بررسی هدست واقعیت مجازی HTC Vive
در جریان کنگره جهانی موبایل (Mobile World Congress یا همان WMC) سال ۲۰۱۵ بود که کمپانی اچتیسی در کنفرانس خبری خود، از هدست واقعیت مجازی وایو رونمایی کرد و تقریبا یک سال بعد یعنی در تاریخ ۵ آوریل سال ۲۰۱۶ (۱۷ فروردین سال ۱۳۹۵) بود که این هدست به صورت رسمی به بازار عرضه شد.
این هدست، با همکاری استودیو ولو (Valve) ساخته شده است و در حال حاضر در کنار آکیولس ریفت، یکی از دو هدست واقعیت مجازی است که در بازار وجود دارد. شرکت آواژنگ، این هدست را در اختیار ما قرار داد و ما در زومجی شانس این را پیدا کردیم که آن را بررسی کنیم.
اولین نکتهای که در هنگام مواجه شدن با جعبه وایو توجه من را جلب کرد، بزرگی بیش از حد جعبه بود. جعبه بزرگ مشکی با خطهای آبی حک شده بر روی آن و تصویر هدست وایو به همراه لوگوهای HTC، وایو و Steam VR، مواردی هستند که برروی جعبه این هدست دیده میشوند. پس از باز کردن درب جعبه، با چند جعبه کوچکتر روبهرو شدم که با ظرافت، تمامی محتویات داخل آنها قرار داشت. هدست وایو، دو کنترلر بیسیم و دو دستگاه کوچک که اچتیسی نام بیس استیشن (Base Station) را به آنها داده (که در ادمه به تفصیل در مورد کارایی آنها توضیح خواهم داد)، مواردی بودند که به محض باز کردن جعبه، پیشروی چشم من قرار گرفت. اما این تمام محتویات درون جعبه هدست واقعیت مجازی وایو نبود! در زیر هرکدام از این جعبههای کوچک، تعداد بسیار زیادی سیم و آداپتور و کابل وجود داشت که هر کدام به یک منظور به کار میرود. علاوه بر تمام اینها، اتصال دهنده اصلی وایو به کامپیوتر و دو پایه دیواری برای نصب Base Station ها درون این جعبه قرار دارند. یکی از نکات مثبت محتویات درون جعبه وایو، این است که HTC تمامی کابلهایی که برای راهاندازی این هدست نیاز دارید، درون جعبه قرار داده است. حتی برای هر کدام از کنترلرها، یک آداپتور و کابل مایکرو یواسبی جداگانه نیز درون جعبه وجود دارد.
درون جعبه وایو، یک راهنمای جامع برای راهاندازی این هدست وجود دارد که واقعا اگر آن را مطالعه نکنید، نمیتوانید هدست را راهاندازی کنید! یکی از بزرگترین مشکلات هدست وایو، به نظر من، پروسه راهاندازی طولانی و سخت آن است و این مسئله که برای اینکه بتوانید از هدست حتی در حالت ایستاده استفاده کنید، نیاز به فضای نسبتا زیادی دارید، یکی دیگر از نکات منفی آن به شمار میرود. بنا به گفته HTC، هدست واقعیت مجازی وایو، توانایی پوشش فضایی به وسعت ۴/۵ متر در ۴/۵ را دارد اما شما میتوانید در فضایی کوچکتر نیز وایو را راهاندازی کنید.
از لحاظ طراحی، هدست واقعیت مجازی وایو در مقابل رقیب خود یعنی آکیولس ریفت، کمی زمختتر به نظر میرسد و اگر این دو دستگاه را کنار هم بگذارید، احساس میکنید که وایو در مقابل آکیولس از لحاظ طراحی، شبیه به یک کیت توسعه دهنده است و به طور کلی، از نقطه نظر طراحی، آکیولس ریفت به یک دستگاه تمام شده شباهت بیشتری دارد. رزولوشن لنزهای اچتیسی وایو، ۲۱۶۰ در ۱۲۰۰ است (۱۲۰۰ در ۱۰۸۰ برای هر چشم) و از نرخ تازهسازی ۹۰ هرتز بهره میبرد. همچنین وایو میدان دیدی ۱۱۰ درجهای برای کاربران خود به ارمغان میآورد. وزن هدست اچتیسی وایو به تنهایی ۵۵۵ گرم است که کمی سنگین به نظر میرسد و امکان دارد که در زمان استفاده طولانی، باعث به وجود آمدن کمی ناراحتی در کاربر شود. بر خلاف آکیولس ریفت، این هدست، هیچ هدفونی ندارد و به جای آن جک استاندارد ۳/۵ میلیمتری برروی آن تعبیه شده که این کار باعث شده شما بتوانید هدفون مورد علاقه خودتان را استفاده کنید. برروی این هدست، بیش از ۷۰ حسگر مختلف تعبیه شده است. یکی از نکات جالب هدست وایو، وجود یک دوربین برروی آن است. دلیل وجود این دوربین این است که شما بتوانید در هنگامی که هدست را برروی سر خود قرار دادهاید، با زدن یک دکمه، محیط اطراف خود را ببینید و از برخورد احتمالی با اشیا مختلف و صدمه دیدن، جلوگیری کنید. اچتیسی نام این قابلیت را Chaperon (شپرون) گذاشته است. پیچی نیز برروی وایو تعبیه شده که با پیچاندن آن میتوانید فاصله بین دو لنز را تعیین کنید تا بتوانید تصویر شفافی را مشاهده کنید.
