نقد فیلم قسم

شنبه ۲ شهریور ۱۳۹۸ - ۲۳:۰۱
مطالعه 7 دقیقه
قسم
فیلم «قسم»به کارگردانی محسن تنابنده و با بازی مهناز افشار، مهران احمدی و سعیدآقاخانی چندروزی است که اکران شده است. در این مطلب نگاهی به این فیلم داشته‌ایم. همراه زومجی باشید.
تبلیغات

فیلم«قسم» دومین ساخته محسن تنابنده بعد از فیلم «گینس» است و فیلمنامه این فیلم هم نوشته خود تنابنده است. فیلم «قسم» در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر اکران شد و در ۶ قسمت نامزد دریافت سیمرغ شد؛ از جمله در بخش‌های بهترین فیلمنامه برای محسن تنابنده، بهترین بازیگر نقش اول زن برای مهناز افشار و بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای حسن پورشیرازی. دومین تجربه تنابنده در زمینه کارگردانی به‌طور حتم برای او یک پیشرفت به حساب می‌آید. با این فیلم، تنابنده نشان داده توانایی ساختن فیلم جدی را هم دارد.

فیلم‌های سینمایی براساس زمان اتفاق افتادن حادثه محرک (حادثه‌ای که تمام اتفاقات فیلم به‌خاطر بروز آن حادثه اتفاق می‌افتد) به دو دسته تقسیم می‌شوند:

۱- فیلمهایی که حادثه محرک آن‌ها تقریبا در ۲۰ دقیقه ابتدایی فیلم رخ می‌دهد مانند فیلم درباره الی که حادثه محرک آن افتادن بچه‌ها در دریا و ناپدید شدن الی است.

۲- فیلم‌هایی که حادثه محرک آن‌ها قبل از شروع فیلم اتفاق افتاده و مخاطب تنها در مورد آن حادثه می‌شنود و حوادث فیلم، ناشی از همان حادثه‌اند. مانند فیلم ابد و یک روز که در آن سمیه قرار است با فردی افغانی ازدواج کند که این قرار و مدار ازدواج پیش از زمان شروع فیلم گذاشته شده است. فیلم«قسم» جزء دسته دوم حساب می‌شود. در این فیلم قتلی اتفاق افتاده که به پنج سال پیش برمی‌گردد و حالا راضیه (مهناز افشار) همراه اقوامش در حال رفتن به مشهد است تا در دادگاه قسم بخورند شوهر خواهر راضیه قاتل است.

ادامه مطلب ممکن است اطلاعاتی از داستان فیلم را فاش کند

قسم

داستان فیلم در طول یک سفر اتفاق می‌افتد و همزمان با تغییر موقعیت جغرافیایی تغییراتی در روابط افراد نیز اتفاق می‌افتد

فیلم«قسم»یک فیلم جاده‌ای است. تمام اتفاقات اصلی فیلم درون یک اتوبوس رخ می‌دهد. اتوبوسی که اقوام راضیه را در خودش جای داده است. فیلم پر است از پلان‌های لانگ شاتی که اتوبوس را در حال گذر از جاده نشان می‌دهد. تعداد این پلان‌ها می‌توانست کم‌تر باشد اما در کل هدف از این پلان‌ها نشان دادن تغییر در موقعیت جغرافیایی بوده است. همینطور این پلان‌ها ابتدا اتوبوس را در مه و هوای گرفته و بارانی نشان می‌دهد که هدفش بیان این موضوع است که چیزهایی وجود دارد که هنوز پنهان است. رفته رفته اتوبوس به جاده‌ای لخت و کویری می‌رسد و در این زمان است که همه چیز آشکار می‌شود و دیگر چیزی برای پنهان‌کاری نمی‌ماند. هوای مه آلود ابتدای فیلم هم به‌نوعی بیانگر مطالبی است که افراد داخل این اتوبوس از یکدیگر پنهان کرده‌اند. این مطالب رفته رفته آشکار می‌شود. همچنین وقتی اتوبوس به کویر می‌رسد در صحنه‌ای تعدادی شتر در تصویر دیده می‌شوند که وجود آن‌ها به فضاسازی فیلم کمک کرده و بیان‌کننده این است که اتوبوس در جاده‌های خشک و بیابانی اطراف مشهد است. زیرا در جاده‌های اطراف مشهد شتر زیاد به چشم می‌خورد.

