چهار دوست در بازی Lost Records: Bloom & Rage

بررسی قسمت اول بازی Lost Records: Bloom & Rage | دنباله واقعی Life is Strange؟

سه‌شنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۳ - ۲۱:۵۹
مطالعه 9 دقیقه
بازی Lost Records: Bloom & Rage آیا همان Life is Strange 3ای است که سال‌ها در انتظار بودیم؟ بیاییم به جواب این سوال برسیم.
تبلیغات

استودیو دونت‌ناد بیش از هر بازی، برای خلق و ساخت بازی‌های Life is Strange شناخته می‌شود و پس از ساخت دو نسخه از آن با اسکوئر انیکس قطع همکاری کردند تا تیم سازنده آن با تاسیس استودیویی تازه در مونترال تجربه دیدی را خلق کنند. بازی Lost Records: Bloom & Rage از همان ابتدا به‌خاطر آرت استایل و طراحی که داشت باعث شد بسیار از طرفداران تصور کنند که اگر روزی دونت‌ناد بازی Life is Strange 3 ساخته بود، این احتمالا همان بازی است و این موضوع پس از بازی‌های لایف ایز استرنج دک‌ ناین بیشتر از قبل مطرح شده است.

بازی Lost Records: Bloom & Rage در دو خط زمانی جریان دارد که در یک خط زمانی شاهد زمان حال هستیم که در آن شخصیت‌ها قرار است پس از سال‌ها دوباره یکدیگر را ملاقات کنند و در خط زمانی دوم شاهد تابستان ۱۹۹۵ در شهر Velvet Cove هستیم. درواقع زمان حال بیشتر حکم این را دارد که شخصیت‌ها باید تابستان و اتفاقاتی را که در تابستان ۱۹۹۵ اتفاق افتاد به یاد بیاورند و زاویه دوربین آن اول شخص است. درواقع خط زمانی حال به‌دنبال کنجکاو کردن ذهن گیمر است که چه اتفاقی باعث جدایی دوست‌ها شده است و همچنین راز جعبه مرموز چیست.

اول به سراغ داستان بازی می‌رویم که بدون شک مهم‌ترین قسمت یک بازی روایی ارائه یک داستان درگیر کننده است. مشخصا انتظار از سازندگان اصلی Life is Strange از همان ابتدا بالا است و خود آن‌ها هم از این موضوع آگاهی دارند. یکی از نکات مثبت بین دو نسخه اول بازی، روایت و داستان‌سرایی متفاوت بازیی است و در بازی Lost Records در نگاه اول ظاهرا به همان روایت بازی اول لایف ایز استرنج بازگشته‌ایم، اما تنها در ظاهر اینطور است. ما کنترل شخصیت سوان را بر عهده داریم که در دو دوره زمانی به‌دنبال یافتن جواب سوالاتی مثل این هستیم که واقعا در تابستان ۱۹۹۵ چه اتفاقی افتاد.

انتخاب‌های گذشته روی تصمیمات و انتخاب بازیکن در زمان حال تاثیر خواهد گذاشت

این بازی درواقع از نظر روایی ترکیبی از دو بازی اول Life is Strange است که بازیکن با انتخاب‌های خود در گذشته روی روابط شخصیت‌ها در آینده تاثیر خواهد گذاشت و ما درواقع روایت‌گر داستانی هستیم که اکنون دوستان با جمع شدن در کافه در حال بازگو کردن آن هستند. این موضوع باعث جذاب‌تر شدن روایت بازی می‌شود و درواقع این ما هستیم که مشخص می‌کنیم سوان چه مسیری را در گذشته طی کرده است و اکنون چه شخصیتی دارد. بخشی از این تصمیمات ظاهری هستند؛ مثل انتخاب نام گربه باعث می‌شود در گذشته رنگ و ظاهر گربه سوان مشخص شود، اما همین انتخاب ساده روی گربه سوان در زمان حال هم تاثیر خواهد گذاشت.

