نقد انیمیشن هیولای دریا (The Sea Beast) | انیمیشن جدید نتفلیکس

چهارشنبه ۲۲ تیر ۱۴۰۱ - ۲۲:۵۹
مطالعه 6 دقیقه
جیکوب هالند و میسی در قایق نجات در انیمیشن The Sea Beast
انیمیشن هیولای دریا The Sea Beast، به‌عنوان جدیدترین اثر استودیو انیمیشن‌سازی نتفلیکس بیشتر یادآور آثار والت دیزنی با رنگ و ظاهر جدید است. در ادامه با نقد این انیمیشن همراه باشید.
تبلیغات

نتفلیکس طی سال‌های گذشته تلاش زیادی کرده است تا سهم بزرگی از بازار انیمیشن‌های بلند را تصاحب کند. نتفلیکس تاکنون تلاش‌های موفقی مثل انیمیشن Klaus و Apollo 10 1⁄2: A Space Age Childhood تا آثار نسبتا موفقی مثل The Willoughbys و Over the Moon را داشته و همچنین حق پخش آثاری مثل The Mitchells vs. the Machines و I Lost My Body را خریداری کرده است.

انیمیشن The Sea Beast

انیمیشن The Sea Beast با وجود شروع قدرتمندی که دارد، اما در ادامه وارد یک مسیر تکراری می‌شود

انیمیشن The Sea Beast جدیدترین انیمیشن نتفلیکس است که توسط استودیوی انیمیشن‌سازی خود این سرویس استریم تولید و پخش شده که کریس ویلیامز،‌ کارگردان Moana و Big Hero 6، وظیفه کارگردانی و نوشتن فیلمنامه انیمیشن هیولای دریا را بر عهده داشته است. به همین منظور بسیاری اعتقاد دارند که این انیمیشن درواقع از اهمیت بالایی برای نتفلیکس و استودیوی نوپا آن برخوردار است.

انیمیشن هیولای دریا داستان دختری جوان به‌نام میسی برامبل را دنبال می‌کند که در کشتی جیکوب هالند، شکارچی افسانه‌ای هیولاها به‌دنبال شکوه، شهرت و ماجراجویی‌های بزرگ است. درواقع اتفاقات The Sea Beast در دورانی جریان دارد که هیولاهای دریایی در حال مبارزه با شکارچیان هیولا هستند و در بین آن جیکوب هالند به شهرت و محبوبیت زیادی دست پیدا کرده است. انیمیشن شروع قدرتمند و خوبی دارد و درواقع همان چیزی است که دوست دارم از یک اثر متفاوت ببینم.

کشتی inevitable در حال حرکت در شب در انیمیشن The Sea Beast

در ابتدا ما شاهد نبردهای جذاب و حماسی بین یک هیولای دریایی و گروه جیکوب هالند و کاپیتان کرو هستیم که نوید بخش اثری است که کمتر در دنیای انیمیشن مشابه آن را دیده‌ایم و حالا ظاهرا کریس ویلیامز فرصت ساخت چنین اثری را پیدا کرده است، اما درست پس از آن انیمیشن تغییر مسیر می‌دهد و داستانی را روایت می‌کند که بسیار آشنا است. البته از همان ابتدا هم بگویم که انیمیشن The Sea Beast یک اثر کاملا سرگرم کننده و جذاب است که می‌تواند تمامی اعضای خانواده و دوستان را سرگرم کند.

اما انیمیشن دارای یک نکته آزار دهنده است و آن هم این است که به‌جای استفاده از پتانسیلی که دارد، بیشتر جنبه احتیاط را حفظ می‌کند و شباهت زیادی به آثاری دارد که خود کریس ویلیامز قبلا کارگردان آن‌ها بوده است. در همان نگاه اول می‌توان چندین شباهت بین انیمیشن The Sea Beast با انیمیشن Moana را مشاهده کرد. میسی حکم موآنا را دارد و جیکوب هم حکم مائویی را اینجا تقریبا داشته است که روابطی نسبتا مشابه را دارند که البته در انیمیشن‌های دیگر دیزنی هم شاهد چنین روابطی هستیم.

