نقد انیمیشن تلما اسب شاخدار (Thelma the Unicorn) | خوش رنگ و لعاب اما تو خالی
انیمیشن Thelma the Unicorn داستان یک پونی کوچک به نام تلما را دنبال میکند که آرزو دارد روزی تبدیل به یک ستاره موسیقی معروف و پرزرق و برق شود. درنهایت دست سرنوشت این آرزوی او را برآورده میکند و تلما تبدیل به اسبی شاخدار میشود که فورا در عرصه موسیقی به شهرتی جهانی میرسد. اما پر واضح است که این زندگی تازه و این همه شهرت هزینههایی هم در پی خواهد داشت. انیمیشن تلما اسب شاخدار براساس رمان محبوب کودکان به همین نام اثر آرون بلبی ساخته شده است، اما انیمیشن جدید نتفلیکس چقدر توانسته است موفق شده باشد؟
انیمیشن جدید نتفلیکس طبق انتظار عمل میکند؛ یک انیمیشن خوش رنگ و لعاب با طراحیهای ساده و جذاب برای افراد کم سن و سال و پر شده از آهنگهای متعدد. انیمیشن داستانی ساده را ارائه میکند و نمیخواهد آن را پر از مفاهیم خاص یا متفاوت کند. درواقع انیمیشن مسیری کلیشهای را دنبال میکند و مواردی را قرار است به بیننده خود ارائه کند که همین الان هم میتوانیم آن را در آثار دیگری هم مشاهده کرد. درواقع مسیری که انیمیشن دنبال میکند، مسیری مشخص است و در آن شاهد اوج و سقوطهای شخصیت اصلی داستان هستیم.
نکته قابلتوجه این است که انیمیشن در حال دنبال کردن مسیری مشابه انیمیشن Sing است و میتوان داستان یا حتی کلیت انیمیشن را با آن مقایسه کرد. صد البته که دو اثر تفاوتهایی دارند، اما دو انیمیشن نقاط مشترکی هم دارند که باعث میشود انیمیشن جدید نتفلیکس بیشتر زیر ذرهبین قرار بگیرد. انیمیشن داستان یک اسب شاخدار را دنبال میکند که قرار است یک دفعه معروف و محبوب شود و درنهایت باید بین چیزهایی که شخصیت او را شکل گرفتهاند و زرق و برق شهرت یکی را انتخاب کند.
بخش موزیکال انیمیشن Thelma the Unicorn نقطه قوت آن است، اما شاهد اثری فراموش نشدنی نیستیم!
انیمیشن Thelma the Unicorn بهطور کلی از داستانی قرار نیست کار متفاوت یا خاصی انجام دهد، اما به شکلی که آزار دهنده هم باشد نیست و توانسته است این مشکلات را در بخشهای دیگر خود پوشش دهد تا کمتر این مورد به چشم بیاید. انیمیشن درواقع بیشتر از اینکه زمان خود را روی موارد دیگری مثل داستان قرار دهد، تصمیم گرفته است مسیر دیگر و مشابه بسیاری از انیمیشنهای امروزی را در پیش بگیرد؛ چرا که سازندگان احساس میکنند مسیر سادهتری برای ارائه یک اثر پر مخاطب است.
انیمیشن با طراحی نسبتا چشمنواز و جذاب خود میخواهد مشکلات بخش داستانی را پوشش دهد و تا حدی موفق است. استایل کاری سازندگان تا حدی مشابه کارهای ایلومینیشن است و این شباهت میتواند کمی جالب توجه باشد، اما درنهایت استایلی هم نیست که بگوییم صرفا کپی شده است. چرا که در آثار متفاوتی میتوان چنین استایلی را مشاهده کرد، اما این استایل بیشتر در آثار ایلومینیشن شناخته شدهاند.
اما این تمام ماجرا نیست و انیمیشن تلما اسب شاخدار تمرکز و حساب ویژهای روی بخش موزیکال خود باز کرده است. درواقع این بخش را میتوان نقطه قوت و برتری انیمیشن دانست که تا حد زیادی مشکلات فیلم را پوشش داده است و میتواند تنها دلیلی باشد که یک نفر بخواهد تا پایان انیمیشن را دنبال کند. سازندگان برای اینکه بتوانند این بخش را تقویت کنند، به سراغ بریتنی هاوارد، خواننده شناخته شده آمریکایی راک و R&B رفتهاند تا این بخش را بهتر از انتظار تقدیم مخاطب کنند.
نتیجه در مجموع مثبت است، اما باز هم به شکلی که شاهد آهنگی خاطرهانگیز یا فراموش نشدنی باشیم، نیستیم و تنها این بخش باعث شده است تا خسته کننده بودن داستان و روند آن کمتر به چشم بیاید و بیننده حداقل بهخاطر آهنگهای آن به تماشا انیمیشن ادامه دهد. اجراهای انیمیشن بهطور کلی به شکلی طراحی شدهاند که بتوانند کودکان و افراد کم سن و سال را سرگرم کند و میتواند موفق هم باشد. بااینحال این ترانهها به شکلی نیستند که واقعا تأثیرگذار باشند، اما پتانسیل خوبی داشتند که به درستی هم درنهایت از آنها استفاده نشده است.
اما بخش کمدی انیمیشن Thelma the Unicorn هم دقیقا شکل گرفته از کلیشههای انیمیشنهای مشابه است. درنهایت کمدی انیمیشن عمق خاصی ندارد و بیشتر شوخیهای استفاده شده بیمزه هستند و انیمیشن میتوانست استفاده بهتری از این بخش کند. درواقع آنها کمدینهای خوبی برای صداپیشگی شخصیتهای مختلف هم استخدام کردهاند، اما درنهایت قرار نیست از آنها استفاده درستی کنند و این پتانسیل از دست رفته است.
در هر حال انیمیشن تلما اسب شاخدار مسیر قابل پیشبینی را انتخاب کرده است که در آن از حیواناتی بامزه مثل لاما تا یک خر استفاده کردهاند که طراحی بامزهای دارند. یا در انیمیشن میتواند یک پیرزن با ظاهری عجیب را مشاهده کرد که دقیقا با همین اهداف و منطق طراحی شده است که نظر بیننده و مخاطب را به خود جلب کند. بااینحال میتوان گفت که این موضوع کاملا ظاهری است و در باطن واقعا سازندگان کار عملی خاصی انجام ندادهاند و متاسفانه آنها پتانسیل خوبی را هدر دادهاند.
انیمیشن Thelma the Unicorn در ظاهر انیمیشن خوش رنگ و لعابی است، اما در باطن تو خالی!
انیمیشن درواقع میتوانست با بخش کمدی عملا به اثر بهتری تبدیل شود و حداقل در این بخش میتوانست واقعا مشکلات داستانی را پوشش دهد. درست است که بخش موزیکال انیمیشن نقطه قوت آن به حساب میآید، اما شعرها چندان به شکلی که انتظار داریم عمل نمیکنند و قرار نیست به بهتر شدن داستان و کلیت انیمیشن کمک کنند. پس بخش کمدی واقعا میتوانست این بخش را به مراتب پوشش دهد و شاهد اثری باشیم که واقعا میتوانست باشد.
مشکل اینجا است که انیمیشن حرف جدیدی برای گفتن ندارد و درنهایت میخواهد با چند شعار نصفه و نیمه کار خود را به پایان ببرد. در مقابل بخش کمدی و موزیکال قرار است این مشکل را پوشش دهند که باز هم کارها نیمه کاره به پایان رسیدهاند. انیمیشن واقعا میتوانست در نقش انیمیشن Sing نتفلیکس ظاهر شود، اما جرد هس در اولین تجربه کارگردانی خود برای یک انیمیشن نمیتواند موفقیتی را که نتفلیکس انتظار دارد، برآورده کند.
انیمیشن Thelma the Unicorn شاید اثری خوش رنگ و لعابی باشد و بهلطف آهنگها و اجراهای جذاب اما فراموششدنی خود میتواند مخاطب خود را تا پایان حفظ کند، ولی درنهایت انیمیشنی است که با کلیشههای مرسوم داستانی و بخشهای دیگر مثل کمدی پر شده است. درنهایت انیمیشن جدید نتفلیکس شاید در ظاهر اثری خوش ساخت بهنظر برسد، اما در باطن اثری است که تنها میتواند برای افراد کم سن و سال جذاب باشد و اثری کاملا فراموششدنی است.