یکی از نکاتی که بسیاری از افراد را نسبت به تکنولوژی واقعیت مجازی نگران کرده است، رایانهشخصی قدرتمندی است که هدستهای واقعیت مجازی نیاز دارند. مشخصات حداقل سیستمی که برای استفاده از وایو لازم است، بنا به اعلام خود اچتیسی، به شرح زیر است:
- کارت گرافیک: انویدیا جیفورس GTX 970 یا ایامدی رادئون R9 290
- پردازنده: Intel i5-4590 یا AMD FX 8350
- رم: ۴ گیگابایت به بالا
- سیستم عامل: ویندوز 7 با سرویس پک یک یا جدیدتر
من وایو را برروی دو سیستم بررسی کردم. یکی سیستم مرجع زومجی و دیگری رایانه شخصی خودم که در زیر میتوانید مشخصات آن دو را مشاهده کنید:
سیستم مرجع زومجی (که توسط آواژنگ در اختیار ما قرار گرفته است):
- کارت گرافیک: Gigabyte GeForce GTX 1080 G1 Gaming
- پردازنده: Intel i7-6700K
- رم: ۱۶ گیگابایت
- سیستم عامل: ویندوز 10
سیستم شخصی:
- کارت گرافیک: Nvidia Geforce GTX 970
- پردازنده: Intel i5-3550
- رم: ۱۶ گیگابایت
- سیستم عامل: ویندوز 10
هر دو سیستمی که من هدست وایو را برروی آنها بررسی کردم، بدون هیچگونه مشکلی تمامی نرمافزارها و بازیهای مختلف را اجرا کردند و در طول زمان بررسی، از لحاظ قدرت سختافزاری به هیچ مشکلی برخورد نکردم.
شاید بتوان یکی از عمدهترین تفاوتهای بین آکیولس ریفت و اچتیسی وایو را در Base Stationها دانست. وظیفه این دو مکعب کوچک، این است که حرکات کاربر را اسکن کنند و در حقیقت به عنوان دو حسگری که حرکات کاربر را دنبال میکنند، کاربرد دارند. اچتیسی پیشنهاد کرده که برای به دست آوردن بهترین بازده و دقیقترین تجربه در هنگام استفاده از وایو، این دو Base Station را به صورت قطری از یک دیگر و در حدود ۲ متری زمین نصب کنید. حتی پایههایی هم برای این دو در جعبه اچتیسی قرار گرفته که شما میتوانید آنها را به دیوار پیچ کنید که البته اگر هدست خود را زیاد جابهجا میکنید، اینکار اصلا پیشنهاد نمیشود. شما حتی میتوانید آنها را بر روی یک سطح مسطح با ارتفاع دو متری از زمین بگذارید. به علاوه اینها، هر کدام از Base Station ها، در قسمت تحتانی دارای دو جای پیچ هستند که شما میتوانید آنها را برروی پایههای استاندارد نور قرار دهید. نحوه کار این Base Station ها نیز به این صورت است که آنها به صورت مداوم لیزرهایی را از خود ساطع میکنند و به این ترتیب میتوانند حرکات کاربر را با دقت بالایی اسکن کنند. برای اینکه شما بهترین نتیجه را از تجربه وایو بگیرید، این دو Base Station طوری باید قرار بگیرند که دید مستقیمی از یکدیگر داشته باشند با این حال شما میتوانید این دو را با یک کابل مخصوص به یکدیگر وصل کنید و به جای سینک بیسیم، کاری کنید که دو Base Station با یک سیم با هم سینک شوند.
