بررسی بازی Dynasty Warriors: Origins | امپراطور بادها
خیلی سخت است که این روزا و مخصوصا در کشورمان، گیمری را پیدا کنیم که اسم سری داینستی واریرز (Dynasty Warriors) را نشنیده باشد. مجموعهای که نسل اندر نسل آن را با اسم «بازی جومونگ» بهمان میفروختند و ما نیز از همهجا بیخبر آنها را تهیه میکردیم، تجربه میکردیم و لذت هم میبردیم؛ آن هم چه لذتی. از حق نگذریم؛ شرکت در نبردهای پر از آشوب و حماسی این آثار، از مبارازت جومونگ و یارانش کم نداشت. جدا از ارتباط خاص و فرهنگی «داینستی واریرز» با گیمرهای کشورمان، این مجموعه حقیقتا سری مهمی است. داریم دربارهی اثاری صحبت میکنیم که در سال ۲۰۰۲ زیر-ژانر «موسو/Musou» از سبک «هک اند اسلش» را پدید آوردند؛ رویکردی با محوریت «مبارزه یک در مقابل هزار» که مجموعه بازی نامبرده را بهآثاری مولف و پرطرفدار بدل کرد.
در طول این دو دهه که از عمر مجموعه داینستی واریرز میگذرد، این سری فراز و نشیبهای بسیاری را تجربه کرده است. بهویژه در سال ۲۰۱۸، زمانی که نهمین قسمت آن با تبدیل شدن به اثری جهانباز، افت مجموعه را رقم زد. اکنون و در سال ۲۰۲۵، «داینستی واریرز: اوریجینز» نهتنها روح تازهای به این مجموعه دمیده و آن را متحول ساخته است، بلکه نمایانگر سالی است برای شگفتهزده کردن بازیکنان سر از پا نمیشناسد. بله؛ ۲۰۲۵ با هیچکس شوخی ندارد و اگر میپرسید چرا، شما را بهتماشای بررسی ویدیویی و بررسی متنی زومجی از بازی «داینستی واریرز: اوریجینز» دعوت میکنیم.
پخش از رسانه
طبق سنت همیشگی این مجموعه، جدیدترین قسمت از «داینستی واریرز» بار دیگر به رمان مشهور «عاشقانه سه پادشاهی/三国演义» از ادبیات چین پرداخته و آن را به سبک خود اقتباس کرده است. این رمان که در ایران بهعنوان «افسانه سه برادر» شناخته میشود، روایتگر خیزش قوم «دستار زرد» و تحولات سلسله «هان» است. بهدنبال همین موضوع، در بازی نیز با سه شخصیت لیو بهی (Liu Bei)، گوان یو (Guan Yu) و ژانگ فهی (Zhang Fei) همراه شده و داستان را پیش میبریم. بازیکن در این اثر، قهرمانی بینامونشان است که چیزی از گذشته خود به یاد نمیآورد و با پیوستن به گوان یو، ژانگ فه و لیو بهی، سرنوشت داستان را رقم میزند.
انشعابهای روایی و تحولات داستانی که از دل جزئیات ریز روایی اتفاق میافتند، ارزش تکرار بازی را بالا برده و در کنار شخصیتپردازی بسیار خوب کاراکترها بهنقاط قوت اثر تبدیل میشوند
داستانسرایی چندشاخه و شخصیتپردازی دقیق کاراکترها از مهمترین عناصر روایی بازی بهشمار میآیند. هر یک از شخصیتها، از همراهان گرفته تا ضدقهرمانهای خاکستری و خود شخصیت اصلی، بهخوبی پرداخت شدهاند و بازیکن را در زمان تصمیمگیریهای مهم، به تأمل درباره عواقب آنها وادار میکنند. انشعابات داستانی و جزئیات تأثیرگذار بر آنها، ارزش تکرار بازی را به میزان چشمگیری افزایش دادهاند. این عوامل، در کنار محتویات پس از پایان بازی، نشان میدهند که با اثری کاملاً غنی و پرمحتوا مواجه هستیم. محصولی که با ارائهی حسابشدهی محتویاتش، ساعاتی طولانی بازیکنان را سرگرم میسازد.
حال به گیمپلی میپردازیم. روند بازی در دو بخش اصلی خلاصه میشود: گشتوگذار در نقشه برای انجام فعالیتها و شرکت در نبردها. حضور در صحنه نبرد، اساس تجربه این بازی است. پیش و پس از شرکت در جنگها، بازیکنان میتوانند در نقشه بازی گشتوگذار کرده و مأموریتهای جانبی را انجام دهند. یادمان نرود که این بازی، اصلا و ابدا در ژانر جهانباز/Open World طبقهبندی نمیشود و بازیکن با قرارگیری در نقشهای محدود، آزاد است تا در مسیر پیشروی در خط داستانی، بهانجام فعالیتهای جانبی بپردازد. دقیقا چیزی مشابهبا جهان Mementos از بازی Persona 5.
