نقد انیمیشن ربات وحشی (The Wild Robot) | احساسی‌ترین انیمیشن سال

جمعه ۴ آبان ۱۴۰۳ - ۱۹:۲۷
مطالعه 6 دقیقه
ربات و حیوانات در حال دویدن و فرار کردن در پوستر انیمیشن The Wild Robot
انیمیشن The Wild Robot با ارائه یک داستان احساسی، میخکوب کننده، عمیق و جذاب به یکی از بهترین انیمیشن‌های چند سال اخیر تبدیل می‌شود.
تبلیغات

انیمیشن The Wild Robot جدیدترین اثر استودیو دریم‌ورکس انیمیشن است که داستان رازوم ۷۱۳۴ را دنبال می‌کند که از ساحل یک جزیره متروک سر در می‌آورد. داستان انیمیشن زمانی آغاز می‌شود که او محافظ غیرمنتظره یک غاز یتیم می‌شود که او را برایت‌بیل می‌نامد. آن‌ها با هم برای زنده‌ماندن در محیط سخت تلاش می‌کنند، اما فقط با کمک گروهی نزدیک از حیوانات نامتناسب که ابتدا دوستان و سپس خانواده می‌شوند، موفق به انجام این کار می‌شوند. دریم ورکس طی این سال‌ها عملکرد پر تناقضی داشته است.

آن‌ها به‌طور مثال با انیمیشن The Bad Guys و سپس انیمیشن Puss in Boots: The Last Wish نشان دادند که در حال بازگشت به روزهای خوب خود هستند، اما با انیمیشن Ruby Gillman, Teenage Kraken و انیمیشن Trolls Band Together و امسال با انیمیشن Kung Fu Panda 4 عکس این موضوع را اثبات کرده‌اند. حالا نوبت به انیمیشن ربات وحشی رسیده است روی صندلی کارگردانی آن کریس سندرز، کارگردان انیمیشن How to Train Your Dragon و انیمیشن The Croods دیده می‌شود که خود به خود باعث می‌شود انتظارات ما افزایش پیدا کند.

ربات و جوجه اردک مهربان در انیمیشن The Wild Robot

خوشبختانه سندرز نشان می‌دهد که بالا رفتن انتظارات ما قرار نیست مساوی با ناامیدی ما شود. انیمیشن با شروع آرامی که دارد کم کم داستان خود را شکل می‌دهد و شخصیت‌های خود را معرفی می‌کند که در آن یک ربات سقوط کرده در یک جزیره خالی از سکنه را شاهد هستیم که به‌دنبال پایان وظیفه خود است. در ادامه او به شکل اتفاقی باعث مرگ یک مرغابی مادر می‌شود و او حالا باید جوجه او را با کمک یک روباه بزرگ کند. اگر بخواهیم صرفا به داستان انیمیشن بپردازیم، انیمیشن از نظر داستان خیلی حرف جدیدی برای گفتن ندارد.

روایت احساسی و واقع‌گرایانه بخش اصلی و قدرتمند انیمیشن The Wild Robot است

درواقع کلیت داستان و روند آن کاملا کلیشه‌ای و قابل پیش‌بینی است و می‌توان روند آن را پیش‌بینی کرد، اما چیزی که باعث می‌شود انیمیشن ربات وحشی به اثری به مراتب بهتر از یک انیمیشن خوب تبدیل شود، روایت احساسی و واقع‌گرایانه آن است. بخش اول انیمیشن درواقع به تغییر راز اختصاص دارد. او توسط حیوانات جزیره پذیرش نمی‌شود و تنها یک روباه او را همراهی می‌کند که در ابتدا اهداف دیگری دارد. شخصیت ربات انیمیشن درواقع نماد شخصیتی است که وارد یک جامعه جدید شده است و جایگاهی ندارد.

حالا او در تلاش است تا جایگاهی پیدا کند و در این راه از یک مسیر متفاوت قرار است باعث تغییر خود و حتی دیگران شود. با اینکه شخصیت راز یک ربات است که تنها هدف او خدمت کردن است، اما او کم کم به یک مادر تبدیل می‌شود که هدفش بزرگ‌ کردن جوجه مرغابی آن پیش از پایان زمان مهاجرت فصلی است. او با اینکه فقط یک ربات است، تمام تلاشش را می‌کند تا فرزند خود را به خوبی بزرگ کند و آموزش دهد و او را آماده مهاجرت کند.

ربات در حال دویدن میان پرندگان در انیمیشن The Wild Robot

به‌صورت کلی انیمیشن ربات به‌عنوان شخصیتی که برای زندگی در چنین محیطی طراحی نشده است، تلاش می‌کند تا دیگر به چشم یک ربات در جزیره دیده نشود و در مقابل هم او به‌دنبال این است که فرزند او، وی را به چشم یک مادر ببیند. در اینجا می‌توان گفت هدف انیمیشن برانگیختن احساسات بیننده ازطریق تلاش یک ربات برای درک احساس مادرانه و اینکه به مکانی تعلق دارد، است. انیمیشن با اینکه داستان یا حرف جدیدی ندارد، اما در نمایش یک روایت احساسی و عمیق موفق عمل می‌کند و به‌خوبی توانسته است لحظات احساسی بسیار خوب و با کیفیتی خلق و ارائه کند.

فداکاری شخصیت اصلی داستان که در ابتدا برای یک جوجه مرغابی و در ادامه برای حیوانات جنگل است، باعث می‌شود تا شاهد شکل گیری یک داستان احساسی و جذاب باشیم. درست است که عمده دقایق انیمیشن به شخصیت ربات و تنها دوست و فرزندش تعلق دارد، اما سندرز به‌خوبی توانسته است لحظاتی را خلق کند که باعث شود بیننده برای هر شخصیت ارزش قائل شود. شخصیتی مثل رهبر مرغابی که با فداکاری‌اش لحظه‌ جذابی را خلق می‌کند یا دیگر شخصیت‌های انیمیشن که هر یک تلاش می‌کنند تا هدف سازندگان را به‌خوبی جلو ببرند.

زمانی‌که به صحنه دفاع از جنگل می‌رسیم، تعجب نمی‌کنیم که حیوانات جنگل در حال همکاری هستند؛ چرا که سندرز از قبل زمینه آن را ساخته است. بااین‌حال بخشی که بیشتر باعث شده است تا انیمیشن The Wild Robot را بالاتر از بسیاری از آثار چند سال اخیر دریم‌ورکس قرار دهم، مسیر رسیدن تا پایان آن است. انیمیشن به‌طور کلی درست است که می‌خواهد یک نمایش احساسی را ارائه کند، اما درنهایت نشان می‌دهد حتی اگر مثل ربات داستان انواع فداکاری‌ها را انجام دهیم، درنهایت قرار است تنها بمانیم.

ربات در حال کمک به حیوانات جنگل در انیمیشن The Wild Robot

تنهایی بخشی از زندگی است و پذیرفتن آن شاید برای بسیاری سخت باشد، اما در پایان تنها خودمان خواهیم ماند و شخصیت اصلی داستان باید تصمیم سختی را بگیرد که به نفع همه باشد. پایان‌بندی انیمیشن درواقع نقطه قوت نهایی آن است و سندرز به‌جای اینکه صرفا یک هپی اندینگ به بیننده تحویل دهد، یک پایان واقع‌گرایانه ارائه می‌کند. درواقع هرچقدر هم شخصیت ربات در انیمیشن فداکاری کند، او درنهایت جایگاهی در جنگل ندارد و صاحبان او بارها به جنگل خواهند آمد تا او را با خود ببرند.

آیا ما به حد کافی عشق و علاقه خود را به مادر خود ابراز کرده‌ایم؟ آیا به‌خاطر زحمات او به حد کافی تشکر و قدردانی کرده‌ایم؟ آیا هنوز حرف‌هایی داریم که به مادر خود بگوییم اما هنوز نگفته‌ایم؟

بدین ترتیب شاید دیگر اهالی جنگل او را به شکل یک هیولا نبینند یا پسرش بالاخره او را به چشم یک مادر می‌بیند، اما درنهایت باید برای محافظت از آن‌ها یک فداکاری بزرگ انجام دهد؛ حتی اگر به قیمت پاک شدن حافظه و تنهایی و نابودی او باشد. درواقع پایان‌بندی انیمیشن حکم امضای روایت و روند داستانی آن را دارد که باعث می‌شود بیننده در اوج اینکه احساساتی می‌شود، احساس رضایت کند و انیمیشن را به راحتی لمس کند؛ چرا که شخصیت‌ها شاید ربات و حیوانات جنگل باشند، اما کاملا انسانی و قابل لمس به تصویر کشیده‌اند.

در هر حال انیمیشن پیام‌های مناسبی را در طول روایت خود ارائه می‌دهد و انیمیشن صرفا یک روایت رنگارنگ و بامزه نیست که پس از تماشا آن، کل داستان را فراموش کنیم. درست است که انیمیشن از نظر گرافیکی و طراحی اثری جذاب و تماشایی است و با اینکه بودجه بزرگی ندارد و یکی از زیباترین آثار چند سال اخیر محسوب می‌شود،‌ اما در باطن روایت احساسی جذابی دارد که باعث می‌شود بیننده با آن ارتباط عمیقی پیدا کند.

ربات و حیوانات جنگل در حال مبارزه برای نجات جنگل در انیمیشن The Wild Robot

همین داستان مادر و پسر در انیمیشن شاید در حال تماشا یک ربات مادر و یک جوجه مرغابی باشیم، اما به حدی رابطه آن‌ها واقعی به تصویر کشیده شده است که ممکن است احساس کنیم واقعا حرف‌های نگفته زیادی داریم که باید بزنیم. آیا ما به حد کافی عشق و علاقه خود را به مادر خود ابراز کرده‌ایم؟ آیا به‌خاطر زحمات او به حد کافی تشکر و قدردانی کرده‌ایم؟ آیا هنوز حرف‌هایی داریم که به مادر خود بگوییم اما هنوز نگفته‌ایم؟ انیمیشن می‌تواند چنین سوالاتی را در ذهن ما ایجاد کند و این کار را هم به درستی انجام داده است.

انیمیشن ربات وحشی درنهایت کلاس درسی برای خود دریم‌ورکس و آثار مشابه تبدیل می‌شود که می‌توان اثری را تولید کرد که تمامی گروه‌های سنی از تماشا آن لذت ببرند و همزمان پیام‌های مناسب و درستی هم در آن قرار داد. انیمیشن حتما نیازی به صحنه‌های اکشن برای جذب افراد کم سن و سال ندارد و حتی لازم هم نیست شخصیت‌های طراحی خیلی جذابی داشته باشند؛ آن‌ها تنها لازم است شخصیت‌هایی باشند که بتوانیم آن‌ها را لمس کنیم و آن‌ها را به‌عنوان شخصیتی واقعی قبول کنیم.

انیمیشن The Wild Robot با اینکه داستانی تکراری را روایت می‌کند، اما با داشتن قدرت داستان‌گویی احساسی قدرتمند تیم سازنده‌اش به یکی از بهترین انیمیشن‌های چند سال اخیر هالیوود تبدیل می‌شود که درکنار گرافیک و دنیای زیبا و رنگارنگ آن یک داستان احساسی جذاب و قابل لمس از تلاش یک ربات برای یافتن جایگاهش در یک دنیای غریبه تا تبدیل شدن به مادر یک مرغابی را ارائه می‌کند. انیمیشن ربات وحشی دقیقا همان چیزی است که از دریم‌ورکس انتظار می‌رود؛ حتی اگر بهترین انیمیشن سال نباشد، اما بدون شک شایسته تحسین و توجه بیشتر است.

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز

نظرات