یکی دیگر از اجزای بسیار مهمی که در تجربه وایو نقشی اساسی دارد، کنترلرهای بیسیم آن است که یک مزیت بسیار بزرگ نسبت به آکیولس ریفت محسوب میشود (هر چند آکیولس قول داده که در نیمه دوم سال ۲۰۱۶ کنترلرهای لمسی خود را برای ریفت عرضه کند). این کنترلرها، طراحی کاملا منحصر به فرد دارند و در ابتدا ممکن است فکر کنید که نمیتوانید با آنها به راحتی کارکنید با اینحال استفاده از آنها بسیار راحت است و فقط چند لحظه کافی است تا شما به آنها عادت کنید.
برروی هر کدام از این کنترلرها یک تریگر در پشت، دو دکمه در چپ و راست، دو دکمه دیگر برروی قسمت رویی آن و یک ترکپد قرار دارد. این ترکپد در حقیقت وظیفه یک Dpad یا آنالوگ دستههای معمولی را انجام میدهد. به طور کلی در هنگام کار با وایو، یکی از نکات بسیار مثبت آن، همین کنترلرها است که البته ممکن است گاهی نتوانند حرکات شما را به درستی تشخصی دهند (که این به دلیل اشکال در عملکرد Base Station ها است و نه کنترلرها) اما واقعا استفاده از آنها لذتبخش است و به طور خیلی دقیقی دستان شما را درون محیط مجازی شبیهسازی میکنند. از لحاظ طراحی، تنها کلمهای را که میتوان به این کنترلرها نسبت داد، کلمه آیندهنگرانه است.
اما یکی از وقتگیرترین بخشهای بررسی هدست وایو، راهاندازی آن برای بار اول است. میتوانید مطمئن باشید که حتی اگر به صورت دقیق از روی دستورالعمل همراه دستگاه به جلو بروید، پس از مدتی خود را در میان دریایی از سیم و کابل غرق میبینید! پیش از اینکه وایو را راهاندازی کنید، لازم است که چند پیش نیاز بسیار مهم داشته باشید. سه جای برق خالی برای اتصال Base Stationها و کانکتور اصلی، فضایی نسبتا بزرگ و مکانی مناسب برای قرار دادن Base Stationها. سیم نسبتا بلندی برروی هدست وایو وجود دارد که در انتها به سه شاخه تبدیل میشود. یکی از آنها HDMI است، یکی دیگر USB و دیگری سیم برق. هر سه این سیمها، وارد کانکتور اصلی دستگاه میشوند که از طرف دیگر به رایانه شخصی شما وصل میشود. این کانکتور، یک درگاه USB و یک پورت HDMI از رایانهشخصی شما و همچنین یک پریز برق را اشغال میکند. به طور کلی، راهاندازی هدست وایو به خیلی پیچیده نیست اما بسیار بسیار وقتگیر است و رسیدن به تنظیماتی که در آن سیمها جلوی دست و پای شما را نگیرند، کاری است که نیاز به چندین بار آزمون و خطا دارد.
پس از راهاندازی وایو، مجبور به دانلود نرمافزار Steam VR از طریق خود استیم شدم. این واقعیت که HTC Vive از پلتفرم استیم استفاده میکند، یک نکته بسیار مثبت محسوب میشود. زیرا استیم، در حال حاضر به پلتفرم اصلی گیمرهای رایانههای شخصی تبدیل شده است. نحوه راهاندازی وایو برای بار اول نیز بسیار راحت و بدون مشکل است. فقط کافی است تا از روی دستورالمعل نمایشداده روی صفحه مانیتور پیش بروید تا در زمان کمی هدست شما قابل استفاده باشد. شما میتوانید به دو صورت وایو را تنظیم کنید. یا در حالت ایستاده یا در حالت اتاق. اگر شما فضای کمی در اختیار دارید فضای ایستاده را میتوانید انتخاب کنید و در صورت در اختیار داشتن فضایی بزرگ، میتوانید وایو را در حالت اتاق تنظیم کنید.