ماموریتهای جانبی در کنار تنوع خوب، پاداش بسیار خوبی میدهند
این مأموریتهای جانبی، ساختاری مشابه اما کوچکتر از ماموریتهای اصلی دارند و طی آنها، مهارت بازیکن در بهرهگیری از سیستم های مبارزاتی بهچالش کشیده میشود. خوشبختانه ماموریتهای جانبی تنوع خوبی دارند و برخی از آنها بهاندازهی ماموریتهای اصلی، مبسوط و درگیرکننده هستند. نباید این مأموریتها را دستکم گرفت، زیرا پاداش ارزشمندی ارائه میدهند و امتیازات حاصل از آنها امکان باز کردن مهارتهای جدید و تقویت شخصیت را فراهم میکند.
اکنون به جنگها میرسیم. همانگونه که پیشتر نیز اشاره شد، سری Dynasty Warriors بنیانگذار زیرژانر «موسو» از سبک «هک اند اسلش» محسوب میشود. «موسو» بهایستادگی یک جنگجو در برابر هزاران سرباز دشمن اشاره میکند؛ شاخصی که که اساس گیمپلی این بازی را نیز تشکیل میدهد. اما در Origins نکته بسیار مهمی وجود دارد: این بازی همانقدر که بهجنگهای پرهیاهوی «موسو» اهمیت میدهد، بههمان اندازه نیز روی مبارزات یک در برابر یک (دوئل) متمرکز است و از دل همین مسئله، آیندهی این زیر-ژانر را برای گیمرها تصویر میکند.
دوئلهایی که در Dynasty Warriors 6 کم و بیش حضور داشتند، حالا به یکی از ستونهای استخوانبندی گیمپلی Dynasty Warriors: Origins بدل شدهاند. اتفاقی که روح تازهای به کالبد این سری دمیده و آینده زیر-ژانر «موسو» را ترسیم میکند
در هر یک از این جنگهای بزرگ، بازیکنان باید نقاط کلیدی قلمرو دشمن را تصرف کنند تا نیروهای آنها به عقب رانده شوند. پیروزی در این جنگها به دو عامل مهم وابسته است:
- مدیریت صحنه نبرد
- تسلط بر مهارتهای مبارزه
برای مدیریت میدان جنگ، باید به سلامتی فرماندهان و روحیه سربازان توجه و با در نظر داشتن این جزئیات، نقاط استراتژیک قلمرو دشمن را تصاحب کرد. خوشبختانه هوش مصنوعی یاران و فرماندهان عملکرد خوبی دارد و به تجربه بازی آسیبی نمیزند. بااینحال اگر حین یک جنگ، حواستان از نیروهای ارشد و قلمرو تحت نظارتتان پرت شود، با فرار کردن یا کشته شدن فرماندهین خود مجازات خواهید شد.
در این میان، بازیکن بهعنوان قهرمان اصلی داستان، دشمنان را به معنای واقعی کلمه لپ و پار میکند. دشمنان بازی به دستههای مختلفی تقسیم میشوند: از سربازان عادی که همان سیاهی لشگرها هستند، تا افسران ارشد، فرماندهان، جادوگران، فرماندهان ارشد که باسفایتهای داستانی نیز هستند و موارد دیگر. روند مبارزه با این دشمنان به دو بخش مهم تقسیم میشود:
- مبارزه یک در مقابل چند صد سرباز که روندی مشخص دارد
- مبارزه یک در مقابل یک با دشمنان قدرتمند.
آنچه گیمپلی Dynasty Warriors Origins را به تحولی مهم در زیرژانر موسو بدل میکند، اهمیت بسیار بالای آن به نبردهای یک در مقابل یک است. این ویژگی که پیشتر در بازی Dynasty Warriors 6 با عنوان «Duel Mode» مشاهده شده بود، در جدیدترین نسخه این سری با الگوبرداری از آثاری همچون سکیرو (Sekiro)، دویل می کرای (Devil May Cry) و بایونتا (Bayonetta) جزئیات بیشتری را به سیستم مبارزات خود افزوده است. مواردی همچون دفاع سریع (Parry)، جاخالیهای برقآسا و تخریب نوار استقامت دشمنان برای شکستن دفاع آنها (زدن پاسچر دمیج و استگر کردن دشمن)، از جمله این ویژگیها هستند. نتیجه این کار، معجونی لذیذ است که بازیکن هرگز از نوشیدناش سیر نمیشود و لحظه به لحظه، از تنوع ساختاری و جزئیات تازهای آن بهوجد میآید.
