بهترین بازی های سال 2016 بر اساس ژانر از دید زومجی
ما در زومجی امسال هم اقدام به انتخاب برترین بازیهای سال کردهایم و همانطور که پیشتر و در پست اصلی بهترینهای سال ۲۰۱۶ اعلام کرده بودیم، روند انتخاب بهترینها دستخوش تغییر شده است. ما در زومجی تصمیم گرفتیم که بهترینهای سال را به ۴ دسته اصلی تقسیم کنیم. اولین دسته اصلی، بهترین بازیهای هر سبک هستند. در این دسته ما بازیهای سال ۲۰۱۶ را به ۶ دسته اکشن ماجراجویی، چندنفره، ورزشی، نقشآفرینی، استراتژی و اکشن تقسیم کردهایم و در هر دسته ۵ بازی را که به نظر تحریریه زومجی استحقاق داشتند، به عنوان نامزد انتخاب کردیم و در انتها با نظر تحریریه زومجی، بازی برتر آن سبک را برگزیدهایم. پس شما را بیش از این منتظر نمیگذاریم. در زیر میتوانید فهرست برندگان به همراه توضیحی درباره هر کدام از آنها بخوانید.
بهترین بازی اکشن ماجراجویی: Uncharted 4: A Thief's End
یکی از پرطرفدارترین سبکها. بازیهای این فهرست سرشار از گشت و گذار، جستجو و کندو کاو، سر زدن به مکانهای غیرمنتظره و البته یکعالمه تیراندازی و درگیری هستند. میخواهد به صورت زدن یک نقاب چپندرقیچی و وارد شدن به درون جلد نگهبانان و بریدن گلوی آنها در یک دنیای ویکتوریایی باشد یا بازی با زمان برای نگه داشتن یک پل عظیمجثهی متلاشیشده در وسط زمین و آسمان. در میان بازیهای این شاخه همهچیز به اکشن مطلق خلاصه نمیشود. اینجا عنصر ماجراجویی، اکشن را به حد اعلا میرساند.
غافلگیرکنندهترین نامزد فهرست بهترین بازی اکشن/ماجراجویی زومجی، Ratchet and Clank است که کسی فکرش را نمیکرد اعضای استودیوی اینسامنیاک بتوانند در دوره و زمانهای که بازیهای رنگارنگ و بامزه جای خودشان را به بلاکباسترهای پرسروصدا و تاریک دادهاند سری توی سرها در بیاورد، اما چنین اتفاقی افتاد. به خاطر همین است که محسن وزیری در نقد بازی، آن را در زمان نبود کرش، جایگزین فوقالعادهای برای پلتفرمر مشهورتر سونی معرفی میکند و آن را لایق نمرهی ۹ از ۱۰ میداند.
تنها انحصاری مایکروسافت در این فهرست اما Quantum Break، ساختهی جدید سم لیک و دار و دستهاش است که اگرچه به اندازهای که انتظار داشتیم بازی خوبی از آب در نیامد، اما کماکان در قالب این بازی با یکی از اکشن/ماجراجوییهای مهم امسال طرف بودیم که تجربهی آن به همه پیشنهاد میشود. بالاخره ترکیب اکشن تیراندازی سومشخص با قابلیتهای دستکاری زمان چیزی نیست که هر روز با این سرعت و هیجان به اجرا درآمده باشد. نیلوفر ابراهیمپور که بازی را لایق امتیاز ۸ و نیم از ۱۰ دانسته در توصیف این بخش از بازی مینویسد: «توقف زمان، بمب زمان، ایجاد سپر در برابر شلیکهای دشمن، آهسته کردن زمان و بسیاری از موارد دیگر با اجرا شدن در محیط بازی به شکلی اتفاق میافتند که دوست دارید بارها و بارها استفاده از آنها را تکرار کنید».
اینکه در اسم این شاخه (اکشن/ماجراجویی) خبری از مخفیکاری نیست، به این معنی نیست که بازیهای مخفیکاری یتیم هستند و تحویل گرفته نمیشوند! اتفاقا امسال دوتا بازی مخفیکاری در قالب Hitman و Dishonored 2 داشتیم که هستهی اصلی گیمپلیشان براساس مخفیکاری نوشته شده، اما میتوان در آنها حمام خون هم به راه انداخت. استودیوی آی.اُ اینتراکتیو با «هیتمن» جدید باری دیگر ابهت و ویژگیهای خاص فرو رفتن در قالب مامور ۴۷ را ثابت کرد و استودیوی آرکین هم با قسمت دوم Dishonored دنبالهای را ارائه کرد که این روزها احتمال برخورد با نمونهای از آن در میان بازیهای جریان اصلی یک در صد است؛ بازیای که طراحی مرحله و دادن آزادی پیشروی به بازیکننده در آن در اولویت قرار دارد و البته Dishonored 2 در کنار Uncharted 4 تنها بازیهای این شاخه هستند که نامزد بهترین بازی سال زومجی هم شدهاند.
