نقد فیلم پیتر پنج هشت ( Peter Five Eight) | جدیدترین فیلم کوین اسپیسی
مدت زمان زیادی است که از شروع ماجرای پروندهی رسوایی کوین اسپیسی میگذرد. گردابی که باعث شد او در لیست سیاه هالیوود قرار بگیرد. او حتی خانهی خودش را نیز برای پرداخت هزینههای حقوقی حراج کرد و بابت این کار هم روبهروی دوربین به گریه افتاد. کوین اسپیسی برای چندین بار موفق به کسب دریافت جایزهی اسکار شده است و زمانی که از نقش اصلی سریال خانه پوشالی اخراج شد و دیگر نتوانست در فیلم «تمام پولهای دنیا» بازی کند، مسیر سقوطاش شکل گرفت و افتخارات گذشتهاش نیز نتوانستند به او کمک کند. حالا اسپیسی از لرزههای جنبش «می تو» جان سالم بهدر برده و بهطور قانونی از اتهامات مربوط به تعرض تبرئه شده است. اما او در افکار عمومی هنوز نتوانسته است، خود را تبرئه کند.
گواه این دعا نیز امتیاز بسیار پایین فیلم Peter Five Eight است. این فیلم بعد از اکران با بازخوردهای بسیار منفی روبهرو شد و نتوانست همانند فیلمهای قبل از رسوایی اسپیسی به جایگاه مناسبی دست پیدا کند. درواقع امتیاز بسیار پایین این فیلم تنها بخاطر حضور شخص کوین اسپیسی است وگرنه Peter Five Eight چندان از ساختار ضعیفی برخوردار نیست که مستحق چنین دیدگاه خصمانهای باشد. البته تا حدودی نیز قابل درک است، فردی با اتهامات جنسی متعدد حالا در نقش اصلی یک فیلم نوآر بازی میکند! برای بعضیها باید خیلی سخت باشد. اسپیسی در این فیلم بازی متوسطی از خود ارائه داده است و قطعا در حدواندازهی روزهای اوجاش نیست. او به سختی میتواند چاشنی طنز را در بازیاش بگنجاند.
در ادامه داستان فیلم لو میرود
پیتر پنج هشت، یک فیلم نئونوآر با ایدههای کمدی سیاه است و همانطور که در ابتدای این مطلب نیز گفته شد، اصلا فیلم بدی نیست و مخاطب را قطعا به خود جذب خواهد کرد. البته این جمله بدان معنا نیست که فیلم اثری بدون ایراد است. با اینحال اگر اغماضی که بخاطر حضور کوین اسپیسی به این فیلم وارد شده است را نادیده بگیریم پیتر پنج هشت، مستحق یک امتیاز متوسط است. اثری که تمام تلاش خود را میکند تا استخواندار بهنظر برسد نخصوصا اینکه ربکا دومورنی را نیز همراه خود دارد.
فیلم پیتر پنج هشت نئونوآری است که تنها به تعدادی از ویژگیهای یک نوآر قدیمی پایبند است و از لحاظ بصری نیز تنها در چند سکانس با نوآرهای قدیمی همقرابت میشود
این فیلم متعلق به سینمای ژانر است. آنهم ژانری پرقدمت و اصیل. وقتی که شاهین مالت ساخته شد، کمتر کسی فکرش را میکرد که این فیلم پایهگذار گونهای در سینما شود که تا همیشه سودای ماندن داشته باشد. (هر چند که خیلیها معتقدند نوآر ژانر نیست). فیلمهای نوآر از آن دسته از آثاری هستند که هم از لحاظ سبک روایی و هم از لحاظ سبک بصری از قواعد و کلیشههای ژانری تبعیت میکنند. ژانر نوآر همانند دیگر ژانرهای سینمایی برای ادامهی حیاتاش در سینما بعد از دوران افول خود دست به نوزایی زد و از کلیشههای مرسوم در این گونهی سینمایی فاصله گرفت. همان کاری که ژانرهایی مثل وسترن انجام دادند. حالا نئونوآرها روی کار آمدهاند، فیلمهایی که هنوز نگاهشان روی آثار قدیمی است اما با ویژگیهای تازهای قصهشان را روایت میکنند.
وقتی که صحبت از ژانر به میان باشد، هم کارگردان و هم تماشاگر هردویشان میدانند که در انتها چه چیز انتظارشان را میکشد. چشمانداز فیلمهایی که در ژانر ساخته میشوند طبق تجربیات تماشاگر قابل حدس زدن است و یکسری الگوهای همیشگی تکرار خواهند شد. فیلم پیتر پنج هشت نئونوآری است که تنها به تعدادی از ویژگیهای یک نوآر قدیمی پایبند است و از لحاظ بصری نیز تنها در چند سکانس با نوآرهای قدیمی همقرابت میشود. سم مشاور املاک موفقی است. او همانند زنان مهلک فیلمهای نوآر لباسهای شیک و مجلل میپوشد و با اعتمادبنفس بالایی رفتار میکند. او اما زندگی زناشویی پرتنشی دارد و معتاد به الکل و نوشیدنی است. رژ لب قرمز میزند و در گذشته نیز زنی بلوند بوده است.
در ابتدای فیلم همه چیز عادی بهنظر میرسد. با اینکه سم همسر بلاتکلیفی دارد و از خانه بیرون نمیرود اما باقی مسائل زندگی این کارکتر رو به روال است و نکتهی آزاردهندهای وجود ندارد. در این پلانها همه چیز در وضعیت نرمال به سر میبرد. اما زمان میگذرد و تقدیرگرایی خاص فیلمهای نوآر یقهی شخصیت اصلی قصه را میگیرد. سم همانند کارکترهای فیلمهای نوآر باید تقدیر مقدرشدهاش را بپذیرد. در فیلمهای این ژانر قهرمان قصه به دور از هیاهوی گذشتهی سیاه خود در جایی به آرامشی نسبی میرسد. یک موقعیت متعادل که زندگی برایش تدارک دیده است. اما با ورود شخصی این آرامش بهم میریزد و درام فیلم خلق میشود. با آمدن پیتر به زندگی سم، گذشتهای سیاه عیان میشود و او در مسیر تقدیر قرار میگیرد.
این فیلم از میان ویژگیهای یک اثر نوآر به تقدیرگرایی علاقهی خاصی نشان میدهد و قهرمان قصه را در یک هزارتوی بیبازگشت رها میکند
پیتر سایهبهسایه سم را تعقیب میکند با دوستان او حرف میزند و در محل کارش ظاهر میشود. تعلیقی جذاب از این تعقیبوگریزها بوجود میآید اما بخش مهمی از پتانسیل این تعلیق در همان پلانهای اولیه سوخت میشود. پیتر پنج هشت، روایت خود را با مونولوگهای سم شروع میکند و از همان ابتدا با دیالوگ: «من زنی هستم با گذشتهای شطرنجی» شاخکهای مخاطب را بدموقع تیز میکند و از او حس کنجکاوی را میگیرد. فیلمساز با استفاده از این جمله اولین اشتباه دراماتیک خود را مرتکب میشود و از جذابیت درام میکاهد. همانطور که در ابتدای این مطلب نیز گفته شد، خیلیها نوآر را ژانر نمیدانند، چراکه فیلمهای این دستهی سینمایی باید همهی کلیشههای نوآر را همراه خود داشته باشند تا بشود در یک دسته قرارشان داد. اما خیلیهاشان فاقد چنین ویژگی هستند. در نوآرها و نئونوآرها معمولا کاراگاهی ناخواسته وارد مهلکهای خطرناک میشود که در این فیم چنین اتفاقی نمیافتد و فیلمساز ترجیح میدهد که مسیر دیگری را طی کند.
اما این فیلم از میان ویژگیهای یک اثر نوآر به تقدیرگرایی علاقهی خاصی نشان میدهد و قهرمان قصه را در یک هزارتوی بیبازگشت رها میکند. تا جائی که فیلم با یک پایان بد تنها برای اینکه نشان دهد از دست سرنوشت نمیتواند گریخت به پایان میرسد. فیلمساز آنقدر روی این تقدیرگرایی مسرانه پیش میرود که در انتها مخاطب حس میکند، کارگردان قصد بازی گرفتن او را دارد. در این تقدیرگرایی اما آدمهای دیگری نیز خیلی اتفاقی کشته میشوند و ایدههای فیلمهای پستمدرن هم به میان میآیند. سینما و ادبیات جنایی بعد از عبور از دوران کلاسیک، به نوع جدیدی از شخصیتپردازی روی آورد که در آن کارکترهای خوب و بد معمولا جنبهای خاکستری به خود میگرفتند و دیگر بد یا خوب مطلق نبودند. اما کارکتر پیتر یک بد مطلق، شیطانی درندهخود و قاتلی بیتفاوت است. هدف وسیله را برای او توجیه میکند و کاملا تصویری قالبی از بدمنهای دوران کلاسیک سینمای جنایی ارائه میدهد. او بهعنوان یک ضدقهرمان فیلم نئونوآر ویژگی جدیدی برای ارائه ندارد و آدمکش ماندگاری برای سینما نخواهد بود.
از طرفی دیگر درام این فیلم همانند آثار ژانر تعلیق پیچش داستانی به خود نمیگیرد و قصه بهطرز تختی پیش میرود. کشمکشهای این فیلم تنها به رویایی سم و پیتر خلاصه شده است و به جز سکانس قتل پایانی هیچ چیز تنشزایی وجود ندارد. فیلمهای جنایی و نوآر حیاتشان بهطرز مهلکی به کشمکش، معما و تنش وابسته است و اگر یکی از این ویژگیها حذف شود مخاطب قطعا از فیلم زده خواهد شد. فیلمساز در پیتر پنج هشت معمای سم را از همان ابتدا لو میدهد و بهراحتی نیز حلاش میکند و جان تماشاگر را مثل هر تریلر دراماتیک و قدرتمندی به لباش نمیرساند!
پیتر پنج هشت، در جهانی پوچ و سرد اتفاق میافتد. دنیایی تلخ و بیثبات که هر لحظه بیم مرگ و نیستی درش وجود دارد
حتی سم نیز چندان با تقدیرش درگیر نمیشود و کشمکشهای میان او و پیتر آنچنان ترسناک نیستند. دیالوگهای آبکی، رویاییهای غیردراماتیک و کشمکشهای منفعلانه باعث میشود که این این فیلم، اثری متوسط در ردهی فیلمهای جنایی و نوآر باشد. با اینحال این فیلم بخاطر لحن خاص و کنترلشدهاش خیلی از مشکلات روایی خود را میپوشاند. پیتر پنج هشت، در جهانی پوچ و سرد اتفاق میافتد. دنیایی تلخ و بیثبات که هر لحظه بیم مرگ و نیستی درش وجود دارد. همهی آدمهای پیتر پنج هشت در هزارتویی گیر افتادهاند که خودشان در شکلگیریاش نقشی ندارند. تراویس بخاطر گناه سم باید کشته شود، برندا بخاطر سم با احساساتش بازی میشود، آدمهای جلوی فروشگاه بخاطر تراویس کشته میشوند، درنهایت نیز به دور از وجود قوانین مدنی، قانونی انسانی سر میرسد و به همهی این ماجراها خاتمه میدهد. ترکیب تقدیرگرایی، پوچی، سردی و تزلزل، ساختاری خلق میکند که میشود از دیگر ایرادات فیلم چشمپوشی کرد. پیتر پنج هشت همانطور که گفته شد، اثری میانه در بین فیلمهای جنایی و نئوآر است که شاید ارزش یکبار تماشا کردن را داشته باشد.