نقد فیلم افسونگر (Hypnotic) | بن افلک بهدنبال دختر گمشدهاش
فیلم Hypnotic داستان یک کارآگاه با بازی بن افلک را دنبال میکند که بهدنبال کشف راز مفقود شدن دخترش است و در عین حال در یک برنامه امنیتی دولت درگیر میشود و در حین تحقیق به رشتهای از سرقتهای باورنکردنی و رده بالا میرسد. فیلم افسونگر از همان ابتدا با کانسپت جذابش بهدنبال جذب طرفداران فیلمهای ماتریکس و Inception است و میخواهد مرز واقعیت و تخیل را به چالش بکشد، اما آیا واقعا توانسته است ما را با تویستهایش شگفتزده کند و به پتانسیلی که انتظارش را داریم برساند؟
فیلم در ابتدا با یک جلسه روان شناسی آغاز میشود که در طول آن شخصیت اصلی داستان تلاش میکند تا ارتباطی بین دزدیده شدن دخترش و اینکه هیچ ردی از او وجود ندارد، پیدا کند و ما خیلی سریع شاهد دزدی بانکی هستیم که همهچیز به عجیبترین شکل ممکن رخ میدهد. فیلم خیلی سریع به بیننده خودش نشان میدهد شخصیت یا شخصیتهایی در فیلم وجود دارند که قدرت و توانایی تحت تاثیر قرار دادن دیگران را در اختیار دارند و میتوانند باعث شوند یک فرد دست به کارهایی مثل کشتن همکارش یا دزدی از بانک کند.
فیلم Hypnotic با وجود شروع جالبی که دارد، اما هرچقدر جلوتر میرود و تلاش میکند داستانش را باز کند، اما مشکلاتش هم همزمان شروع به نمایش گذاشتن میکند. جلوتر گفتم که فیلم بیشتر یادآور آثاری مثل ماتریکس است و بیننده خیلی سریع متوجه میشود که دنیای اتفاقات فیلم یا واقعی نیست و در خیال شخصیت اصلی جریان دارد یا شخصیتها توانایی سفر به بعد دیگر را دارند. اما این مورد تا حد زیادی ناامید کننده است. هرچقدر شخصیت شرور داستان مثل یک ترمیناتور بهدنبال بن افلک است، در همان زمان شاهد صحنههای آشنایی از آثار مختلف هستیم.
فیلم Hypnotic در عمل بهجای پرداخت یک ایده جدید بیشتر به کپی کردن ایده دیگر فیلمها مثل ماتریکس یا Inception پرداخته است
بهنظر میرسد که سازندگان فیلم تصمیم گرفتهاند تا با الهام از هر فیلمی که در ذهن خود دارند، فیلم افسونگر را به جلو ببرند. در بخشی ما میتوانیم الهام از ماتریکس را ببینیم و در بخشی دیگر شاهد ارجاع به فیلم Inception هستیم، اما این پایان کار است؟ جواب منفی است و شما خیلی زود حتی ارجاع به فیلم World War Z را هم میتوانید مشاهده کنید. پس مشکلی که خیلی زود بیننده میتواند متوجه آن شود این است که ما عملا شخصیت کامل و واحدی از فیلم را شاهد نیستیم و فیلم میخواهد با چنگ زدن به آثار مختلف کار خود را پیش ببرد.
فیلم افسونگر باتوجهبه مدت زمانیکه دارد تصمیم میگیرد تا بهجای اینکه دنیایی نسبتا خاص و اورجینال را خلق کند، صرفا از آثار دیگر کپی کند و درنهایت هم واقعیت پشت داستان تا حد زیادی ناامید کننده است. مشخصا خیلی سریع بیننده متوجه میشود که کاسهای زیر کاسه است، اما این بخش مشکلات خاص خودش را دارد. بهطور مثال تعریف و قدرت گروهی که پشت ماجرا است در دنیای واقعی خیلی مشخص نیست، اما در مقابل فداکاری شخصیت بن افلک و پازلی که خلق کرده بود، نکته مثبت داستان است.