اما شاید هیچکدام از بازیهای این فهرست به اندازهی قسمت جدید Uncharted با طرفداران ارتباط برقرار نکرد. استودیوی ناتیداگ بعد از تجربهای که از ساخت بازی متفاوتی مثل The Last of Us کسب کرده بود، آخرین ماجراجویی نیتن دریک را با تغییر و تحولهای قابلتوجهای روبهرو کردهاند و با تمرکز بیشتر روی گشت و گذار و فصلهای بدون درگیری، بازیای را عرضه کردند که به تعادل فوقالعادهای بین اکشن و ماجراجویی رسیده بود. یک لحظه خودتان را در حال ویراژ دادن در خیابانهای مارپیچی و جاخالی دادن از گلولهها پیدا میکردید و لحظهای بعد در دشتهای آفریقا ردپای دزدان دریایی را دنبال میکردید و در مقبرههای زیرزمینی مشغول به حل معماهای تاریخی میشدید. اعضای تحریریهی زومجی، Uncharted 4 را بهترین بازیای میدانند که عطش بکشبکش و ماجراجوییشان را سیراب کرده است.
بهترین بازی چند نفره: Battlefield 1
بیایید نگاهی به پست بهترین بازی چندنفره زومجی در سال ۲۰۱۵ بیاندازیم، جایی که به واسطهی تعریف شدن استانداردها در طول دو دهه گذشته، از سخت بودن پدید آوردن یک نوآوری خارقالعاده صحبت کردیم. ۲۰۱۶ اما سالی متفاوت برای بازیهای چندنفره آنلاین بود؛ به شکلی که میتوان سال ۲۰۱۶ را گنجینهای از بازیهای چندنفره برای علاقمندان به حالت چندنفرهی آنلاین دانست.
درست زمانی که بعد از یک سال، انتظار داشتیم تا دایس یک Battlefield دیگر را با حال و هوای جنگهای مدرن منتشر کند، این استودیو تصمیم گرفت تا بعد از نمایش نبرد با طعم جنگ ستارگان در سال ۲۰۱۵، کمی به عقب برگشته تا جنگی عظیم را در سطح جهانی به تصویر بکشد. حقیقت زمانی که با انتشار اولین تریلر Battlefield 1 از ریسک بزرگ استودیوی دایس خبردار شدیم، با شکی عمیق به چشمانداز مورد انتظار این استودیو نگاه کردیم. با این حال، آنها در عرضهی یک بازی فوقالعاده، از موسیقی و گرافیک گرفته تا یک چندنفره عالی، موفق بودند.
بخش چندنفره بتلفیلد 1 علیرغم وجود غولهایی دیگر در این حوزه، از دید زومجی برترین بازی مالتیپلیر سال ۲۰۱۶ بود. زمانی که وارد نقشه عظیم Sinai Desert یا همان صحرای سینا میشوید و فرماندهی گروه، منطقهی E را به عنوان هدف تعیین میکند، مانند یک جنگ واقعی به خوبی میدانید که پیروی از فرمانده، میتواند پیروزی را به همراه داشته باشد. بخش چندنفره Battlefield 1 حالتهای کلاسیک کانکوئیست، دامینیشن، راش و Team Deathmatch را در کنار دو حالت جدید War Pigeons و Operation شامل میشود که به ویژه حالت آپریشن دارای نبردهایی پر زد و خورد با روایتی تاریخی است.
چهار کلاس حاضر در حالت چندنفره، هریک دارای انواع سلاحها با قابلیت محدود شخصیسازی هستند. بازیکنان میتوانند تا در نقشههایی عظیم از اسب، انواع سلاحها، هواپیماها، خودروهای زرهی، قایقها یا حتی یک جنگافزار ویژه برای تیم بازنده شامل کشتی هوایی، کشتی جنگی یا قطار زرهی استفاده کنند. حالت چندنفرهی Battlefield 1 زمانی که با کار گروهی همراه شود، تجربهای نفیس را از یک نبرد تمام عیار رقم میزند.