هیولای قرمز رنگ در حال حرکت در زیر آب در انیمیشن The Sea Beast

داستان و اتفاقات انیمیشن The Sea Beast شباهت غیر قابل انکاری به آثار دیزنی و انیمیشن How to Train Your Dragon دارد

همچنین ماجراجویی دریایی و حضور یک هیولای کوچک بامزه مثل پوآ، خوک بامزه موآنا از دیگر شباهت‌های موجود است. البته این هیولای آبی رنگ درواقع حکم شخصیت بامزه بسیاری از انیمیشن های دیزنی را دارد که نمونه مشابه آن را در انیمیشن Tangled و انیمیشن Frozen 2 دیده بودیم. به‌صورت کلی داستان انیمیشن هیولای دریا شباهت بسیار زیادی هم به انیمیشن How to Train Your Dragon دارد که شباهت آن بیش از هر اثر دیگری است. البته کریس ویلیامز ظاهرا همیشه علاقه داشته تا انیمیشنی مشابه این انیمیشن تولید کند و می‌توان گفت این نزدیک‌ترین نسخه مشابه آن است.

البته شباهت داستانی انیمیشن The Sea Beast به انیمیشن چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم، شاید بیش از هر انیمیشن دیگری باشد. مهم‌ترین آن وجود افسانه‌ غلطی است که می‌گوید هیولاها به‌دنبال شکار و نابودی انسان‌ها هستند و در انیمیشن How to Train Your Dragon نیز اژدها چنین حکمی دارد. در هر دو اثر باور عموم غلط است و همه هیولاها قصد آزار رساندن را ندارند و درنهایت هیولایی که همه از آن می‌ترسند، با شخصیت اصلی داستان دوست می‌شود و با کمک یکدیگر باعث صلح میان هیولاها و انسان‌ها خواهند شد.

جیکوب هالند در حال فرستادن میسی به پرورشگاه در انیمیشن The Sea Beast

شاید تنها تفاوت داستان در این بخش باشد که در انیمیشن The Sea Beast دیگر قرار نیست شاهد رام کردن هیولاها و زندگی انسان‌ها درکنار آن‌ها باشیم و تفاوت‌هایی هم در اینجا وجود دارد. اما در مجموع شباهت بین دو اثر بیشتر از تفاوت‌های آن‌ها است و شاید جالب است بدانید که ویلیامز در ابتدا تصمیم داشت انیمیشن هیولای دریا را برای دیزنی تولید کند، ولی به دلایلی نامشخص این اتفاق رخ نداد تا او به سراغ نتفلیکس برود که تصمیم دارد تا استودیوی انیمیشن‌سازی خود را گسترش دهد. صد البته احتمال دارد تا ویلیامز تصمیم داشته باشد از زیر سایه دن هال خارج شود.

دراین‌میان پایان بندی انیمیشن باز هم شباهت زیادی به انیمیشن Big Hero 6 دارد و درنهایت به‌نظر می‌رسد که ویلیامز بیشتر از اینکه تلاش کند تا اثری متفاوت تولید کند، بیشتر به سمت ساخت انیمیشنی رفته است که داستان و اتفاقات آن ترکیبی از انیمیشن‌های خود تا انیمیشن How to Train Your Dragon است. مشخصا قبل از تماشا انیمیشن The Sea Beast انتظار بیشتری داشتم و متاسفانه با وجود شروع قدرتمندی که انیمیشن دارد، اما خیلی سریع به تکرار می‌افتد.