درواقع نکته این است که فیلم در بخشهایی خوب عمل کرده است، اما در مقابل در چیزهای زیادی مثل شخصیت منفی یا گروهی که دنیای اتفاقات فیلم را کنترل میکند، کم گذاشته است و باعث میشود تا شخصیت اصلی داستان را بیشتر مثل یک ترمیناتوری ببینیم که بهدنبال گرفتن شخصیت بن افلک است. بن افلکی که دوران پسا بتمنش را سپری میکند، اما همچنان میتواند قهرمان کشتی شکسته فیلم دیگری باشد. اگرچه افلک بازی قابل قبولی را در طول فیلم دارد، اما نمیتوان این موضوع را به مابقی بازیگران اصلی فیلم هم صدق داد.
درست است که تمرکز کلی داستان روی شخصیت بن افلک است، اما این موضوع باعث نشده است تا آرک داستانی شخصیت اصلی فیلم هم به نقطهای برسد که انتظارش را داریم. در مقابل این موضوع باعث شده است تا دیگر شخصیتهای فیلم هم سطحی به تصویر کشیده شوند و آن پیچیدگی که انتظارش را بهخصوص از شخصیت منفی داریم، شاهد نباشیم. مشخصا زمانیکه به تیم سازندگان فیلم Hypnotic نگاهی میاندازیم میتوانیم یک انتظار حداقل داشته باشیم.
رابرت رودریگز حداقل در اینجا ثابت میکند که نمیتوان انتظار تکرار فیلمی مثل فیلم از Alita: Battle Angel یا Sin City را از او داشته باشیم. البته رودریگز در اینجا یک تجربه نسبتا سرگرم کننده را ارائه میکند که اگر بهدنبال صرفا فیلمی هستید که وقت شما را پر کند، فیلم افسونگر گزینه مناسبی میتواند باشد. چرا که فیلم درنهایت ۹۰ دقیقه است و روند سریعی دارد و توقفهای زیادی در طول داستانش ندارد. همین موضوع باعث میشود تا فیلم خیلی زمان زیادی را از ما نگیرد.
البته این موضوع لطمه زیادی هم به داستان فیلم زده است، اما میتوان گفت که رودریگز شاید از ابتدا بهدنبال روایتی سر راست بوده است که در این صورت نسبتا موفق عمل کرده است. بهصورت کلی فیلم روی هیچ موضوعی خیلی نمیماند و درنهایت هم با توضیحی کوتاه و سرهم بندی به صحنه بعدی میرود. این موضوع بهطور کلی باعث میشود که احساس کنیم فیلم در ابتدا تصمیم داشته تا تجربه پیچیدهتری ارائه دهد، اما درنهایت سازندگان فیلم متوجه شدهاند که توانایی شاخ و برگ دادن اضافه به آن را ندارند.
بن افلک همچنان در چنین فیلمی میتواند قهرمان یک کشتی شکسته و در حال غرق شدن باشد
آیا فیلم پتانسیل پرداخت بیشتری داشت، قطعا دارد و ما در طول فیلم انتظار تویستهای بیشتری را داریم که متاسفانه سازندگان بیشتر به سمت مواردی رفتهاند که خود بیننده بهراحتی متوجه آن میشود تا خبری از غافلگیری بزرگی نباشیم. البته حضور مکس بورنشتاین در تیم نویسندگان که سابقه نوشتن فیلمنامه فیلم گودزیلا و دنبالههای آن را دارد شاید بیدلیل نبوده است. درنهایت او تجربه ارائه یک فیلمنامه سر راست و بدون اینکه خیلی ذهن بیننده را درگیر خودش کند، دارد و او احتمالا همان چیزی است که رودریگز بهدنبال آن بوده است.
با اینکه داستان فیلم Hypnotic در همان ۹۰ دقیقه به پایان میرسد و ظاهرا چیز بیشتری هم برای گفتن نیست، اما رودریگز بهطرز عجیبی راه را برای ساخت دنباله فیلم باز گذاشته است. سؤال این است که واقعا فیلم چنین پتانسیلی دارد؟ حداقل در این قسمت جواب کاملا منفی است و واقعا نیازی برای ادامه یافتن داستان وجود ندارد؛ مگر اینکه ایده جذاب و جدیدی وجود داشته باشد که رودریگز حداقل در قسمت اول نمیتوانست آن را پیاده کند و در دنباله آن امکانش وجود دارد. در هر حال فیلم افسونگر با اینکه چراغ خاموش آمد، اما باتوجهبه پتانسیلش یک ناامیدی نسبتا بزرگ است.