بازی Crash Bandicoot N. Sane Trilogy

بررسی بازی Crash Bandicoot N. Sane Trilogy

سه‌شنبه ۲۰ تیر ۱۳۹۶ - ۱۸:۳۱
مطالعه 7 دقیقه
بازی Crash Bandicoot N. Sane Trilogy همه‌ی آن‌چیزی است که انتظارش را داشتید؛ یک ریمستر عالی و یک نوستالژی فراموش‌نشدنی.
تبلیغات

در بین تمام ریمسترهایی که برای پلی استیشن 4 عرضه شده‌اند، ریمستر کرش جایگاه ویژه‌ای دارد. نه تنها این سری یکی از نمادهای جاودانه‌ی خانواده‌ی پلی‌استیشن به شمار می‌رود، بلکه از همان ماه‌های اولیه‌ی عرضه‌ی کنسول نسل هشتمی سونی زمزمه‌های بازگشت کرش به گوش می‌رسید. دو سه سالی گذشت تا بالاخره بعد از همه‌ی شایعه‌ها و تی‌شرت‌ها، کرش بندیکوت دوست‌داشتنی به پلی‌استیشن 4 بازگشت و چه بازگشت باشکوهی! اکتیویژن و وایکریس ویژن، گرد و خاک شاهکار ناتی داگ را طوری تکانده‌اند که اصل بازی دست نخوره اما کاملا امروزی و مرتبط با دنیای فعلی بازی‌های رایانه‌ای احساس شود. بازی Crash Bandicoot N. Sane Trilogy به طرز اعجاب‌آوری از امتحان زمان سربلند بیرون آمده و با اینکه شاید کنترل‌های گیم‌پلی کمی در این نسخه دستخوش تغییر شده باشند، اما طراحی مراحل و مکانیک‌ها همان‌هایی هستند که بیست سال پیش بوده‌اند و اینکه هنوز هم می‌توان از آن‌ها لذت برد و از کرش به عنوان یکی از بهترین بازی‌های پلتفرمر روز یاد کرد، تنها جادوی ناتی داگ را می‌رساند و بس.

برای دانلود از سایت آپارات اقدام کنید | تماشا در یوتیوب

پلی‌استیشن 4 میزبان ریمسترهای زیادی بوده که تقریبا تمام آن‌ها چیزی جز پیشرفت‌های گرافیکی ارائه نمی‌کردند. حتی نسخه‌ی اول سه‌گانه‌ی آنچارتد که دست‌پخت خود ناتی داگ است، در مقایسه با بازی‌های شوتر سوم‌شخص امروز تا حد زیادی ساده و از مد افتاده به نظر می‌رسد و اینجاست که ارزش سه‌گانه‌ی کرش دو چندان می‌شود. طرفداران پلی‌استیشن و احتمالا تا چند ماه آینده حتی دارندگان ایکس‌باکس وان، می‌توانند اثری را تجربه کنند که نه تنها هیچ نشانی از فرسودگی ندارد بلکه اگر به عنوان یک بازی مستقل و نه ریمستر به آن نگاه کنیم، یک تجربه‌ی عالی برای عاشقان پلتفرمر به شمار می‌رود. دلیل اصلی موفقیت کرش روی پلی‌استیشن 4 همانطور که اشاره شد، کار اعضای کارکشته‌ی ناتی داگ روی طراحی مراحل و خلاقیت آن‌ها در خلق یکی از بهترین پلتفرمرهای دوران است. اما این باعث نمی‌شود که زحمات Vicarious Vision را نادیده بگیریم، بلکه آن‌ها با بازسازی تک‌تک المان‌های صوتی و بصری بازی نه تنها روحی تازه در کرش دمیده‌اند، بلکه لذت پریدن‌ها و چرخیدن‌ها را دو چندان کرده‌اند.

