نقد انیمیشن پادشاه میمون (The Monkey King)
انیمیشن شاه میمون با الهام از یک داستان حماسی چینی تولیده است که تمرکز آن یک روی یک میمون با قدرتهای فراطبیعی بههمراه چوب جادویی او است. این میمون با استفاده از این چوب جادویی به یک مبارز افسانهای تبدیل میشود و تصمیم دارد تا با شکست دادن ۱۰۰ هیولای روی زمین به یکی از خدایان و افراد نامیرا تبدیل شود. اما این موضوع باعث خشم خدایان چینی میشود و او حالا باید با آنها نیز مبارزه کند و در طول یک دختر نوجوان هم قرار است او را بهعنوان دستیارش همراهی کند.
انیمیشن The Monkey King جدیدترین تلاش نتفلیکس در حوزه انیمیشن است و از ظاهر قضیه بهنظر میرسد که آنها فرصتی جذاب برای یک انیمیشن اساطیری چینی در اختیار دارند. اما انیمیشنهای این سرویس استریم به دو دسته تقسیم میشوند. گروهی از آثار مثل پینوکیو و Klaus کیفیت بالایی دارند و تبدیل به آثاری با قابلیت رقابت در فصل جوایز میشوند و گروهی با کیفیت متوسط و حتی ضعیف صرفا ممکن است تنها برای افراد کم سن و سال جذاب باشند.
انیمیشن جدید نتفلیکس از ابتدا چندین تم داستانی را به بیننده ارائه میکند. درکنار پرداختن به اساطیر چینی که بخش مهمی از داستان انیمیشن را تشکیل میدهد، انیمیشن تلاش میکند تا به مواردی مثل خانواده، دوستی و دوست داشته شدن توسط دیگران بپردازد. بهصورت کلی ما شاهد یک داستان و تم جدیدی نیستیم و این چیزی است که بهراحتی میتوان آن را در کارهای مختلف تماشا کرد. حتی اساطیر چینی هم داستان جدیدی نیست و در آثار زیادی در سالهای اخیر به آن پرداخته شده است.
انیمیشن The Monkey King در ابتدا تلاش میکند تا به موضوعاتی مثل خانواده و داشتن جایگاه در آن بپردازد اما در ادامه آن را فراموش میکند
حتی داستان شاه میمون هم قبلا در آثار چینی دیده بودیم و بهطور کلی سوالی که پیش میآید این است که آیا انیمیشن نتفلیکس فرصتی برای درخشش دارد؟ جواب مشخصا مثبت است. در هر حال این اثر میتواند مخاطبان بیشتر و گستردهتری را جذب کند، اما کجای کار اشتباه پیش رفته است؟ گفتیم که انیمیشن در مجموع حرف جدیدی برای گفتن ندارد، اما این دلیلی نیست که باعث شود انیمیشن هم اثری متوسط و ضعیفی شود. بااینحال ظاهرا سازندگان هم دنبال بهانهای برای کم کاری بودهاند.
انیمیشن The Monkey King خوبی دارد، اما از همان ابتدا بهطور مثال بخشی که بیننده انتظار دارد تا شاهد تلاش این میمون مرموز را برای یافتن جایگاهی در جامعهای مثل جامعه میمونها یا حتی بین انسانها باشد فراموش میکند. البته اینکه این میمون همیشه در تلاش است تا جایگاهی برای خود پیدا کند کنار گذاشته نمیشود، اما او در ابتدا بهدنبال یک خانواده است که در ادامه این موضوع بهطور کلی فراموش میشود. سازندگان تلاش کردهاند تا این موضوع را با اضافه کردن شخصیت انسانی به آزمون و خطا بگذارند که باز هم خیلی جواب نداده است.
اگرچه بخش اول داستانی انیمیشن به شکلی است که بیننده احساس میکند میمون داستان قرار است تلاش کند تا بالاخره جایگاهش را در جامعه میمونها پیدا کند و در ادامه کلا دیگه آنها را فراموش میکند، اما در بخش دوم روند داستانی بهتری را شاهد هستیم. با اینکه با ورود شخصیت لین داستان روند بهتری پیدا میکند، اما باز هم انیمیشن ظاهرا یک مشکل بزرگ دارد و آن هم بی هویتی آن است. اگرچه روند انیمیشن تقریبا بهتر میشود، اما مشکل از جایی قابل مشاهده است که انگار انیمیشن روحی در دنیای خود ندارد.