در بیشتر صحنه‌های فیلم، کارگردان راضیه را در مرکز تصویر به تصویرکشیده و فوکوس را روی چهره او گذاشته است زیرا راضیه اصلی‌ترین شخصیت فیلم و تصمیم‌گیرنده است. برای مثال در سکانسی که اتوبوس نزدیک رستورانی توقف می‌کند و افراد دور میزی نشسته‌اند و غذا می‌خورند کارگردان چندین بار دوریبن را جایی قرار داده که راضیه در صدر میز مانند رهبری با اراده دیده شود. در این سکانس راضیه به اقوام خود نحوه قسم خوردن در دادگاه را آموزش می‌دهد که این موضوع هم هدایت‌گری راضیه را نشان می‌دهد. اما باید بیان کرد که این سکانس زیادی طولانی است و بهتر بود این سکانس کوتاه‌تر شود و به‌جای آن شخصیت خسرو بیشتر پردازش شود. همینطور باید بیان کرد که کارگردان در تمام صحنه‌هایی که راضیه در آن حضور دارد نمای مدیوم یا مدیوم کلوزآپ راضیه را گرفته است تا باز هم بر اهمیت شخصیت راضیه تاکید کند.

فیلم، لحظه‌ای برای مخاطب جذاب می‌شود که خسرو برای جلوگیری از حرکت اتوبوس وارد می‌‌شود. تا قبل از ورود خسرو تنها گفت‌و‌گوهایی در بین افراد شکل می‌گیرد که بعضی از آن‌ها خسته‌کننده است و این موضوع یکی از مشکلات فیلم است که دقایق ابتدایی جذابی ندارد. نویسنده سعی کرده برای جذاب کردن فیلم، داستان‌های فرعی‌ای را هم در فیلم ایجاد کند. مثلا داستان دو برادر که با یکدیگر قهرند. این داستان تنها برای این در فیلم گنجانده شده تا بگوید این افراد که می‌خواهند هم قسم شوند با هم اختلافاتی دارند. یا مثلا داستان پسر و دختری که یکدیگر را دوست دارند اما پدر دختر مخالف است. این داستان در انتها به نتیجه‌ای نمی‌رسد و تنها دلیل منطقی برای آوردن این داستان این بوده که وقتی همه برای غذا خوردن پیاده می‌شوند پسر در اتوبوس بماند و از دور خسرو را ببیند که عصبانی است. می‌شد این داستان فرعی را از فیلم حذف کرد. داستان‌های فرعی برای این در فیلمنامه‌ها گنجانده می‌شود تا هم به پیشبرد داستان اصلی فیلم کمک و هم به خودی خود موضوعی را بیان کنند و نتیجه‌ای حاصل شود. در فیلم «قسم» داستان‌های فرعی تنها برای پیشبرد داستان اصلی ایجاد شده‌اند و به خودی خود نتوانسته‌اند موضوعی را بیان کنند.

قسم

راضیه شخصیت اصلی فیلم است و در اکثر صحنه‌ ها در مرکز تصویر قرار گرفته است

در ابتدای فیلم در صحنه‌ای دوربین از نزدیکی سنگ‌های یک قبرستان و در هوایی بارانی حرکت اتوبوس را به تصویر می‌کشد. در این صحنه قبرستان استعاره‌ای است از هدفی که افراد داخل این اتوبوس دارند. آن‌ها می‌خواهند بهمن (مهران احمدی) را راهی قبرستان کنند.

فیلم «قسم» از جهاتی یادآور فیلم «۱۲ مرد خشمگین» است. در آن فیلم هم تمام افراد به جز یک نفر می‌خواهند فردی را مجرم اعلام کنند. اما فیلم قسم قدرت تاثیرگذاری فیلم «۱۲ مرد خشمگین» را ندارد. در هر دو فیلم دیالوگ‌ها خیلی اهمیت دارند زیرا غافلگیری‌ها، نقاط اوج و ... فیلم با دیالوگ‌ها رخ می‌دهند اما در فیلم «قسم» فیلمنامه‌نویس در خیلی از موارد عجله کرده و به جای آنکه منطقی پیش برود فقط سعی داشته فیلم را به نقطه پایانی خود برساند. مثلا در صحنه‌ای که خسرو می‌میرد اتوبوس ناگهان منحرف می‌شود و درون استخری پر از آب می‌افتد. در کل مسیری که اتوبوس در بیابان است هیچ آبادی و کارگاه و کارخانه‌ای نیست اما یک مرتبه در صحنه‌ای اتوبوس منحرف می‌شود و به مکانی می‌رود که چند استخر آب آنجا است. این صحنه یکی از آن جاهایی است که می‌توان فهمید فیلمنامه‌نویس بیشتر از آن که به فکر منطقی بودن داستان باشد به فکر این بوده که داستان را به نقطه دلخواه خود برساند.