جیکوب هالند جوان در حال تماشا کشتی در حال غرق شدن در انیمیشن The Sea Beast

انیمیشن The Sea Beast یکی از رنگارنگ‌ترین و چشم‌نوازترین انیمیشن‌های چند سال اخیر است

ویلیامز شاید برای دیزنی انیمیشن نساخته است، اما درواقع یک انیمیشن دیزنی با کمترین تغییرات ممکن را برای نتفلیکس تولید کرده است که اگر لوگو نتفلیکس در ابتدا آن نمی‌دیدم، به‌راحتی می‌توانستم بگویم که انیمیشن ساخت دیزنی است. صد البته که درنهایت انیمیشن The Sea Beast به اثری سرگرم کننده تبدیل می‌شود که حتی می‌تواند اثری دوست داشتنی باشد، اما انیمیشن واقعا پتانسیل تبدیل شدن به اثری متفاوت مثل انیمیشن Klaus را داشت تا اینکه صرفا از همان سیستم انیمیشن‌های دیزنی و انیمیشن How to Train Your Dragon پیروی کند.

در مورد داستان انیمیشن The Sea Beast تنها می‌توان این نکته را اضافه کرد که انیمیشن چندان حرف جدیدی برای گفتن ندارد و صرفا با تغییر اژدها با هیولا و تغییر تم و محیط، به نسخه متفاوت‌تر انیمیشن How to Train Your Dragon تبدیل شده است که شاید درنهایت راه را برای ساخت دنباله آن نیز وجود داشته باشد. انیمیشن هیولای دریا از نظر فنی یکی از آثار خوب و قدرتمند نتفلیکس به حساب می‌آید. شاید نتوان آن را با آثار دیزنی و پیکسار مقایسه کرد، اما برای استودیو نوپا نتفلیکس حکم یک موفقیت را دارد.

میسی در حال غذا دادن به هیولای آبی رنگ در انیمیشن The Sea Beast

انیمیشن The Sea Beast دارای طراحی زیبا و چشم نوازی است و شاهد صحنه‌های جذاب و رنگارنگ زیادی هستیم که به‌طور کلی کیفیت فنی بالا با طراحی زیبا باعث شده تا اثری خوش ساخت را شاهد باشیم. این موضوع در مورد موج دریا بیشتر قابل دیدن است که بیش از هر بخشی طبیعی کار شده است. البته طراحی شخصیت‌ها باز هم کاملا مشابه آثار دیزنی است و حداقل می‌توان گفت که این سبک کار ویلیامز است و نمی‌توان خیلی ایرادی به آن گرفت.

مشخصا بعد تماشا انیمیشن Klaus یا انیمیشن The Mitchells vs. the Machines یا حتی انیمیشن Arcane منتظر انیمیشن‌هایی با سبک گرافیکی مشابه هستیم، اما هر کارگردان سبک خاص خود را دارد و مشخصا ما از سازنده انیمیشن Klaus می‌توانیم انتظاری سبکی مشابه انیمیشن قبلی‌اش داشت. در بخش صداپیشگان نیز شاهد اجرای خوب کارل اربن درکنار جرد هریس هستیم که هر یک عملکرد درخشانی در نقش جیکوب و کاپیتان کرو داشتند.

جیکوب و میسی در حال تماشا هیولا خرچنگ مانند در انیمیشن The Sea Beast

صد البته اگر تمرکز انیمیشن روی روابط بین این دو شخصیت قرار می‌گرفت‌، به عقیده من شاهد نتیجه بهتری می‌توانستیم باشیم و شیمی و روابط این دو شخصیت از ابتدا جذابیت بیشتری برای من بیننده دارد که متاسفانه انیمیشن تمرکزش را روی بخش دیگری قرار می‌دهد. در هر حال داریم در مورد اثری صحبت می‌کنیم که هدفش در ابتدا افراد کم سن و سال است، اما انیمیشن The Sea Beast توانایی تبدیل شدن به اثری خاص و متفاوت را داشت و با همه این موارد، اثری جذاب و با کیفیت است که بزرگ‌ترین مشکلش این است که حرف جدیدی برای گفتن ندارد.

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز

نظرات