به‌طور مثال من نام گربه سوان را شدو انتخاب کردم که سیاه رنگ است و گربه سوان در زمان حال هم سیاه و سفید است. اگر نام دیگری انتخاب کنید، رنگ گربه سوان در زمان حال متفاوت خواهد شد. یک نمونه دیگر سوان در زمان حال یک نویسنده است و گیمر می‌تواند با انتخاب‌های خود ژانری را که سوان در آن نویسندگی می‌کند مشخص کند. این موضوع تا حد زیادی مشابه Life is Strange 2 است که هر انتخابی نتیجه آن در ادامه دیده می‌شد، اما بدون شک مهمترین سوال این است چقدر انتخاب‌ها و تصمیمات ما روی پایان بازی تاثیر خواهد گذاشت؟ مشخصا سوالی است که در مورد آن کنجکاو هستم، اما تا قسمت دوم بازی نمی‌توانیم به جواب این سوال برسیم.

اما نوع روایت بازی تا حد زیادی متفاوت‌تر از بازی‌های Life is Strange است و در Lost Records بیشتر حس می‌کنیم واقعا کنترل دختر نوجوانی را در اختیار داریم که سرگرمی او فیلمبرداری از چیزهای مختلف است. در طول این تابستان او با چند دختر دیگر آشنا می‌شود و این شروع یک دوستی و تابستان رویایی است که درنهایت به یک کابوس تبدیل خواهد شد. اما دونت‌ناد یک نکته قابل توجه در مورد روایت بازی‌های خود را در اینجا یادآوری می‌کند و آن هم این است که مهم نیست اصلا شخصیت اصلی قدرتی داشته باشد یا اصلا بود و نبود قدرت در داستان بازی اهمیتی ندارد.

درواقع داشتن قدرت صرفا بهانه‌ای بهانه‌ای برای گفتن یک داستان است و مهم شخصیت‌هایی هستند که باید حس واقعی بودن را به بیننده القا کنند و هدف دونت‌ناد خلق شخصیت‌های قابل لمس و واقع‌گرایانه با مشکلات واقعی است. آن‌ها باید به شکلی باشند که گیمر برای تصمیمات و انتخاب‌های خود ارزش و اهمیت قائل شود و برای او مهم باشد تصمیم او چه تاثیری روی شخصیت او یا دیگر شخصیت‌ها خواهد گذاشت. چنین موضوعی واقعا نشان می‌دهد چرا چندین سال منتظر بازی دونت‌ناد بودیم و آن‌ها بار دیگر نشان دادند ظاهر یا داشتن قدرت اهمیتی در اینجا ندارد و نوع روایت و شخصیت‌پردازی مهم است.

اما Lost Records بیشتر روایتی به اصطلاح اسلوبرن دارد. به این معنا که داستان کم کم شکل می‌گیرد و کم کم ما وارد اتفاقات بدون بازگشتی می‌شویم که در ظاهر همه‌چیز خوب است، اما در واقعیت مشکلاتی وجود دارد که از آن آگاه نیستیم. درواقع در زمان حال به‌نظر می‌رسد که خود شخصیت‌ها هم دقیقا به یاد نمی‌آورند که چه اتفاقی در آن تابستان رخ داده است و تنها می‌دانند که به یکدیگر قول داده‌اند راز آن تابستان را با خود به گور ببرند. هرچقدر در داستان جلو می‌رویم شخصیت‌ها بخش‌های منفی و تاریک خودشان را به نمایش می‌گذارند و کم کم شاهد اتفاقات فراطبیعی هستیم که منشا مشخصی ندارند.

در حال حاضر مشخص نیست که بخش فراطبیعی چقدر در داستان بازی نقش دارد و این موضوع در بخش اول داستان بازی تا حد زیادی گنگ و مبهم است. درواقع ما یک روایت مشخص داریم که در آن یک سری اتفاقات هم در حال رخ دادن هستند، اما بخش ماوراءالطبیعه بازی که ظاهرا نقش مهمی در آینده بازی دارد، فعلا نقش نامشخصی داشته است. اما دونت‌ناد برخلاف بسیاری از استودیوها علاقه خاصی به ارائه یک داستان با پایان شاد ندارد و در همان قسمت اول پایانی تکان دهنده به بازیکن ارائه می‌کند.