در سال ۲۰۱۶ بازیهای ناب چندنفره دیگری نیز عرضه شدند. امسال بلیزارد برای نخستین بار آستینها را برای عرضهی یک IP جدید اول شخص بالا زد و بازی Overwatch را برای علاقمندان به بازیهای کاملا آنلاین و قهرمان محور منتشر کرد. مانند سایر بازیهای بلیزارد، اورواچ نیز پتانسیل لازم برای سالهای سال سرگرم کردن بازیکنان را با انواع قهرمانها، هریک با مهارتهای منحصر به فرد دارد. دیگر بازی چندنفرهی موفق امسال Titanfall 2 بود که با یک هفته فاصله بعد از Battlefield 1 منتشر شد. ریسپاون اینترتینمنت با افزودن تایتانها و مهارتهای جدید برای پایلوتها باری دیگر با ادغام سرعت و اکشن سریع، بخش چندنفره متفاوتی را عرضه کرد.
ناتی داگ نیز دیگر استودیوی بزرگ امسال بود، این استودیو با تزریق کمی تخیل در بخش چندنفرهی بازی Uncharted 4 ویژگی جدیدی را با نام Mystical در اختیار بازیکنان گذاشت. این ویژگی در کنار زیبا کردن جلوهای بصری حالت آنلاین، به این بخشِ پر طرفدار تنوع بیشتری را میبخشید. در آخر بازی Doom، ساخته بتسدا را داریم که با همکاری استودیوی سِرتِین اَفینیتی «Certain Affinity»، در کنار نبردهای سریع و پر از خشونت، ویژگی Snap Map را با قابلیت ویرایش و ساخت مراحل چندنفره و تکنفره ارائه میداد. هرچند در روزهای ابتدایی انتشار Doom، حالت چندنفره از مشکلاتی رنج میبرد، اما با یک پشتیبانی خوب، توسعهدهندگان مالتیپلیر این بازی را به یکی از بهترینهای سال ۲۰۱۶ تبدیل کردند.
بهترین بازی ورزشی: فورزا هورایزون 3
امسال در بین برترین بازیها در شاخه ورزشی، رقبای دیرینه این سبک شاهد حضور یک رقیب قدرتمند بودند. در بخشی که هر ساله بازیهایی نظیر FIFA یا NBA برنده بهترین اثر سال میشدند، این بار بازی Forza Horizon 3 با قدرت تمام آنها را کنار زد تا از نگاه زومجی جایگاه اول بازیهای ورزشی سال ۲۰۱۶ را از آن خود کند.
سومین نسخه از سری بازیهای Forza Horizon 3 توانست به خوبی نشان دهد که بازیهای ریسینگ آرکید هنوز هم میتوانند باشکوه و جذاب باشند. این بازی که به دست استودیو پلیگراند و با همکاری استودیو ترن ۱۰ ساخته شد، بازیکنان را به استرالیا میبرد. هنگامی که پا به دنیای بازی میگذارید و پشت فرمان یک لامبورگینی چنتاریو خشمگین مینشینید، عظمت بازی را به خوبی حس خواهید کرد. چرا که سازندگان بازی تمام تلاش خود را کردهاند تا طبیعیترین محیط یک بازی ریسینگ را در Forza Horizon 3 پیاده کنند. از آسمان گرفته تا محیطهای مختلف شهری، جنگل و صحرا، همه و همه به بهترین و واقعیترین شکل ممکن در بازی طراحی شدهاند. از آن گذشته طراحی ماشینها نیز به لطف حضور استودیو ترن ۱۰ و بازی Forza Motorsport آن قدر نزدیک به واقعیت طراحی شده است که بتوانید نهایت لذت رانندگی را از تک تک آنها ببرید.
