نقد سریال لوکی (Loki) | قسمت چهارم از فصل دوم
در قسمت سوم فصل دوم سریال Loki شاهد معرفی ویکتور تایملی بهعنوان متغیر جدید کانگ فاتح بودیم که درواقع او ظاهرا قرار است جایگزین He Who Remains در سازمان TVA شود. اما ورود یک متغیر جدید از کانگ فاتح ریسک بزرگی برای روند سریال بود که باعث میشد این فکر در ما ایجاد شود اضافه شدن او به سریال قرار است چه پیامدهایی برای لوکی و سازمان داشته باشد و آیا این احتمال وجود دارد که ویکتور تایملی زمینهساز ورود کانگ فاتح اصلی به MCU باشد؟ در هر حال سریال لوکی بیش از آنکه ارتباط مستقیمی با دیگر آثار دنیای سینمایی مارول داشته باشد، اثری کاملا مستقل است و در دو قسمت گذشته خیلی پیشرفت چشمگیری در روند داستان را شاهد نبودیم.
قسمت چهارم فصل دوم سریال Loki با راوونا رنسلایر و خانم دقیقه آغاز میشود که در محل زندگی He Who Remains در حال بحث هستند و حالا رازهای بیشتری در مورد نقش راوونا رنسلایر در TVA و کارهای متغیر کانگ فاش شده است. اگرچه از قبل هم میدانستیم او خاطرات اعضای سازمان را پاک کرده است و همچنین میدانستیم که این تصمیم او است که تنهایی در انزوا به زندگی خود ادامه دهد، اما ظاهرا او برای این اتفاقات از قبل برنامهریزی کرده است.
یکی از نکات مثبت ساخت سریال چند فصلی بهجای یک سریال تک فصلی همین نکته است که سازندگان لازم نیست خود را محدود به یک فصل یا تعداد قسمت خاص بکنند و میتوانند تا جای امکان داستان خود را گسترش دهند. اهمیت این موضوع در این قسمت مشخص میشود؛ جاییکه فکر میکنیم چیزهای زیادی در مورد سریال میدانیم و اکنون دقیقا مسیر سریال را متوجه شدهایم، اما در پایان قرار است حسابی غافلگیر شویم؛ دقیقا اتفاقی که در قسمت چهارم فصل اول سریال رخ داد.
قسمت چهارم فصل دوم سریال Loki حاوی خشنترین، ترسناکترین و تاریکترین لحظات MCU است
در طول قسمت شاهد همکاری ویکتور تایملی با OB برای حل مشکل TVA و دستگاهی هستیم که ظاهرا هر دو در ساخت آن نقش داشتهاند و در اینجا فکر میکنیم که بالاخره قرار است سر از کار این سازمان و روش کار آن در بیاریم، اما خب داریم اشتباه میکنیم! با اینکه در طول قسمت همان لحن همیشگی سریال حفظ شده است، اما با یکی از تاریکترین، خشنترین و همچنین غافلگیرترین قسمتهای تاریخ MCU طرف هستیم.
ازطرفی راوونا رنسلایر و خانم دقیقه یک اعدام بزرگ در سازمان TVA را ترتیب میدهند و با اینکه این صحنه بهطور کامل نشان داده نشد، اما به تصویر کشیدن آن و پخش صدای افراد نگون بخت برای تجربه یکی از غیر قابل تحملترین صحنههای این دنیای سینمایی کافی است. صد البته اگر ما میتوانستیم افراد را کاملا مشاهده کنیم و بعدش خون و اجساد آنها پخش شود، شاهد تاثیر گذاری بیشتری میتوانستیم باشیم، اما نمایش چهره X-5 خود توانسته حق مطلب را ادا کند و سازندگان به هدف خودشان برسند.
قسمت چهارم فصل دوم سریال Loki مثل یک داستان موش و گربه است که در آن روندی نسبتا مشابه قسمت گذشته را شاهد هستیم که دو گروه بهدنبال ویکتور تایملی هستند، اما تفاوت ماجرا اینجا است که اینبار شاهد تلاش مرگ و زندگی هم هستیم. درواقع هر دو گروه در تلاش هستند تا ضمن رفع مشکل TVA، کنترل این سازمان را هم در اختیار بگیرند و همچنین بالاخره به جوابهای برخی از سوالات خود در قسمت اول هم بالاخره رسیدیم.
اما اتفاقی که در اینجا رخ داد این است که ما احساس میکنیم که لوکی و دیگر شخصیتها در یک لوپ زمانی گرفتار شدهاند و درواقع تمام اتفاقات ظاهرا از پیش رخ داده یا برنامهریزی شده است. واقعا اینجا است که همانطور که دستور العمل TVA کار OB است، اما همانقدر هم ویکتور تایلمی آن را نوشته است یا لوکی صرفا کارهایی را انجام میدهد که از قبل برای او برنامهریزی شده است. درواقع باز کردن این نکته کمی دشوار است که دقیقا چه اتفاقی در سریال در حال رخ دادن است، اما یک پیشبینی عجیب وجود دارد.
اگر به ابتدای قسمت چهارم بازگردیم، متوجه میشویم که اعضای TVA در تلاش هستند تا کاری کنند که تمامی خطوط زمانی متغیر هم درکنار خط زمانی اصلی حفظ شوند و افرادی که در آن زندگی میکنند، بتوانند حق زندگی داشته باشند. اما این تصمیمی است که درواقع لوکی و سیلوی گرفتهاند تا حق زندگی خود و افراد مشابه خود را قانونی و عملی کنند و باعث نشوند که این افراد توسط TVA اعدام شوند. اما چه اتفاقی رخ میدهد که نتیجه این تلاشها موفق نباشد؟
نتیجه این میشود که وارد بخشی میشویم که دقیقا نمیدانیم چه اتفاقی در حال رخ دادن است و از همه عجیبتر دقیقا خبر نداریم که در قسمت بعدی باید منتظر چه اتفاقاتی باشیم. قسمت چهارم فصل دوم سریال Loki در پایان وارد بخشی میشود که احساس میکنیم بالاخره ویکتور تایملی قرار است جایگاه خود را در سازمان پیدا کند و حتی ممکن است احتمال دهیم او شاید همان کانگی باشد که وعده آن در دو قسمت بعدی Avengers داده شده است و این قسمت هم برخلاف قسمت قبلی درخشش قابلتوجهی دارد.
پایان غافلگیر کننده قسمت چهارم فصل دوم سریال Loki باعث شده دو قسمت آینده سریال بسیار غیر قابل پیشبینی شود
اما در پایان عملا ویکتور تایملی در زمانیکه میخواهد عملی قهرمانانه انجام دهد، نابود میشود و بعد هم نوبت خود سازمان و اعضای TVA میشود. قسمت چهارم فصل دوم سریال Loki به غافلگیرکنندهترین و تاریکترین شکل ممکن به پایان میرسد و حتی عجیب نیست که بگویم تا حدی هم این پایان ترسناک است. پایان این قسمت به شکلی است که احساس میکنیم شاید پایان همهچیز است. پایانی که باعث پایان همهچیز میشود و همهچیز در یک چشم به هم زدن به پایان میرسد و این به معنای پایان انسانها و دیگر موجودات است و اینک به آخرالزمان خوش آمدیم.
اما دقیقا چه اتفاقی رخ داد؟ جواب مشخص و روشنی در مورد پایان آن نداریم. بااینحال گروهی اعتقاد دارند شاید همه چیز مثل یک لوپ زمانی است و حالا لوکی دوباره به ابتدا داستان فصل دوم باز خواهد گشت تا دوباره تصمیماتش را بگیرد و اینبار اگر تغییری ایجاد کند، باعث شود جلوی این پایان را بگیرد. نظریه دوم البته میگوید شاید سازندگان تصمیم گرفتهاند تا ذهن بینندگان را منحرف کنند و مانند قسمت چهارم فصل اول، احتمال دارد همهچیز آنطور که میبینیم نباشد.
سوالات در مورد پایان جنجالی این قسمت زیاد است، اما بدون شک با یکی از بهترین قسمتهای تاریخ دنیای سینمایی مارول طرف هستیم که طی ۳ قسمت برای آن زمینهچینی شد و حالا سازندگان نشان دادند که ارزش صبر کردن را کاملا داشت. اما چیزی که در قسمت چهارم فصل دوم سریال Loki مانند قسمتهای گذشته نظرم را جلب کرد این است که مانند قبل سازندگان دست روی هویت اصلی لوکی گذاشتهاند. او در بخشی از سریال به سیلوی میگوید که آنها خدا هستند و باید مثل خدایان تصمیم بگیرند.
این دقیقا در ادامه بازگشت هویت واقعی لوکی است که در قسمتهای گذشته مشاهده کرده بودیم. در قسمتهای گذشته شاهد بازگشت بخشهای شرورانه لوکی بودیم و او حتی از قدرتهای خود بیش از گذشته استفاده میکرد. لوکی حالا بهدنبال بازگشت هویت خداگونه خود است و او درواقع بهدنبال جایگاهی است که در آزگارد یا زمین نتوانست به آن برسد و این جذاب است که ببینیم لوکی چگونه قرار است این غرور خود را حفظ کند و در ادامه تصمیم به رهبری TVA بگیرد.
بااینحال نوع کارگردانی و به تصویر کشیدن تا موسیقی این لحظه و حتی قطع آن پیش از پایان همه چیز بدون شک از نقاط قوت و جذاب این قسمت است. جاستین بنسن و ارون مورهد که پیش از این خود را در سریال Moon Knight ثابت کرده بودند حالا در سریال لوکی هم نشان دادند مارول استودیو بهدرستی به آنها اعتماد کرده است و آنها تیمی هستند که توانایی سپردن کارهای بزرگتر به آنها وجود دارد.
حتی از اکنون هم میتوانیم برای بازگشت آنها در سریال Daredevil: Born Again هیجانزده باشیم؛ اگر به معنای عدم بازگشت آنها به فصل سوم احتمالی سریال Loki نباشد. در هر حال بهنظر نمیرسد داستان سریال قابل جمع شدن و یک پایان بندی مناسب در دو قسمت باشد و قسمت پنجم سریال لوکی میتواند هیجانانگیزترین قسمت دو فصل سریال باشد؛ چرا که ما دقیقا نه میدانیم باید منتظر چه اتفاقاتی باشیم و نه تصویر خاصی از آن در دسترس است و این واقعا جذاب است.