بعد از فیلم «جدایی نادر از سیمین» چند فیلم دیگر هم ساخته شد که سکانس بازسازی صحنه جرم در آن‌ها آورده شده است. فیلم «قسم» یکی از این فیلم‌هاست که دو سکانس بازسازی صحنه جرم دارد. صحنه‌ای که بهمن صحنه جرم را بازسازی می‌کند و صحنه‌ای که زن افغانی در حال بازسازی صحنه جرم است. صحنه‌ای که بهمن در حال بازسازی صحنه جرم است صحنه‌ای است که تنها دلیل منطقی وجود آن آشنا شدن مخاطب با زن افغانی است و در صحنه دوم مخاطب درآن واحد می‌فهمد در حقیقت چه اتفاقی افتاده و می‌تواند واکنش راضیه را ببیند.

مهناز افشار در نقش زنی که می‌خواهد انتقام خواهرش را بگیرد ظاهر شده است و برای تمام افراد درون اتوبوس دلسوزی می‌کند. همین دلسوزی مادرانه به مخاطب می‌فهماند که منطقی است که راضیه هنوز به فکر خواهر از دست‌رفته‌اش باشد. راضیه در انتها با چهره‌ای بهت‌زده به زن افغانی که در حال بازسازی صحنه جرم است خیره شده است. به‌خوبی می‌توان در این صحنه از چهره راضیه فهمید که در دلش دارد زار می‌زند. راضیه در طول فیلم بیشتر از همه برای خواهر از دست رفته‌اش دلسوزی می‌کند اما در سکانس انتهایی فیلم می‌توان دید که راضیه برای اولین‌بار دارد برای خودش دلسوزی می‌کند.

قسم

تنابنده در انتهای فیلم، نگرش خوش‌بینانه خود را نسبت به ماجراهای این چنینی بیان می‌کند

بازی سعیدآقاخانی در نقش خسرو در فیلم بسیار اهمیت دارد. زیرا او باید به‌گونه‌ای نقشش را ایفا می‌کرد تا مخاطب قبول کند که خسرو واقعا انسان خوبی است و راضی به مرگ فرد دیگری نیست. آقاخانی دقیقا به این هدف رسیده و مخاطب را از همان لحظه ابتدای ورودش طرفدار خود می‌کند. حسن پورشیرازی هم واقعا توانسته نقش یک راننده اتوبوس را به خوبی بازی کند و از هر نظر انتخاب مناسبی برای این نقش بوده است.

تدوین فیلم یکی از نقاط قوت آن به حساب می‌رود. تدوینگر به خوبی صحنه‌ها را به یکدیگر پیوند داده و همین موضوع باعث شده تا حال و هوای صحنه‌ها به خوبی به یکدیگر پیوند بخورد. تدوین فیلم هم نامزد دریافت سیمرغ شده بود. به جلوه‌های ویژه میدانی فیلم هم باید اشاره کرد که نامزد سیمرغ هم شد. اصلی‌ترین جلوه ویژه میدانی فیلم صحنه‌ای است که اتوبوس درون استخر پر از آب می‌افتد. این صحنه بسیار کم نقص و دلهره‌آور گرفته شده و یکی از صحنه‌های خوب فیلم به حساب می‌رود. صدابرداری فیلم باتوجه‌به اینکه اکثر فیلم در یک لوکیشن کوچک (درون اتوبوس) گرفته شده است بسیار کار سختی بوده اما صدابردار به خوبی توانسته شرایط را کنترل کند و مخاطب از لحاظ صدا مشکلی با فیلم ندارد.

پایان فیلم هم تلفیقی است از تلخی و شیرینی. خسرو می‌میرد و راضیه حقیقت تلخی را راجع به او درمی‌یابد. اما از طرفی با مرگ خسرو که گناهکار است نوزادی پاک (بچه خواهر راضیه) به دنیا می‌آید. این پایان نگرش خوش‌بینانه کارگردان را نشان می‌دهد که بیان می‌کند اگرچه دنیا پر از افراد دروغ‌گو و گناهکار است اما آن‌ها نابود می‌شوند و انسان‌های پاک و بی‌گناه جای آن‌ها را می‌گیرند. در کل باید بیان کرد که فیلم دوم تنابنده نسبت به فیلم اول او یعنی «گینس» فیلم بهتری است و برای او پیشرفت محسوب می‌شود.

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات