نقد سریال بنیاد (Foundation) | فصل اول
مدتی میشود که پخش فصل اول سریال Foundation از شبکه اپل تیوی پلاس به پایان رسیده و این سریال علمی تخیلی هماکنون برای فصل دوم نیز تمدید شده است. سریال بنیاد داستان ریاضیدانی بهنام هری سلدون را که بنیانگذار علم روانتاریخ است، دنبال میکند. او غروب امپراطوری کهکشانی را با استفاده از ریاضیات پیشبینی کرده است.
سلدون در پیشبینی خود گفته که امپراطوری کهکشانی تا ۳۰ هزار سال آینده سقوط میکند و بشریت وارد عصر تاریک خواهد شد. اما دوره فروپاشی با راهکارهای او میتواند به هزار سال کاهش یابد. حال او بههمراه پیروانش به یک سیاره خالی از سکنه تبعید شده است.
ادامه نقد ممکن است بخشهایی از داستان سریال Foundation را فاش کند
سریال Foundation در تلاش است تا به مرزهای باورهای مذهبی فشار بیاورد و حتی از خطوط قرمز عبور کند
سریال Foundation در تلاش است تا به مرزهای باورهای مذهبی فشار بیاورد و حتی از خطوط قرمز عبور کند. ما در طول سریال میبینیم که سلدون و یارانش مثل نوح و پیروانش هستند که قرار است سوار یک سفینه فضایی شوند و در ادامه در سیارهای مثل کشتی نوح زندگی کنند. وظیفه آنها جمعآوری اطلاعات و فناوریهای مورد نیاز برای کوتاه کردن دوران تاریک بشریت است و درواقع این اطلاعات جایگزینی برای حیوانات کشتی نوح شدهاند. ازطرفی امپراطوری ترنتور به امپراطوری مشابه رم توصیف شده که در حال شروع شدن غروب آن هستیم. سریال روی کاغذ حداقل توانسته در توصیف چنین موضوعاتی موفق عمل کند و داستانی از سقوط یک امپراطوری و ظهور یک نور امید را روایت کند.
اما متاسفانه خط داستانی بنیاد از همان ابتدا مشکلات زیادی دارد. مشکل اصلی این است که ما در چنین داستانی نیاز به قهرمانی داریم که مردم را راهنمایی کند و تبدیل به رهبر آنها شود، اما مرگ زودهنگام هری سلدون (با اینکه نحوه مرگش در کتاب و سریال متفاوت است) باعث میشود بنیاد از همان ابتدا در سریال Foundation فاقد چنین شخصیتی شود. درواقع سریال تلاش کرده تا با شخصیت سالوور هاردین چنین کاری انجام دهد، اما این شخصیت فاقد تمامی ویژگیهای کاریزماتیک مورد نیاز است و حتی بازیگر آن نیز انتخاب خوبی نیست و خود به یکی از بزرگترین مشکلات سریال در فصل اول تبدیل شده است.
اپل در انتخاب بازیگران سریال Foundation حساسیت زیادی به خرج نداده است
درواقع ظاهرا اپل تنها برای آوردن جرد هریس و لی پیس در سریال هزینه زیادی کرده و مابقی بازیگران با کمترین هزینه ممکن استخدام شدهاند. البته مشکل سریال صرفا نبود بازیگر نام آشنا نیست و مشکل درواقع مشابه مشکلی است که سریال ویچر نیز به آن دچار شده است و آن هم وجود تعداد زیادی بازیگر کم استعداد و متوسط است. حتی شاید به این موضوع فکر کنید که در سریال بازی تاج و تخت نیز تنها بخش کوچکی از بازیگران شهرت زیادی داشتند یا تنها نقش قابلتوجه آنها همچنان بازی در این سریال است، اما تفاوت اصلی این است که بیشتر بازیگران سریال Game of Thrones حداقل برای نقشهایی که در سریال داشتند مناسب بودند، اما این موضوع در سریال Foundation خیلی صدق نمیکند.
حداقل در بخش بنیاد یا انتخاب بازیگران نقشهای حساسی مثل گال یا سالوور ظاهرا اپل خیلی حساسیتی به خرج نداده و ما واقعا بازیگرانی با توانایی قابل قبولی که باعث شوند تا فکر کنیم آنها واقعا شخصیتهای خاصی هستند که در برنامه هری سلدون قرار گرفتهاند، نیستند چه برسد به اینکه رهبری بنیاد را داشته باشند. این سؤال نیز در ذهن ما شکل میگیرد آیا هدف انتخاب بازیگر استعداد و تواناییهای آن بوده یا مسائل دیگر بوده است؟ اما برخلاف خط داستانی بنیاد که فاقد شخصیت قابلتوجه و جذابی است که بتواند ما را به خود جذب کند، خط داستانی ترنتور کم کم شرایط بهتری پیدا میکند و به نحوی باعث نجات سریال میشود. ما از ابتدا این موضوع را متوجه میشویم که سالها است امپراطوری توسط کلونهای کلئون، آخرین امپراطور ترنتور اداره میشود.
سه برادر با نامهای برادر داون بهعنوان جوانترین عضو، برادر دی بهعنوان امپراطور و برادر داسک بهعنوان مسنترین عضو تشکیل شدهاند
سه برادر با نامهای برادر داون بهعنوان جوانترین عضو، برادر دی بهعنوان امپراطور و برادر داسک بهعنوان مسنترین عضو تشکیل شدهاند. البته آنها دارای عضو دیگری بهنام برادر دارکنس نیز هستند که درواقع آخرین روزهای عمر کلون است. حالا کم کم با اختلال ژنتیکی در بین اعضای آن شاهد افول قدرت کلونها هستیم و آنها کم کم توجه میشوند سیستم بینقص آنها انقدرها هم بینقص نیست و چندین سال است که شکاف بزرگی در آن ایجاد شده است. تلاش آنها برای مخدوش کردن چهره محبوب هری سلدون تا تلاش برای قدرت گرفتن دوباره در طول قسمتهای آنها به مواردی تبدیل شدهاند که سریال بیش از هر زمان دیگری به آن نیاز دارد.
این خط داستانی بهمراتب تاریکتر و جذابتر از خط داستانی بنیاد است؛ حتی با اینکه درنهایت قرار است ارتباط مستقیمی با یکدیگر داشته باشند. صد البته بازی درخشان لی پیس یکی از دلایل موفقیت این خط داستانی است که به خوبی توانسته چهره یک شخصیت شرور و در حال منزوی شدن را به تصویر بکشد. دیوید اس گویر و دیگر نویسندگان سریال توانستهاند روزهای رو به افول امپراطوری را به خوبی به تصویر بکشند و ما به خوبی غروب آن را در فصل اول مشاهده کنیم. سریال یک پیش زمینه برای سقوط ترنتور ایجاد کرده است که اگر از این مسیر خارج نشود، میتوان گفت همچنان میتواند بهعنوان بخش تکیهگاه سریال شناخته شود. البته خط داستانی هری سلدون نیز مسیر متفاوتی را در حال طی کردن است که میتواند در آینده جالب توجهی باشد.
سریال Foundation یکی از پر هزینهترین سریالهای تلویزیونی است
بااینحال، اگر در پرداختن به مفاهیم دینی و مذهبی سطحی عمل کرده، در خلق امپراطوری رم دیگر که در حال سقوط است، تا حد زیادی موفق عمل کرده است. این در حالی است که اگر به ابتدا سریال بازگردیم، ما چیز زیادی از ترنتور نمیدانیم و نمیبینیم، اما کم کم این موضوع تغییر میکند و با اینکه باز هم سریال میتواند بیشتر و بهتر به شهر و سیاره ترنتور بپردازد، ولی باز هم سریال در ادامه این روند را به خوبی تغییر داده است. البته بازی بسیار خوب لی پیس تا انتخاب خوب برای نقش برادران او و همچنین ربات همیشه همراه این برادران باعث شده تا این بخش به مراتب قویتر از بخش بنیاد شود.
همچنین سریال Foundation یکی از پر هزینهترین سریالهای تلویزیون نیز است. گویر پیش از این فاش کرده بود که تنها دو قسمت اول سریال بنیاد بودجه ساخت بیشتری نسبت به بیشتر فیلمهایی که ساخته داشته است. حتی با یک نگاه کوتاه به دنیای ترنتور یا دنیایی که گال از آن آمده است نیز میتوان متوجه این موضوع شد. دنیای خلق شده در سریال Foundation از کیفیت جلوههای ویژه بسیار خوبی برخوردار هستند و به نکته مثبت سریال نیز تبدیل شده است، اما شاید بهتر بود درکنار این هزینه بزرگ برای جلوههای ویژه سریال، کمی هزینه بیشتری برای استخدام نویسندگان و بازیگران بهتر و مناسبتتر میشد.
سریال Foundation اقتباسی از مجموعه رمانهایی به همین نام اثر آیزاک آسیموف است که شروع خوب و قدرتمندی دارد. با اینکه مشکلاتی از همان ابتدا قابل مشاهده است، اما سریال قدم اول را خوب بر میدارد، اما خیلی سریع این شروع خوب رنگ میبازد و سریال وارد یک سراشیبی سقوط قرار میگیرد. اما رفتهرفته دوباره شکل بهتری گرفته و پایانی امیدوار کننده ارائه میکند که میتواند نوید بخش این موضوع باشد که فصل دوم قرار است در مسیر بهتری نسبت به فصل اول حرکت کند.
اگرچه هنوز مشکلاتی مثل بازی متوسط و ضعیف بخش زیادی از بازیگران تا مشکلات فیلمنامه وجود دارد. اما درگیر شدن سیارههای بیشتر میتواند باعث بهبود روند روایت داستانی هر دو خط داستانی اصلی سریال شود تا اینکه سریال تنها روی جذابیت خط داستانی ترنتور تکیه کند.