ناامید کننده ترین بازی سال 2018 از نگاه زومجی
کمکم عادت کردهایم هر سال شاهد عرضه بازیهایی باشیم که با تبلیغات فراوان و قولهای از قبیل انقلابی بودن و تغییر در یک ژانر بخصوص منتشر شوند اما در نهایت به یک شکست تمام عیار تبدیل شوند. از همان سالها پیش نیز در صنعت گیم شاهد چنین اتفاقاتی بودیم (مانند بازی ET که برای کنسول NES عرضه شد) و میتوان با درصد بالایی مطمئن بود که در آینده هم بازهم انتشار چنین بازیهایی ادامه خواهد داشت. امسال اما اوضاع کمی فرق میکرد. امسال شاهد حضور سه بازی بسیار بزرگ در میان کاندیداهای بازیهای ناامید کننده سال بودیم. بازیهای فالاوت ۷۶، Shadow of the Tomb Raider و State of Decay 2 هر کدام با قول یک اثر انقلابی در اختیار کاربران قرار گرفت، اما هیچکدام نه تنها نتوانستند انتظارات را برآورده کنند، بلکه با شکست سختی نیز مواجه شدند. البته در میان تمام بازیهای ریز و درشت ناامید کننده در سال ۲۰۱۸، نام دو بازی دیگر نیز میدرخشد. بازیهای We Happy Few و Call of Cthulhu نیز دو بازی ناامید کننده سال گذشته میلادی بودند. در ادامه رویداد بهترینهای سال زومجی (در این موضوع خاص بدترین) به معرفی ناامید کنندهترین بازی سال از نگاه زومجی میپردازیم و در انتها نیز نظر شما را جویا میشویم. فقط به این نکته باید دقت داشته باشید که ناامید کنندهترین بازی سال، صرفا به بازیای اطلاق نمیشود که نمره پایینی دریافت کرده باشد، بلکه بازیهایی در این فهرست قرار میگیرند که علیرغم تبلیغات بسیار فراوان، نتوانستند انتظارها را آنطور که باید برآورده سازند.
State of Decay 2
در جایگاه پنجم ناامید کنندهترین بازیهای سال، یک بازی انحصاری مایکروسافت قرار میگیرد. بازی State of Decay 2 که توسط اندد لبز ساخته شده است و بعد از زمان طولانیای که از معرفیاش گذشت، بالاخره و در سال ۲۰۱۸ به دست ایکسباکس وان دارها و پیسی دارها رسید. از زمان معرفی این بازی در کنفرانس خبری مایکروسافت در E3 2016، این شرکت قول داده بود که با اثری فوقالعاده در ژانر تلاش برای بقا با محوریت زامبیها طرف باشیم. پس از اینکه بازی با تاخیر مواجه شد، مایکروسافت کماکان مانور خود روی این بازی را ادامه داد و با انتشار تریلرهای سینمایی جذاب سعی داشت تا هایپ طرفداران برای State of Decay 2 را حفظ کند. اما زمانی که بازی عرضه شد، عموما با برخورد سرد منتقدان و گیمرها مواجه شد.
با اینکه بازی به لطف قرار گرفتن در سرویسهای گیم پس و پلیانیور موفق شد به رکورد سه میلیون گیمر دست پیدا کند، اما کماکان نتوانست انتظاراتی که به عنوان یک بازی انحصاری مایکروسافت از آن میرفت را برآورده کند. بازی در بررسی زومجی نیز توانست نمره ۶ را به خود اختصاص دهد.