هنگامی که تمام مراحل راهاندازی وایو را انجام دادم و بازیها و برنامههای مورد نیاز را دانلود کردم، نوبت به اجرا و استفاده از برنامهها بود. تا پیش از وایو، من چند تجربه واقعیت مجازی داشتم. از هدست Gear VR سامسونگ و گوگل کاردبرد گرفته تا دموهای محدودی از آکیولس ریفت. اما هنگامی که برای اولین بار این هدست را برروی سرم گذاشتم و وارد دنیای مجازی ساخته شده توسط اچتیسی شدم، لذتی وصف نشدنی داشتم. حس و حالی که قدم زدن و گشت و گذار در محیط مجازی به من القا میکرد، فوقالعاده بود و بدون هیچ مشکلی، به اجرا و تست بازیها و برنامههای مختلف پرداختم.
یکی از قابلیتهای خیلی خوب وایو، این است که شما میتوانید بدون اینکه هدست را از روی سر خود بردارید، بازیهای خود را عوض کنید و در حقیقت به یک نسخه کامل از استیم دسترسی داشته باشید. این نسخه از استیم، دقیقا مشابه حالت Big Picture است و کنترلرهای شما در نقش نشانگر ماوس عمل میکنند. به همین دلیل شما میتوانید تا مدتها بدون نیاز به برداشتن وایو از روی سر، از آن استفاده کنید. همچنین قابلیت Chaperon که در بالا به آن اشاره کردیم، باعث میشود که برخورد شما به موانع مختلف فیزیکی، خیلی کم پیش بیاید.
در حال حاضر، بازیهای خیلی زیادی برای وایو برروی فروشگاه استیم وجود ندارند و بازیهای موجود هم کمی قیمت بالایی دارند. هرچند که اگر شما کمی حوصله به خرج بدهید و در فروشگاه استیم جستجو کنید، میتوانید بازیهای خوبی را برای این هدست پیدا کنید. یکی از بهترین بازیهایی که من در زمان بررسی وایو آن را تجربه کردم، بازی The Lab، ساخته ولو بود که به صورت کاملا رایگان، برروی استیم قرار گرفته و متشکل از یازده مینیگیم بسیار هیجان انگیز و جالب است که به بهترین شکل ممکن، قابلیتهای وایو را به شما نمایش میدهد. یکی دیگر از نکات مثبت استیم، این است که تعداد زیادی از بازیهای این پلتفرم از آکیولس هم پشتیبانی میکنند و به همین دلیل میتوان آینده روشنی را برای استیم در رابطه با بازیهای واقعیت مجازی متصور شد.
از طرف دیگر، تعدادی اپلیکیشن مانند Tilt Brush و دسکتاپ مجازی برای این هدست منتشر شدهاند که به خوبی از قابلیتهای این هدست استفاده میکنند. به طور مثال، Tilt Brush که توسط گوگل ساخته شده، به شما فضایی مجازی میدهد که میتوانید با استفاده از آن، به خلق آثار هنری بپردازید اما خب این برنامه تا شبیهسازی یک تجربه کاملا واقعی، راه درازی در پیش دارد و قیمت ۳۰ دلاری آن، شاید باعث شود که هرگز به سوی آن نروید. یا دسکتاپ مجازی، برنامهای ۱۵ دلاری است که دسکتاپ شما را به صورت واقعیت مجازی برایتان شبیهسازی میکند و با اینکه خیلی برنامه کاربردی محسوب میشود، اما قیمت آن یکی از بزرگترین موانع در خرید Virtual Desktop محسوب میشود.
اما تمام تجربیاتی که از این هدست داشتم، تجربیات خوب و به یاد ماندنیای نبودند که البته با در نظر گرفتن این نکته که اچتیسی وایو، اولین نسل از هدستهای واقعیت مجازی است، بسیاری از آنها قابل چشمپوشی هستند. اولین و بزرگترین مشکل این هدستها، واضح نبودن صد در صدی تصویر برای اشخاصی با چشمان ضعیف مانند من است. بازی کردن با عینک، کاری فوقالعاده سخت است زیرا هدست فشار بسیار زیادی برروی عینک شما میآورد و در طولانی مدت باعث میشود شما احساس ناراحتی بکنید و بازی کردن بدون عینک هم، کمی در دید من مشکل ایجاد میکرد و هرچقدر هم با پیچ تنظیم فاصله دو لنز کلنجار رفتم، نتوانستم به یک تصویر کاملا واضح دست پیدا کنم. قبلا اشاره کرده بودم که هدست وایو، کمی سنگین است و ممکن است در طولانی مدت، باعث شود سر و گردن شما احساس خستگی کند (که این مسئله برای من رخ نداد) اما یکی از نکاتی که باعث شده بود من در هنگام کار با وایو لذت کامل نبرم، مسئله عرق کردن بود. پس از مدتی که شما این هدست را برروی سر خود گذاشتید، پیشانی شما شروع به عرق کردن میکند و ابرهای دور این هدست که برای راحتی کاربر تعبیه شدهاند، خیس میشوند که خب اصلا حس خوشایندی به کاربر دست نمیدهد. شاید شما فکر کنید که به دلیل رزولوشن بالایی که لنزهای وایو دارند، تمام تصاویر با شفافیت کامل برروی آن قابل مشاهده هستند اما اگر کمی دقت کنید، میتوانید به خصوص در بازیها، پیکسلها را مشاهده کنید. اما تمام این مسائل را اگر کنار بگذارید، به نظر من، بزرگترین مشکل وایو، سیمها و کابلهای بسیار زیاد آن هستند که ممکن است در هنگام استفاده، جلوی دست و پای شما را بگیرند.