بازی Crash Bandicoot N. Sane Trilogy همه‌ی آن‌چیزی است که انتظارش را داشتید

درست است که هسته‌ی اصلی بازی دست‌نخورده باقی مانده، اما بازسازی گرافیکی سه بازی که بیست سال از عرضه‌ی آن‌ها می‌گذرد تلاش بسیاری می‌طلبد و اکتیویژن هم با آگاهی از میزان عطش طرفداران سینه‌چاک کرش، در مدرنیزه کردن ظاهر بازی کم نگذاشته است. تمامی تصاویر، بافت‌ها، انیمیشن‌ها و حتی صداها و موسیقی متن بازی از ابتدا ساخته شده و نتیجه یک بازی کاملا امروزی با حفظ حال و هوای نوستالژیک است. نسخه‌ی اول کرش شاید در بین این سه نسخه، چه از لحاظ گیم‌پلی و چه گرافیک ساده‌ترین آن‌ها باشد ولی همین که کنترل کرش را در جنگل بر عهده می‌گیرید، متوجه دقت فراوان سازندگان به ریزترین جزئیات خواهید شد. از موهای پوست بدن کرش گرفته تا برگ‌های درختان، هیچ‌چیز از زیر نظر چشمان تیزبین سازندگان دور نمانده و به هر طرف بنگرید، پیشرفت گرافیکی را می‌بینید.

بازی Crash Bandicoot N. Sane Trilogy

در نسخه‌های دوم و سوم، پیشرفت‌های گرافیکی به اوج خود می‌رسند چرا که با تنوع بسیار بیشتری در طراحی ظاهری مراحل طرف هستیم و رنگ‌بندی مراحل و دشمنان مختلف باعث می‌شوند لب به تحسین گرافیک بازی بگشاییم. نورپردازی و سایه‌زنی‌ها مخصوصا در نسخه‌ی سوم به هیچ وجه روی پلی‌استیشن 1 ممکن نبوده و تجربه‌ی همان مراحل قدیمی روی کنسول جدید با جزئیات مانند جای پای کرش روی برف یا موج‌های آب، لذتی دو چندان دارد. البته سه‌گانه‌ی کرش در زمینه‌ی گرافیک، قافله را به رقبای جوان‌تر خود یعنی رچت و کلنک می‌بازد و کاری که اینسامنیاک گیمز با بازسازی Ratchet & Clank کرد، چیزی بسیار بیشتر و یک بازسازی صرف بود و البته که این بازی شش سال بعد از نسخه‌ی اول کرش منتشر شد.

موردی که در بسیاری از ریمسترها نادیده گرفته می‌شود، بازسازی افکت‌های صوتی و موسیقی متن بازی‌هاست که در این زمینه هم وایکریس ویژن کاری ارزشمند انجام داده است. شاید بعد از همه‌ی سال‌هایی که از اولین تجربه‌ی کرش می‌گذرد چیزی از موسیقی آن یادمان نمانده باشد، اما بعید است حتی در کودکی هم آهنگ‌های هر مرحله را تحسین نکرده باشیم چرا که در این سه‌گانه، یکی از نقاط قوت بازی موسیقی متن آن است که در بازی‌های پلتفرمر شاید از اهمیت کمتری نسبت به دیگر از جنبه‌های بازی برخوردار باشد. باز هم مانند گرافیک و گیم‌پلی، این جنبه از بازی نیز در نسخه‌های دوم و سوم پیشرفت می‌کند و به بلوغ بیشتری می‌رسد تا جایی که حتی می‌توان آلبوم موسیقی متن بازی را به صورت جداگانه گوش داد.

بازی Crash Bandicoot N. Sane Trilogy

نسخه‌ی Cortesx Strikes Black بیش از دو نسخه‌ی دیگر این سه‌گانه در آزمون زمان موفق بوده است

گفتیم نسخه‌ی اول در مقایسه با Cortex Srikes Back و Warped، پیش پا افتاده‌تر به نظر می‌رسد و این قضیه به وضوح در طراحی مراحل و گیم‌پلی آن مشهود است. نه اینکه اولین کرش بازی بدی باشد، بلکه به نبوغ و خلاقیت دیگر نسخه‌ها نمی‌رسد. موردی هم که تجربه‌ی Crash Bandicoot را کمی آزاردهنده کرده، سختی بی حد و حصر آن است. اگر سال‌هاست سراغ کرش نرفته‌اید، حتما با اعصابی آرام و یکی دو کنترلر زاپاس سراغ این سه‌گانه بروید چرا که در هر لحظه‌ی بازی ممکن است کنترل خود را از دست بدهید. ثانیه‌ای زمان‌بندی اشتباه کافیست تا یک پرش را از دست بدهید یا خوراک گیاهان گوشت‌خوار شوید. در واقع سختی برخی مراحل نسخه‌ی اول، نه به خاطر طراحی پیچیده و تو در توی مرحله‌ها بلکه تنها به دلیل جایگیری نامناسب دشمن‌ها و چاله‌هاست. با یک زمان‌بندی حساب‌شده می‌توانید حتی به راحتی یک مرحله را رد کنید اما برای رسیدن به این سطح از تسلط، باید به معنای واقعی کلمه ده‌ها بار یک مرحله را طی کنید که شاید پس از مدتی بسیار خسته‌کننده شود اما هزینه‌ای که می‌پردازید، ارزش لذتی را که دریافت می‌کنید دارد. کمی که صبر و تحمل به خرج دهید، مکان‌ پرش‌ها و جاخالی دادن‌ها را یاد می‌گیرید و می‌توانید به لطف قابلیت رکورد زمانی، با دوستان خود در زود تمام کردن مراحل رقابت کنید.

اضافه شدن این ویژگی ارزش تکرار بازی را بسیار بالا برده و اگر وسواس پیدا کردن تمام جعبه‌ها و تمام سوراخ‌سمبه‌های مراحل باعث شده دیگر چیزی از آن‌ها باقی نماند، می‌توانید با با پیدا کردن مسیر درست و یاد گرفتن تمام زمان‌های صحیح پرش‌ها سعی کنید مراحلی را که دفعه‌ی اول ساعت‌ها روی آن وقت گذاشتید، در چند دقیقه طی کنید. این قابلیت در نسخه‌ی دوم و سوم که تنوع مراحل بیشتری ارائه می‌دهند، کاربردی‌تر است و برای مدت طولانی‌تری می‌توانید از آن‌ها لذت ببرید. نسخه‌ی Cortex Strikes Back بالاخص در این سه‌گانه درخشش بیشتری دارد. بازی در تمام جنبه‌های خود نسبت به نسخه‌ی اول پیشرفت داشته و در عین حفظ همان هسته‌ی اصلی، با افزودن محیط‌های بیشتر، کاراکترهای متنوع‌تر و حتی داستان پر و پیمان‌تر، بهترین نسخه‌ی این سه‌گانه است. در این بازی دیگر شاهد سختی طاقت‌فرسای نسخه‌ی اول نیستیم و به اندازه‌ی نسخه‌ی سوم نیز با مراحل طولانی و تکراری سعی نشده بازی کامل‌تر به نظر برسد. در Cortex Strikes Back باس فایت‌ها هم از لحاظ کمیت و کیفیت پیشرفت داشته‌اند و مبارزه با آن‌ها استراتژی و راه حل مخصوص خود را می‌طلبد.

بازی Crash Bandicoot N. Sane Trilogy

بازسازی گرافیکی و صوتی دقیق و پرجزئیات بازی بار عظیمی از موفقیت این سه‌گانه را به دوش می‌کشد

ناتی داگ از نسخه‌ی اول کرش درس گرفته و اکثر نقص‌های آن را در نسخه‌ی دوم رفع کرده است. Cortex Strikes Back توانسته به خوبی تعادلی بین سختی و لذت ایجاد کند و با اینکه هنوز یکی از چالش‌برانگیزترین بازی‌های پلتفرمر است، اما سختی آن به دلیل جایگیری نامناسب دشمنان یا اشتباه در تخمین فاصله‌ی یک پرش نیست و واقعا فکر و منطق پشت سختی بازی خوابیده است. همچنان باید مراحل این بازی را برای کامل کردن چندین بار انجام دهید اما این دفعات متعدد، شما را خسته نمی‌کند بلکه بیشتر تشویقتان می‌کند تا خودتان را تقویت کنید، بیشتر تلاش کنید و از این زحمات خود واقعا لذت ببرید. در انتها Warped را داریم که با اینکه طراحی مراحل را به سطح جدیدی رسانده، ولی اندازه‌ی نسخه‌ی دوم جذاب ظاهر نمی‌شود. در این بازی مراحل ریسینگ، هوایی و دریایی را شاهد هستیم که در قرارگیری کنار دیگر مراحل این نسخه تنوع فوق‌العاده‌ای را منجر می‌شوند اما تجربه‌ی کلی، در جایی بالاتر از نسخه‌ی اول و کمی پایین‌تر از نسخه‌ی دوم قرار می‌گیرد.

برای مثال مرحله‌ی دریایی که در بازی Warped شاهد هستیم هیچ چالش خاصی ارائه نمی‌کند و روند مرحله هم در مقایسه با مراحل کلاسیک‌تر و ساید اسکرولینگ، بسیار آهسته و بی‌هیجان‌تر دنبال می‌شود. این قضیه در مورد مراحل هوایی کوکو هم صدق می‌کند که ریتم بازی را خدشه‌دار کرده و نکات منفی این نسخه به شمار می‌رود. در کل بازی هرچه پیش می‌رود، آسان‌تر می‌شود و در نسخه‌ی سوم خواهید دید که چطور در انتهای هر مرحله چندین جان اضافه می‌آورید و به ندرت مجبور می‌شوید یک مرحله را از اول طی کنید. بلوغ طراحی کلی بازی در نسخه‌ی سوم هم حفظ شده و با اضافه شدن مکانیسم و امکانات جدید، شاهد کامل‌ترین (اما نه بهترین) کرش در این سه‌گانه‌ی عالی هستیم.

بازی Crash Bandicoot N. Sane Trilogy

وایکریس ویژن بدون اینکه بخواهد تغییر زیادی در بازی اصلی دهد، همان تجربه‌ی دلچسب گذشته را سر و سامان داده و برای پلی‌استیشن 4 عرضه کرده است. اضافه شدن قابلیت بازی با کوکو، خواهر کرش امکان جالب و خوشایندی است که می‌تواند لایه‌ی تازه‌ای از تنوع به بازی اضافه کند. با اینکه قابلیت‌های این شخصیت هیچ تفاوتی با کرش ندارد، اما کوکو چندین انیمیشن جذاب و جدید به همراه دارد که کشف کردن آن‌ها می‌تواند هیجان‌انگیز باشد. Crash Bandicoot N. Sane Trilogy واقعا همه‌ی آن چیزی است که طرفداران کرش مدت‌ها انتظارش را روی پلی‌استیشن 4 کشیدند و همین نکته ارزش بالای بازی را اذعان می‌کند. گرافیک عالی، صداگذاری بهبود یافته و موسیقی متن شنیدنی در کنار جادوی ناتی داگ در طراحی مرحله که همچنان بعد از دو دهه تازه به نظر می‌رسد، یکی دیگر از مجموعه‌های ریمستر‌شده‌ی با ارزش کنسول نسل هشتمی سونی را ساخته است. تا انتشار نصفه‌نسخه‌ی جدید آنچارتد، می‌توانید با کرش خودتان را سرگرم کنید و خیالتان تخت باشد که پلی‌استیشن چیزی از انحصاری کم ندارد، چه بازی بیست سال پیش باشد چه باز‌ی‌هایی که یکی دو سال دیگه منتشر خواهند شد.

بازی Crash Bandicoot N. Sane Trilogy

Crash Bandicoot N. Sane Trilogy

10/8.5
امتیاز زومجی
سه‌گانه‌ی ریمستر کرش با اینکه خیلی طول کشید تا به پلی‌استیشن ۴ بیاید، اما بازگشت شکوهمندی داشت. شاهکار بیست‌ساله‌ی ناتی داگ هنوز هم که هنوزه تر و تازه به نظر می‌رسد و این فقط به خاطر نبوغ آن‌ها در طراحی مراحل نیست، بلکه اکتیویژن و Vicarious Vision تمام تلاش خود را کرده‌اند تا از یک اثر کلاسیک، یک بازی مدرن و امروزی بسازند و تا حدود بسیاری به هدف خود رسیده‌اند. Crash Bandicoot N. Sane Trilogy هدیه‌ای خاطره‌انگیز و سخاوتمندانه به تمام طرفداران پلی‌استیشن است.

نقاط قوت

  • بازسازی مثال‌زدنی در زمینه‌ی گرافیک و صداگذاری
  • اضافه شدن قابلیت رکورد زمانی و بازی با شخصیت کوکو
  • طراحی مراحل هوشمندانه حتی پس از گذشت دو دهه
  • تنوع عالی مراحل و سختی متعادل نسخه‌ی دوم
  • ارزش تکرار بسیار بالا

نقاط ضعف

  • سختی غیرمنطقی نسخه‌ی اول
مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات