نقد فیلم رد وان (Red One) | راک با طعم کریسمس!

دوشنبه ۳ دی ۱۴۰۳ - ۱۶:۵۹
مطالعه 6 دقیقه
والپیپر فیلم Red One
دواین جانسون در فیلم Red One تلاش می‌کند تا بابانوئل و کریسمس را نجات دهد، اما آیا می‌تواند این فیلم کمدی اکشن کریسمسی را هم نجات دهد؟
تبلیغات

اتفاقات فیلم Red One زمانی آغاز می‌شود که بابانوئل توسط یک شخصیت شرور از قطب شمال دزدیده می‌شود و حالا کالم دریفت، یک الف که اندازه بسیار بزرگی دارد و قدرتمند است، یک عملیات جهانی با جک اومالی، هکر و جایزه‌بگیر آغاز می‌کند تا بابانوئل و کریسمس را نجات دهد. فیلم‌های کریسمسی به‌صورت کلی آثار ساختار شکن یا متفاوتی نیستند و تقریبا تمامی این آثار با دنبال کردن موضوعاتی مثل دلیل اهمیت این روز و همچنین دلیل اهمیت باور داشتن به بابانوئل پیش می‌روند. اما حالا آمازون با استخدام چندین ستاره نام آشنا و آوردن کارگردان جومانجی تصمیم دارد یک تجربه سرگرم‌کننده را ارائه کند.

نکته اصلی این است که فیلم رد وان چقدر توانسته است آن انتظارات و هزینه بالای خود را ثابت کند؟ اگر بخواهیم واقع‌بینانه نگاه کنیم، فیلم قرار نیست حرف جدیدی برای گفتن داشته باشد، اما پتانسیل خوبی دارد تا یک ماجراجویی سرگرم‌کننده را تقدیم بیننده خودش کند. بااین‌حال شروع فیلم تا حد زیادی کار را خراب کرده است. چیزی که آزاردهنده به‌نظر می‌رسد، شلوغی بیش از حد افتتاحیه فیلم است و سازندگان تا جایی‌که توانسته‌اند بابانوئل و ماموریت سالانه او را پر زرق‌وبرق و عجیب‌وغریب به تصویر کشیده‌اند.

هدف احتمالی سازندگان خلق صحنه‌های گران‌قیمت و جذاب برای تماشاگر است، اما می‌توان گفت که آن‌ها خشت اول را کج گذاشته‌اند و باعث شده است تا نه‌تنها یک ارائه جذاب از ماموریت بابانوئل را شاهد نباشیم، بلکه بیشتر حس کنیم سازندگان صرفا در حال سوزاندن بودجه فیلم برای صحنه‌های غیر ضروری هستند. اما فیلم رفته‌رفته تغییر موضع می‌دهد و تصمیم می‌گیرد تا روندی ساده‌تری را داشته باشد. این اتفاق پس از دزدیده شدن بابانوئل و شروع ماموریت شخصیت راک برای یافتن او آغاز می‌شود که در اینجا او باید با همکاری یک هکر که باعث دزدیده شدن بابانوئل شده است، کریسمس را نجات دهد.

فیلم Red One بیشتر مثل یک فیلم جومانجی با حال و هوای کریسمسی می‌ماند

از همان سکانس افتتاحیه فیلم می‌توان چند ایراد بزرگ را متوجه شد که اولین نکته جلوه‌های ویژه بیش از حد فیلم است که بسیاری از این صحنه‌ها به حدی مصنوعی و ضعیف هستند که باعث می‌شود تعجب کنیم چنین فیلمی در سال جاری اکران شده است یا حتی بودجه بزرگی دارد. درواقع فیلم در بخش‌های زیادی با مشکلات جلوه‌های ویژه ضعیف و متوسط مواجه است و اینکه فیلم بودجه بزرگی دارد، باعث ایجاد سوالاتی می‌شود. مشخصا انتظارات در این بخش بالا است، اما فیلم می‌توانست به‌جای تکیه بیش از حد روی این بخش، مانند بیشتر بخش‌های فیلم روی ماجراجویی دو شخصیت اصلی فیلم قرار دهد.

حتی زمانی‌که به صحنه پایانی فیلم می‌رسیم، دوباره شاهد این موضوع هستیم و نکته این است شخصیت‌هایی مثل آدم برفی که در اواسط فیلم شاهد آن هستیم، به‌خاطر مشکلات CGI فیلم ظاهری ترسناک‌تری نسبت به ظاهر نهایی شخصیت جادوگر یا حتی شخصیت کرامپوس دارند. اما مشکل بعدی شخصیت دواین جانسون در فیلم است. اگر احساس می‌کنید سیاست و کلیت فیلم قرار است مانند فیلم‌های جومانجی باشد، باید بگویم درست فکر کرده‌اید. این موضوع البته قرار نیست نکته منفی فیلم باشد و اتفاقا سازندگان فیلم توانسته‌اند با ایجاد تغییراتی در فرمول موفق آن اثری خوش‌ساخت‌تری را تحویل دهند.

مشکل از جایی آغاز می‌شود که شخصیت راک در فیلم با اینکه روی کاغذ متفاوت است، اما در عمل شاهد بازی یا ارائه متفاوتی نیستیم. دواین جانسون بازی را در فیلم Red One به نمایش می‌گذارد که ظاهرا جدی است، اما نمی‌توانیم او را جدی بگیریم؛ چرا که بازی سطحی و متوسطی را از او شاهد هستیم که صرفا حاوی شوخی نیست. به‌صورت کلی نمی‌توان انتظار بازی متفاوتی از راک داشت و ما درواقع طبق معمول قرار است بازی همیشگی او را شاهد باشیم و باز هم به لطف جلوه‌های ویژه متوسط و بعضا ضعیف فیلم بهترین صحنه‌های جانسون جایی است که او کوچک و بزرگ می‌شود و صحنه بامزه‌ای رخ می‌دهد!

اما در مورد شخصیت کریس ایوانز می‌توان گفت که شرایط بهتری در مقایسه با شخصیت راک دارد. کلیت شخصیت کلیشه‌ای است، اما می‌توانست با پرداختی بهتر و کاربردی‌تر در طول روند فیلم باعث شود شخصیت بهتری را در فیلم شاهد باشیم. در مجموع می‌توان گفت با اینکه شخصیت کریس ایوانز در فیلم پرداختی که انتظارش را داریم، ندارد، اما خود ایوانز تلاش کرده است تا نقش او در فیلم بهتر پیاده‌سازی شود و تا حدی هم موفق عمل کرده است. در مجموع می‌توان گفت که ترکیب ایوانز با جانسون تا حدی جواب داده است، اما یک زوج بهتر و همچنین نقشی بهتر در فیلم می‌توانست نتیجه بهتری هم داشته باشد.

بااین‌حال بقیه نقش‌ها آنچنان چشمگیر نیستند و در مقابل شخصیت شرور و منفی فیلم هم بیشتر نقش کسی را دارد که صرفا باعث شروع اتفاقات و داستان فیلم شده است و فراتر از آن نمی‌توانیم انتظار یک شخصیت متفاوت و جذاب را داشته باشیم. اما فیلم هرچقدر جلوتر می‌رود، پتانسیل‌های بیشتری را از خود به نمایش می‌گذارد و به‌طور مثال فیلم می‌توانست به‌جای تکیه بیش از حد روی جلوه‌های ویژه، صحنه‌های ترسناک با ترکیب کمدی را ارائه کنند. چنین پتانسیلی در بخش‌های مختلف فیلم دیده می‌شود، اما متاسفانه فیلم بیش از حد روی فرمولی که دارد پافشاری می‌کند و نمی‌خواهد کمی از آن خارج شود یا حتی کمی فاصله بگیرد.

نکته‌ای که فیلم بیش از حد می‌خواهد یک مسیر را دنبال کند و همین نکته باعث می‌شود به‌طور مثال شخصیت شرور و منفی فیلم چندان اهمیتی نداشته باشد و حتی چند صحنه جالبی که باعث آن می‌شود هم کم کم رنگ ببازد و اهمیتی نداشته باشد. فیلم به‌طور کلی می‌خواهد یک ماجراجویی جومانجی استایل با رنگ و طعم کریسمسی ارائه کند و بدین ترتیب بخش‌هایی از ویژگی‌های آثار اخیر جومانجی در فیلم حذف شده است. در مقابل فیلم پیام‌های کریسمسی و اهمیت خانواده و این مراسم را به بیننده یادآوری می‌کند که چرا باید به آن اعتقاد داشته باشیم و چرا اعتقاد داشتن به این ایام مهم است.

دواین جانسون قرار نیست نقش‌آفرینی متفاوتی در فیلم Red One داشته باشد و او همان بازی همیشگی را دارد

این موضوع در فیلم رد وان هم یک نکته نسبتا مثبت و هم یک نکته منفی است. نکته مثبت این است که فیلم تقریبا یک اثر کریسمسی نسبتا متفاوت است که حداقل می‌توان با خانواده آن را تماشا کرد و سرگرم شد. بخش منفی ماجرا دقیقا جایی است که فیلم قرار نیست هرگز ما را غافلگیر کند و از ابتدا تا انتها یک اثر مشخص با یک پیام ثابت است و قرار نیست ریسک یا خطر خاصی کند. شاید به همین علت باشد که بخش کمدی فیلم در برخی از بخش‌ها با مشکلات زیادی مثل شوخی‌های ضعیف و سطح پایین مواجه می‌شود و فیلم نمی‌تواند به‌خوبی در این بخش عمل کند.

واقعیت این است که فیلم Red One شاید مشکلاتی داشته باشد، اما یک فیلم سرگرم کننده است. اعتراف به این موضوع شاید کمی عجیب باشد، اما فیلم تنها یک هدف دارد و در آن هم موفق عمل کرده است. فیلم پتانسیل‌های بسیار بیشتری دارد و حتی شروع پر فراز و نشیبی ارائه می‌کند، اما رفته‌رفته شکل بهتری می‌گیرد و فیلم تبدیل به یک اثر در سبک و سیاق جومانجی می‌شود که صرفا فقط می‌خواهد بیننده خود را سرگرم کند. شاید فیلم بهترین اکشن یا کمدی را نداشته باشد، اما می‌داند که چگونه باید بیننده را سرگرم کند و نمی‌خواهد کار خاص یا عجیب و غریبی انجام دهد و این نکته شاید بهترین نکته فیلم باشد.

فیلم Red One اثر متفاوت یا جدیدی نیست و طبق انتظار می‌توان گفت که بیشتر مثل یک جومانجی کریسمسی است که در آن دواین جانسون نقش در ظاهر متفاوت اما در عمل نقش یکسانی دارد. فیلم با اینکه مشکلاتی مثل کمدی ضعیف در برخی از بخش‌ها تا جلوه‌های ویژه بیش از حد و ضعیف دارد و همچنین می‌توانست استفاده بهتری از شخصیت کریس ایوانز و کرنان شیپکا کند، اما در مقابل اثری سرگرم کننده است که حداقل می‌تواند تمامی اعضای خانواده را سرگرم کند و حداقل در این بخش برخلاف خیلی از فیلم‌های چند ماه اخیر موفق عمل کرده است.

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز

نظرات