The Call of Cthulhu
هنگامی که یک بازی عبارت «بازی رسمی» را یدک میکشد، وظیفه بسیار سنگینی را روی دوش خود میبیند. هنگامی که این بازی، اقتباسی از روی یکی از دورانسازترین و ترسناکترین داستانهای کوتاه تاریخ به قلم اچ پی لاوکرفت باشد، سنگینی این وظیفه دوچندان میشود. زمانی که استودیو سایناد اعلام کرد که در حال ساخت یک بازی رسمی با اقتباس از رمان The Call of Cthulhu لاوکرفت است، طرفداران این نویسنده خارقالعاده، سر از پا نمیشناختند. این طرفداران مخصوصا هنگامی که مطلع شدند قرار است با یک بازی نقشآفرینی در ژانر تلاش برای بقا مواجه شوند، هیجانشان دو چندان شد. جالب است بدانید که روند توسعه بازی نیز با مشکلات بسیار فراوانی مواجه بود. در سال ۲۰۱۴، استودیو فوکاس هوم به عنوان ناشر اثر، اعلام کرد که در فراگورز در حال ساخت این بازی است. دو سال بازی کاملا در سکوت خبری فرو رفت تا اینکه بالاخره در سال ۲۰۱۶ مشخص شد که سازنده بازی به سایناد تغییر پیدا کرده است و بازی بیشتر با الهام از بازی قلم و کاغذی کال او کوتولهو ساخته میشود. در همین زمان تریلری در E3 2016 از بازی منتشر شد که باعث شد طرفداران حتی بیش از قبل انتظار انتشار این بازی را بکشند. اما هنگامی که بازی عرضه شد، طرفداران بازیهای ترسناک بويژه آثار اچ پی لاوکرفت با یک اثر فوقالعاده ضعیف روبهرو شدند. بازیای که از هر جهت به نظر میرسید از امکانات و قابلیتهایش استفاده نکرده است و در هر اجزایش مشکلی دیده میشود. دنیای خلق شده توسط لاوکرفت به قدری غنی و ترسناک است که همه جملگی اعتقاد داشتند خراب کردن آن کاری بسیار سخت است. اما سیاناید با ضعفهایی که در اتمسفرسازی بازی مرتکب شده بود، نشان داد که کار نشد ندارد! بازی از مشکلات عدیدهای در زمینههای گیمپلی و طراحی مراحل رنج میبرد و حتی مشکلات ریز و درشت دیگری مانند باگهای فراوان و معماهای غیر منطقی، باعث شد که طرفداران لاوکرفت کماکان در انتظار یک بازی خوب با اقتباس از نویسنده محبوبشان بمانند.
Shadow of the Tomb Raider
چرا یک مجموعه فوقالعاده محبوب به ورطه نابودی کشیده میشود؟ این سوالی است که سالهاست ذهن طرفداران سینما و بازیهای ویدیویی را به خود اشغال کرده است. اما به نظر ما، پاسخ این سوال تنها در یک کلمه خلاصه میشود؛ پول! زمانی که هنوز آنچارتدی وجود نداشت، نام Tomb Raider معدل بود با یک بازی اکشن ماجراجویی فوقالعاده که محیطها و پازلهای آن میتوانست تا مدتها برای گیمر به چالشی لذتبخش تبدیل شود. این مجموعه به قدری به موفقیت دست پیدا کرده بود و به قدری محبوب شده بود که باعث شد سازندگان با الهام از این بازی، مجموعه فوقالعاده آنچارتد را بسازند. چند سالی خبری از نسخه جدیدی از توم ریدر نبود تا اینکه ریبوت این مجموعه معرفی شد. نسخه اول آن تنها با نام Tomb Raider در سال ۲۰۱۳ عرضه شد و با اینکه تفاوتهایی اساسی با نسخههای قبلی خود داشت، به موفقیت عظیمی دست پیدا کرد و همین هم سرآغاز سرازیری این مجموعه بود.
زیرا سازندگان بازی با هدف درآمد بیشتر، دو نسخه دیگر از بازی را در یک فاصله زمانی ۵ ساله عرضه کردند و با اینکه نسخه بعدی نیز فروش خوبی داشت، اما Shadow of the Tomb Raider که در سال ۲۰۱۸ عرضه شد، نه تنها یک بازی جدید نبود و هیچ نوآوریای نداشت، بلکه به مخاطب این حس را القا میکرد که دقیقا در حال تجربه بازی سال ۲۰۱۵ است. اینطور شد که بازی اصلا و ابدا نتوانست انتظارات را برآورده کند و بسیاری از طرفداران این مجموعه را ناامید کرد. مراحل تکراری، محیطهای بدون خلاقیت و معماهای فوقالعاده ساده، همه و همه نشان میداد که بخش ایداس مونترال به جای وقت گذاشتن برای ساخت یک بازی جذاب، بیشتر سعی داشته تا با عرضه زودتر بازی و هنگامی که هنوز طرفداران سوار «قطار هایپ» هستند، نسخههای بیشتری به فروش برساند و پول بیشتری به جیب بزند.
We Happy Few
بازی We Happy Few یکی دیگر از عناوینی بود که پس از مدتها انتظار، سال گذشته توسط کمپانی Compulsion Game عرضه شد. طبق وعدههای قبلی سازندگان، گویا قرار بود با یک بازی اکشن ماجراجویی و جهانباز طرف باشیم که شکل و شمایل و سر و وضعش ما را یاد بازی بایوشاک بیاندازد. همین ادعای سازندگان به الهام گرفتن از شاهکار کن لوین در کنار تریلرهای هیجانانگیز و رنگ و وارنگ بازی، یکی از اصلیترین دلایل بالا رفتن توقعات بازیکنان از این بازی بود. متاسفانه پس از عرضه We Happy Few، به سرعت فهمیدیم که نه تنها خبری از دنیایی پر از جزئیات به سبک و سیاق بایوشاک نخواهد بود، بلکه با بازیای طرفیم که حتی مکانیزمهای اولیه گیمپلیاش هم درست کار نمیکند.