شما در Lost Records کارگردان هستید و می‌توانید چندین صحنه را فیلمبرداری کنید و صحنه‌هایی را که دوست ندارید پاک و درنهایت فیلم مدنظر خود را تولید کنید

نمی‌دانم در بخش دوم چه اتفاقی در انتظار ما است، اما اتفاق پایان قسمت اول به اندازه کافی می‌تواند شوکه کننده باشد که گیمر را برای دیدن ادامه داستان بازی در بخش دوم تشویق کند. به‌نظر می‌رسد که تازه داستان بازی وارد مرحله‌ای شده است که شخصیت‌ها در زمان حال از گفتن دوباره آن ترس دارند. اما گیم‌پلی بازی Lost Records: Bloom & Rage طبق انتظار بیشتر بر پایه اشاره و کلیک است و همانطور که گفتیم شخصیت اصلی یا دیگر شخصیت‌ها دارای قدرتی نیستند. پس مکانیزم تازه‌ای که در این بازی داریم، دوربین سوان است. درواقع دوربین سوان نقش مهمی در ثبت اتفاقات گذشته و روند بازی دارد.

سوان پس از آشنایی با سه دختر دیگر تصمیم می‌گیرد تا درکنار ثبت خاطرات تابستان، یک موزیک ویدیو تولید کند که فیلمبرداری گیمر می‌تواند روی فیلم تولید شده نقش داشته باشد. درواقع شما کارگردان هستید و می‌توانید چندین صحنه را فیلمبرداری کنید و صحنه‌هایی را که دوست ندارید پاک و درنهایت فیلم مدنظر خود را تولید کنید. درکنار مواردی که برای پیش بردن داستان لازم است فیلمبرداری کنیم، مواردی مثل فیلمبرداری از نوشته‌های روی دیوار یا پرنده‌ها به‌عنوان کالکتیبل قرار داده شده است تا باعث شود گیمر بیشتر در محیط بازی وقت بگذارند و در آن جست‌وجو کند.

این موضوع البته در بازی‌های دونت‌ناد مورد جدیدی نیست و باعث می‌شود بازی از یکنواختی کمی خارج شود، اما بخش فیلمبرداری می‌توانست چالش بیشتری داشته باشد. این بخش کمی بیش از حد ساده است و می‌توان به سادگی چند صحنه را فیلمبرداری کرد و داستان را جلو برد. درواقع این بخش می‌توانست به‌طور مثال کیفیت کار را هم مدنظر قرار می‌داد و باعث می‌شد اگر کیفیتی فیلمی که گرفتیم مورد نظر سوان یا دیگر شخصیت‌ها نباشد، دوباره آن کار را انجام دهیم. به‌صورت کلی بازی مثل دیگر آثار روایی عمق گیم‌پلی بالایی ندارد که البته نمی‌توان هم انتظار بالایی هم داشته باشیم و تمرکز بیشتر روی تصمیمات و انتخابات گیمر است.

صدالبته دونت‌ناد کمی می‌توانست موارد بیشتری برای انجام دادن در طول بازی در اختیار ما قرار دهد، اما درنهایت باعث می‌شود که گشتن در محیط ارزشش را داشته باشد و بتوانیم مستندهای متفاوتی تولید کنیم. همچنین در زمان حال دونت‌ناد می‌توانست کارهای بیشتری در اختیار ما قرار دهد که انجام دهیم که البته تا قسمت دوم بازی باید برای نتیجه‌گیری کلی در مورد این بخش صبر کنیم. اما در بخش فنی می‌توان گفت که بازی Lost Records: Bloom & Rage پیشرفت چشمگیری از نظر گرافیکی و انیمیشن دارد و بهترین کار تیم سازنده تا به امروز است. درست است که طراحی محیط بازی بسیار چشم‌نواز است و مانند آثار قبلی از نظر هنری شاهد اثر چشمگیری هستیم، اما از نظر فنی هم این پیشرفت قابل مشاهده است.

