کمال تعجب و شاید برای اولین بار، پاسخی برای این سوال نداشتم چون حتی یک ثانیه هم به رد کردن کاتسینها فکر نکرده بودم.
تجربه سینمایی این بازی اما در ابتدا کمی هم من را ترساند چون گمان کردم شاید تمرکز بیشازحد روی بخش جنبه هنری بازی، جنبه فنی و مکانیکی گیمپلی آن را تحت شعاع قرار داده باشد. این ترس در یک ساعت اول بازی با من همراه بود اما از جایی که دیگر بخش آموزشی را تمام کردم و وارد گیم پلی اصلی شدم، کاملا برطرف شد. ایندیانا جونز و شما در این بازی یک ماجراجویی پربار و عجیب را تجربه میکنید. آن هم در موقعیتهای مکانی مختلفی مثل کلیساهای واتیکان، اهرام و غارهای باستانی مصر، رشتهکوههای آلپ و جنگلهای تایلند و پرو. از پرواز بر بام خانههای شانگهای و شلیک به جنگندههای ژاپنی تا آویزان شدن از بالن در ارتفاع چندهزار پایی واتیکان. حل پازلهای متعدد و کاملا نوآورانه در غارها، اتاقهای مخفی، دالانهای باستانی، خرابههای جنگی و پایگاههای نظامی موسولینی و هیتلر تا مشتاندازی، شلاقزنی، پرتاب کردن بطری و خراب کردن گیتار روی سر سربازان نازی.
بهلطف تجربه ماشینگیمز در ساخت بازیهای بزرگ اکشن و ماجراجویی مانند مجموعه Wolfenstein، در هیچ بخشی از بازی، با مشکلی از نظر فنی و مکانیکی برخورد نکردم
بهلطف تجربه استودیو ماشینگیمز در ساخت بازیهای بزرگ اکشن و ماجراجویی مانند مجموعه Wolfenstein، در هیچکدام از این تجربیات با مشکلی از نظر فنی و مکانیکی برخورد نکردم. یک گیمپلی روان و جذاب و همینطور له و لورده کردن سربازهای نازی، چیزهایی هستند که ماشین گیمز در آنها تخصص دارد. تنها جایی که روان بودن گیمپلی دچار خدشه میشد، ترنزیشن بین صحنههای سینمایی و خود گیمپلی بود که گاهی بسیار شوکهکننده بودند و برای لحظاتی شما را بهطور کامل از جریان بازی جدا میکردند.
بخش قابل توجه دیگر اما پازلهای بازی بودند که بهطور خلاصه میشود آنها را «بسیار خوشساخت» تعریف کرد. پازلها تعادل بسیار خوبی بین درجه سختی و جذابیت را رعایت میکردند که باعث میشد نه خستگی ناشی از ساده بودن پازل را احساس کنید و نه از سختی بیش از حد آن کلافه شوید. اغلب سرنخهای حل پازل را دم دست شما تعبیه کرده بودند و تنها خواسته بازیسازان این بود که بهتر به اطراف خود نگاه کنید. البته بخشی از این درخواست بهدلیل این بود که بیشتر بتوانید زیبایی طراحی محیط بازی را هم ببینید و آن را تحسین کنید. جاهایی که ممکن است هوش مصنوعی بازی حس کند که زمان زیادی را صرف کردهاید و هنوز به کلید حل مشکلات نرسیدهاید، شخصیت همراه شما معمولا بهحرف میآید و جای کلید مربوطه را لو میدهد. اگر هم تنها باشید، میتوانید دوربین عکاسی خود را بیرون بکشید و با عکس گرفتن از پازل، ایندیانا جونز را مجبور کنید تا نظرش را درباره آن بلند بلند اعلام کند.