این بازی جهانباز به شما اجازه میدهد تا به لطف کلاسهای مختلف ماشینها به هر نقطهای که چشم کار میکند سفر کنید. علاوه بر آن، مسابقات مختلف و جذابی نیز در جای جای نقشه طراحی شده که قادر هستند ساعتها شما را سرگرم کنند. همچنین بخش آنلاین بازی که به طور کاملا یکپارچه با بخش تک نفره طراحی شده، به راحتی و تنها با یک کلیک به بازیکن اجازه میدهد تا به دنیای مشترک دیگر رانندگان متصل شوند و به مسابقات مختلف با آنها بپردازند. یکی از نکات سری Forza این است که شما با هیچ هوش مصنوعی در بازی سر و کار ندارید و تمامی افرادی که با آنها مسابقه میدهید، نتیجه رانندگی دوستانتان هستند. درایوآتارها با تقلید از تکنیک رانندگی دوستانتان در مقابل شما صف آرایی میکنند تا مسابقات بیشتر و بیشتر برایتان درگیر کنندهتر باشد.
البته بازی Forza Horizon 3 رقیبهای آسانی در شاخه بازیهای ورزشی/مسابقهای نداشت. این اثر باید در مقابل دو بازی بسیار محبوب ورزش فوتبال قرار میگرفت. سری بازیهای FIFA که هر سال شاهد رشد آنها هستیم و سری PES که امسال با پیشرفتهای قابل توجهای به میادین آمده بود، نتوانستند حریف Forza Horizon 3 شوند. همچنین بازی NBA 2K17 نیز که همیشه به عنوان یکی از برترین بازیهای سبک ورزشی شناخته میشود امسال با حضور نسخه سوم سری Horizon نتوانست همانند گذشته بدرخشد. اما در شاخه ورزشی شاهد حضور یک بازی ریسینگ دیگر نیز بودیم. F1 2016 نیز یکی از بازیهای موفق و خوب ریسینگ امسال بود اما نتوانست در برابر بزرگی Forza Horizon 3 دوام بیاورد.
حضور سری Forza در لیست برترین بازیهای ورزشی نوید این را میدهد که شاهد تنوع هرچه بیشتر این شاخه هستیم و دیگر این بازیهای FIFA یا NBA نیستند که هر ساله حکمفرمایی میکنند. حضور دو ریسینگ دیگر به نامهای Forza Motorsport و Gran Turismo Sport در لیست بازیهای سال آینده کار را برای این بازیها نیز حتی سختتر خواهد کرد. بازی Forza Horizon 3 توانست با دریافت نمره عالی ۹.۵ از سایت زومجی به یکی از بهترین بازیهای سال تبدیل شود.
بهترین بازی نقشآفرینی: Dark Souls III
اینکه یک مجموعه کیفیتاش را برای چند سال پیاپی حفظ کند اصلاً کار آسانی نیست. از آن دشوارتر این است که یک بازی، آنهم در این روزگار، گیمپلی سخت و طاقتفرسایی داشته باشد و باز هم در هر نسخهاش با تحسین منتقدان و تعریف و تمجید گیمرها روبهرو شود. اما Dark Souls III در جایگاه آخرین نسخهی مجموعهاش، بهخوبی به هردوی این موارد دست پیدا کرد.
دارک سولز 3 یک نقشآفرینی تمام و کمال بود که سری سولز را یک گام دیگر به جلو برد. بازی نسبت به پیشینیاناش سریعتر شد و گیمپلی آن تا اندازهای به Bloodborne، دیگر ساختهی تحسینشدهی فرام سافتور (FromSoftware)، شباهت پیدا کرد؛ اما از طرفی روح مجموعه همچنان در آن حفظ شد. طراحیهای باشکوه و کمنقص، باسهای منحصربهفرد و بیرحم، جو سنگین و غمآلود بازی، پایانبندیهای متفاوت و همینطور مرگهای پیاپی و درس گرفتنهای بیپایان، مانند نسخههای گذشته در دارک سولز 3 وجود داشت؛ درحالیکه بخش انتخاب کردن کلاس و سفارشیسازی شخصیت اینبار در حد و اندازههای نسل هشتم ظاهر شد و محیطهای بازی هم، نسبت به نسخهی دوم، گستردگی، پیچیدگی و جذابیت بیشتری پیدا کردند.
حالت آنلاین همانند گذشته پایدار و جذاب از کار درآمد (بهویژه بهلطف آیتم جدید Ember) و آن تجربهی چندنفرهی خاص و ناب این مجموعه را یکبار دیگر برای مخاطباناش فراهم کرد؛ تجربهای که با وجود امکان احضار شدن، راهنمایی کردن بازیکنان دیگر و همینطور مبارزه کردن با آنها، آمیختهای از همکاری و دشمنی را در خود جای داده است. در سوی دیگر، موسیقی و صداگذاری هم بهشکلی عالی انجام شد تا آخرین دارک سولز در زمینهی شنیداری هم هیچ کموکاستی نداشته باشد. ژاپنیها همچنین یکی از بهترین نمونههای داستانپردازی غیرخطی را برایمان تدارک دیدند و در مورد طراحی کردن آیتمهای درون بازی حساسیت بیشتری از خودشان نشان دادند.