بازی دارای ۹ دسته مختلف از سلاحها است که بازیکنان میتوانند با استفاده از آنها، دمار از روزگار دشمنان در بیاورند؛ نکته: پس از پایان بازی، یک دسته دیگر از سلاحها نیز بهبازی اضافه میشود تا اگر انشعابات داستانی برای تکرارشوندگی اثر کافی نبود، مهارتها و سلاحهای جدید نیوگیمپلاس بهانهی بازگشت بازیکن شوند. تجربه این بازی حقیقتا سرگرمی محض است که با یک مشکل بزرگ دست و پنجه نرم میکند: دوربین.
شرکت در نبردها، مبارزه با چند صد دشمن، دوئل با فرماندهان و یورش به لشکر دشمن؛ از «بازی جومونگ» چه چیز دیگری میخواستیم؟
دوربین بازی با وجود قاببندیهای سینماییاش در جریان گیمپلی لحظهبهلحظهی بازی، متاسفانه در جریان مبارازت شدیدا شلوغ و پر هیاهوی اثر، دائما از اتفاقات جا میماند و باید حین مبارزه با دشمنان، دوربین را هم به شکل دستی کنترل کنیم. این موضوع حین دوئل با دشمنان ارشد و بهلطف مکانیزم Lock-on حل میشود اما در زمان مواجهه با سربازان عادی، انتظار میرفت تا دوربین با عملکردی هوشمندانه، در کنترل خیل عظیم دشمنان (Crowd control) بهداد بازیکن میرسید و گیمر را از ضرباتی که بهشکل ناگهانی از خارج کادر تصویر (Off Screen) بهسویش میآیند، حفاظت میکند.
بازی در زمینه جلوههای صوتی و بصری نیز درجه یک است. شاید مدلسازی کاراکترها قدیمی بهنظر برسند، که قطعا خیلی هم قدیمی بهنظر میرسند؛ اما این موضوع رو اصلا و ابدا نباید فراموش کرد که این بازی بهطور همزمان و طی اجرای گیمپلی لحظهبهلحظه خود، میلیونها سرباز را بارگزاری کرده و از چنین محصولی هرگز نمیتوان انتظار داشت که در بارگزاری جزئیات محیطی، همسنگ با ویدیوگیمهای مدرن ظاهر شود. کما اینکه همین داینستی واریرز جدید خودش بهینهسازی را بهگیمهای مدرن درس میدهد.
محتویات پس از پایان و انشعابات روایی، ارزش تکرار بازی را بسیار بالا بردهاند
اما برای جبران این بدهبستان کاملا منطقی مابین عمق گرافیکی و عملکرد فنی، سازندگان در گرافیک هنری بازی سنگ تمام گذاشتهاند. کارگردانی هنری و جلوههای هنرمندانه بازی، از فضاهای منفی بهجا، سایهزنیها و رنگآمیزیهای چشمنواز بگیر تا آرایش خاص محیطها و کاراکترها، دقیقا هرآنچه از یک بازی شرقی میخواهیم را یکجا ارائه میکنند. مکمل این نقشونگارها، انیمیشنهای و قاببندیهای سینماییاند که نبرد با دشمنان را بهبالهای لذیذ از ووشو و کونگفو بدل میکنند.
این وسط اما مشکل بزرگ فنی بازی، ضعف در شمایل رابط کاربری است. در چنین محصولی که نبردهای پرهیاهوی آن تمام تلاش خود را میکند تا از دریچههای بینایی و شنوایی گیمر بهحجمی قابل توجه از دوپامین برسد، رابط کاربری بازی مهمترین عاملی است که در جریان مبارزات، باید بهکمک گیمر بیاید. مخصوصا که دوربین بازی هم مشکلدار است و این رابط کاربری بود که میتوانست ایرادهای دوربین را پوشش بدهد؛ اما چنین اتفاقی نیفتاده و UI در لحظاتی، خودش محدودکنندهی میدان دید بازیکن است! جدا از این مورد، بازی از منظر صداگذاری و موزیک (با آلبومی از ترکیب موزیکهای سنتی آسیایی و متال/راک طرفیم)، دوبلاژ ژاپنی، انگلیسی و چینی، همه در بهترین سطح ممکن قرار دارند.
بررسی بازی Dynasty Warriors: Origins | امپراطور بادها
نقاط مثبت
- ارزش تکرار بسیار بالا
- صداگذاری و موسیقی درجه یک
- گرافیک هنری عالی
- بهینهسازی بسیار خوب
- طراحی بسیار خوب مراحل اصلی و جانبی
- داستان سرایی و شخصیتپردازی بسیار جذاب
- ترکیب موفق گیمپلی همیشگی سری با تمرکز جدی روی دوئلهای یک در برابر یک
- عمق بسیار بالای سیستم مبارزات، تنوع دشمنان، اسلحهها و چالشها
نقاط منفی
- عملکرد ضعیف دوربین در مبارزه با دشمنان انبوه
- ضعف طراحی رابط کاربری و جلوههای ناهماهنگ UI با طبیعت پرهیاهوی بازی