با اینکه با اثری طرف هستیم از نظر گرافیک و انیمیشن بهتر از آثار قبلی استودیو است و حتی تا نیمه اول داستان شاهد اثری به مراتب پولیش‌تری هم هستیم، اما هرچقدر به پایان بازی نزدیک می‌شویم شاهد مشکلاتی هستیم که البته تاثیر زیادی روی تجربه بازیکن نخواهد گذاشت. درواقع در نیمه‌های بازی ممکن است شاهد مشکلاتی مثل شخصیت‌ها در حال صحبت با یکدیگر هستند، اما شاهد تکان خوردن لب یا باز شدن دهان شخصیت‌های همراه نیستیم. اما در مجموع بازی از کیفیت فنی قابل قبولی برخودار است و شاهد مشکلاتی مثل افت فریم شدید یا باگ‌هایی که باعث جلو نرفتن داستان نشود، نیستیم.

قسمت اول بازی Lost Records: Bloom & Rage درنهایت همان اثری است که طرفداران Life is Strange می‌توانند از خالقان اصلی آن انتظار داشته باشند و این بازی شاید همان بازی Life is Strange 3ای باشد که سال‌ها منتظرش بودیم. اثری که صرفا قرار نیست تکرار همان آثار قبلی استودیو باشد و می‌خواهد با الهام از نکات مثبت آن‌ها به‌همراه داستان و شخصیت‌های قابل لمس و واقع‌گرایانه اثری متفاوت و جذاب باشد. دونت‌ناد نشان می‌دهد که همچنان توانایی بالایی در ساخت بازی در سبک روایی دارد و اگرچه هنوز نیمی از داستان را تماشا کردیم، با اثری قدرتمند در روایت و شخصیت‌پردازی طرف هستیم که با پایانی شوکه‌کننده انتظار را برای تجربه نیمه دوم داستان سخت‌تر می‌کند.

بررسی بازی Lost Records: Bloom & Rage روی ایکس باکس سری ایکس انجام شده است.

چهار دوست در بازی Lost Records: Bloom & Rage

بررسی قسمت اول بازی Lost Records: Bloom & Rage

10/9
امتیاز زومجی
قسمت اول بازی Lost Records: Bloom & Rage درنهایت همان اثری است که طرفداران Life is Strange می‌توانند از خالقان اصلی آن انتظار داشته باشند و این بازی شاید همان بازی Life is Strange 3ای باشد که سال‌ها منتظرش بودیم. اثری که صرفا قرار نیست تکرار همان آثار قبلی استودیو باشد و می‌خواهد با الهام از نکات مثبت آن‌ها به‌همراه داستان و شخصیت‌های قابل لمس و واقع‌گرایانه اثری متفاوت و جذاب باشد. دونت‌ناد نشان می‌دهد که همچنان توانایی بالایی در ساخت بازی در سبک روایی دارد و اگرچه هنوز نیمی از داستان را تماشا کردیم، با اثری قدرتمند در روایت و شخصیت‌پردازی طرف هستیم که با پایانی شوکه‌کننده انتظار را برای تجربه نیمه دوم داستان سخت‌تر می‌کند.

نقاط مثبت

  • شخصیت‌پردازی واقع‌گرایانه و قابل لمس شخصیت‌های بازی
  • داستانی قدرتمند و جذاب
  • گرافیک هنری جذاب و چشمگیر
  • ارزش بالای گشتن در محیط‌های بازی
  • تاثیر تصمیمات و انتخاب‌ها روی شخصیت‌ها در زمان حال

نقاط منفی

  • وجود باگ و افت فریم در نیمه دوم داستان و اتفاقات بازی
  • بخش فیلمبرداری می‌توانست چالش بیشتری داشته باشد
مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز

نظرات