در این میان، طبیعتاً همهی تغییرات بازی باب میل طرفداران قدیمی نبودند؛ مثلاً افزایش تعداد بونفایرها (Bonfire) و بیشتر در دسترس قرار داشتنشان چیزی نبود که برای هواداران پروپاقرص مجموعه چندان خوشایند باشد. با وجود این، همین مورد با کاهش دادن بخشی از دشواری بازی، باعث شد تا مخاطبان جدید سولز آسانتر بتوانند به دنیای آن گام بگذارند. البته کاستیهایی هم در محصول فرام سافتور وجود داشت که از میانشان میتوانیم به افت فریمهای گهگاهی و همینطور پورت شدن نهچندان جالب بازی برای رایانههای شخصی اشاره کنیم. با این حال، کملطفی بازیسازها، بهویژه کمپانیهایی شرقی، در حق کاربران پیسی مورد تازهای نیست و کموبیش به آن عادت کردهایم؛ ضمن اینکه هرچه باشد، دارک سولز 3 نسبت به نسخههای پیشیناش عملکرد بهتری روی رایانههای شخصی دارد.
شاید مطرحترین رقیبی که ساختهی فرام سافتور طی سال ۲۰۱۶ در سبک نقشآفرینی با آن روبهرو شد بازی Final Fantasy XV بود که پس از حدود ۱۰ سال انتظار، سرانجام به دست گیمرهای چشمبهراهاش رسید. فاینال فانتزی 15 در فهرست برگزیدهی تحریریهی زومجی هم رقابت نزدیکی با دارک سولز جدید داشت؛ ولی در نهایت به این نتیجه رسیدیم که دارک سولز 3 کارش را بهتر انجام داده است. شاید اگر فاینال فانتزی جدید در زمینهی داستانپردازی عملکرد بهتری میداشت و شخصیتهای آن، مانند نسخههای قدیمی این مجموعه، از عمق بیشتری برخوردار بودند، این نتیجه تغییر میکرد.
در این میان، رقیب دیگر دارک سولز، یعنی Deus Ex: Mankind Divided، در هر دو مورد داستانسرایی و شخصیتپردازی کاراکترهای فرعی، کاستیهای قابل توجهی داشت و کمبود محتوا، در کنار مشکلات فنی آن روی پلتفرم پیسی، هم موجب بروز نارضایتیهای بسیاری در میان طرفداران سابق Deus Ex شد. دو نامزد دیگر سبک نقشآفرینی، یعنی The Banner Saga 2 و Tyranny، هم در نوع خودشان ساختههای قابل تاملی بودند (بهویژه Banner Saga 2)؛ اما نهایتاً نتوانستند بازی بزرگی مانند دارک سولز را پشت سر بگذارند. پرتعداد بودن المانهای دیداری Banner Saga 2 و تأثیر منفی آن روی روند بازی و جالب نبودن پایانبندی و تکراری بودن روند مبارزات در Tyranny از کاستیهای هرچند کمرنگی بود که در این دو به چشم میخورد.
بگذارید به بازی برگزیدهیمان بازگردیم و سخن را به پایان ببریم. از نظر ما دارک سولز 3 وداع باشکوهی با سری سولز به شمار میرود. هیدتاکا میازاکی، کارگران بازی، بهخوبی توانسته این مجموعه را به پایان برساند و همانطور که هموطناش هایائو میازاکی، انیماتور پرآوازهی شرقی، در حوزهی پویانمایی شگفتی میآفریند، در زمینهی کاری خودش شاهکاری دیگر خلق کند. این بازی در زومجی امتیاز عالی ۹.۵ از ۱۰ را دریافت کرده است.
بهترین بازی استراتژی: Civilization VI
استراتژیک یکی از قدیمیترین و محبوبترین سبکهای بازی است که دیگر این روزها بازیسازان خیلی توجهی به آن ندارد و هر ساله بازیهای خیلی کمی در این سبک عرضه میشود. در سالهای گذشته بازیهای زیادی در این سبک روانه بازار میشدند ولی امروز دیگر خبری از مجموعههای بهیادماندنیای چون Command and Conquer یا Age of Empires نیست و آثار محدودی را شاهد هستیم.