منظور من در مورد کمبود دنیاهایی که در آن انسانها یا موجودات دیگر زندگی کنند نیست و دقیقا منظور من جایی است که انیمیشن به درستی نمیداند که چه میخواهد. ازطرفی به یک داستان اساطیری چینی میپردازد و ازطرفی میخواهد دل بینندگان کم سن و سال را بهدست بیاورد و ازطرف دیگه هم گوشه چشمی به بینندگان غربی دارد. اما مشکل دقیقا همینجا است که انیمیشن فقط در ظاهر همه این موارد را میخواهد در باطن تکلیفش با خودش هم روشن نیست.
بهصورت کلی تکلیف بیننده با انیمیشن مشخص نیست و روابط بین شخصیتها خیلی عمق خاصی ندارد. شما نمیتوانید دلیل خشم شاه میمون را درک کنید یا نمیتوانید شاهد شکل گرفتن یک رابطه دوستی بین دو شخصیت اصلی داستان باشید و حتی رابطه شاه میمون با چوب جادوییاش به مراتب جذابتر از رابطه او با شخصیت انسانی انیمیشن است. این موارد باعث میشود تا انیمیشن حس تهی بودن به بیننده دهد و نتواند چیزی را که برای یک انیمیشن جذاب و قابل تماشا نیاز دارد بهدست بیاورد و در عوض راه خودش را بارها گم میکند و درنهایت هم نمیداند دقیقا دنبال چه چیزی است.
انیمیشن میتوانست با تمرکز بیشتر روی بخش اسطیری و قرار دادن تمرکزش روی مخاطبان بزرگسال هدف بهتری را انتخاب کند، اما حتی قرار دادن یک گروههای سنی پایین هم نمیتواند انتخاب اشتباهی باشد و این بیشتر به اجرای مشکلدار انیمیشن مربوط میشود. نکته این است که در پایان نمیتوانید شاهد پیام خاصی در مورد اهمیت خانواده یا دوستی پیدا کند و پایان انیمیشن هم به شکلی نیست که پیام خیلی خاصی داشته باشد.
انیمیشن The Monkey King دارای هویت مستقل و مشخصی نیست و ظاهرا با یک دنیای بیروح و بیهویت طرف هستیم
اینکه انیمیشن The Monkey King میخواهد جدی گرفته شود یا نه مشخص نیست و در طول روند داستان هم بارها شاهد تلاشهایی هستیم که انیمیشن میخواهد روند جدیتری بگیرد اما در ادامه خلاف این ماجرا را ثابت میکند. پس انیمیشن چه از نظر داستانی و بررسی اساطیر چینی و چه از نظر شخصیت پردازی و همچنین از نظر پرداختن به روابط دوستی و همچنین یافتن خانواده و جاییکه به آن یک شخصیت نیاز دارد تعلق داشته باشد، شکست خورده است، اما برنامه سازندگان انیمیشن برای خارج شدن از این موضوع چه چیزی بوده است؟
انیمیشن شاه میمون با اینکه پتانسیل تبدیل شدن به یک انیمیشن اکشن و با کیفیت را دارد، اما در عوض تلاش میکند بیشتر یک انیمیشن کمدی بیکیفیت باشد. صد البته زمانیکه هدف سازندگان افراد کم سن و سال باشد، چنین مسیری قابل پیشبینی است، اما خلاقیت شوخیها بسیار پایین است و صحنههای کمدی ضعیفی را در طول روند انیمیشن شاهد هستیم. این صحنهها کمک زیادی به داستان انیمیشن نکرده و حتی به آن ضربه هم زده است.
مشکل اینجا است که چیزی طبق برنامه در انیمیشن پیش نرفته است و این خبر خوبی در طول روند داستان نیست. حتی گرافیک و بخش فنی انیمیشن هم چنگ زیادی به دل نمیزند و نتیجه کار هم متوسط است که البته با کلیت انیمیشن هم همخوانی دارد و انیمیشن حرف خیلی خاصی برای گفتن در هیچ زمینهای ندارد. درنهایت هم انیمیشن با پتانسیل ساخت دنباله آن به پایان میرسد، اما وقتی قسمت اول هم نتوانسته از پتانسیلهایش به درستی استفاده کند چه انتظاری باید از دنباله آن داشته باشیم؟
انیمیشن The Monkey King درنهایت در رسیدن به یک انیمیشن با کیفیت که بتواند برای هر گروهی مناسب باشد، موفق نیست و پتانسیلهای زیادی را از دست میدهد. انیمیشن قرار نیست در بخش بهترین کارهای نتفلیکس قرار بگیرد و حتی به سختی میتوان آن را در بخش کارهای متوسط این شبکه قرار داد. انیمیشن شاید بتواند کمی برای گروه کم سن و سال جذاب باشد، اما درنهایت همیشه انتخابهای بهتر و جذابتری برای تماشا کردن وجود دارد.