این بازی مستقل که قصد داشت بازی بلندپروازانهای باشد، متاسفانه در هیچ یک از بخشهای بازی عملکرد قابلقبولی از خود نشان نمیدهد و به این ترتیب به یکی از ناامیدکنندهترین عناوین سال گذشته تبدیل میشود. سیستم مخفیکاری و ارتقای مهارتهای بازی عملاً دردی از بازیکن دوا نمیکرد. بدتر از آن سیستم مبارزات بازی بود که در بسیاری از موارد غیرقابل استفاده به نظر میرسید. جدای این موارد در این بازی با دنیایی وسیع و رنگارنگ نیز طرف بودیم که متاسفانه به دلیلی طراحی ضعیف ماموریتهای جانبی، سرک کشیدن به گوشه و کنارش هیچگونه لذتی را برای بازیکنان به همراه نداشت. علیرغم این همه مشکل اما داستان بازی تنها نقطه قوت آن محسوب میشد، هرچند این داستان هم به دلیل نبود بستر مناسب فرصتی برای عرض اندام پیدا نمیکند و طولی نمیکشد که بازیکنان تمام علاقه خود را به دنبال کردن سرنوشت شخصیتها از دست میدهند.
Fallout 76
لقب ناامید کنندهترین بازی سال گذشته را اما با اقتدار کامل، نسخه آخر از مجموعه بازیهای فال اوت با نام Fallout 76 از آن خود میکند. در سال گذشته، کمپانی بتسدا بالاخره نسخه آخر از این مجموعه محبوب و پرطرفدار را روانه بازار کرد و همانطور که سازندگان از پیش وعده داده بودند، اینبار قرار بود با اثری کاملاً آنلاین و رقابتی طرف باشیم.
فال اوت ۷۶ باری دیگر دنیایی وسیع، با طراحی فوقالعاده جذاب و نفسگیر را در اختیار بازیکنان قرار داده بود، اما متاسفانه جذابیت همیشگی این دنیای آخرالزمانی هم اینبار به کمک بازی نمیآید. ماموریتها و اهدافی که در این بازی به شما محول خواهند شد، به سرعت جذابیت اولیه خود را از دست داده و تکراری میشوند، تا حدی که بخش یک نفره بازی علناً به بخشی بینهایت کسلکننده تبدیل شده است. البته که این بلا دامنگیر بخش چند نفره بازی هم شده. به طوری که در این بخش نیز شاهد طراحی سیستم ناکارآمدی هستیم که گویا عملکرد بسیار غیرمنصفانهای هم دارد و به این ترتیب بعد از گذشت مدت کوتاهی باعث میشود بازیکن علاقه و انگیزه خود را برای پیشروی در این بخش نیز از دست بدهد.
علاوه بر بخش تکنفره و رقابتی این بازی اما بخش دیگری نیز وجود دارد که شاید کمی جبران دو گزینه قبلی را کرده باشد. در یکی از مودهای این بازی شما میتوانید در قالب گروههای چند نفره، به گشت و گذار در محیط بازی بپردازید و با کمک همراهان خود، ماموریتهای روزانه و تصادفی بازی را انجام دهید. البته که این بخش از بازی نیز با وجود جذابیتهای اولیهاش، کم کم تکراری شده و بیشتر از آنکه لذتی داشته باشد، فقط وقت بازیکنان را هدر میدهد.
به تمام این مشکلات میتوانید ایرادات پرشمار گرافیکی و نرخ فریم پایین بازی را نیز اضافه کنید تا ببینید چرا این نسخه از یکی از محبوبترین مجموعههای تاریخ بازیهای ویدیویی، لقب ناامید کنندهترین بازی سال گذشته را از آن خود کرده است. اثری که چیزی بیشتر از جذابیتهای سمعی و بصری همیشگی این مجموعه را تقدیم بازیکنان نمیکند و به این ترتیب حکم آبسردی را دارد که بر سر طرفداران این مجموعه ریخته باشند.
پس ناامید کننده ترین بازیهای سال ۲۰۱۸ به ترتیب زیر هستند:
نظرسنجی ناامید کنندهترین بازی سال با ۲۴۵۶ رای به پایان رسید و فالاوت 76 بیشترین رای را به خود اختصاص داد:
همچنین نظرسنجی بهترین سرویسهای سال هم به پایان رسیده است که میتوانید نتیجه آن را در مطلب مربوطه مشاهده کنید.