در سال ۲۰۱۶، پنج بازی به عنوان نامزد نهایی دریافت جایزه بهترین بازی استراتژیک سال از دید زومجی انتخاب شدند که این بازیها Total War Warhammer، Civilization VI، XCOM 2، Homeworld Desserts of Kharak و Hearts of Iron IV بودند. در این بین بازی Civilization VI توانست با کسب اکثریت آرا، به عنوان بهترین بازی استراتژیک سال انتخاب شود.
این بازی که پیشتر در زومجی بررسی آن را خوانده بودید، دومین ساخته استودیو فیرکسیس گیمز در سال ۲۰۱۶ پس از XCOM 2 بود که توانست با کیفیت فوقالعاده خودش هم طرفداران قدیمی را راضی نگه دارد و هم مخاطبین جدید را جذب کند. در اصل اصلیترین عامل موفقیت این بازی، همین مساله بود. اینکه سازندگان کاملا به ریشههای این سری پایبند ماندند و تغییراتی نیز در آن اعمال کردند. نسخه قبلی سری Civilization که بیشتر شبیه یک قسمت فرعی بود، Beyond Earth نام داشت که در نهایت هم نتوانست خیلی موفق ظاهر شود و به همین دلیل هم فیرکسیس گیمز تصمیم گرفت تا این بار دنباله نسخههای اصلی مجموعه را با سبک و سیاق واقعگرایانه همیشگی بسازد.
یکی از ویژگیهای بسیار خوب نسخه ششم Civilization، این بود که علیرغم ظاهر پیچیده بازی، سازندگان به لطف آموزشها و سادهتر کردن مکانیزمهای بازی، کاری کردهاند که طرفدارانی که اولین بار سراغ این مجموعه میروند نیز بتوانند از آن لذت ببرند. با این حال این به معنی کاهش عمق بازی نیست و پس از اینکه توانستید اصول اولیه بازی را فرا بگیرید، به پیچ و خم آن نیز پی برده و متوجه خواهید شد که ساخته جدید فیرکسیس گیمز تا چه حد عمیق و استراتژیک است.
یکی دیگر از موارد خوب بازی نیز رفع مشکلی است که در نسخههای پیشین بازی به چشم میآمد و آن هم این بود که بازی پس از گذشت مدتی و رسیدن به ترنهای میانی، کمی خستهکننده میشد. ولی Civilization 6 موفق شده است با معرفی رخدادهای جدید در تمام طول بازی، جذابیت آن را در تمامی لحظاتش حس کند و بتواند به یک بازی فوقالعاده اعتیادآور تبدیل شود که شاید آغاز کردن آن دست خودتان باشد، ولی بلند شدن از پای بازی کار بسیار دشواری خواهد بود.
البته Civilization 6 خالی از مشکل هم نبود و شاید مسالهای که مخصوصا کاربران ایرانی را اذیت کرد، حذف شدن تمدن ایران از آن بود که در نسخههای پیشین همواره در بازی حضور داشت. ولی سازندگان تصمیم گرفتند تا این حکومت را از بازی حذف کنند و هنوز هم مشخص نیست که آیا ایران در آینده به بازی اضافه خواهد شد یا خیر. با این حال تمدنهای دیگر حاضر در بازی از تنوع فوقالعادهای برخوردار هستند و هریک نیروها، ساختمانها و ویژگیهای مختص به خود را دارند که باعث میشود بازی کردن با هریک از آنها لذتبخش و متفاوت باشد و این امر هم مزید علت میشود تا تجربه Civilization 6 هرگز خستهکننده نشود.
در کل با اینکه امسال بازیهای بسیار با کیفیتی مثل XCOM 2 یا بازی پرشکوه Total War Warhammer در سبک استراتژیک عرضه شدند، ولی در نهایت این Civilization 6 بود که از دید اعضای تحریریه زومجی به عنوان بهترین بازی استراتژیک سال انتخاب شد.
بهترین بازی اکشن: Battlefield 1
بدون شک سبک اکشن را باید یکی از پرطرفدارترین سبکهای بازیهای ویدیویی برشمرد. سبکی که حتی توانایی این را دارد که کسانی را که به بازیهای ویدیویی علاقه نداند، مجذوب خود کند. یکی از نکات قوت این سبک این است که توسعهدهندگان هر ایدهای را که در ذهن خود داشته باشند، میتوانند پیادهسازی کنند.
