نقد فیلم Dreamland - سرزمین رویاها
مایلز جوریس پیرافیته در سینما در رشتههای زیادی فعالیت دارد اما بیشتر سابقه او در زمینههای کارگردانی، نویسندگی و بازیگری است. از مطرحترین فیلمهای او میتوان به فیلم «َAs You Are» اشاره کرد. او برای این فیلم در سال ۲۰۱۶ جایزه ویژه هیئت داوران از جشنواره ساندنس را بهدست آورد. اما این فیلم نمره در سایت imdb میانگین نمره متوسط ۶/۶ را گرفت که نشان میدهد حتی بردن جایزه هم در موفقیت عمومی این فیلم تاثیری نداشته است. مایلز در زمینه بازیگری هم فعالیتهایی را داشته است. او در سال ۲۰۱۵ در فیلم Hunting Grround در نقش اصلی بازی کرد. البته آن فیلم هم نمره ضعیف ۳/۶ را در سایت imdb گرفته است.
جدیدترین اثر مایلز هم فیلم Thank Girl است که براساس یک کتاب انگلیسی به همین نام است و هنوز اکران نشده است. فیلم Dreamland یکی از فیلمهای او است که در سال ۲۰۱۹ ساخته شده است. معروفترین بازیگر این فیلم مارگو رابی است که علاوهبر بازی در این فیلم تهیهکنندگی آن را نیز بر عهده داشته است. این فیلم هم مانند کارهای قبلی کارگردانش از مخاطبان نمرهای متوسط و نهچندان قابل قبول گرفته است. این فیلم در سایت imdb نمره متوسط ۵/۷ را گرفته است. در این مقاله به بررسی این فیلم میپردازیم. خلاصه داستان فیلم اینگونه است که پسری به نام یوجین با ورود زنی به نام خانم ولز به دهکده، زندگیاش دچار تغییر و تحول اساسی میشود.
در ادامه به بررسی فیلم میپردازیم و داستان آن لو میرود.
کارگردان در این فیلم از دید سوم شخص فیلم را روایت کرده است اما روایت او مشکلاتی دارد
کارگردان از دید سوم شخص فیلم را روایت کرده است اما روایت او مشکلاتی دارد. فیلم از زبان خواهر ناتنی شخصیت اصلی داستان یعنی فیبی نقل میشود. او کودکی برادرش را توصیف میکند چون احتمالا خود برادرش آنها را برای او بازگو کرده است. پس فیبی از آنها اطلاع خواهد داشت. اما صحنههایی در فیلم وجود دارد که در نبود فیبی اتفاق میافتد و برادرش هم آن ماجراها را برای او تعریف نمیکند. پس فیبی نمیتواند از آن حوادث آگاه باشد. پس بهراحتی میتوان فهمید در اینجا زاویه دید نامناسبی برای فیلم در نظر گرفته شده است. در صورتیکه میشد بهآسانی فیلم را بهعنوان مثال از زاویه دید خود یوجین ببینیم. اما متاسفانه در انتخاب زاویه دید درست عمل نشده است.
کارگردان سعی کرده است تمام شرایط را در فیلم و محل وقوع داستان بهگونهای قرار دهد که مخاطب هم مانند شخصیت یوجین در صدد خارج شدن از این دهکده باشد. دهکدهای در دل کویر با طوفانهای وحشتناک همه اهالی دوست دارند از آنجا بروند. یوجین هم شرایطی برایش به وجود میآید که میتواند به سرزمینی خوش آب و هوا برود و مقدار زیادی پول بهدست آورد. به زبانی دیگر یوجین هم مانند خیلی دیگر از آمریکاییها با اتکا به باور رویای آمریکایی سعی میکند دهکده را ترک کند. رویای آمریکایی باوری ملی در آمریکا است که بیان میکند: زندگی هر فرد باید براساس قابلیتهایی که دارد و بدون توجه به محل تولد و طبقه اجتماعیاش بهتر شود. شاید بتوان از فیلم «همشهری کین» بهعنوان یکی از شناختهشدهترین فیلمهایی که در مورد رویای آمریکایی است نام برد. همچنین فیلم «در جستجوی خوشبختی» یکی دیگر از فیلمهای مطرح در زمینه رویای آمریکایی است. در تمام این فیلمها شخصیتها تلاشی جنونآمیز انجام میدهند تا به رفاه و آسایش برسند.
کارگردان فیلم را به عالم واقعیت و رویا تقسیم کرده است و ابعاد تصویر را در این عالم متفاوت در نظر گرفته است
کارگردان فیلم را به عالم واقعیت و رویا تقسیم کرده است و ابعاد تصویر را در این دو عالم متفاوت در نظر گرفته است. ابعاد تصویر در عالم واقعیت با نسبت ۱۶ به ۹ در نظر گرفته شده است و در عالم رویا با نسبت ۴ به ۳ در نظر گرفته شده است. علت اینکار این بوده است که کارگردان با اینکار مرز بارزی بین واقعیت و رویا برای مخاطب تعیین کند. علت این هم که ابعاد تصویر در عالم رویا کوچکتر انتخاب شده است برای این است که بیان کند هر چند ما رویاهایی داشته باشیم اما این واقعیت است که باید برای ما اولویت داشته باشد و این واقعیت است که باید با آن دستوپنجه نرم کنیم.
کارگردان همچنین فیلم را در فضایی سر سبز و خوش آبوهوا به پایان میبرد در حالیکه یوجین در اتومبیلی به جلو پیش میرود. این پایان بهنوعی تقدیر از تلاشهای یوجین برای رسیدن به رویای آمریکایی است. نکته دیگر این فیلم که باید به آن اشاره کرد این است که گناهکار به سزای اعمالش میرسد. خانم ولز یک دزد است که آدم کشته است و چهبسا دارد از یوجین هم سوءاستفاده میکند پس لیاقت رهایی را ندارد و در آخر فیلم هم به سزای اعمالش میرسد. نکته دیگری که باید به آن اشاره کرده این است که در ابتدای فیلم تصویر از بالا و بهصورت عمودی زمینی خشک و بیآب و علف را نشان میدهد. در انتهای فیلم هم تصویر با همین زاویه زمینی را نشان میدهد اما با یک تفاوت بارز و آن هم این است که باران شروع به باریدن میکند. این پایان بیان میکند که شرایط تغییر کرده است و مخاطب به احتمال زیاد به واژه امید فکر خواهد کرد.
سرشناسترین بازیگر این فیلم، مارگو رابی است که تهیهکنندگی این فیلم را هم برعهده داشته است. اما او بازی ویژهای در این فیلم ندارد و مانند بیشتر بازیهای فیلم، بازی او هم معمولی است. شاید بتوان گفت تنها بازیای که در فیلم یک سر و گردن از سایر بازیها بالاتر است نقشآفرینی تراویس فیمل در نقش ناپدری یوجین است. تراویس فیمل با قدرت بازی خود در صحنههایی که حضور دارد توجه مخاطب را به خود جلب میکند. بازی او بهطور حتم یکی از نقاط قوت فیلم به حساب میرود. در انتها هم باید بیان کرد که فیلم Dreamland هرچند فیلمی متوسط است که نقصهایی هم دارد و در ذهن مخاطب ماندگار نمیشود اما ارزش یک بار دیدن را دارد.