آموزش بازی سازی: برای ساخت یک بازی خوب به چند نفر احتیاج داریم؟
بدون شک از زمان پیدایش بازیهای ویديویی تا الان بیشمار تیم و استودیو کوچک و بزرگ بازیسازی تشکیل شده است و سرانجام در پس تلاشهای خود یا موفق شدهاند یا در مسیر سخت و طاقتفرسای بازیسازی از جاهطلبیهای خود دست کشیدهاند. با تمامی این شرایط هنوز افراد بسیاری را در اطراف خود مشاهده میکنیم که با شور و شوق فراوانی برای بازیسازی قدم برمیدارند و سعی میکنند با سرعت هر چه بیشتر مسیر ساخت یک بازی موفق را طی کنند. معمولا چنین فعالیتهایی در نهایت منجر به تشکیل تیمهای کوچک و دوست داشتنی بازیسازی میشود. اما آیا همه چیز به همین سادگی است؟
سوالی که در همین ابتدای کار به وجود میآید این است که واقعا برای تولید یک بازی موفق به چند نفر احتیاج داریم؟ اگر نگاهی به بازیهای ویدئوی موفق سالیان اخیر بیاندازیم مشاهده میکنیم که در این فهرست طولانی و پر رنگ و لعاب، هم بازیهای موفقی داریم که توسط یک نفر ساخته شدهاند و هم بازیهایی داریم که توسط یک استودیوی بزرگ با صدها نفر کارمند ساخته شده است. راه دوری نمیخواهیم برویم و از بازی Undertale شروع میکنیم. بازی که تا الان نسخه پیسی آن با ۴۳ نقد امتیاز شاهکار ۹۲ و نسخهی پلیاستیشن 4 آن با ۱۵ نقد امتیاز ۹۳ را به خود اختصاص داده است (البته نسخه پیسی در سال ۲۰۱۵ منتشر شده است). با یک جست و جوی ساده میتوانید ببینید که تنها یک نام روبروی بخش توسعه این بازی نوشته شده است و آن Toby Fox است. از طرفی بازیهایی همانند Super Meat Boy، Braid و World of Goo هم وجود دارند که توسط دو نفر ساخته شدهاند و امتیازهای بسیار خوبی را هم به خود اختصاص دادهاند. از طرفی هم استودیوهای بزرگ با تعداد نفرات بالا هم در این صنعت وجود دارند که بازیهای بسیار باکیفیتی تولید میکنند که لازم به نام بردن از آنها نیست.
البته باز هم فکر نکنید در این زمینه قاعدهی مشخصی وجود دارد و هر چقدر بازی بزرگتر میشود حتما تیم بازیسازی هم بزرگتر میشود. مثلا بازی موفق Outlast 2 استودیوی Red Barrels را بیاد دارید؟ این بازی سهبعدی خوشساخت حاصل همکاری تنها ۱۷ نفر است. همچنین بازیهایی همانند Limbo و Inside هم حاصل همکاری حدودا ۲۰ الی ۲۵ نفر است. اگرچه شاید در زمینهی ساخت بازیهایی همانند God of War یا Gears of War همه هم نظر باشیم که به همکاری احتمالا چند صد نفره نیاز خواهیم داشت ولی در مقیاسهای متوسط و کوچک تقریبا هیچ قاعدهی مشخصی در این زمینه وجود ندارد. شما بسته به نحوهی مدیریت جریان کاری استودیو و همچنین کیفیت و سطحی که برای بازی خود در نظر گرفتهاید میتوانید تعداد نفرات بسیار متغیری را درون استودیوی خود داشته باشید. گاهی اوقات زمان شاخص اصلی شما نیست و دو یا سه نفره به مدت ۳ سال روی یک پروژه کار میکنید و نتیجه میشود چیزی همانند Braid، اما گاهی زمان برای شما بسیار مهم است و شما سعی میکنید بازی خود را با نفرات بیشتر ولی در زمان کمتر بسازید. اما با این اوصاف آیا هیچ شاخص معینی برای تعیین تعداد اعضای تیم توسعه یک بازی در دسترس نیست؟ بیایید در این قسمت از مقالات آموزش بازی سازی، با یک مثال به این موضوع بپردازیم.
بهترین حالت برای تیم شما حالتی است که افراد درون تیم معنی و مفهوم کار تیمی و چالشهای همراه آن را بدانند و موفقیت تیم را موفقیت خود و شکست آن را شکست خود بدانند
یکی از مشکلاتی که معمولا برای تیمهای نوپای بازیسازی به وجود میآید این است که این افراد در پس شوق و هیجان اولیه خود سعی میکنند تا میتوانند برای خود یارگیری کنند و هر کسی از دوستان خود که حداقل یک بازی ویدئویی را تجربه کرده یا آن را دوست داشته است را با چرب زبانی وارد تیم خود کنند. این مسئله شاید در کوتاه مدت هیجانانگیز باشد اما در بلندمدت تنها موجب عدم موفقیت تیم و زمین خوردن آن میشود. البته مشکلات موجود، تنها به تشکیل بیاساس تیمبازیسازی خلاصه نمیشود اما خب کسی هم نمیتواند این مسئله را رد کند که یک تیم خوب با هدفی واحد میتواند بر مشکلات ریز و درشت بسیاری غلبه کند. همه میدانیم که بازیسازی به خصوص در تجربههای ابتدایی همانند یک سرزمین ناشناخته است و برای همین باید انتظار مشکلات عجیب و غریب بسیاری را داشته باشیم. کسانی میتوانند بر این مشکلات غلبه کنند که واقعا به مسیر خود ایمان داشته باشند و صرفا به خاطر یک حقوق ناچیز گرد هم نیامده باشند. متاسفانه یکی از مواردی که بازیهای پرشمار امروز صنعت بازی ایران گرفتار آن شده است، همین موضوع است و برای همین به ندرت خلاقیتی درون بازیهای آن مشاهده میشود. اما به هر حال نمیخواهیم در مورد بهشتی هم صحبت کنیم که همه درون آن ورای از پول و از این قبیل مسائل زندگی میکنند. بهترین حالت برای تیم شما حالتی است که افراد درون تیم معنی و مفهوم کار تیمی و چالشهای همراه آن را بدانند و موفقیت تیم را موفقیت خود و شکست آن را شکست خود بدانند. اگر پس از تمامی تلاشهای خود تنها توانستید یک یا دو نفر با این خصوصیات پیدا کنید بدانید که وجود این یک یا دو نفر از وجود ۱۰۰ نفر انسان غیرمتعهد برای شما بهتر خواهد بود. چرا که این افراد برای موفقیت تیم ایدههای خود را پنهان نمیکنند و درصورت لزوم حاضرند در حالتی فداکارانه و برای غلبه بر چالشهای پیشرو، خارج از حالت معمول برای تیم فعالیت کنند. در چنین حالتی افزایش مدت زمان توسعه میتواند مسئلهی کمبود نفرات تیم را جبران کند اما چیزی که مهم است این است که کیفیت نهایی بازی شما تضمین خواهد شد.
اما در کنار این موضوع یک موضوع دیگر نیز بسیار حائز اهمیت است. اگرچه نمونههای موفقی از بازیهای تک نفره وجود دارد اما برای پیشبرد بهتر مسئله همواره وجود حداقل دو دسته از مهارت درون تیم بازیسازی مفید است. دستهی اول مربوط به کارهای هنری و بعضا انیمیشنهای مرتبط با آن و دستهی دوم مربوط به موتور بازی و برنامهنویسیهای مرتبط با آن است. تقریبا اکثر بازیهای مستقل صنعت بازیسازی دنیا از این قاعده حداقلی پیروی کردهاند و این دو دسته مهارت را درون تیم خود داشتهاند. یک نفر مسئول کارهای هنری و انیمیشن میشود و دیگری هم وظیفهی برنامهنویسی و پیادهسازی اجزا درون موتور بازی را برعهده دارد. کارهایی از قبیل طراحی مرحله هم معمولا راهکارهای خودش را دارد. یکی از اعضا مسئولیت طراحی شاکلهی اصلی مراحل را بر عهده دارد و پس از اتمام آن با همکاری دیگر اعضای گروه جزئیات بیشتری به آن اضافه میشود و به نوعی شکل تعاملی دارد. در مورد صدا و .. هم معمولا از نمونههای آماده یا برونسپاری استفاده میشود.
بیایید دوباره نگاهی به سوال ابتدای مقاله بیاندازیم. واقعا به چند نفر برای تولید یک بازی خوب احتیاج داریم؟ در واقع این سوال هیچ جواب مشخصی ندارد. شما آزادید هر چند نفر که میخواهید درون تیم خود داشته باشید اما توجه کنید که تعداد نفرات تضمینی برای موفقیت بازی شما نخواهد بود، بلکه تعهد اعضا و همچنین خلاقیت شما در ایده پردازی مهمترین شاخصهای موفقیت شما هستند. البته همیشه سعی کنید متناسب با پروژهی خود به جذب افراد بپردازید و این گونه عمل نکنید که در ابتدا افراد را جذب کنید و بعد بنشینید و ببینید با اعضایی که جمع کردهاید چه بازی میتوانید بسازید!
تعداد نفرات تضمینی برای موفقیت بازی شما نخواهد بود، بلکه تعهد اعضا و همچنین خلاقیت شما در ایده پردازی مهمترین شاخصهای موفقیت شما هستند
در انتها بد نیست بدانید که در ابتدا تصمیم بر این بود که نگاهی به تعدادی از تیمهای معروف بازیسازی داشته باشیم و ترکیب ساختاری آنها را با هم بررسی کنیم اما پس از بررسی تعدادی از آنها به این نتیجه رسیدیم که واقعا هیچ ساز و کار مشخصی برای این موضوع وجود ندارد و هر تیم متناسب با ویژگیهای شاخص بازی خود اقدام به جذب مهارتهای مرتبط کرده است. مثلا بازی Firewatch را با آن گرافیک جالبش بیاد دارید؟ درون تیم آنها یک متخصص مجزا برای محیط و نورپردازی وجود دارد که درون بسیاری از تیمهای کوچک و متوسط وجود ندارد. برای همین تصمیم گرفتیم مقداری ریشهایتر صحبت کرده و نکات پنهان درون این موضوع را با هم بررسی کنیم. البته اگر هنوز کنجکاوید که در مورد ساختار مهارتی تعدادی از تیمهای بازیسازی شناخته شدهی دنیا اطلاعات بیشتری کسب کنید میتوانید به لینکهایی که در زیر برای شما آماده کردهایم مراجعه کنید و خودتان از نزدیک با اعضا و مهارتهای موجود درون این تیمها آشنا شوید.