این ایده میخواهد جنگ با شیاطین باشد یا میخواهد در واقعگرایانهترین حالت در جنگ جهانی اول و بازسازی یکی از مهیبترین جنگهای تاریخ بشر. سازندگان در هنگام توسعه یک بازی اکشن، تنها و تنها توسط تصورات خود محدود میشوند. شاید به همین دلیل باشد که سبک اکشن، یکی از پرطرفدارترین سبکهای بازیهای ویدیویی باشد و هر سال شاهد بازیهای زیادی در این سبک هستیم. سال ۲۰۱۶ نیز بازیهای اکشن زیادی عرضه شدند و گیمرها را در دنیای خود غرق کردند. اما در بین خیل عظیم بازیهای اکشن، ۵ بازی بیشتر از همه توجه تیم تحریریه زومجی را به خود جلب کرد.
Titanfall 2، Doom، Gears of War 4، Battlefield 1 و Overwatch پنج بازی اکشنی بودند که تیم زومجی آنها را به عنوان برترین بازیهای اکشن سال برگزید. یکی از غیر منتظرهترین بازیهای فوقالعاده موفق امسال، بازی Titanfall 2 بود. کسی از استودیو ریسپاون انتظار نداشت که بتواند یک اکشن ناب توسعه دهد که بتواند مدتهای زیاد گیمرها را درگیر خود کند.
یکی از مورد انتظارترین بازیهای اکشن امسال، بدون شک بازی انحصاری پلتفرمهای مایکروسافت یعنی Gears of War 4 بود. بسیاری از طرفداران این مجموعه به عوض شدن استودیو سازنده خوشبین نبودند. همچنین، جریان داشتن داستان بازی ۲۵ سال پس از نابود شدن سیاره سرا، باعث شده بود که همه با دید شک و تردید به موفقیت این بازی نگاه کنند. اما استودیو کوالیشن نشان داد که امتحان خود را به خوبی پس داده و توانست یکی از بهترین بازیهای اکشن سال ۲۰۱۶ را توسعه دهد.
دیگر بازی مورد توجه اکشن امسال، Overwatch بود. بلیزارد با اورواچ نشان داد که قواعد ساخت «بازی» را بلد است و میداند که با استفاده از چه المانهایی میتواند یک بازی فوقالعاده بسازد. با اینکه Overwatch اولین تجربه بلیزارد در ساخت یک بازی شوتر اول شخص بود، اما آنها توانستند باز هم یکبار دیگر سربلند بیرون بیایند و بازیای توسعه دهند که حتی بتواند نامزد بهترین بازی سال زومجی نیز بشود.
یکی دیگر از بازیهای اکشن خوب امسال، بازی Doom بود. ریبوت مجموعه دووم توسط اید سافتور انجام گرفت و استودیو خوشنام بتسدا وظیفه انتشار آن را بر عهده داشت. این بازی، اولین بازی این مجموعه محبوب در ۱۲ سال بود و توانست نشان دهد که دووم کماکان طرفدار دارد.
اما در میان این بازیهای فوقالعاده، یک بازی بیشتر از هر بازی دیگری در سبک اکشن توجهات همه به خصوص اعضای تحریریه زومجی را به خود جلب کرد و توانست لقب بهترین بازی اکشن سال را از آن خود کند. Battlefield 1 با رفتن به صد سال قبل و جنگ جهانی اول باعث شده بود که خیلی از افراد به دیده تردید به موفقیت این بازی نگاه کنند اما دایس نشان داد که در زمانهای که همه توسعه دهندگان دوست دارند که بازیهای خود را به آینده ببرند، صرف تفنگهای تخیلی و انفجارهای عظیم توسط جنگافزار پیشرفته، باعث تضمین موفقیت یک بازی نخواهد شد.
اما چرا بازی جدید استودیو دایس به بهترین بازی اکشن سال تبدیل شد؟ شاید بتوان این موفقیت را مجموعهای از نکات مثبت برشمرد. گیمپلی فوقالعاده جذاب، داستان روایی احساسی، توجه به جزئیات در پیادهسازی دقیق لوکیشنهای صد سال گذشته و از همه مهمتر القای حس اکشن بودن، باعث شد که Battlefield 1 بتواند لقب بهترین بازی اکشن سال را به خود اختصاص دهد.