تکنولوژی واقعیت مجازی، در حال حاضر در اول راه خود است و اچتیسی وایو، آکیولس ریفت و حتی هدست واقعیت مجازی پلیاستیشن ویآر که تا چند ماه دیگر به بازار عرضه خواهد شد، همه جزو نسل اول این گجتها هستند و مشکلات زیادی دارند که مسلما در نسلهای بعدی، رفع خواهند شد. علاوه بر این، هنوز مشخص نیست که اقبال عمومی از هدستهای واقعیت مجازی چقدر باشد و آیا افراد حاضر هستند برای چنین گجتهایی، مبلغ نسبتا زیادی پرداخت کنند یا خیر. از طرف دیگر، در حال حاضر، محتوای زیادی برای این هدستها به خصوص وایو، وجود ندارند و توسعهدهندگان، راه بسیار زیادی در پیش دارند که بازیهایی در خور را برای این تکنولوژی بسازند. این نکته را نیز در نظر داشته باشید که شاید در آینده، جامعه هدف این تکنولوژی، گیمرها نباشند و قابلیتهایی که هدستهای واقعیت مجازی در اختیار افرادی مانند معماران، طراحان و حتی کسانی که از شبیهسازهای مختلف برای آموزش استفاده میکنند، قرار میدهند، این هدستها را بسیار در صنایع دیگر محبوب کند. قیمت نسبتا زیاد این هدستها (که علاوه بر قیمت زیاد خودشان، نیاز به یک کامپیوتر بسیار قدرتمند گران نیز دارند)، یکی دیگر از فاکتورهای مهمی است که شاید باعث بشود این گجتها حداقل در نسل اول خود، با اقبال زیادی از طرف کاربران روبهرو نشوند.
هیچکسی از آینده خبر ندارد و هنوز خیلی زود است که بتوان پیشبینی قاطعی درباره سرنوشت این تکنولوژی انجام داد. خود من هم، تا پیش از آزمایش HTC Vive، نسبت به آن خوشبین نبودم و احساس میکردم که به هیچوجه نمیتوان آینده را از آن این تکنولوژی دانست اما لحظهای که برای اولین بار وایو را برروی سرم گذاشتم، دقیقا در همان لحظه، به این نتیجه رسیدم گجتی که میتواند در اولین نسل خود، چنین تجربه فراگیری را برای کاربر به ارمغان بیاورد، آینده روشنی در پیش دارد. درست است؛ وایو کمبودها و کاستیهایی دارد و نبود محتوای خیلی خاص (حداقل تا زمان نگارش این بررسی) و قیمت بالا، شاید خرید آن را توجیه نکند اما تنها چیزی که میتوانم در جمله نهایی خودم از بررسی وایو بگویم، این است که لحظهای که بررسی من تمام شد و باید هدست را تحویل میدادم، یکی از سختترین لحظاتی بود که تجربه کرده بودم و واقعا و با تمام وجودم میدانستم که به زودی دلم برای تیراندازی با کمان و قدم زدن در محیط یک کارگاه و تعمیر یک روبات، تنگ خواهد شد!
از شما دعوت میکنیم برای مشاهدهی مشخصات فنی انواع هدست واقعیت مجازی و قیمت آنها از بخش محصولات زومیت استفاده کنید. پلیاستیشن VR، هدست های آکیولس و وایو HTC در کنار دیگر هدستهای واقعیت مجازی در این بخش در دسترس هستند.
هدست واقعیت مجازی اچتیسی وایو توسط شرکت آواژنگ در اختیار زومجی قرار گرفته است.
نظرات