اما اگر تا حالا یکی از فیلمهای ایندیانا جونز را دیده باشید، میدانید که هریسون فورد فراموشنشدنی کسی بود که به این شخصیت جان میداد. در بازی Indiana Jones and the Great Circle، هریسون فورد که حالا ۸۲ سال سن دارد جای خود را به تروی بیکر داده است، او هم هرآنچه در توان داشته را بهکار برده است تا نه جای خالی فورد را احساس کنید و نه تلخی تلاشهای بیکر برای ارائه یک شخصیت کاملا جدید را در کام خود بچشید. تروی بیکر یک شخصیتپردازی بینقص و استثنائی را برای ایندیانا جونز در این بازی بهنمایش گذاشته است و هم در بخشصداپیشگی و هم در اجرای حرکات بدن ایندیانا، نمره کامل را دریافت میکند. ایندیانا جونز تروی بیکر حالا رگههایی از شوخطبعی انسانگونهتری دارد که میتوان چشمههایی از آن را هنگامی که از مارها میترسد و خود را بیشتر طرفدار سگها اعلام میکند، دید.
البته صداپیشگی دوستداشتنی و بهیادماندنی تروی بیکر برای ایندیانا تنها نقطه مثبت شنیداری در بازی Indiana Jones and the Great Circle نیست. موزیک اصلی مجموعه ایندیانا جونز با تنظیم جدید و همچنین دیگر موسیقیهای گوشنوازی که بهخوبی مکمل تجربه ناب دیداری و سینمایی بازی میشوند را مدیون گوردی هاب هستیم. هاب سابقه هدایت بخش موسیقی در بازیهایی مانند Star Wars: Battlefront و Walking Dead را نیز در کارنامه خود دارد اما قطعا عملکرد او در بازی ایندیانا جونز و حلقه بزرگ را یک نقطه عطف در زندگی کاری او نامید. آهنگهای انتخابی او برای این بازی کاملا غنی، متناسب با فضای داستانی، متناسب با زمان و موقعیت مکانیای که بازی در آن جریان دارد، انتخاب شده و با دقتی وسواسگونه برای هر سکانس تنظیم شدهاند.
در نهایت هم باید از تاد هاواردی گفت که همه این افراد و شرکتها را گردهمآورد تا ایدهای که در سر داشت را بهنحو احسن اجرا کند. هاوارد قبلا هم اشاره کرده بود که علاقه شخصیای به مجموعه ایندیانا جونز دارد و احتمالا همین هم باعث شده است تا هیچ کم و کاستی در بازی نبینیم. البته باگهایی هم در بازی بود اما باتوجه به وسعت بازی و جزئیات آن، میتوان این مشکلات را کاملا نادیده گرفت ولو اینکه ممکن است در بهروزرسانیهای اولیه بازی همان مشکلات کوچک نیز برطرف شود. تاد هاوارد با بازی ایندیانا جونز و حلقه بزرگ یک ادای دین کامل و شایسته تقدیر به مجموعه فیلمهای موردعلاقهاش انجام داد که تبدیل به یک استاندارد کاملا جدید نهتنها در بین بازیهای اکشن ماجراجویی بلکه برای تمام بازیهای AAA شد. این بازی یک تجربه غنی از تمام لذتهای هنری است که انسان را سر ذوق میآورد و آن را ساعتها پای نمایشگر میخکوب میکند.
Indiana Jones and the Great Circle
نقاط قوت
- داستان غنی و کارگردانی فوقالعاده
- پازلهای متعدد، متنوع و غیرتکراری
- محیط گسترده بازی که امکان ماجراجویی زیادی به مخاطب میدهد
- شخصیتپردازی عالی برای همه شخصیتهای
- هوش مصنوعی قدرتمند شخصیتهای غیرقابل بازی
- موسیقی و جلوههای صوتی جذاب
- کوئستهای جانبی متعدد و غیرتکراری
- گرافیک فوقالعاده
- مخفیکاری با نیاز به استراتژی و برنامهریزی
نقاط ضعف
- باگهای اندک و مکانیکی در نسخه اولیه بازی
- ترنزیشنهای ناگهانی بین بخشهای سینمایی و گیمپلی
بررسی بازی با کد ارسالی ناشر و روی کامپیوتر صورت گرفته است.